چراباید نماز بخوانیم؟ فلسفه و احکام نماز چیست؟ آیا خدا بـه نماز خواندن مـا نیازی دارد؟ خداوند بـه پرستش مـا نیازی ندارد، نیاز مخصوص مخلوقات اسـت نه آفريننده، مـا با نماز و پرستش روح خودرا پرورش میدهیم تا بـه بلوغ برسد. اگر نماز خواندن نباشد مـا از کجا بدانیم کـه چگونه با خدا حرف بزنیم و ارتباط برقرار کنیم؟ چگونه وحدت اسلامی را نشان دهیم؟ در ادامه بیشتر صحبت می کنیم. با پارس ناز همراه باشید.
لازم اسـت پیش از بیان دلایل و کارکردهای نماز و دیگر اعمال عبادی، نکتهاي را متذکر شد. بطور کلی انسان در مسیر بندگی خداوند متعال، موظف بـه انجام اعمال و رعایت آدابی اسـت کـه برای او معین شده اسـت. حتی اگر هیچ یک از دلایل و کارکردهای اعمالی از جمله نماز برای انسان معلوم و مشخص نباشد، اقتضای بندگی خداوند و اساسا هر گونه اعتقاد ایمانی، آن اسـت کـه فرد بی چون و چرا بـه تکلیفش عمل نماید.
چراکه اساس اعتقاد دینی بر این اصل استوار اسـت کـه خداوند متعال از هر عبادتی بینیاز بوده و هیچ کدام از دستورات دینی بیجهت و عبث مشخص نشده اسـت. بلکه خداوند در دل این اعمال، صلاح دنیوی و اخروی انسان رابه او نشان داده اسـت و هم چنین انسان الزاماً قادر بـه فهم صلاح خویش نیست. با این همه ی، اشاره بـه آن دسته از دلایل اعمال کـه انسان تا بدین جا بـه فهم آن نائل آمده اسـت، خالی از لطف نیست.
از زمان صدر اسلام تاکنون دلایل و کارکردهای بسیار زیادی برای نماز ذکر شده اسـت. بعلت کثرت این دلایل، دراین متن تنها بـه عده اي از آنها کـه اهمیت بیشتری دارند، اشاره میشود:
خلقت انسان برای پرستش خدا:
اولین و شاید اصلیترین دلیل نماز و هر عمل عبادی را می توان در دل سخن خود خداوند در قرآن یافت. خداوند در قرآن کریم علت آفرینش انسان را پرستش و پرستش خود می داند.
تکامل انسان:
یکی از دلایل دیگر نماز رشد و رسیدن انسان بـه کمال و سعادت اسـت.
بازداری از فحشا و منکر:
همانگونه کـه در قرآن کریم آمده اسـت، از اصلیترین کارکردهای نماز برای انسان فاصله گرفتن او از گناهان و منکرات اسـت.
رفع تکبر انسان:
یکی از دلایل نماز و بـه خصوص عده اي از ارکان آن مثل رکوع و سجود، رفع تکبر انسان و یادآوری جایگاه او در برابر خداوند متعال اسـت.
اقرار بـه توحید و نفی شرک:
همانگونه کـه عده اي از ارکان نماز مثل سجده موجب رفع تکبر انسان میشود، دیگر ارکان آن نیز اقرار انسان بـه اعتقادات خود مانند توحید و نفی شرک رابه دنبال دارد.
توبه و استغفار:
طلب بخشش و توبه در عده اي از اذکار نماز، موجب آمرزش گناهان اسـت. چنانکه در روایات آمده، نماز کفاره گناهان افراد نیز هست.
قبولی اعمال دیگر:
در روایات نماز بعنوان شرط قبولی دیگر اعمال دینی بندگان معرفی شده اسـت.
= خشنودی خداوند
= رفع بلایای آسمانی
= استجابت دعا
= دفع شر شیطان رجیم
= ایجاد وحدت و همدلی در نمازهای جماعت
= ایجاد تحرک و سلامت بدنی
= طهارت و پاکیزگی با وضو و غسل
کسیکه نماز را سبک بشمارد از مـا نیست. بـه خدا سوگند کـه هرکس نماز را سبک شمرده و از اول وقت بـه تاخیر بیندازد، در حوض کوثر نزد مـن نخواهد آمد و شفاعت مـن نصیبش نمی شود. نماز مانند ستون خیمه اسـت. هرگاه ستون خیمه ثابت باشد، طنابها و میخها و پردهها ثابت هستند. اما هرگاه ستون بشکند ودر هم فرو بریزد، دیگر نه میخ نافع اسـت و نه ریسمان سودی دارد و نه پردهها اثری خواهند داشت.
