پارس ناز پورتال

فاکتورهای بلای خانمان سوز ایدز

فاکتورهای  بلای خانمان سوز ایدز
 

مقدمه:

همه ما از پیشرفت خانواده خود احساس غرور می‌كنیم،‌ چراكه نه؟ ما تأثیرات عمده مثبت و منفی بر زندگی خود داریم. متأسفانه اعتیاد، یكی از این اثرات منفی است. تجربیات فرزندان ما در خانواده تنها و عمده‌ترین عاملی است كه تعیین می‌كند آیا آنها در آینده مواد یا الكل مصرف خواهند كرد یا خیر؟!

بیشترین افرادی كه الكل و مواد مصرف می‌كنند برای اولین بار در خانواده با این مواد آشنا شده‌اند. استرس و درد حاصل از زندگی در یك خانواده الكلی یا معتاد، باعث استفاده از مواد در سایر اعضای خانواده می‌شود و بهترین برنامه پیشگیری برای برخی افراد در معرض خطر درمان شدن عضوی از خانواده است كه مواد مصرف می‌كند و در بررسی پژوهشگران فاکتورهای این بلای خانماسوز به شرح ذیر می باشد :

 

انکار

اعتیاد “بیماری انکار” نامیده می شود، هم برای خود فرد و هم برای خانواده اش. مسائل غیرعادی تبدیل به مسائل عادی می شوند. مشکل معمولاً آنقدر بزرگ است که خانواده‌ها یاد می گیرند وانمود کنند که اتفاقی نیفتاده است و طوری رفتار می کنند که انگار هیچ مشکلی متوجه هیچ یک از اعضاء خانواده نیست. اعضای خانواده معمولاً در برخورد با اعتیاد یکی از اعضاء وانمود می کنند که، “مشکل آنقدرها هم بزرگ نیست.”

 

کار

اعضاء خانواده کاملاً جذب رفتار، اخلاق و فعالیت های فرد معتاد می شوند به طوری که دنیایشان فقط حول او می چرخد. این مسئله تا حدی پیش می رود که آنها کار و مسئولیت های سابق خود را کاملاً فراموش می‌کنند.

 

ترس

به خاطر رفتارهای غیر قابل پیش بینی و دمدمی مزاجانه ی فرد معتاد، زندگی خانوادگی مملو از اضطراب و ترس می شود. هیچ کس نمی داند بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد اما بنا بر تجربه ای که دارند همه انتظار روی دادن مشکلی دیگر را می‌کشند و همین مسئله باعث ایجاد استرس، فشار، و ترس در خانواده ی فرد معتاد می شود.

 

دروغگویی

اعضای خانواده معمولاً سعی دارند این مشکل را که برای یکی از اعضاء اتفاق افتاده است، از بقیه مخفی کنند. آنها به بچه ها، فامیل و آشنایان، همسایه ها، طلبکارها، کارفرماها و حتی به خودشان هم دروغ می گویند.

 

تقصیر و گناه

اعضای خانواده سعی می کنند هرکدام خود را به نحوی برای اعتیاد آن فرد، مقصر و گناهکار بدانند و بهانه‌های مختلفی بیاورند. آنها تصور می کنند که اگر فلان کار را می‌کردند یا فلان کار را نمی کردند، اعتیاد او متوقف می شد یا اصلاً ایجاد نمی شد.

 

تنهایی

گفتگوها و روابط خانوادگی عمیقاً تحت تاثیر قرار می گیرد. اعضای خانواده دیگر قادر نخواهند بود مثل سابق با هم حرف بزنند، به هم محبت کنند و … آنها سریعاً یاد می‌گیرند که، “اعتماد نکن، حرف نزن، احساس نداشته باش”. حتی دیگر نمی توانند درمورد مشکل ایجاد شده با هم گفتگو کنند.

 

انتقال وظایف

سایر اعضای خانواده مجبور هستند که وظایف و مسئولیت های فرد معتاد را به عهده گیرند، مسئولیتهایی مثل، نقش پدری یا مادری، تعهدات مالی، و کارهای خانه داری. در خانواده هایی که یکی از پدر یا مادر معتاد هستند، فرزند بزرگ خانواده معمولاً جور آن فرد معتاد را می کشد.


