پارس ناز پورتال

سفر های متعدد پیامبر اکرم

مجموعه : مذهبی
سفر های متعدد پیامبر اکرم

قل می كنند رسول خدا(ص) برای بار دوم در سن بیست یا بیست و پنج سالگی به شام مسافرت كرد. این سفر یك سفر تجارتی به پیشنهاد ابوطالب برای خدیجه انجام شد. توضیح آن كه مورخان نوشته اند چون فقر و تنگدستی برای ابوطالب و محمد كه هنوز اعضای یك خانه بودند فشار بیشتری آورد، ابوطالب به محمد(ص) گفت: من مردی فاقد سرمایه ام و می بینی كه روزگار نیز بر ما سخت گرفته است و هر روز بر تنگدستی ما می افزاید. كاروان تجارتی قریش آماده حركت به سوی شام است. خدیجه دختر خویلد(كه در آن زمان از چهره های شناخته شده


ثروتمند و تجارت پیشه و در عین حال پاك دل و شریف قریش بود) مردانی از قریش را با قرار دادن اموالی در اختیارشان به تجارت می فرستد. اگر موافقی تو هم از خدیجه سرمایه ای بگیر و به سوی شام برو و تجارت كن تا بلكه گشایشی در كار انجام بگیرد. رسول خدا(ص) با این كه علاقمند به این كار بود. مناعت طبع او مانع از آن می شد كه خود به صورت مستقیم چنان درخواستی را از خدیجه بنماید نقل شده است حضرت در پاسخ ابوطالب


فرمود: شاید خدیجه خود چنان پیشنهادی را بكند. چون در آن دوره حضرت رسول(ص) به محمدامین در بین همه مردم معروف بود و خدیجه هم بدون تردید دنبال كسی بود كه مورد امین و اعتماد باشد تا بتواند مال التجاره اش را به او بسپارد. از قضا همین اتفاق می افتد. یعنی خدیجه از این گفتگوی ابوطالب با محمد خبردار می شود و كسی به دنبال محمد(ص) می فرستد و در دیداری كه بین آن دو انجام می گیرد خدیجه به حضرت عرض می‏كند من


امانتداری و اخلاق پسندیده و راستگویی تو را می پسندم و حاضرم در برابر آن چه كه به دیگران سرمایه می دادم به شما سرمایه بدهم تا این كار را انجام دهی و پس از توافق طرفین حضرت با كاروان قریش عازم شام می شود. وقتی سفر به پایان می رسد معلوم می شود در این سفر كاروانیان قریش همه تجارت خوبی انجام داده اند و سود حضرت رسول(ص) از همه بیشتر بوده است. علاوه بر این كه این كار سبب برطرف شدن برخی مشكلات مالی شد


مهم تر از آن این كه خدیجه با توصیفاتی كه غلامان او از محمد(ص) عرضه كردند با فضایل و ویژگی های روحی و اخلاقی و عقاید و ارزش‏های وی آشنا شد. موضوع اول یعنی تحصیل سود زمینه را فراهم كرد تا ابوطالب در این فكر بیفتد كه مقدمات ازدواج پیامبر را آماده سازد و برای او همسری انتخاب كند امر دوم یعنی آشنایی بیشتر خدیجه با ویژگی های محمد(ص) هم سبب علاقمندی خدیجه به وی شد.1 در مورد این سفر حرف هایی گفته شده است كه توجه به آن ها نیز لازم است:

 

الف. برخی گفته اند در تعابیر این حكایت دارد كه پیامبر(ص) وقتی به استخدام خدیجه در آمد خود را اجیر او كرد و این با شان آن حضرت هم خوانی ندارد.

در پاسخ گفته شده است كه بر طبق روایتی كه یعقوبی در این باره نقل كرده است آنچه مردم می گویند كه خدیجه او را اجیر كرد، درست نیست. پیامبر هرگز اجیر كسی نشد.2 و در روایت بر این امر تصریح شده كه سفر تجارتی پیامبر(ص) در این سفر به گونه مضاربه بود و لاغیر.3

پس اگر در برخی تعابیر استیجار و اجیر ذكر شده است به قرینه در معنای مضاربه به كار رفته است.