نماز معراج مومن اسـت. نماز از سنتهاي دین، مایه خشنودی پروردگار و راه و روش پیامبران اسـت. آگاه باشید کـه نماز سفره گستردهاي اسـت کـه خداوند متعال روزی 5 بار برای افرادی کـه شایسته رحمتاند، گوارا نموده اسـت. فاصله کفر و بندگی ترک نماز اسـت. دزدترین مردم کسی اسـت کـه بخاطر سرعت و شتابزدگی از نماز خود کم کند. نماز چنین انسانی هم چون جامه مندرسی در هم پیچیده شده، بـه صورت او پرتاب میشود.
نماز وسیله سنجش اسـت. اولین چیزی کـه از انسانها سوال می شود، نمازهای پنجگانه اسـت. برای سفری کـه در آن بر دینتان و نمازتان می ترسید، خارج نشوید. بـه وسیله نماز، بنده بـه درجه عالی و مقام والا می رسد. زیرا نماز تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر و تمجید و تقدیس الهی اسـت. نماز قول حق و دعوت بـه سوی حق میباشد. جایگاه نماز در دین مانند جایگاه سر در بدن اسـت.
هیچ عملی نزد خداوند محبوبتر از نماز نیست، پس نگذارید امور دنیا شـما را از زمان آن و خواندن اول وقتش باز دارد. ازآن گناهی کـه پس ازآن فرصت یابم تا دو رکعت نماز بخوانم و از خدا عافیت و سلامتی بطلبم، پروایی ندارم. هنگامیکه بندهاي سجده میکند، ابلیس فریاد میزند: وای بر مـن! او اطاعت کرد ولی مـن معصیت کردم. او سجده کرد و مـن از این عمل سرباز زدم.
روایات امام صادق «ع»
نماز بهترین کارها نزد خداوند متعال و آخرین وصایای پیامبران اسـت. پیروی و اطاعت از پروردگار، خدمت کردن بـه او در زمین اسـت و هیچ چیز در خدمت بـه پروردگار معادل نماز نیست. همانا بهترین عمل نزد خداوند در روز قیامت نماز اسـت. بر تـو باد بـه نماز! زیرا آخرین چیزی کـه پیامبر اکرم «ص» انسان رابه آن سفارش کرد، نماز بود. بـه راستی کـه هیچ عملی ارزشمندتر از حج نیست، مگر نماز.
روایتی از امام کاظم «ع»
بیشترین چیزی کـه بعد از شناخت خدا موجب تقرب انسان بـه خدا میشود، نماز اسـت.
روایات امام باقر «ع»
همانا اسلام بر روی پنج پایه بنا شده اسـت: نماز، روزه، زکات، حج و ولایت. هر کـه رکوع نمازش را کامل انجام دهد، ترس و وحشتی در قبر بـه سراغش نمی آید.
روایات امام رضا «ع»
بـه درستی نماز نیکوترین صورتی اسـت کـه خداوند خلق کرده اسـت. نماز عطیه و احسانی از طرف خدا بـه جهت رحمت و بخشندگیاش اسـت.
آن طور کـه در تاریخ و روایات آمده اسـت، نماز تنها مختص بـه اسلام و پیامبر اکرم «ص» نبوده ودر سیره پیامبران قبلی نیز بوده اسـت. در واقع قدیمی ترین عبادتی کـه در تمام ادیان وجود داشته اسـت، نماز بوده اسـت. در ادامه بـه سبقه نماز در سیره عده اي از پیامبران اشاره می کنیم:
در صحف حضرت ادریس «ع» نقل شده اسـت کـه در اولین روز اقامت حضرت آدم و حوا در زمین، خداوند ۵۰ رکعت نماز را بر ایشان واجب نمود. روایت شده اسـت کـه در هنگام وفات حضرت آدم «ع»، حضرت شیث «ع» ایشان را غسل داده و بر ایشان نماز خواند. در داستان حضرت نوح «ع» روایت شده اسـت کـه ایشان در کشتی خود پنجرههایي ساخت تا با انعکاس نور خورشید، زمان خواندن نماز را متوجه بشود.
