پارس ناز پورتال

چگونگی تربیت دختر

چگونگی تربیت دختر

برای داشتن ارتباطی دوستانه با فرزند دختر، سعی کنید حتی وقتی از اشتباهاتش با شما حرف می زند مانند یک دوست که به اشتباهات دوستش گوش می دهد رفتار کنید. گاهی بخندید ،گاهی به شوخی مسخره کنید و …

 

آیا روش‌های تربیتی دختران با پسران تفاوت دارد؟

پدر و مادر باید بدانند از آن جایی که تمایل پسران با دختران فرق می‌کند، در برخی مسائل هم تفاوت دارند . نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر می‌آموزند و دختران از پدر یاد می‌گیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر خردسالی را نشناسد و آن‌طور که خودش می‌خواهد، با او رفتار کند، این مساله بین پدر و دختر، فاصله می‌اندازد.

 

دختران نیاز دارند کسی به صحبت‌های‌شان گوش دهد نه اینکه بدون شنیدن احساس‌های‌شان، از ابتدا راه‌حل ارائه شود. درباره‌ی پسران نیز مادران با مشکل مواجه می‌شوند زیرا پسران حتی اگر کوچک باشند،اعتماد به نفس را در این می‌بینند که خودشان از عهده‌ی مشکل‌های‌شان برآیند و نیاز به کمک بیش از حد یا ناز و نوازش ندارند.

 

درک رفتار

برخی از ما به‌طورکلی انتظار داریم که دختران در کارها همراهی‌مان کنند و پسران، یاغی و تنبل باشند، دختران را همیشه تشویق می‌کنیم که به مادران‌شان کمک کنند اما از پسران، انتظار کمک نداریم .

 

فرزندان‌تان را آن‌طور که هستند، بپذیرید، نه آن‌گونه که می‌توانند باشند

اگر می‌خواهیم فرزندان‌مان، خود را انسان‌هایی با ارزش تصور کنند ، باید آنان را با تمام کاستی‌های‌شان بپذیریم. ما باور داریم که برای فرزندان‌مان، ارزش قائلیم و گاهی نیز آن را بازگو می‌کنیم اما بیش‌تر وقت‌ها، رفتار ما با گفتارمان تناسب ندارد. ما باید به آنان ثابت کنیم بدون توجه به این‌که چگونه عمل می‌کنند، برای آنان به عنوان یک فرد، ارزش قائلیم.

 

_ هیچ گاه هیچ دختر یا پسری نباید به خاطر جنسیتش تحقیر یا تشویق شود. باید به جنسیت فرزندانمان نگاهی منطقی و طبیعی داشته باشیم. توجه داشته باشیم طوری رفتار نکنیم تا دخترها از جنسیت خود بیزار شوند. اگر چنین ذهنیتی در اندیشه و باور خودمان وجود داشته باشد خطر انتقال آن به دخترمان بسیار بیشتر خواهد بود.

 

_ اگر فرزند پسر ما بزرگتر از فرزند دخترمان باشد احتمال این نوع آسیب دیدگی برای دختران نیز وجود دارد. لذا باید مواظب باشیم پسر بر دختر تسلط پیدا نکند و او را آزار ندهد. تربیت هر کدام از فرزدان، مستقلا بر عهده پدر و مادر است و فرزندان بزرگتر حق ندارند اختیار کوچکترها را به دست گیرند. زیرا هیچ گاه محبت و رافت والدین را نسبت به خواهر یا برادر کوچکتر خود نخواهند داشت و باعث آزار ها و تحقیرهای روانی کوچکترها می شوند.

 

_ این صدمات در صورتی که دختر از پسر کوچکتر باشد بسیار بیشتر است. هم موجب بیزاری او از جنیست خودش و هم موجب بدبینی وی به جنس مخالف و بدرفتاری او در آینده با همسرش خواهد شد.

 

_ به پرورش استعدادهای دخترانه در وجود دخترمان بیشتر بها بدهیم. مثلا مهارتهایی که بعدا در زندگی یک زن بیشتر مورد نیاز است را مورد توجه قرار دهیم. البته اگر در مقابل این چیزها مقاومت نشان دهند، باید از تحمیل و اصرار پرهیز کرد. ولی به صورت غیرمستقیم خوب است که به تبلیغ اینگونه مهارتها بپردازیم .مثلا دخترها را برای بازدید نمایشگاههایی که سفره آرایی، صنایع دستی و … دارد بیشتر ببرید.

