پارس ناز پورتال

هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکس

هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکس

هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکس

در این هفته بیشتر المپیکی ها خبرساز بودند.از رژه نرفتن تیم ملی والیبال به خاطر اعتراض بگیر تا روایت محمود احمدی نژاد که دست از حاشیه سازی برنمی دارد. در میان چهره های هفته نام زهرا نعمتی به عنوان یک «قهرمان» می توانست باشد، شکل زندگی او جهان را تحت تاثیر قرار داد اما خب خیلی ها در مورد او نوشتند،

 

شهرام امیری هم جلب توجه کرد در هفته گذشته و البته زامبی هایی که به بازیکنان لهستان در صفحات مجازی حمله کردند اما هر کدام بنا به دلایلی به تفصیل بررسی نشدند.

 

سعید معروف یا(سالار، هفته)

رفتار سعید معروف و موسوی و… در حاشیه رژه المپیک پای بازیکنان سالار را به والیبال کشاند.حضور در سطح اول والیبال رویایی بود که حالا محقق شده و سطح توقعات را از این ورزش بالا برده، تا حدی که عموم مردم باخت مقابل تیمی مثل آرژانتین را تحمل نمی کنند. والیبال به جای خوبی رسیده و این مزد ساختار گرایی و دل نبستن به اتفاقات است.
هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکسروند پیشرفت در حال طی شدن بود تا این که ولاسکو آمد، و پیشرفت والیبال از حالت پلکانی به حالت جهشی تغییر پیدا کرد، انگار او باعث اتفاقاتی شد که قاعدتا باید چند سال بعدتر می افتاد، تیم والیبال ایران به سطحی رسید که نه کواچ توانست آن سطح پیشرفت را ادامه بدهد

 

نه لوزانو، بازیکنان همان ها بودند و حریفان هم تغییر خاصی نکردند، در این میان چیزی که عوض شد؛ جایگاه والیبال در میان مردم بود. حالا معروف و موسوی و.. دیگران از خیلی فوتبالی ها شناخته تر شده بودند، در حقیقت آن چه که از این تیم میان ولاسکو و بعدی ها تغییر پیدا کرد، نوعی عدم تعادل روانی بود که ایجاد شده و باید زودتر از این ها برایش درمانی چاره می شد.

 

معروف در تیم ولاسکو جوانی محجوب و ناشناخته و جویای نام بود که حرص پیشرفت داشت. اما معروف (به عنوان یک مصداق) به مرور تبدیل به چهره ی مشهوری شد که دنیای سلبریتی بازی محاصره اش کرده، او باهوش و حتی نوعی رندی که دارد(در شکل بازی اش مشهود است) می داند عمر شهرت کوتاه است، پس باید راهی پیدا کند که متفاوت نشان دهد، باید «من» خودش را «ویژه» کند،

 

این یک تکنیک روانی در ناخوداگاه است که فرد در میان جمع برچسبی با خودش داشته باشد که خاص جلوه کند تا از مزیت خاص بودگی کسب امنیت کند، معروف و موسوی به عنوان دو مصداق این موضوع حتی در پوشش و سطحی ترین نوع نمایش هم قبل تر این گونه نشان داده اند، پس زمینه ی رفتاری جمع گریز و گروه خراب کن را داشته اند.

 

بازیکنان سالار محصول عدم تعادل روانی ای هستند که دیده می شود و مدیریت نمی شود، همانی که در فرهنگ عامه با عبارت های نظیر:« ظرفیتش را نداشت» یاد می شود و می شنویم.