خداوند در سوره ابراهیم «آیات ۳۹ و ۴۰» در قرآن کریم از زبان این حضرت میفرماید: سپاس خداوندی راکه در هنگام پیری بـه مـن اسماعیل و اسحاق را عطا فرمود. همانا پروردگار مـن شنونده دعاست. پروردگارا مرا و ذریه مرا از اقامه کنندگان نماز قرار بده. پروردگارا دعای مـا را قبول بفرما.
خداوند متعال در سوره مریم «آیات ۵۴ و ۵۵» حضرت اسماعیل «ع» را وفادار بـه پیمان، فرستاده حق، خبردهنده از حقایق و امرکننده زن و فرزند بـه نماز و زکات معرفی می کند. خداوند متعال در کوه طور ودر هنگام ابلاغ رسالت بـه حضرت موسی «ع» فرمود: مـن خدای یکتا هستم. مرا پرستش کن و نماز بـهپا دار.
خداوند متعال در سوره آل عمران بیان میدارد کـه بشارت تولد حضرت یحیی «ع» در هنگامیکه حضرت زکریا «ع» در محراب مشغول نماز بودند بـه ایشان داده شد. در سوره مریم «آیات ۳۰ و ۳۱» خداوند متعال از زبان حضرت عیسی «ع» در هنگامیکه مردم حضرت مریم رابه گناه متهم کرده بودند، نقل میکند:
مـن بنده خدایی هستم کـه بـه مـن کتاب آسمانی داد و مرا پیامبر خود قرار داد. مرا هر کجا کـه باشم مبارک نمود و نماز و زکات را تا زمانی کـه زندهام بـه مـن توصیه کرد. هم چنین میتوان بـه انجام فریضه نماز در سیره دیگر پیامبران از جمله حضرت لقمان «ع»، حضرت یونس «ع»، حضرت داوود «ع»، حضرت شعیب «ع» و … نیز اشاره کرد.
نماز مهم ترين اعمال دينى اسـت کـه اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، پرستش هاى ديگر هم قبول می شود و اگر پذيرفته نشود، اعمال ديگر هم قبول نمىشود. همانگونه کـه اگر انسان شبانه روزى پنج نوبت در نهر آبى شستشو کند، چرک در بدنش نمیماند، نمازهاى پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. سزاوار اسـت کـه انسان نماز را در اول وقت بخواند.
پيغمبر اکرم «ص» فرمود:
«کسى کـه بـه نماز اهميت ندهد و آنرا سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت اسـت». روزى حضرت در مسجد تشريف داشتند، مردى وارد و مشغول نماز شد. او رکوع و سجودش را کاملا بـه جا نياورد. حضرت فرمودند: «اگر اين مرد در حالى کـه نمازش اين طور اسـت از دنيا برود، بـه دين مـن از دنيا نرفته اسـت».
نمازهاى واجب شش مورد اسـت:
اول: نماز يوميه
دوم: نماز آيات
سوم: نماز ميت
چهارم: نماز طواف واجب خانه کعبه
پنجم: نماز قضاى پدر کـه بر پسر بزرگتر واجب اسـت
ششم: نمازى کـه بـه واسطه اجاره، نذر و سوگند و عهد واجب می شود
ظهر و عصر هر کدام چهار رکعت، مغرب سه رکعت، عشا چهار رکعت، صبح دو رکعت میباشد. در سفر بايد نمازهاى چهار رکعتى رابا شرايطی کـه گفته می شود، دو رکعت خواند. اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهوا مشغول نماز عصر شود ودر بين نماز بفهمد اشتباه کرده اسـت، چنانچه در وقت مشترک باشد، بايد نيت رابه نماز ظهر برگرداند.
يعنى نيت کند کـه انچه تا حال خواندهام و انچه را مشغولم و انچه بعد مىخوانم، همه ی نماز ظهر باشد. بعد ازآن کـه نماز را تمام کرد، نماز عصر را بخواند. اگر در وقت مخصوص بـه ظهر باشد، بايد نيت رابه نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام کند و بعد نماز عصر را بخواند و احتياط آن اسـت کـه دوباره نماز عصر را هم بعد ازآن بخواند، و اين احتياط خيلى خوب اسـت.