 

_ به پرورش حیا در وجود دختران توجهی خاص داشته باشید. هر دختری اگر چه از یک خانواده ی بی دین باشد برای سعادت خود به حیا نیازمند است. حیا دختران را از سرنوشت های شوم حفظ می کند.

 

_ دختران حیا را بیشتر با الگو برداری از مادر و اطرافیان خود می آموزند. همچنین هرچه رشد عقلانی یک دختر بیشتر باشد به ضرورت حیا بیشتر پی خواهد برد. ضمنا هر چه معاشرت شما با ارحام بیشتر و قویتر باشد حیای دخترانتان بیشتر حفظ خواهد شد. علاقه دخترها به حفظ روابط و آبروداری آنها در این رابطه ها به حفظ حیا و عفت دختران کمک می کند. میگنا دات آی آر.معمولا بی حیایی و بی عفتی در خانواده هاییست که از همه بریده اند و در بین جمعیتی از غریبه ها گم شده اند. طبیعتا در بین غریبه ها کارهای پستی مثل گدایی و ولگردی هم شرم آور نیست.

 

_ دخترها بلوغ عقلانی سریعتری نسبت به پسران دارند اما وقتی بالغ شدند گاهی چنان روحشان را درگیر مسائل مادی می کنند که از ادامه رشد باز می مانند. لذا بعضا زنانی دیده می شوند که در سنین کمال هم تمام فضلشان در نمایش داراییها و اسباب و اثاثیه منزلشان خلاصه می شود. پس در تربیت دختران کوشش کنید آنها را اهل مطالعه و علاقمند به دانش بار بیاورید و مسائل مادی را در نظرشان حقیر کنید. البته در دنیای مطالعه هم باید ترغیب نمود مطالعات مفید صورت گیرد و وقت و روح و روان دخترها دائما صرف مطالعه رمانهای بیهوده و … نشود. همه این ها نیاز به درایت والدین مخصوصا مادران دارد.

 

_ دخترها به حمایت و همدمی مادر بیشتر احتیاج دارند. مادری که دختر بزرگ می کند باید بتواند با دخترش ارتباط عاطفی و دوستانه ای برقرار کند. این ارتباط به تدریج با بلوغ دختر ایجاد خواهد شد مگر اینکه مادر موانعی ایجاد کند. این موانع از قبیل بدزبانی و تندخویی مادر یا برخی بیماریهای روحی اوست.

 

_ در دوره بزرگسالی یک نوع تضاد وتعارض بین نوجوانان ومخوصا دختران و والدین بوجود می آید.سن به وجود آمدن تضادها و تعارضات دختران با والدینشان 12 تا 18 سالگی است. اگر این تعارضات به شکل صحیحی حل نشود، تا سنین بزرگسالی ادامه خواهد یافت. بی‌توجهی یا كم‌توجهی والدین به اختلاف‌ها و تضادهای به‌وجود آمده، ممكن است موجب ایجاد فاصله و گسست‌هایی ‌شود که هر روز بر عمق آن افزوده شده و آثار جبران‌ناپذیری برای دختران به وجود بیاورد. در شکل‌گیری شخصیت فرد در دوره نوجوانی وبروز این تضاد وتعارض ها جامعه ،خانواده،‌ و آموزش و پرورش نقش بسزائی دارد.جامعه در بروز این تضادها و تعارضات، نقش مهمی بر عهده دارد. ‌همچنین برخی مطالب چاپ شده توسط نشریات و روزنامه‌ها که مورد مطالعه دختران قرار می‌گیرد، باعث به وجود آمدن تعارض و تضاد در آنها می‌شود. برخی خانواده‌ها در چند دهه اخیر آزادیهای فراوانی به دخترانشان داده و موجب ایجاد شخصیت کاذب در آنها شده‌اند به گونه‌ای که دخترانشان با وضعیت نامناسب وارد اجتماع می شوند که این امر به ضرر دختران، خانواده‌ها و نسل آینده است. بحران‌های روحی و روانی که بر اثر بروز تعارضات و تضادها در این دوره شکل می گیرد، از عوامل بسیار موثر در فرار دختران از خانه می باشد. نقش خانواده در فرار دختران بسیار مهم ارزیابی می شود. بعد از خانواده مهمترین نقش را دوستان دختران بر عهده دارند.

