پارس ناز پورتال

شکست افراطی‌ها در 4 بعد

مجموعه : مجله خبری روز
شکست افراطی‌ها در 4 بعد

شکست افراطی‌ها در 4 بعد
روزنامه بهار نوشت:

گربه مرتضی‌علی را همه شنیده‌اید که از هر طرف رهایش کنید روی چاردست‌وپا به زمین می‌آید.

 

بعضی افراط‌گرایان جریان راست هم مصداق همین ضرب‌المثل هستند. آن‌ها ذاتا پیروز به دنیا آمده‌اند. هر اتفاقی که در آفاق عالم بیفتد لاجرم باید به حساب پیروزی آن‌ها گذاشته شود. کابینه رای بیاورد یا رای نیاورد، استدلال‌ها قوی یا ضعیف باشد، بعضی سخنان موجب وهن و آبروریزی اقتدارگرایان بشود یا نشود، در‌هر‌حال باید آن‌ها اعلام پیروزی کنند.

البته اگر می‌دانستیم اذعان ما به پیروزی آن‌ها می‌تواند در تسکین آلام ناشی از شکست واقعی آن‌ها اثربخش باشد و بخشی از مشکلات روحی-‌روانی بازندگان 24‌خرداد‌92 به‌این‌سو را آرام کند تا کمتر برای مردم و کشور باعث زحمت شوند، حرفی نبود؛ ما حاضر بودیم در هر محضری که آقایان معین می‌کنند امضا دهیم که باشد شما پیروزید، به‌شرط آن‌که بدانیم واقعا دست از سر مردم برمی‌دارند! اما مشکل اینجاست که این جریان وقتی شکست می‌خورد، حمله‌ور می‌شود و وقتی هم که احساس پیروزی می‌کند، خدا را بنده نیست.

اما از این ادعاهای گذرا که بگذریم هفته گذشته هفته‌ای تاریخی بود. صداوسیما با پخش مستقیم جلسات علنی مجلس بی‌تردید ده‌ها‌میلیون ایرانی علاقه‌مند به سرنوشت خویش را در پای گیرنده‌ها میخکوب کرده بود. شاید کمتر زمانی را بشود به‌خاطر آورد که جامعه تا این حد رخدادهای دنیای سیاست را به زندگی روزمره خویش و سرنوشت فردای خود و خانواده‌اش نزدیک بداند. هرچه بود به نظر نگارنده جریان افراطی و اقتدارگرای راست در چند حوزه شکست اساسی خورد که شرح می‌دهم.

1- نخست نتیجه رای‌گیری است که به‌هرحال به عبور 15‌وزیر از 18‌نامزد پیشنهادی آقای روحانی به مجلس، از این مرحله منجر شد.
کلیدی‌ترین وزیران در حوزه سیاست داخلی، سیاست خارجی و اقتصاد رای گرفتند.

یک وزیر به‌گونه‌ای لب مرزی و با اختلاف ناچیز رای کم آورد، یک وزیر بیشتر به‌دلیل نحوه ظاهر‌شدنش در مجلس و ضعف در کسب رای نمایندگان صحنه را واگذار کرد و یکی هم به کین قهر اصولگرایان افراطی با دانشگاه و نگاه بیمارگونه آن‌ها به این عرصه دچار شد که بحث جداگانه‌ای می‌طلبد.

اما در‌هر‌حال در عرف سیاست آقای روحانی در‌گرفتن رای اعتماد برای کابینه‌ای که کم‌و‌بیش جهتی مخالف با طرز فکر مجلس دارد و با دولت قبل نیز 180‌درجه زاویه دارد، پیروز شد.

امیدی که از 24‌خرداد‌92 در جامعه زنده شد و موجی که روحانی را به عرصه قدرت آورد آنچنان پرقدرت بود که مجلس در هیچ شرایطی نمی‌خواست به عنوان مانعی بر سر جریان این سیلاب خروشان قلمداد شود. مجلس نمی‌خواست متهم شود که چوب لای چرخ دولت می‌گذارد و مانع به‌سامان‌شدن اوضاع اقتصاد و مدیریت کشور است.

2- شکست مهم دیگر در عرصه گفتمانی است. افراط‌گرایان موجود در مجلس و رسانه‌ها با تمام وجود به تنها دستمایه‌ای که به گمان آن‌ها موضع حق‌به‌جانب به ایشان می‌داد، یعنی به‌قول خودشان «جریان فتنه»، آویختند.