 

توتونچی یا (اجرای، هفته)

اشتباه گزارشگر شبکه ورزش در اعلام خبر جعلی فوت احسان علیخانی حواشی زیادی را ایجاد کرد.رسانه ها، آموزش و پرورش و البته خانواده سه برساخت اساسی در جامعه هستند، در ایران آموزش و پرورش دچار مشکلات اساسی است و آن قدر ضعیف است که حجم تقویتی های مختلف اضافه شده از اصل آن بزرگتر شده و این یعنی ناکامی؛

 

از آن طرف خانواده آن قدر درگیر معضلات کوچک و بزرگ اقتصادی است و از بس که کم تحمل شده، نمی تواند بار ناکارآمدی نهاد های رسمی را به دوش بکشد، پدر و مادر پس از یک روز پر تنش ذهنی نمی توانند کار خاصی کنند، می ماند رسانه…
هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکسرسانه هم که کارا نباشد وامصیبتا، این روزها رسانه اما خیلی متکثر و چند وجهی شده؛ انواع رسانه های مجازی و غیر مجازی به همه ی افراد هجوم می آورد، حتی میانه ی خواب و بیداری خیلی ها کانال های تلگرامی را چک می کنند، این می شود که تمیز رسانه ی شفاف و معتبر از مبهم و بی اعتبار، کمی برای مردم عادی دشوار می شود. رسانه ها متکثر شدند،

 

خب فریب های آن ها هم تکثیر یافته. صدا و سیما اما وقتی به عنوان «ملی» معرفی می شود این توقع را ایجاد می کند که شفاف و معتبر باشد(در همه ی زمینه ها از جمله ورود افراد به ساختار آن) نه این که کارکرد یک کانال تلگرامی را داشته باشد.

 

رفتار و شکل خبررسانی توتونچی (همسر نیلوفر اردلان) در ماجرای علیخانی گواه این مدعاست که تلویزیون دولتی ایران بر خلاف ادعاهای بزرگ و سخت افزار پر هیاهو، گاها می تواند آن قدر کوچک و سطحی و خاله زنکی رفتار کند و یک بار دیگر اعتماد زدایی کند تا همین معدود مخاطبان وفادراش را هم دلسرد کند،

 

البته نباید فراموش کنیم که هم توتونچی و هم علیخانی آدم هایی هستند که از در صدر قرار گرفتن استقبال می کنند، مراد و مقصود این نیست که گمان کنیم این فرایند خبرسازی عمدی بوده، اما این قسم اتفاقات معمولا برای برخی ها یشتر حادث می شود و صدا و سیمای ملی یک کشور نباید بستر ساز چنین آدم ها و اتفاقاتی باشد قاعدتا اما دریغ و افسوس که هست.

 

محمود احمدی نژاد یا (نامه نویس، هفته)

نامه محمود احمدی نژاد به اوباما برای باز پس گیری اموال توقیف شده ایران، فضای سیاسی را تحت تاثیر قرار داد.فردی که امروز در جایگاه حقوقی خاصی قرار ندارد، خواسته ای را از یک جایگاه قدرتمند طلب می کند، اقدامی که با کمی تفکر درک می کنیم بیشتر از آن چه که به نظر می رسد هیجانی و تبلیغاتی است،

 

در واقع در چنین قسم رفتارهای سیاسی آن چه که اهمیت ندارد تاثیر گذاری و پیشبرد است. احمدی نژاد می داند که نامه ی او به عنوان یک «سابق» گره ای باز نمی کند و اصلا کار کردی فراتر از مرزهای اینجا ندارد. چرا مرتکب چنین اقدامی می شود؟ تصرف کلمات و در نهایت اذهان عمومی (اتفاقی که در همین سطور هم به شکلی در حال افتادن است)
هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکساحمدی نژاد می داند چگونه از موقعیت های گوناگون برای مطرح کردن خودش استفاده کند، تکلیف او مشخص است؛ کاپشن می پوشد، دست تکان می دهد و نان و پنیر می خورد و میخ خودش را در ذهن عوام می کوبد، او مردمش را به غایت شناخته (ضعف ها و ناآگاهی ها را) و از همان نقاط استفاده می کند،

 

نکته ی خاصی در مورد او نیست، خاص تر آن هایی اند که از او تمثالی از شرارت می سازند و با نقد های متفرعن، جوری قلمفرسایی می کنند که انگار او از سیاره ی دیگری آمده و فراموش می کنند و یا نمی بینند که همین امروز احمدی نژاد آرایی قابل توجه دارد.