 

_ دخترانی که با والدین‌شان دچار تضاد و تعارض هستند، بعد از ازدواج با فرزندان خود نیز دارای مشکل خواهند بود، همان گونه که گفته می شود تنبیه شده تنبیه‌گر می‌شود. مادران افسرده، فرزندان افسرده و مادران دارای اختلالات روحی روانی، فرزندانی با مشکلات روحی و روانی تربیت خواهند کرد. اگر دختران را خوب تربیت نکنیم، نسل آینده تباه خواهد شد.باید به دختران و نسل کنونی خود از کودکی توجه کرده و با توجه به سنین رشد، به نیازهای دخترانمان پاسخ صحیح بدهیم .باید زمینه و میدان‌های صحیح را برای ورود دخترانمان به اجتماع فراهم كنیم و تفاوت‌ آنها با جنس مخالف را یادآور شدیم.

 

_ با توجه به تعارض وتضادهایی که در این دوره بین نوجوانان مخصوصا دختران و والدین بوجود می آید،نحوه تعامل والدین با نوجوانان دختر از اهمیت خاصی برخوردار است. مادران به دلیل نزدیکی با دختران دارای مهمترین نقش در افزایش و کاهش تضادها و تعارضات دختران در کانون خانواده هستند.بدین منظور موارد زیر جهت ایجاد تعامل صحیح بین والدین مخصوصا مادران با دختران نوجوان پیشنهاد می گردد:

 

1 – اگر مادران دارای تحصیلات بوده و از رشد و ویژگی‌های سنی دخترانشان از لحاظ عاطفی، روانی و جسمانی مطلع باشند، موفقیت بیشتری در رفع تضادها و تعارضات به وجود آمده خواهند داشت..لذا گذراندن یک دوره آشنایی با روان شناسی دوره نوجوانی به همه والدین توصیه می گردد.

 

2 – استقلال طلبی یکی از ویژگیهای دوره نوجوانی است.لذا باید به دختران وظایفی را واگذار کنیم تا آنها احساس استقلال کنند.باید زمینه‌ای فراهم آورد که دختران در آن قادر به ارائه نظراتشان باشند، باید در مسائل گوناگون از دخترانمان نظرخواهی کنیم تا تصمیم‌گیری را یاد بگیرند. كه این امر در از بین بردن تعارضات نیز موثر است.

 

3 – دختران در این سنین علاقه‌مندند درک‌شان کنیم، به سخنانشان گوش دهیم و به خواسته‌هایشان توجه کنیم مادران باید به صحبت‌های دخترانشان گوش داده وتحقیرشان نکنند و به نظرات آنها توجه کنند. چرا که عدم اطمینان والدین به دختران، سبب به وجود آمدن مسائل و مشکلاتی برای آنها خواهد شد.

 

4 – احساس زیادی بودن در دختران و تضییع حقوقشان در برابر پسران یکی از مسائل دوره نوجوانی است که ریشه در گذشته دارد. حاکمیت در گذشته بیشتر با مردان بوده است و جامعه ما به گونه‌ای شکل گرفته که در آن گناه و اشتباه دختران عیب شناخته می‌شود اما انجام گناه و اشتباه از سوی پسران عیب شمرده نمی‌شود. لذا سعی شود از هرگونه تبعیض بین فرزندان دختر وپسر اجتناب شود وفرزندان دختر و پسر به یک اندازه مورد توجه والدین قرار گیرند.