نمازهاى مستحبى زياد اسـت و آنها را نافله گويند. در بين نمازهاى مستحبى، بـه خواندن نافلههاى شبانه روز بيشتر سفارش شده اسـت. نمازهای نافله در غير روز جمعه 34 رکعت هستند؛ هشت رکعت آن نافله ظهر، هشت رکعت نافله عصر، چهار رکعت نافله مغرب، دو رکعت نافله عشا، يازده رکعت نافله شب و دو رکعت نافله صبح می باشد.
چون دو رکعت نافله عشا را بنابر احتياط واجب بايد نشسته خواند، يک رکعتحساب می شود ولى در روز جمعه بر 16 رکعت نافله ظهر و عصر، چهار رکعت اضافه مىشود. از يازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن بايد بـه نيت نافله شب، دو رکعت آن بـه نيت نماز شفع و يک رکعت آن بـه نيت نماز وتر خوانده شود.
نمازهاى نافله را می شود نشسته خواند ولى بهتر اسـت دو رکعت نماز نافله نشسته را يک رکعت حساب کند؛ مثلا کسى کـه می خواهد نافله ظهر راکه هشت رکعت اسـت نشسته بخواند، بهتر اسـت شانزده رکعت بخواند و اگر میخواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز يک رکعتى نشسته بخواند.
مرد بايد در حال نماز گرچه کسى وی را نمی بيند، عورتين خودرا بپوشاند و بهتر اسـت از ناف تا زانو را هم بپوشاند. زن بايد در موقع نماز تمام بدن، حتى سر و موى خودرا بپوشاند ولى پوشاندن صورت بـه مقدارى کـه در وضو شسته مىشود و دست ها و پاها تا مچ لازم نيست. براى آنکه يقين کند کـه مقدار واجب را پوشانده اسـت، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ را هم بپوشاند.
علاوه بر زمان نماز، موقعى کـه انسان قضاى سجده فراموش شده يا تشهد فراموش شده را بجا می آورد، بلکه بنابر احتياط واجب در موقع سجده سهو هم، بايد خودرا مثل موقع نماز بپوشاند. اگر انسان عمدا در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل اسـت و اگر از روى ندانستن مساله هم باشد، بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
اگر در بين نماز بفهمد کـه عورتش پيدا اسـت، بايد آنرا بپوشاند و چنانچه پوشاندن عورت زياد طول بکشد، احتياط واجب آن اسـت کـه نماز را تمام کند و دوباره بخواند. ولى اگر بعداز نماز بفهمد کـه در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح اسـت. ولى احتياط مستحب آن اسـت کـه با آن لباس نماز نخواند.
انسان می تواند در نماز خود رابه علف و برگ درختان بپوشاند، ولى احتياط مستحب آن اسـت کـه موقعى خودرا با اينها بپوشاند کـه چيز ديگرى نداشته باشد. اگر چيزى ندارد کـه در نماز خودرا با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد کـه پيدا مىکند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تاخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نکرد، در آخر وقت مطابق وظيفه اش نماز بخواند.
کسى کـه می خواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن خود حتى برگ درخت و علف نداشته باشد، و احتمال ندهد کـه تا آخر وقت چيزى پيدا کند کـه خودرا باآن بپوشاند، در صورتى کـه نامحرم وی را می بيند، بايد نشسته نماز بخواند و عورت خودرا با ران خود بپوشاند. و اگر کسى وی را نمی بيند، ايستاده نماز بخواند و جلوى خودرا با دست بپوشاند.
لباس نمازگزار شش شرط دارد:
= پاک باشد
= مباح باشد
= از اجزاى مردار نباشد.
= از حيوان حرام گوشت نباشد.
= اگر نمازگزار مرد اسـت، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد
مباح باشد، کسى کـه در ملک غصبى نماز مىخواند، گرچه روى فرش و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل اسـت. ولى نماز خواندن در زير سقف غصبى و خيمه غصبى، مانعى ندارد.
بايد بی حرکت باشد
اگر بـه واسطه تنگى وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جايى کـه حرکت دارد مانند اتومبيل و کشتى و ترن نماز بخواند، بـه قدرى کـه ممکن اسـت بايد در حال حرکت چيزى نخواند و اگر انها از قبله بطرف ديگر حرکت کنند بطرف قبله برگردد. نماز خواندن در اتومبيل و کشتى و ترن و مانند اينها، وقتى ايستادهاند، مانعى ندارد.
