در اثر عوامل مختلفی می تواند مرده زایی رخ دهد که برای پدر و مادر از نظر روحی بسیار دردناک است و سلامت مادر نیز دراین میان تهدید می شود. مردهزایی به فوت جنین در رحم پس از هفته بیستم یا در وزن بالاتر از 5۰۰ گرم گفته میشود که با سقط جنین تفاوت دارد.
مردهزایی به فوت جنین در رحم پس از هفته بیستم یا در وزن بالاتر از 5۰۰ گرم گفته میشود تفاوت آن با سقط این است که سقط؛ به از دست رفتن بارداری به هر علت قبل از هفته بیستم با وزن جنین زیر ۵۰۰ گرم اطلاق میشود.علل مردهزایی در مناطق مختلف ایران متفاوت هستند.
در مناطق محروم، شایع ترین این علل عبارتند از
– زایمان مشکل، خفگی جنین، آسیبهاي زایمانی، عفونتهاي مادرزادی، فشارخون بالا، مسمومیت بارداری «پره اکلامپسی»، دیابت، سوء هاضمه، سابقه مردهزایی قبلی، نابهنجاریهاي مادرزادی و مالاریا.
– از عوامل دیگری که در مردهزایی نقش دارند میتوان به اختلالات کروموزومی یا ژنتیکی، اختلال رشد داخل رحمی یا لخته شدن خون در عروق خونی جفت، بیماریهاي مادر مانند لوپوس، بیماریهاي کلیه، تیرویید، وجود زمینه ارثی در مادر که میتواند باعث انعقاد بیش از حد خون شود، سیگارکشیدن و چند قلویی نیز اشاره کرد.
– هم چنین افزایش اندازه مایع پشت گردن جنین در سه ماهه اول بارداری علاوه بر این که یک عامل خطر برای مشکلات کروموزومی است، احتمال مرگ داخل رحمی جنین را نیز بالا میبرد. متأسفانه در درصدی از موارد نیز علتی برای مردهزایی یافت نمیشود و فوت جنین، توجیه نشده باقی میماند.
در مناطقی که امکانات پیشرفتهتر دکتری دارند، ترتیب شیوع متفاوت و عبارت است از:- فشارخون بالا و مسمومیت بارداری که در رأس علل، منجر به کنده شدن جفت قراردارند. البته مصرف مواد مخدر، سیگار و ضربه مستقیم به شکم مادر مانند زمین خوردن، تصادف یا خشونتهاي خانگی نیز می توانند علت دیگر این امر باشد.
– طبق معمولً عواملی مانند نوع خوابیدن مادر، مسافرت رفتن، فعالیتهاي بدنی مادر و انجام کار سنگین، بهتنهایی به مردهزایی منجر نمی شوند مگر اینکه مشکلات دیگری مثل سوءتغذیه، عفونت و… هم وجود داشته باشد.ارتباطی بین ترس، استرس مادر، امواج الکترومغناطیسی و مردهزایی نیز گزارش نشده است.
طبق معمولً مادر از طریق کاهش حرکات جنین به مشکل پی می برد. توجه به حرکات جنین و شمارش آن یک کار بیهزینه و ارزشمند ولی غیردقیق است. بهمین دلیل علاوه بر توجه به حرکات جنین و شمارش آنها، استفاده از دیگر روشهاي بررسی سلامت جنین از جمله سونوگرافی نیز الزامی است. در جریان گذاشتن دکتر در مواردی که حرکات جنین کاهش مییابد، بینهایت ضروری است ولی این بدان معنی نیست که دکتر میتواند جلوی تمام موارد مردهزایی را بگیرد.
بهترین روش خارج کردن جنین فوت شده، زایمان طبیعی است و انجام عمل سزارین بهندرت توصیه میشود. زایمان جنین فوت شده از نظر میزان درد تفاوتی با جنین زنده ندارد ولی توجه به وضعیت روحی مادر و حمایت وی تا حد امکان برای کمک به بالا بردن آستانه تحمل درد بسیار مهم است تا سزارین بیجهتی که تنها حاصل آن یک برش رحمی مضر برای بارداریهاي بعدی است انجام نشود.
