پارس ناز پورتال

نگاهی به بیوگرافی لیلا اوتادی

نگاهی به بیوگرافی لیلا اوتادی
 
لیلا اوتادی متولد سال 1362 و فارغ‌التحصیل رشته معماری از دانشگاه تهران اسـت. بازیگری در عرصه تئاتر نقطه شروع كار هنری او بوده و چند سالی اسـت كه دراین عرصه فعالیت می كند.
نخستین بار چهره وی را در یك فیلم سینمایی دیدیم كه نقش كوتاهی داشت، در فیلم «چشمان سیاه» ، اما ماه رمضانی کـه گذشت وی را در سریال «آخرین گناه» در نقش «آوا» دیدیم.
 

از او می پرسم: «شـما با تجربه یك فیلم سینمایی، كار تصویری را شروع كردید. كار تلویزیونی نسبت بـه كار سینمایی چـه تفاوتهایی برایتان داشت كه بـه سریال هاي تلویزیونی روی آوردید؟
 

می‌گوید: «تفاوت كار سینمایی با تلویزیونی خیلی زیاد اسـت. سینما وجوه خاص خودش را دارد اما این كه مـن بعد از یك فیلم سینمایی بـه بازی در یك سریال روی آوردم، بیشتر بـه این خاطر بود كه مخاطب تلویزیون با مخاطب سینما متفاوت اسـت. سینما مخاطبان محدودی دارد، علاوه بر این دیدها هم نسبت بـه سینما و تلویزیون متفاوت اسـت. بـه عقیده مـن گاهی سراغ كار تلویزیونی رفتن هم برای بازیگر بد نیست.» می پرسم چـه نظری در مورد نقش‌هـای منفی و مثبت داری؟ میگوید: «فكر می كنم نقش‌هـای مثبت و منفی تفاوتی باهم ندارد، مهم این اسـت كه بازیگر از پس نقش، خوب بربیاید و خوب كارش را اجرا كند، اما این كه می‌گویند نقش مثبت و منفی، برای مـن بـه شخصه هیچ
 
وقت تفاوتی باهم نداشته اند.» قبول كردن یك نقش با همه ی فراز و فرودهایش القای حسی خاص را در بازیگر می طلبد. وقتی از اوتادی دراین مورد می پرسم با تأكید می‌گوید: «فكر می كنم بـه لحاظ ذهنی بازیگر حسی میتواند با كارش هماهنگ شود، اما مـن ترجیح میدهم كه علاوه بر حس، تكنیك را هم در كار درنظر بگیرم. مـن خیلی از نظر حسی با نقش ارتباط برقرار نمی كنم، بلكه سعی می كنم نقشم رابا منطق در ذهنم تحلیل و مسائلی كه بـه لحاظ روانشناختی در نقش دیده می‌شود را برای خودم باز كنم.
 

در انتخاب نقش هم این مسأله را لحاظ می كنم، می پرسم چطور؟ می‌گوید: «بهترین نكته فیلمنامه اسـت، بعد كارگردان ودر نهایت نقش كه برای هر نقش هم مطالعه در مورد آدمهایی كه بـه آن شخصیت و نقش نزدیكترند، میتواند بـه بازیگر برای رسیدن بـه آن شخصیت كمك كند و این مسائل برایم اهمیت خاصی دارند». از اوتادی می پرسم بـه نقش مقابل و بازیگری كه این نقش را ایفا می كند چقدر اعتماد می كند؟ می‌گوید: «سعی می كنم كه اعتمادم خیلی بالا باشد. هر بازیگری اوایل كار دوست دارد با كسانی كار كند كه حرفه اي هستند و تجربه زیادی دارند. مـن خوشبختانه دراین زمینه شانس بزرگی داشتم و اصولاً كار با حرفه اي ها آرامش بازیگر را تضمین می كند».

از آنجا كه اوتادی تجربه كار در تئاتر هم داشته از او می پرسم در مورد تئاتر چطور فكر می كند. میگوید: «تئاتر كاری زنده اسـت و كار زنده تمركز روانی زیادی را می طلبد. چون دراین فضا نه تكرار و نه كات وجوددارد. بازیگر باید یك بار بازی كند، آن هم خوب و بدون نقص!» اوتادی را در سریال «آخرین گناه» در نقش «آوا» دیده بودیم.
 

از او در مورد این نقش می پرسم، میگوید: «نخستین نكته اي كه باید بگویم این اسـت كه برای كارهای مناسبتی هیچوقت كل فیلمنامه را آماده نداریم، اما مـن چكیده اي از كار را خواندم و تقریبا می‌دانستم كه چـه اتفاقی قرار اسـت برای این نقش بیفتد. بعد ها هم كه حدود نصف فیلمنامه آماده شد، همه ی بازیگران سریال این فیلمنامه را خواندند و همه ی با اعتماد بـه كار، از این حیث كه پایانی شایسته خواهد داشت نقشها را قبول كردیم. با توجه بـه این كه
 
 

كارهای مناسبتی فیلمنامه كاملی ندارند، بازیگر و عوامل سریال استرس زیادی را تحمل می كنند. ولی با این وجود مـا این استرس را نداشتیم و از این بابت خیال همه ی برای كار كردن آسان بود. تجربه كار با آقای سهیلی برای همه ی، خصوصاً برای مـن بسیار شیرین و لذت بخش بود.

مجموعه تلویزیونی

    مجموعه خونمردگی
    مجموعه آخرین گناه
    مجموعه مهر و ماه
    مجموعه اشک هاولبخندها «حسن فتحی»

فیلم تلویزیونی

    تله‌فیلم گوشه نشینان «سیروس مقدم»
    تله‌فیلم بیرون از بهشت
    تله‌فیلم همان روز «علیرضا امینی»
    تله‌فیلم خواب بد «منوچهر هادی» «۱۳۸۸»

سینمایی

    ۱۳۸۹ دردسر بزرگ «مهدی گلستانه»
    ۱۳۸۹ پیتزا مخلوط «حسین قاسمی جامی»
    ۱۳۸۸ بـه دنبال خوشبختی «بهمن گودرزی»
    ۱۳۸۸ عروسک «ابراهیم وحیدزاده»
    ۱۳۸۸ باغ قرمز «امیر سماواتی»
    ۱۳۸۸ آدمکش «رضا کریمی»
    ۱۳۸۷ پسر آدم ، دختر حوا «رامبد جوان»
    ۱۳۸۷ حرکت اول «فرهاد نجفی»


    ۱۳۸۷ دعوت «ابراهیم حاتمی کیا» اپیزودی کـه اوتادی در آن بازی کرد، اکران نشد.
    ۱۳۸۶ زن‌ها فرشته‌اند «شهرام شاه حسینی»
    ۱۳۸۵ چهار انگشتی «سعید سهیلی»
    ۱۳۸۵ فیلم کوتاه فرش و فرشته از مجموعه فرش ایرانی
    ۱۳۸۵ قصه دل‌ها «هوشنگ درویش‌پور، حسن کیاده»
    ۱۳۸۴ چپ دست «آرش معیریان»
    ۱۳۸۳ بید مجنون «مجید مجیدی»
    ۱۳۸۱ چشمان سیاه «ایرج قادری»