پارس ناز پورتال

شعر های زیبا مختص تولد امام هشتم

شعر های زیبا مختص تولد امام هشتم

با اشک می آید ولی دل خوش به روزی که…

احساس خواهد کرد کوه نور می بیند…
وقتی که شهرت را کسی از دور می بیند…
احساس انسانی که روی تکّه ی چوبی…
در عمق تاریکیِ دریا نـــــــــور می بیند…

زائر همان آنی که مشهد می رسد،خود را…
با بچّه آهوی شما محشور می بیند …

با اشک می آید ولی دل خوش به روزی که …
بالای بالینش تو را در گور می بیند …

*********************************

.برای دیدن رویت دلم مهیا نیست

میان صحن دو چشمم برا ی تو جا نیست

ز بس که خانه ی یاران به رنگ دنیا شد

دگر برای تو جایی به غیر صحرا نیست

طبیب گونه تو درد مرا نشانم ده

کسی که درد نفهمد پی مداوا نیست

برس به داد دل من که بی کسی سخت است

اگر چه مثل تو مردی غریب و تنها نیست

******************

چقدر خوب شد آری، نگاهتان به من افتاد
همان دقیقه که چشمم درست کنج گهرشاد
بدون وقفه به باران امان گریه نمی داد
هزار تکه شد این من به لطف آینه هایت
 
چنان که باید و شاید غزل غزل نشدم مست
که دست من به ضریحت در این سفر نرسیده است
من این نگاه عوامانه را نمی دهم از دست
اجازه هست بیفتم شبیه سایه به پایت؟
 
دوباره اشک خداحافظی رسیده به دامن
دوباره لحظه ی تردید بین ماندن و رفتن
و باز مثل همیشه در آستانه ی در من ـ
کبوترانه زمین گیر می شوم به هوایت

 سکوت کرده دوباره جهان برای من و تو
نبود و نیست صدایی به جز صدای من و تو
و می روم به امید دوباره های من و تو
میان این همه غوغا میان صحن و سرایت
 
سید حمید برقعی