یکی از بزرگ ترین نگرانی مادران باردار این است که کودکی راکه مدتهاست در شکم دارند به دلایلی از دست بدهند.وجود هر گونه علائم غیر طبیعی در بدن مادر و یا جنین باید تحت بازرسی دکتر باشد تا هر گونه دستوری که لازم است را تجویز کند.اکثر سقطهای بین هفته 8- 12 بارداری رخ میدهد.
این زمان زمانی است که هورمون جفتی به سطح بالای کافی برای حفاظت از جنین نرسیده است . در حالیکه دراین زمان سطح پروژسترون ترشح شده از جسم زرد رو به کاهش است.جنین
طبق معمول جنین بدلیل پیچیدن بند ناف دور گردن خفه نمی شود. جالب است بدانید که در 20 درصد از حاملگی ها بند ناف دور گردن جنین وجوددارد و این موجب مشکلی در نوزاد نمی شود چه زایمان طبیعی باشد و چه سزارین.درباره دفع مدفوع جنین هم همینطور است یعنی تمامی جنین ها وقتی کاملا بالغ و رسیده میشوند،
می توانند مدفوع کنند و این روند بویژه در جنین هایي که از تاریخ زایمان طبیعی شان گذشته است، در حالیکه هنوز دردهای زایمانی شروع نشده، رخ میدهد. وقتی بطور طبیعی جنین مدفوع میکند، طبق معمول خطری جنین را تهدید نمیکند و فقط نیاز به زایمان هر چه سریعتر به صورت طبیعی یا سزارین دارد،
اما در مواردی که جنین به این دلیل مدفوع میکند که تحت استرس ناشی از کمبود اکسیژن است، مدفوع کردن جنین علامت در خطر بودن جنین است و باید بسرعت برای سزارین اورژانس اقدام کرد، زیرا همان دلایلی که به مدفوع کردن جنین منجر می شود، می تواند به مرگ جنین نیز منجر بشود.
50 درصد حاملگی ها پیش از لانه گزینی در رحم از دست میروند. بلافاصله پس از لانه گزینی «پیش از آنکه حاملگی از لحاظ بالینی قابل تشخیص باشد» حدود 30 درصد حاملگی ها از بین میروند. و حتی پس از آنکه حاملگی از نظر بالینی قابل شناسایی شود نیز حدود 25% سقط تا هفته 14 اتفاق میوفتد.
حدود نیمی از جنین هاي سقط شده دراین دوره دچار ناهنجاریهای کروموزومی هستند. ممکن است سقط تا چند هفته بعد نیز اتفاق نیفتد تا زمانی که خون ریزی مختصر یا درد قاعدگی مانندی رخ دهد.علت شایع سقط این است که جنین بطور نامناسبی در بافت مخاط رحم جای گزین شده باشد.عامل دیگرسن مادر است.
با افزایش سن مادر خطر سقط نیز افزایش می یابد.اما مهم ترین علت این وضع بیماری دیابت مادر است. دراین بیماری بدلیل اختلال در اکسیژن رسانی به جنین، مرگ جنین رخ میدهد. دراین موارد به نظارت دقیق زن باردار برای پیشگیری از مرگ جنین نیاز است؛ یعنی مادر هر هفته بازرسی شود ودر صورت نیاز هردو هفته سونوگرافی شود.
از علل دیگر مرگ جنین، اختلالات رشدی است که بدلیل مشکل ژنتیکی جنین یا بدلیل فشار خون و دیگر بیماری هاي مادر رخ میدهد. دراین موارد بیشتر در سونوگرافی، جنین وضع خوبی ندارد و خوب رشد نکرده و به اصطلاح، رشد داخل رحمی کند یا متوقف شده است.
