بهاره رهنما در یادداشتی درباره پیمان قاسمخانی نوشته است:
زندگی ما آدمهای سینما و نمایش، گاهی در برهههایی مثل جشنواره فجر، دچار بحرانهای جالبی میشود. همیشه میگوییم جایزهها و جشنوارهها جدی نیست و همیشه هم یادمان میرود. پیمان قاسمخانی امسال برای فیلمنامه «طبقه حساس» که شاید نقطه عطف مسیر میانسالی او و فیلمنامههایش است کاندیدای سیمرغ بلورین فیلمنامهنویسی است.
پیمان یک شب مانده به اختتامیه فجر فوتبال بود. ساعت ۱۱ به من زنگ زد و گفت در پارکینگ محل ورزش، یک بچه گربه رفته زیر ماشین و حالش خیلیخیلی بد است و دستش شکسته. گفت میبرمش دامپزشکی فرمانیه. و بردش و تا ساعت دو آنجا بود. گربه نیمه بیهوش بود و بستری شد.
نیمه شب از بیمارستان به من زنگ زد از صدایش معلوم بود گریه کرده. گفتم: خوبه کار خیر کردی حتما فردا جایزه رو میبری، گفت: نه نمیبرم، با خدا معامله کردم اگر این بچه گربه زنده بمونه جایزه به کسی دیگه برسه. من و پیمان هیچوقت از این اداهای زندگی مشترک درخشان و مشعشع نداشتیم اما همیشه شرافت و انسانیت او برام ستودنی بوده. اینکه هنوز در آستانه 50 سالگی میتواند برای یک بچه گربه گریه کند و جایزهاش را با خدا به خاطر سلامتی او عوض کند، برایم کم از سیمرغبردنش نبود و معنی جدینگرفتن این تشویقها در عین مهمبودنشان را از او یاد گرفتم و درک کردم.
فکر میکنم کسی میتواند فیلمنامه «طبقه حساس» را بنویسد که هنوز هم مرگ یک بچه گربه جای مهمی در زندگیاش اشغال کند.بعد از تحریر: این یادداشت چند ساعت قبل از مراسم اختتامیه جشنواره سینمایی فجر 92 نوشته شد.