پارس ناز پورتال

جهاد زن شوهرداری

جهاد زن شوهرداری

روان شناسان و مشاوران خانواده بر این مهم تاکید و اذعان دارند که مهم ترین عامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی، وجود محبت و صمیمیت در خانواده است. بدون وجود این عامل، همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمی ‌کنند و هر لحظه احتمال وقوع اختلاف و مشاجره خانواده را تهدید می کند.

جالب است بدانید همه ما این راز موفقیت زندگی مشترک را می دانیم و واقف به اثرات شگفت انگیز هستیم اما متاسفانه فرسنگ ها از ابراز این جادوی صمیمیت به دوریم!!!

به راستی چرا چنین است؟!

برای شنیدن پاسخ ، پیشنهاد می کنیم این یادداشت را مطالعه نمائید.

 

کسب روزی حلال، جهاد مرد است

مرد می‌داند ازدواج که کرد، باید خرج زندگی را بدهد. می‌داند که تلاش برای کسب روزی حلال، جهاد است. می‌داند که خانواده به او قوامیت می‌یابد. می‌داند که خوب است مرد مهربانی باشد. سعی هم می‌کند که مهربان باشد، ولی کسی از او انتظار ندارد برود کلاس همسرداری، کتاب‌های روان‌شناسی زنان بخواند و یا دغدغه داشته باشد برای عاشق‌نگه‌داشتن همسرش.

مرد می‌داند از خانه که بیرون می‌رود، باید آراسته باشد. می‌داند که باید معطر باشد. می‌داند که باید مرتب باشد و می‌داند که خانه محل آرامش است؛ جایی است که بعد از یک روز کاری سخت، می‌تواند زمانی برای خودش داشته باشد.

برای یک زن نجیب، محیط خانه محلی است برای عیان کردن همه‌ی ویژگی‌‌های زنانه برای جلب توجه یک مرد. برای مرد، خانه جای استراحت است؛ محیط راحت‌لباس‌پوشیدن و راحت‌رفتارکردن.

از سوی دیگر، زن تشنه محبت و موجودی سرشار از مهر و عاطفه و احساس است ازوجودش مهر و محبت می جوشد دلش می خواهد محبوب دیگران باشد و هر چه محبوب تر باشد شاداب تر خواهد بود اما اگر بداند که محبوب کسی نیست خود را شکست خورده می پندارد و پژمرده و افسرده خواهد بود از این رو نیکوترین روش همسرداری محبت و علاقه است.

رسول اکرم (ص) فرمودند: هنگامی که مردی به همسرش می گوید تورا دوست دارم هرگز از دل زن بیرون نمی رود؛ همچنین روایت شده است که زمانی که مرد به صورت همسر خود نگاه کرده و همسرش نیز به او نگاه کند، خداوند بزرگ به دیده‌ی رحمت به آن دو نگاه کند. (1)

زن نیاز دارد به توجه یک مرد، به جذاب بودن برای یک مرد و به این‌که مردی بخواهد افکارش را، احساساتش را و دغدغه‌هایش را بشنود؛ به این‌که مطمئن باشد یک مرد در دنیا هست که دقایقی از روزش را به فکر کردن به او می‌گذراند. مردی هست که در خدمت اوست و از خدایش است که در خدمت او باشد.

مردی هست که می‌خواهد توجه او را جلب کند. می‌خواهد توانایی‌های مردانه‌اش را به رُخش بکشد. مردی که همه‌ی جذابیتش، همه‌ی شوخ‌طبعی‌اش، همه‌ی هنرهای جذب جنس مخالفش، همه‌ی خاطرات جالبش، همه‌ی اظهارنظرهای حکیمانه‌اش، همه و همه را می‌خواهد برای او خرج کند.

ولی خانه برای مرد، جای خرج کردن جذابیت‌هایش نیست؛ جای استفاده از جذابیت‌های همسرش است؛ جایی که زن محرمش منتظرش است. بی‌چون‌وچرا منتظرش است و متشکر از همه‌ی زحماتی که این مرد برایش می‌کشد.

 

جهاد زن شوهرداری است

زن می‌داند که وقتی ازدواج می‌کند، باید زندگی کردن بلد باشد. زنی که نتواند زندگی‌‌اش را مدیریت کند، نتواند محیط خانه را برای شوهرش جذاب کند، شوهرش مشتاق نباشد برای برگشتن به خانه، مهارت‌های زنانه‌اش کم است.

اگر شوهر به اندازه‌ی کافی مهربان نیست، حتما مشکلی وجود دارد. باید مهارت زن را افزایش داد. دختران می‌دانند که مدیریت فرهنگی خانه با آن‌هاست. می‌دانند که آن‌ها باید دل شوهرشان را به‌دست آورند. می‌دانند که اگر یک زن کامل باشند، مردشان عاشقشان می‌شود. اگر لازم باشد، تمام کتاب‌های روان‌شناسی مردان را زیر و رو می‌کنند، کلاس همسرداری می‌روند، مشاوره می‌روند و… باید یاد بگیرند که این مرد را عاشق کنند و برایش کافی باشند. باید کانون خانه را گرم کنند. جهاد زن این است.

محبت میان زن وشوهر جزو حرف‌های مگو است

در جامعه‌ی ما محبت میان زن وشوهر جزو حرف‌های مگو است. ما محبت کردن را نمی‌آموزیم.

در فیلم‌ها و سریال‌ها، داستان‌های خیانت و مشاجره و طلاق و مجادله و روکَم‌کُنی را بیش‌تر می‌بینیم تا یک زندگی سالم، یک زندگی مشترک، یک زن و شوهر که در کنار یک‌دیگر خیلی معمولی زندگی کرده، مشکلاتشان را حل می‌کنند.

معدود داستان‌های عاشقانه هم، عشق غیر واقعی را نشان می‌دهند. تصورهای سرکوب‌شده‌ی دوران نوجوانی کارگردان؛ آن‌چه پشت درهای زندگی واقعی نیست. مردی هم که بخواهد به همسرش محبت کند، بخواهد برایش پشت ویترین مغازه‌ها بگردد و هدیه بخرد، بخواهد کنارش بنشیند، دلش برایش تنگ شود، از محل کار با همسرش تماس بگیرد، بخواهد با همسرش حرف بزند و اتفاقات روزش را تعریف کند، بخواهد با او مشورت کند، بخواهد به محل‌های مورد علاقه‌ی همسرش برود و… آرام‌آرام با بیش‌تر شدن تمسخرهای اجتماعی، خودش را جمع‌وجور می‌کند.

محبت به زن در جامعه‌ی ما یک ارزش نیست؛ تا حدی قرتی‌بازی است. معمولا مردهای استخوان‌دار، مردهای فهمیده، مردهای واقعا مرد، ذهنشان را درگیرِ چطور محبت کردن به همسرشان، چطور اهمیت دادن به دغدغه‌هایشان و… نمی‌کنند.

و زنانی می‌مانند که شوهرانشان کفایتشان نمی‌کنند… لباس‌های خود را بشویید و موهای خود را برگیرید و مسواک بزنید و آراسته شوید و نظافت کنید؛ زیرا بنی‌اسرائیل این کار را انجام نمی‌دادند. در نتیجه، زنانشان زنا کار شدند. (2)