 

واقعیت عریان و آزار دهنده این است که احمدی نژاد از میان و مطلوب همان مردمی است( نه که تمام پیروانش این گونه باشند، از قضا در میان شیفتگان او فرهیختگان هم حضور دارند) که شکست را نمی پذیرند و فحاشی اینستاگرامی را محل انتقام می بینند،

 

همان مردمی که فراموش کارند و دو ماه بالا و پایین صفحات مجازی را رژه می روند که فلان بازیکن برگردد، مردمی که هیجان زده اند به آنی بالا می برند و به آنی پایین می آورند؛ بی ثبات و فراموشکار … او یکی از ماست که شناخت خوبی از «ما» دارد. انکارش و یا اغراق در نام او چیزی را عوض نمی کند ، «ما» باید تغییر کند تا چنین پدیده های سر بر نیاورد وگرنه احمدی نژاد هیچ تقصیری ندارد.

 

خبرنگاران یا (خود تحویل گیری، هفته)

روز خبرنگار؛ هفدهم مرداد

مطلوبیت یک شغل بسته به دو عامل است؛ هر چه میزان درآمد دریافتی بیشتر باشد و زحمت آن کمتر باشد، کار مطلوب تر است (و این نوع نگاه در شرایط حال حاضر اجتماع ایران تشدید هم شده)، خبرنگاری با این ترازو در ردیف نازل ترین موقعیت های شغلی در ایران است،

 

بارها شنیده ایم و خوانده ایم و ما (در موقعیتی ملموس تر) دیده ایم، خبرنگارانی را که با سال ها سابقه، هنوز دنبال حقوق اولیه ای چون بیمه می دوند و به جایی نمی رسند.
هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکسمجموع مسائل مختلف ذهنیتی از خبرنگاری ساخته که در نهایت شغل سود آوری نیست، از طرفی زحمت زیادی هم دارد. پس از جایگاه یک شغل آبرومند (به معنای حسابگرانه) پایین کشیده می شود و در فضای دیگری تحلیل می شود، پروپاگاندای رسانه ای غالب وقتی نخواست و یا نتوانست خواسته های خبرنگاران را تامین کند،

 

با الصاق نام خبرنگار به مفاهیمی چون: آبرو و شرف و صداقت، مفهوم یک شغل را به یک شی تزئینی تقلیل داد (بی اعتنایی به ماهیت آزادانه و افشاگرانه خبرنگاران هم به این روند کمک کرد).پس وقتی خبرنگار امنیت و تامین شغلی ندارد یا کم دارد، حداقل با چند واژه ی دهان پر کن «آبرو» ی تعریف شده ای که دارد!

 

همین می شود که در تاکسی و خیابان و در جمع بستگان اولین واکنش به موقعیت شغلی یک خبرنگار واژگانی می شود که بیشتر مناسب یک شی اند تا یک موقعیت؛ «چه جالب! خیلی باحاله! حال میکنینا!»با تمام این حرف ها این دوست داشتنی ترین شغل دنیا کامی می دهد و نشئگی ای دارد که می ارزد به لگدهایش.

 

ژیمناست کره شمالی یا (آزادی، هفته)

عکس یادگاری ورزشکار زن کره شمالی با ورزشکاری از کره جنوبی و خبری مبنی بر اعدام احتمالی او.همه در هم جاری شده ایم؛ این حال و روز دنیای امروز با حضور پر قدرت رسانه هاست، حالا می شود با قطعیت بیشتری گفت دوران حصار کشیدن ها و چیدن افکار گذشته، ناسیونالیسم (تعصبات رادیکال قومی)،مرزها ،فاشیسم و …

 

هر چه که حول محور گلخانه ای کردن آدم ها و افکارهایشان پرورش پیدا می کرد، امروزه مطمئنا نسبت به قرن های پیش در موقعیتی ضعیف تری قرار دارد.
هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکسجنگ های جهانی خسارات زیادی برای دنیا داشت، هنوز هم دیدن تصاویری از آن دوران جانکاه است. اما از آن عکس ها چیزهای زیادی آویزه گوش دنیا شد، رجحان دیپلماسی بر جنگ، گفتمان بر خصم و همگرایی بر واگرایی، از درد همان عکس ها ریشه گرفت، آن عکس ها کار خودشان را کرده اند.