 

آن‌ها نه‌تنها «حاضران در جریان فتنه»، بلکه «ساکنان فتنه» را از حوزه خودی‌های انقلاب بیرون انگاشته و مصرانه از نامزدهای وزارت می‌خواستند موضعشان را در برابر «جریان فتنه» مشخص کنند. موضوع فتنه برای آن‌ها در تمام چهار سال گذشته مهم‌ترین متاع سیاسی قابل عرضه در بازار یکسویه‌ای بود که جای هرگونه رقیبی در آن خالی بود. این شیوه سیاسی-‌فرهنگی در بسیاری از دوران‌های سیاسی در کشور ما جریان داشته است.

افراد باید انواع شهادتین را بگویند تا خلوص و حسن عقیده آن‌ها معلوم شود و جدیدترین این «شهادتین»‌خواهی‌ها که این روزها به‌وفور حتی در برابر متقاضیان استخدام از سوی عوامل گزینش‌ها مطرح می‌شود، همین است که «موضع تو در برابر فتنه چیست؟» یا «بگو آیا به‌نظر تو در انتخابات 88 تقلب انجام شده یا نه؟».

این فرآیند در جریان مذاکرات هفته گذشته رای اعتماد وزیران به‌کرات در مجلس رخ داد که با بی‌اعتنایی نسبی وزیران پیشنهادی با شکستی تلخ روبه‌رو شد.

3ـ زمینه بسیار مهم دیگری که در آن جریان افراط‌گرایی رنگ باخت موضوع شفافیت عرصه سیاسی است. افراط‌گرایان راست در یک فضای باز و شفاف رسانه‌ای از نظر گفتمان بسته‌ای که دارند کم می‌آورند.

 

عرصه جولان جریان اصولگرایی افراطی در محافل دربسته بعضی از رجال سیاسی و جویندگان مقام و منزلت حکومتی است. آن‌ها یک چارچوب ویژه ارزشی و اخلاقی در پیش مخاطبان خود قرار می‌دهند که به‌هیچ عنوان عمومی نیست و طبقات مختلف فرهنگی و اجتماعی در آن جای نمی‌گیرد. جاذبه کلامی و توان اقناعی این جریان فقط در همان چارچوب محدود تاثیرگذار است.

وقتی چارچوب عمومی‌ شود، آن‌ها قادر نیستند بااستدلال و منطقی جلو بیایند که برای هر صاحب انصاف عقل‌گرایی قابل پذیرش باشد. در جریان مباحثات معمول مجلس (که با وجود پخش مستقیم از یک شبکه رادیویی، اما چندان شنیده نمی‌شود) تنها دغدغه یک نماینده آن است که همکاران مجلسی خود را قانع کند، اما مباحثات مربوط به کابینه در هفته گذشته کاملا فرق داشت.

در آنجا هر نماینده علاوه بر همکاران خود نیاز داشت استدلال‌هایی بیاورد که در بدنه جامعه و در میان عقلای کشور قابل درک و تصدیق باشد و این همانجاست که افراطیون مجلس نهم به‌شدت کم آوردند.

4ـ مجلس نهم در جریان مذاکرات رای اعتماد به کابینه ناخودآگاه در معرض سنجش مردم قرار گرفت و نمره‌ای پایین آورد. با وجود تک‌چهره‌هایی که از توان استدلالی بهتری برخوردار بودند و احاطه و شناخت نسبی از مسائل کشور داشتند، اما متاسفانه بسیاری از آن‌ها بسی ضعیف و فاقد قدرت درک مسائل کشور و دانش کافی برای حضور در چنین مسند مهمی ارزیابی شدند.

 

این البته ادعای من است که به‌سختی می‌توانم برای آن شاخص کمی ارائه کنم، اما همه ما در این جامعه زندگی می‌کنیم و شاهد قضاوت‌های مردم کوچه‌و‌بازار هستیم.

 

در جریان مباحثات هفته گذشته با بحث‌های ضعیف و کم‌مایه در مجلس مواجه شدیم که اسیر فضاسازی‌ها و غوغاآفرینی‌های بعضی عناصر افراطی است. این مساله بیش از هر عامل دیگر فضای یک‌سویه، غیررقابتی و سلیقه‌ای حاکم بر انتخابات این مجلس در سال 90 را زیر سوال می‌برد.

از دید کسانی که با اعمال نظارت خاص به‌دنبال چیدن مجلسی هستند که برایشان دردسرآفرین نباشد، این زمان وضعیت دشواری است که حاصل چیدمان آن‌ها در ویترین افکار عمومی قرار می‌گیرد و برای آن‌ها چندان آبروآفرین نیست./روزنامه بهار