بالا رفتن سن ازدواج به خاطر روابط نامشروع,بالارفتن سن ازدواج در دختران و پسران پشت پرده خیلی از جرایم پنهان و آشكار است كه زنگ بحران را در جامعه ایران به صدا درآورده است.
این روز ها کمتر جوانی تمایل به ازدواج دارد حال این در صورتی است که دختران به دلیل مسکن نداشتن پسران و موقعیت اشتغال و ادامه تحصیلی که دارند دیگر از ازدواج دوری می کنند.
11میلیون جوان مجرد در سن ازدواج بالای 20 سال در کشور داریم که به سبب وجود مشکلاتی رغبتی به ازدواج ندارند.
یک چهارم جوانان وضعیت بیکاری دارند و بیشتر آنها تحصیل کرده هستند و به سبب عدم اشتغال، عدم انگیزه، هراس از ازدواج، آزادی کاذب و مسئولیتناپذیری ازدواج نمیکنند.
سالهای نه چندان دور آمار دختران مجرد افزایش یافت و پیشنهادهایی برای حل این معضل و كنترل جرایم ناشی از آن ارائه شد اما حالا پسران در این مسابقه نه چندان دلچسب از دختران پیشی گرفتهاند و اگر كاری صورت نگیرد شاهد افزایش آمار جرایم اخلاقی و غیر اخلاقی خواهیم بود.
یک چهارم جوانان وضعیت بیکاری دارند و بیشتر آنها تحصیل کرده هستند و به سبب عدم اشتغال، عدم انگیزه، هراس از ازدواج، آزادی کاذب و مسئولیتناپذیری ازدواج نمیکنند
مدت زیادی نمیگذرد از زمانی كه گفته میشد تعداد دختران مجرد از پسران مجرد بیشتر است و احتمال ازدواج نكردن یك میلیون دختر وجود دارد،
اما این روند از سال 93 به بعد دچار تحولی بزرگ و معكوس خواهد شد و به گفته علیاكبر محزون، مدیركل جمعیت و آمار سازمان ثبت احوال، با تغییر ساختار هرم سنی جمعیت، آمار پسران در سن ازدواج از سال 93 به بعد بیش از دختران میشود و
چنانچه اختلاف آمار جمعیتی بین زنان و مردان تداوم یابد تا سال 97 تعداد مردان مجرد حدود دو میلیون نفر بیشتر از زنان مجردخواهد شد، اما این تغییر در تركیب وضعیت ازدواج جامعه و پیشیگرفتن تعداد مردان مجرد نسبت به زنان چه تأثیراتی بر وضعیت جامعه خواهد داشت؟
برخی کارشناسان یکی از اصلی ترین دلایل رواج آسیبهای اجتماعی همچون انحرافات جنسی ، بدپوششی و غیره را، تاخیر درسن ازدواج جوانان آن هم در مقطعی که سن بلوغ در ایران کاهش یافته است میدانند.
به عبارت بهتر به دلیل فاصله افتادن میان سن بلوغ تا سن ازدواج احتمال به انحراف کشیده شدن جوانان افزایش مییابد. سن ازدواج یکی ازشاخصههای مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یکجامعه محسوب میشود.
یک جامعهشناس گفت: روابط نامشروع باعث بیمیلی جوانان بهویژه پسران به ازدواج شرعی و قانونی شده است.
دکتر امانالله قراییمقدم افزود: برخی دختران متاسفانه به راحتی روابط نامتعارف با پسران دارند که با این کار نه تنها به خود بلکه به دختران عفیف و پاکدامن نیز خیانت میکنند، چرا که با این کارشان، باعث بدبینی پسران به دختران میشوند.
وی با بیان اینکه این دختران زندگی مشترک موفقی نخواهند داشت، تصریح کرد: آنان همواره شوهر خود را با دوست پسرشان مقایسه میکنند علاوه بر آن امکان دارد حتی پس از ازدواج به برقراری رابطه نامشروع با مردان دیگر روی بیاورند که نتیجه این کار، طلاق و ابتلا به انواع آسیبهای اجتماعی است.
وی با اشاره به دلایل طلاق در کشور ، همچنین اظهار کرد: رابطه نامشروع مردان با زنان حتی پس از ازدواج و ناتوانی جنسی، از دلایل بروز طلاق در ایران است.
وی دلیل تجردگرایی را روابط نامشروع قبل از ازدواج و بدبینی دختر و پسر نسبت بهم دانست و اظهار داشت حتی بسیاری از دختران خانه پدری خود را رها میکنند و در خانه اجارهای ساکن میشوند.
این کار ضربه عمیقی به بنیان خانواده میزند و چنین دخترانی برچسب داشتن رابطه با پسران را میخورند و همین انگ یکی دیگر از دلایل افزایش سن ازدواج در کشور است.
ناكامی و دامنه آسیبهای آن
ارضای نیاز جنسی، یكی از اهداف اولیه و انگیزههای قوی ازدواج است.
دكتر هاشم مهدوی، روانشناس بالینی و آسیبشناس اجتماعی نیاز جنسی را دارای ماهیتی زیستی، روانی و اجتماعی میداند كه در صورت ازدواج از طریق درست ارضا میشود
و در خدمت فرد و جامعه انسانی قرار میگیرد و در غیر اینصورت به افزایش بیبندوباری، بزهكاری و عصبیت اجتماعی و تاخیر در ازدواجد میانجامد.