 

5 – برخی از والدین برای دختران خود محدودیت های زیادی ایجاد می کنند که این امر ناشی از دلسوزی آنان است. مردم از طریق روزنامه‌ها، رسانه‌ها و نشریات از بروز مسائل ومعضلات در اجتماع مطلع شده و برای دخترانشان احساس نگرانی می کنند. به عنوان مثال می توان به بلوتوث‌های مجالس خصوصی و غیره بر روی موبایل و سی دی ها در سطح جامعه اشاره کرد والدین برای جلوگیری از ایجاد این‌گونه مسائل برای دخترانشان و حفظ حیثیت، آبرو و آینده دخترشان، دوست ندارند آنها بدون کسب اجازه به مکا نهای مختلف بروند. در حالی که علم روانشناسی سخت‌گیریهای بیش‌از اندازه برخی خانواده‌ها را نادرست می خواند. سخت‌گیری های نابه‌جا موجب گستاخی دختران می شود.گستاخی دختران سبب می‌شود كه آنها کارهایشان را به صورت مخفیانه و به‌دور از چشم والدین انجام داده و همیشه در حال مبارزه با خواسته‌های والدین‌شان ‌باشند. از سوی دیگرآزادی های بیش‌ از حد برخی خانواده‌ها برای دخترانشان نیز، سبب بروز فجایعی می شود. .لذا باید در دادن آزادی به دختران از هرگونه افراط وتفریط اجتناب نمود.

 

6 – دوره نوجوانی دوره گرایش به همسالان وتاثیرگذاری شدید دوستان می باشد. دوستان گاهی اوقات سبب محکم شدن اعتقادات دوستانشان می‌شوند و گاهی مشکلاتی را برای دوستانشان ایجاد می‌کنند که سبب انحراف آنها می‌شود. با توجه به این موضوع والدین باید با فرزندان نوجوان خود دوست گشته و در انتخاب دوستان به آنها کمک نمایند. و ویژگی های دوست خوب را به فرزندانشان بیاموزند. نه این که بی تفاوت بوده و بعد از انتخاب دوست توسط فرزندشان به ارزیابی آنها پرداخته وفرزندشان را از دوستی با برخی از آنها نهی کنند.

 

7 – یکی از عوامل افزایش تضادها و تعارضات در خانواده‌ها ، ایراد گرفتن از وضعیت پوشش دختران در سن نوجوانی می باشد. دختران نوجوان به اقتضای سن‌شان قصد خودنمایی و ابراز وجود دارند، اما باید راه‌های صحیح ابراز وجود را به آنها نشان داد.شرکت در المپیادها، جلسات سرود و کلاس‌های قصه‌خوانی و قصه‌گویی و مسابقات مختلف از جمله راه‌های صحیح خودنمایی می باشد. باید زمینه های صحیح بروز خودنمایی در دخترانمان را فراهم کنیم تا از توجه افراطی بر ظاهرشان کاسته شود.

 

8 – تفاوت سنی والدین با فرزندان از دیگر عوامل افزایش تعارضات می باشد. هرچه فاصله سنی والدین با فرزندان بیشتر باشد، درک والدین کمتر می‌شود. هر چه بتوانیم با دخترانمان دوست بوده، آنها را درک کنیم، موفق‌تر خواهیم بود .اگر تربیت فرزندان بزرگ‌تر صحیح باشد، آنها می توانند به الگویی برای خواهران و برادران کوچکتر خود تبدیل شوند.

 

9- ‌وجود تضاد، تعارض و اختلاف بین والدین و دختران سبب می‌شود دختران بر سر دوراهی قرار گیرند که حتی در برخی مواقع در برابر والدین خود بایستند و از ایستادن در برابر والدین احساس گناه می کنند. باید داشتن شخصیت و ویژگی‌های شخصیتی مثبت را به دخترانمان تلقین کنیم. چرا که این امر سبب می شود اگر مرتکب عمل اشتباهی شده و خطا کنند. از درون احساس می‌کنند اعمالشان گناه و اشتباه بوده و به درستی و نادرستی كارهای خود پی می برند.

 

10- باید با تربیت صحیح و درست دخترانمان، به آنها اعتماد کنیم اگر تربیت دخترانمان درونی باشد، آنها خود کنترل می شوند و دیگر مشکلی برایشان پیش نخواهد آمد. والدین باید زیبایی و توانمندی دخترانشان را به رخشان بکشند تا دیگران از بیرون او را جلب نکنند، والدین باید با دخترانشان همدلی کنند، به آنها بها دهند و از دید آنها دنیا را ببینند. اگر تربیت فرزندانمان درونی نباشد، از بیرون قادر به کنترل آنها نخواهیم بود.

