حتما در طول دوران زندگی مواقعی بوجود خواهد آمد که هسران با چالش و بحران هاي روحی مواجه میشوند، در این مواقع باید به کمک آنان شتافت. برای هر زوجی ممکن هست این موقعیت پیش بیاید که درگیر بحران شغلی یا تحصیلی همسرش شود. گاهی افراد ناچارند برای ادامه تحصیل، ماموریت کاری یا هر علت دیگری مهاجرت کنند
یا در یک برهه زمانی با هردلیلی مثل مشغله تحصیلی یا بحران شغلی و… با فشار روانی زیادی روبهرو شوند. در این شرایط ممکن هست افراد دچار اضطراب و افسردگی شوند و حسابی به هم بریزند. طبق تحقیقهاي انجام شده فشارروانی و افسردگی به ترتیب دومین و سومین مشکل بسیار مهم محل کار، گرچه بعد از بحران خانوادگی محسوب می شود.
شایعترین نشانههایي که در این بحرانها بروز پیدا میکنند، عبارت اند از: خستگی چندان، بیخوابی، فشارخون بالا، سردرد، زخم معده و ترش کردن، ناتوانی در تمرکز و بیاشتهایی. تقریبا تمام این علامتها ناشی از استرس زیادی هست که در شرایط سختی همچون بحران شغلی و یا تحصیلی، انسان با آن مواجه میشود.
روانشناسان معتقدند در این برهه از زندگی نقش همسر بهویژه زنان در همراهی همسرشان بسیار سختتر از دیگر شرایط دشوار زندگی هست. چون همسران افراد پرمشغله مجبورند با تلاطمات روحی همسرانشان که گاهی با بدخلقی و عصبانیتهاي غیرقابل تحمل همراه هست نه تنها کنار بیایند، بلکه همسرشان را یاری دهند
و اجازه ندهند بیش از پیش در خود فرورفته و احساس بیکفایتی کنند. آنان مدام باید تلاش کنند تا محیطی آرام و سرشار از محبت برای آنها فراهم کرده و در عین حال اعتماد به نفس از دست رفتهي همسرشان را با دادن امید و شوقی دوباره برای حرکت و بازسازی زندگی زنده نگهدارند؛ اما چگونه؟
نخستین و مهمترین گام برای دادن شوق دوباره به همسر بحران زده، همدلی کردن هست. همدلی یعنی اینکه بتوانیم دیگران را بفهمیم، بدون اینکه آنها را تایید یا رد کرده کنیم. بدون دلسوزی یا بیاعتنایی کردن. همدلی یعنی طرف مقابل بداند که من حالش را، علت رفتارش را میدانم، درک میکنم، میفهمم و بیاعتنا و بیتفاوت نیستم.
همدلی از نوع همسرانه
همدلی با همسر باعث شود تا همسران بهراحتی به توافق و تفاهم برسر موضوعات گوناگون برسند و همین طور حس همدلی بین همسران میتواند باعث هماهنگی و یکدل و یکرنگ شدن آنها شود. اگر همسرتان احساس کند که وی را درک نمیکنید حتی اگر اشتباه می کند، بازهم یک دیوار از هیجانهاي منفی بین شما بهوجود می آید.
درک کردن طرف مقابل به این معنی نیست که شما تمام صحبتهاي وی را تمام و کمال بپذیرید و تسلیم گفتههایش شوید، بلکه منظور فهمیدن احساسات و هیجانات یکدیگراست. یعنی اگر بین شما و همسرتان اختلافی هم وجود دارد این اختلاف نباید به ارتباط عاطفیتان آسیب بزند. خیلی وقتها همدلی میتواند ناراحتیها را برطرف کند
بدون اینکه توافق بین همسران بهوجود آمده باشد. اغلب ناراحتیها بهدلیل وجود مشکلات نیست بلکه بهدلیل عدم همدلی و درک همسر هست. عدم همدلی باعث می شود که در بروز مشکلات فرد خودش را قربانی و رها شده احساس کند.
چهطور همدلی کنیم؟
حال اگر شما از آن دسته از انسانهایي هستید که در همدلی کردن احساس ضعف میکنید و یا میخواهید راههاي تقویت حس همدلی را یاد بگیرید، ما نکات زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:
۱. شنوندهي مفید بودن
به همسرتان اجازه دهید تا احساسات خودش را بهراحتی بیان کند. در واقع اصل مهم همدلی، شنونده مفید بودن هست. به سخنانش کاملا گوش دهید و به گونهاي برخورد کنید که بداند سعی میکنید مثل او به مشکل نگاه کنید.
۲. بیان احساس
هنگام بروز مشکل سعی کنید شما نیزاحساساتتان را با همسرتان در بین بگذارید.
۳. خودآگاهی و خودشناسی اکثر
چون همدلی بر پایه خودآگاهی و خودشناسی هست، هرچه اکثر نسبت به احساسهاي خودتان آگاهی داشته باشید بهتر می توانید احساسهاي همسرتان را درک کنید.
۴. بهره گیری از تجربههاي قبلی
تجارب نمونه قبل کمک می کند تا موقعیت و احساسهاي طرف مقابل را بهتر درک کنید. با یادآوری تجارب مشابهی که داشتهاید، در درک احساسات همدلانه همسر پیروزتر عمل خواهید کرد.
۵. صادق بودن
تظاهر به همدلی نکنید و به احساسات همسرتان لطمه نزنید. نقش بازی کردن یا بهره گیری ابزاری برای رسیدن به هدفهاي خود از رفتار همدلانه، موجب دلسردی و بیاعتمادی می شود.
۶. قرار دادن خودتان به جای او
در ارتباط با همسر، قبل از اقدام به هرعملی، لحظهاي هم که شده خود را بهجای او قرار دهید. هرچهقدر حس همدلی را در خود تقویت کنید، همانقدر سنگ صبور همسر خود خواهید بود.
۷. پرهیز از قضاوت
دستور دادن، قضاوت کردن، نصیحت کردن و سرزنش نشاندهنده اوضاع بالاتر و اندیشه فراتر شما نسبت به همسرتان هست که احساس همدلی را از بین میبرد، با این رفتارها این حس را القا می کنید که از او بالاتر هستید، پس از آن پرهیز کنید.
۸. راه حل ندادن
سعی کنید در همدلی راه حل ارائه ندهید چون طرف مقابل دلش میخواهد فقط ناراحتی خود را باکسی در بین بگذارد و از جانب او درک شود و فقط زمانیکه خودش از شما تقاضای کمک کرد می توانید نظر خود را بگویید.
۹. دلسوزی نکردن
در همدلی برای طرف مقابل دلسوزی یا ترحم نکنید. برای مثال نگویید «وای بیچاره، تو چهقدر مصیبت کشیدی…»
۱۰. بزرگ جلوه ندادن مشکل
به گزارش پارس ناز مشکل همسر را بیش از حد جلوه ندهید و برای مثال نگویید «عجب مکافات بزرگی! با وجود این چه میخواهی بکنی؟»
۱۱. کوچک جلوه ندادن مشکل
مشکل همسر را کوچک و بیارزش ندانید. برای مثال نگویید «اي بابا خجالت بکش، اینکه مشکلی نیست و… پس اگر جای من بودی چهکار می کردي؟»