وی در این باره توضیح میدهد: «هنگامی كه انگیزههای قوی نظیر شهوت، تولیدمثل، استقلال زیستی و تشكیل خانواده به وسیله موانع غیرقابل قبول یا موانعی كه فرد برای رفع آنها ناتوان است، سركوب شوند یا معطل بمانند احساس ناكامی رخ میدهد.
احساس ناكامی یكی از الگوهای قدرتمند رفتاری هنجاری، ارزشی و نگرشی است كه شخصیت و هویت فرد را زیر سلطه میگیرد و با گذشت زمان قویتر میشود.
این احساس بتدریج در تمامی ابعاد وجودی فرد ناكام تسری مییابد و به اندیشه بزهكاری و ایجاد بسترهای جرمزای وی میانجامد.
بعلاوه نیروی مهار گسیخته شهوانی، فرد را به اعمال غیراخلاقی سوق میدهد كه روابط نامشروع، همجنسگرایی، انحرافات جنسی، خودارضایی، تنوعطلبی جنسی، عدم ارضای روحی و …بخشی از آنها را شامل میشود.
چنین گرایشهایی نتیجه تجربههای نادرست جنسی و خیالپردازیهای شهوانی پیش از ازدواج محسوب میشود و در افزایش فاصله بلوغ تا تاهل ریشه دارد.
از سوی دیگر افزایش سن ازدواج و عدم ارضای جنسی بموقع شكلگیری عقدههای روانی و انباشت آنها در شخصیت فرد را به دنبال دارد.
برخی دختران متاسفانه به راحتی روابط نامتعارف با پسران دارند که با این کار نه تنها به خود بلکه به دختران عفیف و پاکدامن نیز خیانت میکنند، چرا که با این کارشان، باعث بدبینی پسران به دختران میشوند
وی ازدواج را فرهنگی مشترك میان همه جوامع میداند كه با نیازهای عمیق و ریشهدار انسان در طول تاریخ بشریت سر و كار دارد و بدون آن جامعه انسانی با دگرگونی و مسخ بنیادین مواجه میشود. او درباره پیامدهای افزایش سن ازدواج نیز میافزاید:
«تحقیقات بسیاری در این حوزه صورت گرفته است. میان افزایش سن ازدواج و كاهش سن جرم در یك جامعه رابطهای معنادار وجود دارد كه در كوتاهمدت آشكار میشود.
انواع مختلف فحشا، بیبندوباری، تجاوز به عنف و … با افزایش سن ازدواج رابطهای مستقیم و قابل پیشبینی دارند. علاوه بر آن جنایت، قتل، دعواهای خیابانی و خانوادگی، دزدی، اوباشگری، مزاحمت، روابط نامتعارف و خشن، فرار از خانه و…
نیز با افزایش سن تاهل بیشتر میشوند و در بلندمدت آسیبهای بزرگ اجتماعی را دامن میزنند.
آمارها نشان میدهد اغلب دختران و پسران فراری از خانه بر سر موضوع ازدواج با خانوادهشان اختلاف دارند.
تحقیقات سازمان بهزیستی نیز نشان میدهد سن شروع روسپیگری برای بیش از 60 درصد دختران 13 تا 20 سال است، یعنی درست در سنین بلوغ و برخی هم فراهم نبودن شرایط ازدواج یا مخالفت خانوادهشان را با تاهل آنها دلیل اصلی گرایش به روسپیگری معرفی كردهاند كه این میزان را 70 درصد میدانند.
افزایش امنیت درونی بازیابی شخصیتی و حتی رفع برخی مشكلات ذهنی و روانی ارزشهایی هستند كه میتوان آنها را جزو پیامدهای ازدواج بهنگام دانست اینكه یك نفر در كنارش باشد.
تنهاییاش را پر كند و قابل اعتماد و محرم رازش باشد سوپاپ اطمینانی برای عصبیتهای فردی و اجتماعی هر یك از زوجین است و از بروز ناهنجاریهای رفتاری میكاهد.
تجربههای اجتماعی نیز نشان میدهد هنگامی كه ازدواج بموقع به زایش نهاد خانواده و اقتدار آن در جامعه میانجامد سطح آسیبهای ناشی از احساس تنهایی و پوچی كه از مشخصههای جهان معاصر است به كمترین حد ممكن میرسد.
اوج این تجربه اجتماعی را میتوان در رابطه میان افزایش سن ازدواج و بالا رفتن میزان خودكشی یا میل به آن دانست.
لذا برای کاهش روابط نامشرع و پایین آمدن سن ازدواج جوانان دولت نیز باید به این انگیزه درونی شده پاسخ بدهد و با ایجاد بسترهای اجتماعی و اقتصادی مناسب برای ازدواج، جوانان را حمایت كند. مجموعه این تلاشها را میتوان در یك طرح جامع چنین تصور كرد.
سیاستگذاری فرهنگی جامعه باید به گونهای باشدكه رشدمتناسب فرد را در زمینههای جسمی، عاطفی، عقلی، اقتصادی و… رقم بزند.
این كه یك جوان در سنین پس از بلوغ از نظر عقلی و عاطفی توانایی ازدواج و اداره خانواده جدیدش را داشته باشد، همچنین امكانات مالی نیز برایش فراهم باشد.
در حال حاضر جوان سالها پس از بلوغ تازه به دنبال شغل یا تامین مسكن میرود و در چنین شرایطی، طولانی شدن فرآیند تاهل و افزایش نامعقول و دردسرآفرین سن ازدواج نیز اجتنابناپذیر است.
منابع:تبیان/ تابناک / هم صدا / خبر آنلاین / شهروند