مشکلات جنسی

روابط جنسی به طور کلی در خانواده درهم شکسته می شود. والدین دیگر حتی قادر به صحبت و گفتگو باهم نیستند چه برسد به اینکه باهم هم بستر شوند. بچه ها هم دیگر الگویی برای شکل دادن به روابط جنسی آینده خود ندارند.

 

عدم شرکت در مراسمات

خانواده دیگر از قبول دعوت های فامیل و آشنایان ،برای مهمانی ها و سایر مراسم های اجتماعی طفره می روند. آنها از این می ترسند که فرد معتاد خانواده باز با رفتارهایش برایشان مشکل آفرینی کند.

 

تغییر عشق

اعضای خانواده کم کم از کسی که قبلاً بسیار دوستش می داشتند، متنفر می‌شوند و تغییرات شگرفی در احساسات خانواده پدید می آید که به خصوص برای بچه ها توام با احساس گناه خواهد بود.

 

خشم درونی

اعضای خانواده سعی می کنند این مشکل غیر قابل کنترل (اعتیاد آن عضو خانواده) را کنترل کنند. اما متاسفانه شکست می خورند و به خاطر این شکست از خودشان و دیگران خشمگین می شوند.

 

ناامیدی و خلاء معنوی

خشم، آسیب، و شکست های متوالی طی این مدت باعث از بین بردن هرگونه امید، ایمان، و وحدت شده است. اعتیاد نیز مثل هر بیماری کشنده ی دیگر، همه ی جنبه های زندگی را نابود می کند.

 

میل به مجازات

اعضای خانواده تمایل زیادی برای مجازات کردن فرد معتاد پیدا می کنند. آنها او را برای اینکه باعث آسیب رسیدن به آنها شده است، مقصر و گناهکار می دانند. معمولاً افراد آسیب دیده خود شروع به آسیب رساندن به دیگران می کنند.

 

حس تاسف فردی

همسران، والدین، و بچه های فرد معتاد، معمولاً برای خود احساس غم و اندوه میکنند. اعضای خانواده معمولاً به طور نادرستی تبدیل به “مادر”، “فدایی” یا “مدیر خانواده” می‌شوند. آنها احساس مسئولیت کامل کرده و برای خود متاسفند.

 

ناراحتی در برابر تغییر

وقتی اعضای خانواده یاد می گیرند که چطور دربرابر این اعتیاد مقاومت کنند و راه زندگی کردن خود را ادامه دهند، معمولاً قبول نمی کنند که خودشان هم در طی این مشکل تاثیر گرفته اند و باید برای خود و بچه ها کمک بگیرند.

 

آنچه باید انجام داد

برای تقویت نقش خانواده در پیشگیری از اعتیاد و الكل باید گامهای متعددی برداشت. در اولین گام، ما باید در خانواده محیطی ایجاد كنیم كه مصرف الكل و مواد را به هیج وجه نپذیرد. اگر پدر یا یكی از فرزندان مصرف الكل یا مواد داشته باشد، همه اعضای خانواده باید جهت شناخت مشكل اقدام كنند حتی اگر مشكل به شكل صحیح حل نشود. افراد خانواده باید بدانند كه چیزی غلط است و باید كارهای مثبتی انجام دهند. نیاز است كه بطور دقیق تفاوت میان مصرف و سوءمصرف مشخص شود.

نوجوانان بیشتر از بزرگسالان در مورد مصرف الكل و مواد دروغ می‌گویند. ما باید بطور آشكار و روشن با آنها در مورد انتظارات خود درباره اینكه آنها نباید سیگار بكشند، الكل ویا مواد مصرف كنند گفتگو كنیم. اما نكته مهم این است كه رفتار ما بیشتر از گفتارمان تأثیر دارد. ما برای فرزندمان الگو باشیم و همان رفتارهایی را انجام دهیم كه دوست داریم آنها انجام دهند.

 
منبع: سلامت نیوز