 

_ مادری که همیشه با زبان سرزنش و توبیخ با دخترش حرف می زند قطعا نمی تواند دوست دخترش بشود. دخترانی که چنین مادرانی دارد در پنهانکاری استاد می شوند. از جمله خوصیت بارز این مادرها این است که همیشه از بین حرفهای دخترشان دنبال چیزی برای مچ گیری و ملامت او می گردند.

 

_ برای داشتن ارتباطی دوستانه با فرزند دختر، سعی کنید حتی وقتی از اشتباهاتش با شما حرف می زند مانند یک دوست که به اشتباهات دوستش گوش می دهد رفتار کنید. گاهی بخندید ،گاهی به شوخی مسخره کنید و … اما فورا با تحقیر و سرزنش راه رابرای ادامه این دوستی نبندید. این دوستی به شما امکان شناخت دخترتان را می دهد. همه چیز را بفهمید و بدانید و در مواقع دیگر از این اطلاعات استفاده کنید و نگرانیتان را آشکار نکنید تا باعث ترس دخترتان ازشما نشود.

 

روبه‌رو شدن با یک دختر خشمگین

وقتی دختری از روی خشم، مادرش را بی‌ارزش می‌خواند، به احتمال‌ زیاد به علت خشمی‌ است که او نسبت به خود، احساس می‌کند. از این‌رو، این احساس را روی مادرش، فرافکنی می‌کند. بیش‌تر مواقع، وقتی یک دختر نوجوان، عصبانی می‌شود، نه تنها با آشوب هورمون‌ها و احساس‌هایش روبه‌روست، بلکه احساس بی‌ارزشی می‌کند. دختر نوجوان در این سن و سال، با یک به هم‌ریختگی درونی و بیرونی روبه‌ورست. این احساس را که به او دست داده، دوست ندارد و به همین دلیل، احساس خود را روی مادرش، فرافکنی می‌کند. مادری که به او اعتماد دارد، او را می‌شناسد و به شکلی عمیق، او را درک می‌کند.

 

مادر یک دختر نوجوان باید صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد . باید دیدگاهی وسیع داشته باشد و او را به شکلی که لازم است، درک‌ کند. مادر می‌تواند اعتماد و اطمینان دخترش را نسبت به خود، بیش‌تر کند و برای رسیدن به این مهم، لازم است که سرنخ‌های احساسی و عاطفی او را پیدا کند.

 

مادر مدیر و دانا، خشم دخترش را در این مرحله از زندگی، به حساب در حال رشد بودن او می‌گذارد. البته گاهی وقت‌ها مادر باید به دخترش بیاموزد که خشمش را کنترل کند. اینکه بیاموزیم خود را کنترل کنیم، بخشی از برنامه‌ی رسیدن به بلوغ و بزرگی است.

 

مواقعی هست که باید بگذارید دخترتان فریاد بکشد. احساس‌های ناخوشایندش را آنقدر تخلیه کند تا به آرامش برسد. در بسیاری از مواقع، وقتی دختر به شدت خشمگین می‌شود، بهتر است مادرش از صحنه بیرون برود و بگوید: «من نمی‌توانم حرف‌های تو را تحمل کنم. بهتر است که نیم ساعت، تنها بمانم.» اگر ترک کردن اتاق، امکان‌پذیر نباشد، شاید چند ثانیه سکوت، نتیجه‌ی دلخواهی بدهد.

 

تغییر کردن با دختران‌مان

برای آنکه در دوران نوجوانی دخترمان، به او نزدیک‌تر بمانیم، باید در کنار او و با او تغییر کنیم. این بدان معناست که روش‌های مقتدرانه را کنار بگذاریم و رفتاری دوستانه‌تر در قبال دخترمان در پیش بگیریم.

 

برای آنکه به دختران‌مان نزدیک‌تر شویم، لازم است به آنان، آزادی بیش‌تری بدهیم و مسوولیت‌های جدیدی را به آنان واگذار نماییم.