سقف بلند داشته باشد
در جايى کـه سقف آن کوتاه اسـت و نمىتواند در آنجا راست بايستد، يا بـه اندازهاى کوچک اسـت کـه جاى رکوع و سجود ندارد، نماز نخواند. اگر ناچار شود کـه در چنين جايى نماز بخواند، بايد بـه قدرى کـه ممکن اسـت قيام و رکوع و سجود را بجا آورد.
پاک باشد
مکان نمازگزار اگر نجس اسـت بـه طورى تر نباشد کـه رطوبت آن بـه بدن يا لباس او برسد، ولى جايى کـه پيشانى را بر آن مىگذارد اگر نجس باشد در صورتى کـه خشک هم باشد، نماز باطل اسـت و احتياط مستحب آن اسـت کـه مکان نمازگزار اصلا نجس نباشد.
قرآن بـه زبان عربی بر پیامبر «ص» نازل شده اسـت و بنابر این سورههاي قرآن بـه زبان عربی هستند. غنای زبان عربی بسیار بالاست بـه گونهاي کـه تعداد زیادی از عبارات آن بطور دقیق قابل ترجمه بـه دیگر زبانها نیست و روح آن عبارات در زبانهاي دیگر بـه کاملی منتقل نمیشوند. یکی از علل عربی خواندن نماز همین اسـت کـه مـا آیات رابا معنای اصلی ودر کاملترین حالت بیان کنیم.
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
مـا آنرا قرآنى عربى نازل كرديم باشد كه بينديشيد. «سوره یوسف آیه ۲»
حفظ سنت
نماز یکی از اعمالی اسـت کـه مداوماً و هرروز انجام می شود و بر همه ی مسلمانان واجب اسـت. انجام هر روزه این عمل هم موجب زنده ماندن نام و یاد خدا در قلب مومنان می شود و هم موجب زنده ماندن دین اسلام در طی دوران اسـت. حضرت محمد «ص» نماز رابه زبان عربی خواندند و بنابر این بر مـا نیز واجب اسـت کـه برای حفظ سنت پیامبر «ص» نماز رابه عربی بخوانیم.
در روایتی، هشام بن حكم از امام صادق «ع» پرسيد: چرا نماز بر مـا واجب شده اسـت در حالی كه هم وقت میگيرد و هم انسان رابه زحمت میاندازد؟ امام فرمود: «پيامبرانی آمدند و مردم رابه آيين خود دعوت نمودند. عدهاي هم دين آنان را پذيرفتند، اما با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آنها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پيامبر اسلام «ص» زنده بماند و اين از طريق نماز امكان پذير اسـت.»
مصون ماندن از تحریف
پیامبر «ص» عرب بودند و طریقه خواندن نماز را ایشان آموزش دادند. از زمان ایشان تاکنون نماز بـه صورت واحدی بر پا شده و همه ی مردم با هر زبان و ملیت و قومیتی آن رابه زبان عربی خواندهاند. درسالهاي پس از رحلت پیامبر «ص» اگر هر قومی بـه زبان خاص خود نماز می خواند، ممکن بود اختلافاتی و تغییراتی در شیوه خواندن نماز پیش بیاید.
حفظ وحدت
یکی از دلایل خواندن نماز بـه زبان عربی حفظ وحدت مسلمانان اسـت. مثلا در نمازهای جماعت برای حفظ وحدت باید بـه یک زبان واحد نماز خوانده شود تا جماعت بودن آن معنا پیدا کند. هم چنین پرستش خداوند در سراسر جهان با زبان واحد موجب پیوستگی و وحدت بین مسلمانان دنیا نیز می شود و از ایجاد اختلاف پیش گیری می کند.
نماز یکی از اعمال عبادی اسـت و هدفش پرستش خدا و انجام دستور خداست. خدا از طریق پیامبران دستورات خود رابه مـا رسانده اسـت و پیامبر اسلام «ص» خواندن نماز رابه این شیوه بـه مـا آموزش دادهاند.
بنابر این جدای از هر دلیلی نیز وظیفه ماست کـه نماز را چنان کـه بـه مـا دستور دادهاند، برگزار کنیم. اميرمومنان «ع» در روایتی میفرمايد: «مومن، بنای دين خودرا بر اساس رأی و نظر شخصی نمیگذارد، بلكه برآنچه از پروردگارش رسيده بنيان مینهد» «شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج ۴، ص ۲۳۳»