پارس ناز پورتال

وقتی در خواستگاری یکی از طرفین بیمار باشد

وقتی در خواستگاری یکی از طرفین بیمار باشد

وقتی در خواستگاری یکی از طرفین بیمار باشد 

اگر بیماری دارید که در زندگی آینده شما نقش پر رنگی خواهد داشت باید آن را در جلسه خواستگاری به طرف مقابل بگویید. شاید هنگام ازدواج همه افراد ایده آل ترین شرایط زندگی را برای خود تصور کنند؛ یا لا اقل مشکلات جسمی و اقتصادی و… را پیش پای خود نبینند و گمان کنند ازدواج صرفا به خواستگاری رفتن و انتخاب همسر است!

 

حال در این میان اگر عروس یا داماد بیماری خاصی مثل دیابت یا ام اس یا … داشته باشد، چی ؟ به این نوع ازدواج تا به حال فکر کرده اید؟به خصوص زمانی که شما فردی را که به عنوان خواستگار یا خانمی که به خواستگاری اش رفته اید، دوست داشته باشید!

 

تصور کنید  داماد به همراه خانواده اش با دسته گلی وارد خانه شما شده، اما هنوز ننشسته و سلام و احوال پرسی نکرده، شما از در می آیید و می گویید: من مریضم!  آیا فکر می کنید این رفتار شما را نوعی صداقت تلقی می کنند؟ هرگز.این رفتار شما در کمال خامی پشت پا زدن به بختی است که ممکن است الان در خانه تان را زده باشد و شما آنرا از خود دور کرده اید

 

هرچند صداقت یکی از پارامترهای اصلی ازدواج است و باید این صداقت به معنای واقعی کلمه در بین هر دو نفر وجود داشته باشد اما گفتن تمام حقیقت در جلسات ابتدایی خواستگاری لزومی ندارد! چه بسا ممکن است خواستگاری به سرانجام نرسیده و ازدواجی هم صورت نگیرد، پس با دور اندیشی

 

و بیان هر حرفی در جای خودش آنچه را که به شرایط خصوصی شما بر میگردد یا جزیی از اسرار زندگی تان است را برای هر کسی فاش نکرده اید!

 

پیش از آنکه در جلسه خواستگاری بخواهید از بیماری خود سخن بگویید بهتر است به نکاتی توجه داشته باشید:

 

* بیماری شما به صورت مقطعی درگذشته بوده و پایان یافته
در اینصورت اگر شما در گذشته دچار یک بیماری خاص شده بودید اما حالا خبری از آن نیست و شکر خدا درمان شده و درآینده شما هم هیچ اثری ندارد لزومی به بازگویی آن نیست.بی شک بیان چیزی که تاثیری در جریان زندگی شما نخواهد داشت، شاید خانواده مقابل را دچار بحران فکری و نگرانی های بی مورد برای آینده فرزندشان بکند!

 

*اگردچارنوعی بیماری هستید که همچنان ادامه دارد
در اینصورت بهتر است بعد از گذشت چند جلسه از مراسم خواستگاری با آرامش نوع بیماری خود را مشخص کرده و درباره آن با خانواده فرد مقابل سخن بگویید. حواستان باشد احتمال ها و نگرانی های بیش از حد خانواده خود مثل مادر یا پدرتان را به خانواده فرد مقابل در جلسات خواستگاری بروز ندهید. بگذارید بدون درگیر شدن احساساتشان تصمیم گیری کنند.

 

خود را به نحوی که با وجود این بیماری به انتهای خط رسیده اید و راهی برای زنده ماندن ندارید، نشان ندهید! بطور کلی هیچ وقت از بیماری تان به عنوان موضوعی که شما را از زندگی جدا خواهد کرد نگاه نکنید تا به دیگران نیز اینگونه انتقال نیابد.

 

اگر در گذشته دچار یک بیماری شده بودید و حالا درمان شده اید لزومی به بازگویی آن نیست

 

در بخش دوم بیان چگونگی بیماری تان بهتر است مشخص کنید که آیا :

 

حادواثرگذاردرآینده است یا حادواثرگذاردرآینده نیست!
 اگربیماری شما حاد و امکان اثر گذاری در آینده را دارد که قطعا باید به پسری که به خواستگاری تان آمده، یا خانمی که به خواستگاری اش رفته اید بگویید. همچنین لازم است برای خانواده هم این مساله را بیان کنید. بی شک خانواده ها به این دلیل که ممکن است جریان بعد ها برایشان فاش شود

 

و شما را مورد سرزنش قرار بدهند یا دروغگو و ناصادق خطاب کنند باید از همان ابتدا در جریان این بیماری قرار بگیرند. مطمئن باشید بیان واقعیت در مراحل پایانی خواستگاری باعث می شود شرایط وخیم تر و بدبینی و بی احترامی به شما صورت نگیرد! اما اگر نگران واکنش های خانواده ها در خواستگاری باشید و موضوع را مخفی نگه دارید بی شک عواقب نامعلومی در انتظار شما خواهد بود!

 

حال اگر بیماری شما حاد یا موثر در روند زندگی طبیعی شما نیست گفتن آن لزومی ندارد! بله! واقعا لزومی ندارد به طور مثال، شما هر از گاهی سرما می خورید یا یک دوره ای دو هفته ای در گذشته دچار یک افسردگی کوتاه شده اید.  مسلما این مشکلات تاثیری در آینده شما، ازدواج و حتی بچه  دار شدن شما ندارد، بنابراین نگفتن آن مشکلی را ایجاد نخواهدکرد.

 

چگونگی بیان
اما اینکه نوع بیماری شما چیست و چه زمانی باید گفته شود یک سمت قضیه است، نوع گفتن آن نیز یک مسئله مهم دیگراست. شما باید با مدیریت رفتار و بدون ابراز حس شرمندگی و استرس مسئله را با خواستگارتان یا خانمی که به خواستگاری اش رفته اید مطرح کنید. حتی اگر فکر می کنید ممکن است

 

شرایط موجود به صورتی پیش رود که باعث ایجاد سوءتفاهم گردد بهترین کار این است که شما موضوع بیماری خود را با خواستگارتان در مطب یک پزشک متخصص و با حضور نفر سوم یعنی پزشک مطرح کنید. اگر سوالی یا ابهامی پیش بیاید پزشک می تواند پاسخگوی فرد مقابل باشد.

 

به خاطر داشته باشید که هیچ بیماری ای انتهای جاده زندگی نیست و چه بسا افرادی که از بیماری های صعب العلاج رنج می برده اند اما با یک انتخاب مناسب در مسیر ازدواج و پیدا کردن انگیزه و امید مضاعف برای زندگی ، بر بیماری خودغلبه کرده و توانسته اند سالهای سال کنار همسر خود زندگی کنند و لذت بچه دار شدن و داشتن یک خانواده موفق را بچشند.

 

به آینده و از همه مهمتر به خدا و انرژی مثبتی که توکل به خدا در زندگی به جریان می اندازد بیش از اندازه خوش بین باشید.