تعداد زیادی از خانمها در رابطه هاي خود این را متوجه شده اند که مردان فکر می کنند همه ی چیز تمام هستند. اما آیا این باور درست است؟ مردها اصلا دوست ندارند فکر کنند اشتباه کردهاند! و از این که کسی بگوید انها مقصرند متنفرند. مردها حتی از این که پیش خود فکر کنند «ممکن است» اشتباه کرده باشند هم بیزارند و بیشتر از هم از این بدشان می آید که قبل از این که خودشان بدانند، یک زن بداند آن ها مرتکب اشتباه شدهاند!
و جالبتر از همه ی این که: یک مرد احساس میکند شما از قبل هم وی را گناهکار میدانستهاید، در حالیکه حتی اصلا چنین چیزی به او نگفتهاید!برای این که سر از این معمای مردانه در بیاوریم باید به عقب برگردیم و نگاهی به تربیت و پرورش پسر بچهها بیندازیم. مردها جوری تربیت شدهاند که احساس می کنند
نقش و وظیفهي انها این است که در همه یي کارها ماهر باشند و آنرا کاملا درست انجام دهند. دنیای افکار و احساسات درونی یک مرد، طبق معمول نادیده گرفته میشود. او از زمان بچگی یاد گرفته که ارزش و اعتبارش توسط دست آورهایش تعیین میشود. بنابر این این پسر بچهي مغرور با این منطق بزرگ میشود که «برای خوب بودن» باید همیشه هر کاری را کاملا درست انجام بدهد.
زنها از زمان دختر بچگی یاد گرفتهاند که در زندگی هر چیزی را بهتر کنند و التیام بدهند.یک دختر بچه، نقش خودرا آن گونه پذیرفته است که خودش را زیباتر کند، منزل را مرتبتر کند و برای خانواده و دوستانش بهتر و مهربانتر باشد. اشتباه کردن برای یک دختر بچه، قابل قبول است و وقتی بازخورد منفی می گیرد، احساس ناراحتی
و افسردگی میکند، اما با همه وجودش سعی میکند هر چه زوتر خودش را تصحیح کند، توصیهها و اندرزها رابا روی خوش میپذیرد و بهمین علت است که تعداد زیادی از زن ها دوست دارند در فعالیتهاي خود بهسازی مثل مطالعهي کتابهاي راهنما شرکت کنند، پیش مشاور بروند، در سمینارهای آموزشی شرکت کنند و … اما مردها شرکت کردن در فعالیتهاي خود بهسازی را مثل این میدانند که قبول کنند کاری را بلد نیستند و بنابر این به اندازهي کافی خوب و لایق نیستند!
مردها طبق معمول اعتماد بنفس خودرا موفقیتها و دست آوردها پیدا می کنند.وقتی یک زن، توانایی یک مرد را در انجام کاری به مساله می کشد، مرد خالت تدافعی بخود میگیرد و بازخوردی که از یک زن گرفته است را نوعی انتقاد و قضاوت تلقی میکند، حتی اگر این زن، از روی مهربانی و خوش قلبی نظرش را گفته باشد و توصیه عرضه کرده باشد. مثلاً:
زن می گوید: چرا یه جا توقف نمی کني و آدرس رو نمیپرسی؟!
مرد میشنود: تو بلد نیستی آدرس رو پیدا کنی! ما گم شدیم! من اصلا نمیتونم به تو تکیه کنم!
مردها طبق معمول نمیتوانند به سهولت عذرخواهی کنند. برای مردها گفتن ِ «معذرت میخواهم» یعنی کاری را اشتباه انجام داده و آدم بدی است! مردها به این علت که طبق معمول باید بدانند چه می کنند، بازخورد زن یا توصیهي وی را مبنی بر این می دانند که مرد نمیداند چه می کند و بنابر این مورد اعتماد زن نیست.
برای برطرف کردن چنین سوء تفاهمی مرد و زن باید بنشینند و صادقانه در مورد احساسات خود حرف بزنند. زن باید مراقب حرفهایي که میزند باشد و به مرد این خاطرجمعی را بدهد که قضاوتش نمی کند و از او ایراد نمیگیرد.
چه باید کرد؟
1. در کلامتان از واژههایي استفاده نکنید که به مرد احساس گناه بدهد
سرزنش نکنید، محکوم نکنید، لقب ندهید، تعمیم ندهید و شخصیت و تواناییهاي وی را بیارزش نکنید. فقط به او بگویید چه احساسی دارید. مثلاً نگویید: همیشه همیننطوریه! تو هیچگاه نمیدونی کجا داریم میریم! بگویید: عزیزم، وقتی اینطوری سرگردون میشم من نگران میشم. من میدونم که تو کارتو بلدی اما آدرس که داریم سرراست نیست. اگر یه جا بایستیم و از کسی سوال کنیم من حس بهتری دارم.
نگویید: تو بلد نیستی اینکار رو انجام بدی. به جایش بگویید: وقتی اینکار رو انجام میدی من ناراحت میشم.
2. بنشینید و حرف بزنید
مردها عاشق این هستند که کسی انها را درک کند. به مردتان مهلت بدهید تا احساساتش را در مورد مسئلهاي ابراز کند. بگذارید بداند شما قضاوتش نمیکنید یا نمی خواهید تصحیحش کنید، بلکه میخواهید با او همکاری کنید.
3. وی را حسابی تشویق و تحسین کنید
مردها دوست دارند تصدیق و تحسین شوند، خیلی بیشتر از انچه که انتظار دارید! شاید این نیازش را انکار کند و رفتارش جوری باشد که انگار اهمیتی نمی دهد، اما در درون خود واقعا به تحسین و تشویق و تائید شما نیاز دارد.