پارس ناز پورتال

چله کشی در فرش بافی ایرانی در مازندران

چله کشی در فرش بافی ایرانی در مازندران

چله کشی در فرش بافی ایرانی در مازندران 

هنر فرش بافی و گلیم بافی ایران در تمام دنیا شهرت دارد چراکه با ظرافت و زیبایی تمام این کار انجام می شود و در این مطلب به چله کشی خواهیم پرداخت. چله‌كشی فارسی كه به آن چله دوانی نیز گفته می‌شود .در این روش چله‌كشی ابتدا با توجه به رجشمار فرش، نخ‌ چله موردنظر را تهیه نموده و در صورتی كه كلاف باشد

 

آن را به صورت گلوله درمی آورند. ابتدا طول چله موردنیاز را محاسبه نموده، به این صورت كه اگر طول قالی 3 متر باشد یك متر به آن اضافه می كنیم (كه برای سرچله‌های فرش و جای دست بافنده در آخر فرش درنظر گرفته شود).باید توجه داشت ركه 12ـ4 تار برای بافت شیرازه‌های كنار فرش درنظر می گیرند. انجام عمل فوق به چله‌دوانی معروف است

 

(چون فرد در حالت دویدن چله‌كشی را انجام می دهد) . لازم به ذكر است كه در طی عمل فوق، فرد دیگری كه در كار چله‌دوانی همكاری می كند، نخی چندلا كه طول آن دوبرابر عرض فرش است را برداشته و روی میله اول تارها را به صورت 2 تا 2 تا و به صورت گیس بافت چپ و راست می كند. این كار برای جلوگیری از بهم خوردن چله ها هنگام برداشتن چله‌ها از روی میله‌ها و شمارش و دوخت زدن چله‌ها به زیردار انجام می گردد.

 

پس از عمل چله دوانی ، نخ نزله را كه معادل 8 برابر عرض قالی است 6 لا كرده و از دو طرف آن را به صورت دو گلوله درآورده و به وسیله آن، چله‌ها را در دسته های مشخصی در نزدیكی میله سوم چپ و راست می كنند (گیس بافت می كنند) تعداد این دسته تارها بستگی به رجشمار فرش دارد.

 

از عملی كه ذكر شد برای گره زدن اضافی چله ها در روی سردار و پخش چله‌ها به طور یكنواخت روی سردار استفاده می گردد (عمل نخ نزله) لازم به ذكر است كه مقدار اضافی چله ها به روی سردار گره زده می شود كه به آن گره اولیه می گویند. 2ـ انتقال چله‌ها روی دار: پس از آماده نمودن چله ها به روش فوق، آنها را از میله ها درآورده ، جای میله‌ها را با نخ ضخیم یا طناب عوض می كنیم و چله ها را روی نخ مزبور پهن می كنیم و با احتیاط روی دار می‌اندازیم.

 

سپس دار را از یك طرف چله‌ها در فاصله‌ی نخ نزله و میله دوم ، واردچله‌ها می كنیم. سپس گیس باف میله اول را به طناب پیچ مزبور به زیردار دوخت می زنیم. سپس چله های اضافی را از بالای سردار و روی نخ نزله كه حالا بالاتر از سردار قرار گرفته است در دسته‌های چندتایی كه متناسب با رجشمار فرش است را گره می زنیم

 

كه به این گره ، گره اولیه گفته می‌شود. سپس چله‌ها را به طور مناسب و متناسب با رجشمار فرش در سردار و زیردار پخش می كنیم (باید مراقب باشیم كه پخش چله‌ها در سردار بیشتر از زیردار باشد).سپس با توجه به نوع دار كه فلزی یا چوبی باشد با پیچ یا گوه چله‌ها را سفت می كنیم (در این نوع چله‌كشی نیاز به وجود چوب مهار نمی‌باشد) بعد عملیات كوجی پیچی را انجام می دهیم.

 

كجوبندی (نیره كشی) :  به گزارش پارس ناز ابتدا چوب كجو را با دو رشته نخ ضخیم به راست‌روها می بندیم و سپس نخ چله لای دیگری را كه طول آن باید از طول چوب كجو بلندتر می باشد را به دو طرف «دوسر» چوب كجو یا به دو میخ دوسر چوب كجو می‌بندیم. سپس گلوله نخی درست می كنیم و برای شروع كار سر آن را به نخ فوق گره می زنیم

 

و آن را دور اولین تار پشت هاف چرخانده و دوباره آن را دور نخ چندلا شده روی كجو گره می زنیم. سپس چله روی هاف را كنار زده و نخ را دور دومین تار زیر هاف می چرخانیم و این كار را آن قدر تكرار می‌كنیم تا تمام تارهای پشت هاف به وسیله كوجی در جلو قرار بگیرد.

 

لازم به ذكر است كه نباید تارهای زیرچوب كجو را خیلی سفت دور نخ چندلا شده بست چه در این صورت عمل پودكشی و بافت با مشكل مواجه خواهد شد. با كشیدن نخ چندلا شده چله‌ها روی كوجی كشیده می شوند و با كشیدن نخ اصلی به دو سر كوجی باعث پخش بیشتر چله روی كوجی می‌شود. در ضمن چون چله ها در پائین كوجی حالت ذوزنقه پیدا می كنند از جمع شدن فرش (كجی) جلوگیری می نماید.

 

سپس دو زیر سری روی راست‌روها و زیر چوب كجو قرار می دهیم. با توضیحات فوق نتیجه می گیریم كه كجو به دو وظیفه اصلی خود كه تفكیك و تنظیم نخ های چله و جلوگیری از كجی كناره‌هاست عمل می كند. مزایا یا محاسن چله‌كشی فارسی: 1ـ به دلیل داشتن چوب كوجی از گلیم بافی به روش كرباس استفاده نموده و دارای استحكام بیشتری می باشد. و تا حدودی كجی فرش جلوگیری می شود.

 

در ضمن چون چله كشی یكطرفه می باشد می‌توان به راحتی پشت فرش را مشاهده نمود و تنظیم چله ها روی دار از ثبات بیشتری برخوردار است و چون اضافه چله ها روی سردار گره می خورد می توان قالی به طور دلخواه بدون توجه به طول دار را بافت. معایب: یكی از معایب عمده این روش (پائین كشی مشكل روش فارسی بافت) است

 

كه در صورت عدم دقت و مهارت احتمال سوراخ شدن و پارگی می باشد و در ضمن به علت ثابت نبودن محل نشستن بافنده تسلط بافنده روی دار كمتر است.