دیگه چیزی نمونده جر یه مشت خاکسترو ماتم
شقایق ها همه زخمی
تو بغض خاک میموننکلام عاشقی رو
با یه شعر تازه میخونندلم ترسیده بود از شب ولی خورشید من اینجاست
کسی از خاک کورش باز تو این پس کوچه ها تنهاست
همه دنیای من ایران غمه ویرونا هیچه
کسی از خاک کوروش باز تو این مه قاصدک میشه
نگاه اسمون باعشق کویر و غرق بارون کرد
شقایق های تنها رو به بودن باز مهمون کرد
پرستو ها اگه در کوچ د پی ازادی میگردن
بگو یه فصل نو ای کاش به خاک خونه برگردن
غرور قلب اراش بود پر پرواز تیرش شد
به مرز عاشقی ها رفت شکوه سرزمین شد
دلم ترسیده بود از شب ولی خورشید من اینجاست
کسی از خاک کورش باز تو این پس کوچه ها تنهاست
همه دنیای من ایران غمه ویرونا هیچه
کسی از خاک کوروش باز تو این مه قاصدک میشه