پارس ناز پورتال

اشعار خاص تقدیم به امام هشتم

اشعار خاص تقدیم به امام هشتم

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – مجید خضرابی

 

در دل خویش غم آل عبا دارم من

میل جان دادن بر آل کسا دارم من

 

سر سودا زده ی من به غم خویش خوش است

 دلخوشم با غم و کی میل دوا دارم من

 

نبوی مکتب و زهرا منش و حیدریم

قبله ای سوی شه کرب و بلا دارم من

 

اغنیا را تو بگو دل به منا خوش دارند

کعبه ای چون حرم پاک رضا دارم من

 

تا که آن شاه کند میل به قربانی من

سر خود بر کف و دل غرق دعا دارم من

 

آس و پاسم من اگر بین شماها مردم

صاحبی با حرم  بقعه  طلا دارم من

 

در میخانه به من باز کن ای شاه رئوف

که فقط در همه افلاک تو رادارم من

 

بی نصیبم مکن از گردش چشمت ای دوست

که دلی سخت گرفتار بلا دارم من

 

گرچه در چشم خلایق  شده ام خوار  ولی

در میان  همه مرغان  تو  جا دارم من

 

دعبل عصر و زمان خودم و  شادم که

این لیاقت ز عنایات شما دارم من

 

مجید خضرابی

 

**************************

 

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – یوسف رحیمی

 

عطر خدا

 

حس می‌کنم در مرقدت عطر دعا را

عطر توسل های در باران رها را

 

غرق اجابت می شود دست نیازش

هر کس که می خواند در این مرقد خدا را

 

ای مظهر رأفت برای تو چه سخت است

خالی ببینی دست محتاج  و گدا را

 

آهم کبوتر می‌شود تا گنبد تو

می‌آورد فریادهای یا رضا را

 

آئینه های لطف تو تکثیر کردند

در چشمة دل اشک های بی صدا را

 

آقا کنار پنجره فولادت آخر

می‌گیرم از دستت برات کربلا را

 

ای زائران اینجا دخیل غم ببندید

بر آستانش ندبه‌ی «آقا بیا» را

 

پائین پای تو غباری می سراید

شعر کرامات نگاه کیمیا را

 

یوسف رحیمی

 

***********************

 

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – حاج غلامرضا سازگار

 

وقتی به طوس، جا به کنار تو می‌کنم

احساس وصل حق، به جوار تو می‌کنم

 

در بین خلق از همه با آبرو ترم

چون کسب آبرو ز غبار تو می‌کنم

 

یک حج به نامه عملم ثبت می‌شود

با هر قدم که رو به دیار تو می‌کنم

 

بر یازده امام چو دلتنگ می‌شوم

می‌آیم و طواف مزار تو می‌کنم…

 

حاج غلامرضا سازگار

 

***********************

 

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – سید حمیدرضا برقعی

 

میان این همه غوغا، میان صحن و سرایت

بگو که می رسد آیا صدای من به صدایت؟

 

منی که باز برآنم که دعبلانه برایت

غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت

 

من و عبای شما؟ نه من از خودم گله دارم

من از خودم که شمایی چقدر فاصله دارم

 

هنوز شعر نگفته توقع صله دارم

منی که شعر نگفتم مگر به لطف دعایت

 

چقدر خوب شد آری، نگاهتان به من افتاد

همان دقیقه که چشمم درست کنج گهرشاد

 

بدون وقفه به باران امان گریه نمی داد

هزار تکه شد این من به لطف آینه هایت

 

چنان که باید و شاید غزل غزل نشدم مست

که دست من به ضریحت در این سفر نرسیده است

 

من این نگاه عوامانه را نمی دهم از دست

اجازه هست بیفتم شبیه سایه به پایت؟

 

دوباره اشک خداحافظی رسیده به دامن

دوباره لحظهء تردید بین ماندن و رفتن

 

و باز مثل همیشه در آستانهء در من ـ

کبوترانه زمین گیر می شوم به هوایت

**

 سکوت کرده دوباره جهان برای من و تو

نبود و نیست صدایی به جز صدای من و تو

 

و می روم به امید دوباره های من و تو

میان این همه غوغا میان صحن و سرایت

 

 سید حمید رضا برقعی

 

***********************

 

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – سید حمیدرضا برقعی

 

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می خوانم

قبولم کن من آداب زیارت را نمی دانم

 

نمی دانم چرا این قدر با من مهربانی تو

نمی دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم

 

نگاهم روبروی تو، بلاتکلیف می ماند

که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

 

به دریا می زنم دریا ضریح توست غرقم کن

در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

 

سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه

بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم

 

تماشا می شوی آیه به آیه در قنوت من

تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم

 

اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم :

که من یک شاعر درباری ام مداح سلطانم

 

سید حمید رضا برقعی

 

***********************

 

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – علی اکبر لطیفیان

 

تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود

شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود

 

نیست فرقی بین رب و عبدِ عین رب شده

گاه ذکرم یا رضا و گاه یا هو می شود

 

مِهر تو در سنگ هم کار خودش را می کند

شیشه در همسایگیِ عطر خوشبو می شود

 

تو به ما پا می دهی و ما کلیمت می شویم

لال هم در این حرم مرغ سخنگو می شود

 

دست خالی بودن ما نیست کتمان کردنی

دست ما هر بار سائل می شود، رو می شود

 

چشم جاری از تمام چشمه ها بالاتر است

آب سقاخانه هم محتاج این جو می شود

 

این مژه هایم اگر پیش تو باشد بهتر است

لااقل یک گوشه از صحن تو جارو می شود

 

پنجره پولاد تو آخر شفایم می دهد

باز هم در صحن های تو هیاهو می شود

 

علی اکبر لطیفیان

**

برگرفته از وبلاگ حسینیه

 

************************

 

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – علی اصغر ذاکری

 

دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا

مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا

 

اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم

تو آبروی کسی را نمی بری آقا

 

چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق

و در دقایق عمرم شناوری آقا

 

همیشه از حرمت بوی مهر می آید

شبیه باغ پر از گل معطری آقا

 

تمام دفتر شعرم فدای چشمانت

که از تمام غزلهام بهتری آقا

 

ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند

بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا

 

در اوج بی کسی ام در خیال من هستی

تویی که یارترین یارو یاوری آقا

 

علی اصغر ذاکری