پارس ناز پورتال

تفاوت های زندگی و مرگ

مجموعه : مذهبی
تفاوت های زندگی و مرگ
 

دیدگاه عرفا نسبت به زندگی و مرگ متفاوت از دیگران است، آنها مرگ واقعی را آن لحظه‌ای میدانند كه انسان از خدا جدا شده و تولد را زمانی میدانند كه انسان به خدا وصل گردد.

عده‌ای آن را آغاز بازگشت به سوی الله میدانند ولی برخی معتقدند نقطة آغاز برگشت به سوی خدا تولد است.

عرفا معتقدند مردگان واقعی كسانی هستند كه با زبان معمولی حرف می‌زنند، با چشم معمولی می‌بینند و با گوش معمولی میشنوند و نمیتوانند ورای اینها را احساس كنند.

بشر همواره خواستار رسیدن به جاودانگی بوده، برای رسیدن به آن از هیچ كوششی فرو گذار نكرده است و به همین دلیل در طول تاریخ، پادشاهان همواره در جستجوی آب حیات بوده‌اند یا دانشمندان امروز، به دنبال راه هایی برای افزایش عمر انسانها می‌باشند.

انسانها مرگ را سد راه خود برای رسیدن به جاودانگی میدانند و تصور میكنند كه با غلبه بر مرگ به جاودانـگی خواهند رسید و این در حالی است كه مرگ نه تنها سد راه جاودانگی نمیباشد بلكه دروازه ورود به جاودانگی است.

چه خوب است كه انسان همواره به یاد مرگ باشد ، یاد مرگ بهترین زهد نسبت به دنیا، عامل بی‌رغبتی به دنیا و باعث حقیر نمودن دنیا در دید بندگان است.

یاد مرگ برترین عبادت و بهترین موضوع برای اندیشه كردن و مراقبه نمودن است ؛ خاموش كردن آتش حرص و طمع، شكستن میل، هوی و هوس، لطیف كردن طبع، كشتن شهو ات و خشكاندن ریشه‌های غفلت از آثار دیگر یاد نمودن مرگ است؛ همچنین باعث آسان نمودن و عدم ترس از آن میشود.

 

مرگ وارد شدن به یک زندگی جدید

در این جا سئوالى پیش آید كه آیا پس از مرگ ، انسان یك باره وارد عالم قیامت میشود و كارش یكسره مى گردد؟ یا در فاصله مرگ و قیامت عالم دیگرى را طى مى كند و هنگامى كه قیامت برپا شد وارد عالم آخرت مى گردد.

از آیات و روایات استفاده مى شود: هیچ كس پس از مرگ بدون فاصله وارد عالم قیامت نمى شود؛ زیرا قیامت كبرا مقارن با یك سلسله دگرگونى هاى كلى در همه موجودات زمین و آسمان است یعنى كوه ها، دریاها، ماه ، خورشید، ستارگان و كهكشانها در آن هنگام در وضع موجود خود باقى نمى مانند.

علاوه بر این ، در قیامت اولین و آخرین مردم در یك سرزمین جمع مى شوند ولى الان مى بینیم نظام جهان هنوز برقرار است و شاید میلیون ها و بلكه میلیاردها سال دیگر نیز برقرار باشد و میلیاردها میلیاردها انسان دیگر بعد از این بیایند و در دنیا زندگى كنند.

هیچ كس در فاصله مرگ و قیامت در خاموشى و بى حسى فرو نمى رود ؛ چنین نیست كه انسان پس از مردن در حالى شبیه بیهوشى فرو رود و هیچ چیز را احساس نكند، به طورى كه نه لذتى داشته باشد و نه درد و رنجى ، نه سرورى داشته باشد و نه غم و اندوهی.

انسان پس از مرگ بدون فاصله ، وارد مرحله اى دیگر از حیات مى گردد كه همه چیز را حس مى كند، از چیزهایى لذت و از چیزهایى رنج مى برد ؛ البته لذت و رنجش بستگى به افكار و اخلاق و اعمال او در دنیا دارد

این مرحله ، یك فاصله و حد وسط میان دنیا و قیامت است كه با پایان یافتن آن برزخ نیز پایان مى پذیرد و آنگاه قیامت برپا مى شود.

از نظر قرآن و روایات ، انسان پس از مرگ دو عالم دیگر را باید طى كند، یكى عالمى كه مانند عالم دنیا پایان مى پذیرد كه اسم آن را عالم برزخ یا عالم ارواح مى نامند، دیگرى عالم قیامت كبرا كه به هیچ وجه پایان نمى پذیرد.

در قیامت به حساب كلى و جزیى خلایق رسیدگى مى شود، هر كس را طبق اعمال و كردارش جزا و پاداش مى دهند ؛ نیكوكاران را در بهشت و نعمت ها و رضوان الهى داخل مى كنند و گناهكاران و بدكاران را در جهنم و عذاب ها و شكنجه هاى آن وارد مى نمایند.

انسان در فاصله مرگ و قیامت ، داراى نوعى از حیات است و در آن حال شدیدا احساس مى كند، مى گوید و مى شنود و بسته به اعمالی که انجام داده است از نوعى زندگانى سعادت آمیز و خوش یا زندگى نكبت بار و پررنج و درد برخوردار است .

حال كه حقیقت مرگ را فهمیدیم ، لازم است بدانیم : با این كه مرگ یك امر حتمى است ، چرا اكثر مردم از آن در هراسند؟ اگر مرگ نیستى و فنا و انهدام نیست چرا بعضى از آن مى ترسند؟ چرا از مردن وحشت و خوف دارند؟چرا نام مرگ و مردن كه پیش مى آید ناراحت میشوند و با چشم دیگرى به آن نگاه مى كنند؟ حتى از شنیدن نام مرگ كراهت دارند؟