در خاطری که تو هستی ، دیگران محکومند به فراموشی …
این را به همه بگو !
مرا میان بازوانت مومیایی کن
شاید … هزار سال بعد
باستان شناس کنجکاوی از عاشقانه های دستانت
رمز گشایی کند …!
تو و جـــاده ها
دست در دست هم داده ایــــد
تـا . . .
بــــی انتهـــــا بمانــــــد
طول دلتنگیهــــــای مـــن . . .
عشق
همین خنده های ساده توست
وقتی بـا تمـام غصه هایت میخنـدی
تـا من از تمـام غصه هایـم رهــا شوم…!!!
بـی تـابــم …..
دلـم تــاب میخــواهد و یــک هــل مـــحکم …
کـه دلـــم هُــری بریــزد پایــین ..
هرچــه را در خــودش تلنبــار کــرده .. !!
انگار در دلم حرفی دیگر باقی نمانده تا برایت بگویم …
تنها یک جمله : هنوزم دوستت دارم !
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم ، تو را دوست دارم
قایقت می شوم
بادبانم باش
بگذار هرچه حرف پشت مان می زنند مردم
باد هوا شود
دورترمان کند !
در فراغ دوریت آهنگ قلبم در غم است ،
بی صدا می خندم اما روزگارم در هم است
باور کن فرقی نداره خواب باشم یا بیدار …
زیباترین تصویر پیش چشمانم همیشه آغوش توست !
چهـــار فصل کامل نیست !
هـوای تـو
هـوای دیگری ست…
ببین . . .!
سراغ مرا هیچكس نمی گیرد . . .
مگر كه نیمه شبی . . .
غصه ای . . .
غمی . . .
چیزی . . .
آسمان نیستم که هر پرنده سهمی از من باشد
من آن پرنده ام که سهم آسمانش را از چشمان “تو” میخواهد . .
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را
زیر و رو میکنــم !
میدانــم بالاخره
یک روز