ب. برخی مستشرقان در بحث از زندگی پیامبر اسلام كوشیده اند آن حضرت را بازرگان معرفی كنند و وقتی این موضوع را جا انداختند بگویند پیامبر از راه تجارت زندگی می گذارند و در این سفرهای تجارتی با علماء و علوم دانشمندان آشنا شده، پس آیین او یك آیین الهی نیست، بلكه ره آورد آموزه‏های او از علمای ادیان دیگر نظیر یهودیت و مسیحیت و …است.

 

 

 

در پاسخ به چنین ادعایی گفته شده است:

 

1. محمد(ص)در بین قریش مشهور به محمد امین بوده است و مردم امانات خود را در نزد وی می‏گذارده اند. امین بودن با در یك جا ساكن بودن ملازمت دارد. اگر وی همیشه در حال سفر تجارتی بود چگونه امانتدار اموال ودارایی های مردم بوده است.4

2. شاهد دیگر بر دروغ بودن این ادعا تهی دستی رسول خدا(ص)از سرمایه تجاری است. می بینیم در این سفر تجارتی هم مال التجاره از خدیجه بود و تاریخ نویسان میزان ارثیه پیامبر(ص) از عبدالله را هم خیلی محدود ذكر می كنند و ابوطالب هم به اعتراف آن ها آن چنان پول دار نبوده است كه به برادرزاده‏اش در این باره كمك كند.

3. اخبار به تواتر دلالت دارند كه پیامبر(ص) تا سن 25 سالگی هرگز به سفر تجارتی نرفته بود. فقط در سفری هم كه به شام رفت با تلاش ابوطالب راضی شد به صورت مضاربه این كار را برای خدیجه انجام دهد.

ج. در حاشیه این حكایت از زبان خادمان حضرت خدیجه(س) نقل شده است كه پیامبر اكرم(ص) با راهبی به نام «نسطورا» ملاقاتی داشته است كه او آنچنان پیامبر شناس بوده كه با یك نگاه آن حضرت را می شناسد و از بعثت و پیامبر او با میسره سخن می گوید. همان گونه كه در داستان بحیرای راهب برخی مستشرقان این بهره برداری را كرده اند كه او آموزگار رسول خدا(ص) بوده است از این قصه هم بعد ها در مطالعات اسلام شناسانه مسیحی این


برداشت مغرضانه را كرده اند كه محمد علاوه بر بحیرا معلم دیگری به نام نسطورای مسیحی هم داشته است. این قبیل القائات علاوه بر غیر مستند بودن به جهت متناقض بودن عبارات روایات هیچ گونه ارزش علمی ندارند كه قابل طرح باشند و اصولاً دقت در حواشی این گونه از روایات كذب آن ها رابه اثبات می رساند كه بحث لازم در این باره در حكایت مربوط به دیدار با بحیرای راهب گذشت.5

 

پی نوشت ها :

 

1. گذشته از این امور گویا خدیجه درباره آینده روشن حضرت رسول(ص) هم مطالبی شنیده بود كه این امر هم در فراهم كردن زمینه علاقمندی خدیجه به آن حضرت بسیار موثر بود. به ویژه كه حضرت خدیجه به جای ملاك های رایج آن زمان به تقوی و پاك دامنی و عفت و … بسیار اهمیت می داد.

2. تاریخ یعقوبی،ج2، ص21.

3. بحارالانوار، ج6، ص22.

4. امانت داری در ایام قدیم مرسوم بوده است لذا وقتی پیامبر به مدینه هجرت كرد علی (ع) را برای بازگرداندن امانات مردم به آن ها در مكه باقی گذاشت كه ان حضرت هم پس از برگرداندن امانت های مردم به مدینه رفت.