پارس ناز پورتال

کشورهایی که در آن ها جمعیت زنان بیشتر است

کشورهایی که در آن ها جمعیت زنان بیشتر است

کشورهایی که در آن ها جمعیت زنان بیشتر است 

در برخی کشورها برطبق آمار گیری ها مشخص شد که جمعیت زنان از مردان در آن کشورها بیشتر است.با هم ادامه مطلب را دنبال می کنیم. 

 

یکی از پایه‌ای‌ترین اصول در رشد اقتصادی‌ کشورهاست که البته فارغ از شاخص‌های دیگر توسعه، یکی از مهم‌ترین عوامل در این زمینه به‌حساب می‌آید. شاخص جمعیت در هر کشوری بر وجوه مختلف فرهنگی، اقتصادی و حتی توان سیاسی و دفاعی آن‌کشورها اثرگذار است و کاهش و افزایش آن می‌تواند این وجوه را دستخوش تغییراتی کند؛

 

اما وقتی در همین حوزه هم دقیق می‌شویم، عوامل مختلفی به‌عنوان متغیرهای اثرگذار بر کیفیت و کمیت موارد مطرح‌شده مشاهده خواهند شد.

 

یکی از این متغیرها نسبت جمعیت زنان و مردان هر کشوری‌ست که به‌عنوان شاخص Sex Ratio شناخته می‌شود. شاید درنگاه اول این مسئله آن‌قدرها مشکل‌ساز به‌نظر نرسد که بگوییم میزان زنان یک جامعه از مردان آن بیشتر است یا برعکس؛

 

اما کارشناسان معتقدند که عدم تعادلی منطقی در این تناسب می‌تواند معادلات بزرگی را در حوزه‌های مختلف رشد یک کشور به هم بزند. شاید نتوان گفت جامعه‌ای وجود داشته باشد که در ازای تولد هر یک نوزاد پسر، نوزادی دختر هم متولد می‌شود و این روند تعادلی همیشه ادامه داشته باشد؛

 

اما هستند کشورهایی که در این زمینه نرخ‌های قابل دفاع‌تری دارند و از آن سو کشورهایی را می‌بینیم که به‌شدت از حیث قیاس این دو جنسیت، در عدم تعادل سنگین به‌سر می‌برند. البته نمی‌توان تعادل در تولد را به‌عنوان تنها عامل در برهم‌خوردن این نرخ تناسب در نظر گرفت؛

 

بلکه عواملی مانند جنگ، مرگ‌ومیرها، آوارگی و حتی موارد خاص‌تر مانند وجود گروه‌های مافیایی زیرزمینی که زن‌ها را از کشورهای مختلف قاچاق می‌کنند تا در حوزه‌های بیگاری و سوءاستفاده‌های جنسی از آنها بهره‌برداری کنند، نیز در ایجاد این عدم تعادل نقش دارند.

 

این عدم تعادل می‌تواند در آینده‌ی کشورها تاثیرات منفی خاصی بگذارند که به‌راحتی قابل جبران نباشند. برای مثال، افزایش تعداد مردان مجرد، کاهش آمار ازدواج، کاهش میزان تولد و متاثر از آن پایین‌آمدن نرخ جمعیت کشورها که در ادامه‌ می‌تواند تبعاتی در حوزه‌های مختلف توانمندی کشورها داشته باشند.

 

در مورد ایران، آمارهای سال ١٣٩٠ نشان می‌دهد که رشد جمعیت ما عدد ٣/١ بود که نشان از کاهش جمعیت در ایران و رسیدن به آمار جهانی رشد جمعیت ٢/١ داشت.

 

میزان باروری كل (متوسط تعداد بچه‌های زنده‌ای كه یك مادر در طول دوره‌ی باروری به دنیا می‌آورد) به زیر دو بچه كاهش یافته و این به معنی كاهش تدریجی جمعیت و نهایتا انقراض نسل است. البته تا رسیدن به آن خط قرمز انقراض نسل،

 

شاهد مشکلاتی همچون کاهش توانمندی‌های اجتماعی و اقتصادی نیز خواهیم بود که می‌تواند رتبه‌ی ایران را در بسیاری موارد و شاخص‌های مهم جهانی به کمترین حد ممکن برسانند.

 

در گزارش سالانه‌ی سایت ورلداطلس منتشره در ٢٦ جولای ٢٠١٦ فهرست ١خ کشوری که میزان جمعیت زنان آنها کمتر از مردان است، آمده که به ترتیب عبارتند از امارات، قطر، عمان، بحرین، عربستان، کویت، بوتان، هند، مالزی و افغانستان. در این فهرست نرخ زنان به مردان در کشور امارات ٢٦,٧درصد است.

 

به گزارش این مرکز اطلاعاتی و آماری، اگرچه امارات در سال‌های اخیر به عنوان یک پایتخت اقتصادی مورد توجه جهان رشد قابل توجهی در وجود مختلف داشته است؛ اما به‌علت بافت فرهنگی خاص و مردسالارانه‌اش، دچار شکست‌هایی در نرخ تعادلات جنسیتی شده‌است که کاهش تعداد زنان به نسبت مردان یکی از این حوزه‌های شکست است.

 

از سویی این کشور با حجم گسترده‌ی مهاجرینی روبه‌رو بوده که عمده‌ی آنها را مردان تشکیل می‌دهند. این ورود گسترده باعث شده تا تعداد مردان امارات در طی سال‌های اخیر روندی افزایشی داشته باشد و حالا به این مرحله رسیده‌اند که از حد تعادل خارج شده‌اند.

 

اگرچه ایران در فهرست ١٠ کشور سایت ورلداطلس وجود ندارد، اما در رده‌های بعدی حضور دارد و چندسالی هست که ذهن کارشناسان و متولیان امر را به خود جلب کرده است.

 

این مسئله تا حدی‌ست که حتی برنامه‌هایی برای تاثیر بر جنسیت جنین هم مطرح شده و پیگیری‌هایی در این زمینه انجام می‌شود. خبرگزاری خبرآنلاین در سال ١٣٩٤ طی گزارشی با محوریت موضوع کاهش دختران ایرانی در برابر جمعیت پسران این کشور عنوان کرد:

 

«در سال‌های گذشته آمار تجرد دختران بیش از پسران بود، چندی پیش هم سازمان ثبت احوال کشور هم درباره‌ی افزایش تجرد قطعی دختران ایرانی هشدار داد.

 

سال گذشته هم زنگ خطر برای تجرد قطعی نزدیک به یک‌میلیون دختر ایرانی به صدا درآمد. اما در این میان آمارها نشان می‌دهد، شمار پسران ایرانی مجرد در سن ازدواج هم رو به افزایش است». نبود زمینه‌های لازم برای ازدواج یکی از علل کاهش فرزندآوری شده و با ادامه‌ی این فرآیند دنباله‌دار در درازمدت، قادر نیستیم که این عدم تناسب جمعیت جنسیتی را به تعادل لازم و مطلوب برسانیم.

 

زیرا اساسا وقتی تولدی در کار نباشد، تعیین جنسیت کاری بیهوده است. این درحالی ست که حضور زنان به عنوان مهره‌های موثر بر فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… در کشورها امری بدیهی‌ست که بدون حضور متعادل‌کننده‌ی آنها شاهد پیشرفت‌های مورد نظر نخواهیم بود.