 

و این عکس ها کار دیگری می کند، برگ برنده آن عکس ها خشونت آزار دهنده بود و برگ برنده ی این ها لبخندی است که به مدد انفجار رسانه ها تکثیر می شود و یادمان می آورد که روزگاری برلین را دیوار کشیده بودند، شرق دیوار مه افتاده بود و رنگ از صورت ها رفته بود، یادمان می آورد که جهت دادن به مردم و جمعیت دوامی ندارد.

 

آن دیوار فرو ریخت، شرق و غرب یکی شد و اروپا حال دیگری شد و این شمال و جنوب هم دوامی نخواهد داشت، عکس ها رسانه هایی هستند که لحظه را به رخ می کشند، لحظه ها و سرنوشت ها و این گونه در آلبوم تاریخ تاثیر خودشان را می گذارند.

 

محمد احمدی یا (کنکوری، هفته)

اعلام نتایج کنکور و رفتارشناسی نخبگان و نفرات اول این آزمون داده های خوبی را پیش رو می گذارد.نفر اول کنکور تجربی همان نفر دوم سه سال پیش کنکور ریاضی است، دانشجوی دانشگاه شریف. نخبگان همان طور که در دو فاکتور هوش و خلاقیت موقعیت ویژه ای دارند، در رفتار هم متفاوت خلاف عادت و با آزادی عمل و حفظ سویه های انتقادی رفتار می کنند.
هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکسنخبگان مثل یک بنای خاص معماری در ساختار شهری هستند، تاثیر گذارند و حرکت ایجاد می کنند و هویت می دهند، از طرفی نگهداری از آن ها هزینه هایی دارد که می ارزد، بناهایی مثل تئاتر شهر، میدان آزادی و یا برج میلاد و آدم هایی مثل محمد احمدی و یا نسترن رئیسی (نفر اول کنکور زبان که به گفته خودش قصد ادامه تحصیل در این رشته را ندارد)،

 

آن ها را نمی شود با همان تعریف ها و در همان قالب های عمومی پرورش داد و اصلا نخبگی تماما یک فرایند ذهنی نیست و تا حد قابل توجهی هم به محیط بستگی دارد.نخبگان در یک محیط رها رشد بیشتری خواهند داشت و اصلا بیشتر بروز پیدا می کنند و شرط لازم حفظ آن ها درک فضای ذهنی خاص آن هاست،

 

از یاد نبریم که مهاجرت نخبگان علاوه بر این که جامعه را از حرکت باز می دارد، فرایندی را باعث می شود که افرادی عادی به جای نخبگان بنشینند و آسیب افزون می شود.پی نوشت: دختران هوشمندانه ولع کنکور را کنار گذاشته اند و حداقل در میان رتبه اولی ها پسران سهم بیشتری دارند،

 

نکته ی بعدی این که تهرانی ها بیشترین سهم را در میان اولی ها داشته اند و گویی تجمیع امکانات کار خودش را کرده، وزنه ی تهرانی بودن در کنکور هم رانت ایجاد کرده است.

 

محمود درویش یا (شاعر، هفته)

زادروز شاعر فلسطینی راوی عشق و آزادی.

فلسطین را با جنگ و خون شناخته ایم، با عرفات و عباس و حماس. اما فلسطین مردان دیگری هم دارند که عاشق اند و زبانشان در محاصره و خون هم خوب می چرخد، محود درویش سرآمد آن هاست، شعرهایش در ایران به حد کافی ترجمه شده و خوب هم شده، خصوصا آن هایی که محسن آزرم ترجمه کرده، دنیای جدیدی از فلسطین و از اعراب پیش رویتان می گذرد، باورهای کهنه را کنار بگذارید.
هفت چهره معروف خبرساز هفته را ببنیید +عکسآرام نمی گیرد / این شهر / خواب ندارد / کاری به کافه ها نداشته باش / من رستگار نیمه شبم / با گیلاس لبالب از شراب / اینجا که نشسته ام / آفتاب ندارد

 

چای نوشیدیم و / سیگار کشیدیم و / شب را به خنده صبح کردیم / اما سرپناهی نداشتیم / تخت مان زمین بود و / ملافه مان آسمان