این موارد در بازرسی دوره اي زن باردار با مشاهده شکم و میزان رشد جنین از سوی دکتر کشف می شود و برای تشخیص دقیق تر نیاز به سونوگرافی هاي خاص است ودر صورت خاطرجمعی قبل از فوت جنین باوجود نارس بودن جنین پزشکان اقدام به زایمان کودک میکنند.
به هر حال همیشه مادرانی که دچار چاقی، فشار خون، دیابت یا بیماری هاي قلبی و کلیوی هستند، بیشتر نگران فوت جنین خود هستند. همینطور در حاملگی هاي دو یا چند قلو یا زمانی که جنین بیش از حد درشت است یا از تاریخ زایمان بیش از یک هفته گذشته است، احتمال فوت جنین بیشتر است، پس این مادران نیاز به مراقبت بیشتری دارند.
سیگار کشیدن، داروهای خاص «تجویز شده یا ممنوع»، وضعیتهای بد نظارت شده مانند اختلالات خود ایمنی مانند لوپوس می توانند خطر سقط را افزایش دهند. اختلالات انعقادی مانند ترومبوفیلی سبب می شود تا لخته هاي کوچکی داخل عروق جفتی ایجاد شود و با کند شدن جریان خون رسانی به جنین تأخیر رشد به وجود آیدیا جریان خون رسانی بجای آنکه از رحم به جنین منتقل شود برعکس می شود.
همچنین در زنانی که همراه با اضافه وزن و پریودهای نامرتب، علایم افزایش هورمون مردانه به صورت مو هاي زاید و تغییر رنگ پوست در انها دیده می شود،میزان سقط هاي اولیه 3 تا 5 برابر خانم هایي است که مشکل چاقی ندارند.بعضی از سقط ها را می توان به عوامل ژنتیکی، آلودگی محیطی،تماس طولانی مدت با مواد شیمیایی و همچنین کمبود اسید فولیک و تاحدی ویتامنی C عنوان کرد.
* مهمترین علائمی که هنگام سقط دیده می شود، خون ریزی از رحم و درد است:
در شروع سقط، خون ریزی اغلب اوقات به صورت لک بینی آغاز می شود ولی طولی نمیکشد که زیادتر می شود و لخته هاي بزرگ نیز تشکیل میگردد. علت خون ریزی، باقی ماندن تکه اي از جفت و یا قسمتی از جنین در داخل رحم است و تا زمانی که این تکه ها خارج نشده اند، رحم روی خود جمع نمی شود و خون ریزی ادامه می یابد.
در موقع سقط جنین، اکثر خانم ها از دردهای خفیف زیر شکم شکایت میکنند و این دردها اغلب متناوب است و گاهی از اوقات قولنجی می شود. علت این دردها، انقباض عضله رحم برای خارج ساختن خون و یا لخته داخل آن است و تا زمانی که رحم خالی نشده درد نیز ادامه خواهد داشت.
سرنوشت جنین در حال سقط شدن بستگی به زنده بودن و مقاومت آن دارد. تا زمانی که جنین داخل شکم زنده است امید قطع شدن خون ریزی و ادامه یافتن آبستنی وجوددارد ولی اگر جنین مرده باشد، هر گونه کوشش برای نگاهداشتن آبستنی بی ثمر خواهد بود، زیرا اگر جنین مرده خود بخود سقط نشود
باید آن رابا عمل کورتاژخارج کرد. جنین وقتی تهدید به سقط است که دهانه رحم بسته شده وخونریزی رحمی، مختصر و جزئی باشد و مسلما جنین داخل رحم زنده بوده و خون ریزی ممکن است با استراحت بیمار و درمان طبی قطع گردد. سقط جنین وقتی قریب الوقوع و حتمی است که جنین مرده و دهانه رحم کاملا باز وخونریزی شدید و غیرقابل نظارت باشد.