اگر تصور کنید به دلیل علاقه به یک پسر هیولا صفت 10 سال در اتاقی زندانی شوید دست به چنین ریسکی میزنید.منزل وحشت در سن پترزبورگ روسیه اتاقی داشت که دختری در دام پسری افتاده و زندانی شده بود.به گزارش پارس ناز تانیا کاش 14 ساله در سال 1996 میلادی از منزل پدر و مادرش خارج شده و اکنون پس از 10 سال لب به سخن باز کرد.
وی که قربانی یک ارتباط با شنگ 25 ساله بود به دلیل علاقهاي که به او پیدا کرده بود منزل پدری خود را ترک کرد و به مدت 10 سال در یک اتاق زندگی می کرد. خانواده شنگ از حضور دختر در این مدت زمان طولانی اظهار بیاطلاعی کردند.
تانیا در مقابل پلیس چنین اظهار داشت که در تمام مدت من فکر می کردم که به دلیل عشق و علاقهاي که به شنگ پیدا کردهام باید برایش فداکاری کنم. تصویــــری که از منزل پدری خود دارم مادری مهربان و پدری که لباس یونیفورم می پوشید و قاطعانه صحبت می کرد.
احساس دلتنگی میکنم. من نوجوانی بودم که دچار مشکل شده بود و هم اکنون که به رشد کامل رسیدهام مصیبت وارده ترسناک را بهتر درک میکنم. من برترین لحظات 10 سال قبل را به سختی گذراندهام. زندگی من محدود به 24 ساعت ترسناک بود.شنگ از همان روزهای ابتدایی سطلی را در اختیار من قرارداد تا از آن بعنوان دستشویی بهره گیری کنم.
برای غذا اکثر اوقات من کره بادام زمینی و ساندویچ به همراه موز میخوردم و گاهی اوقات نوشابه گازدار و در زمانهاي بحرانی پسماندههاي غذای شنگ را میخوردم، روزهای اولیه احساس خوبی داشتم از این که عاشق بودم و حس فداکاری میکردم، اما کمکم دچار مشکل شدم. در شب کریسمس داخل گنجه طبقه دوم منزل شنگ خودم را قایم کرده بودم.
پدر و مادر شنگ در کمال ناباوری از حضور تانیا در منزلشان صحبت کرده و آن ها ادعا کردند که هیچگونه اطلاعی از حضور وی نداشتند! تانیا کاش با تغییر نام خود و تغییر رنگ موی خود میخواهد برگذشته اسفبارش سرپوش بگذارد. تانیا می گوید: تمام مدت شنگ من را تهدید به آزار و اذیت و کشتن می کرد و من کاملاً ترسیده بودم. رفتار او با من همچون یک سگ بود.
هیچگونه اعتمادی برای خروج من از منزل نداشت. او مرا محدود کرده بود و من هیچگونه ارتباطی با دنیای بیرون نداشتم. از نظر تانیا این منزل، منزل وحشت بود. تانیا کاش در زندگینامه خود از شرایط و وضعیت بسیار وخیم خود که مورد آزارهای جنسی نیز قرار گرفته صحبت کرده هست.شنگ توماس پس از ادعاهای تانیا کاش به 15 سال زندان محکوم شد.
تانیا کاش او را یک هیولا نامید. تانیا پس از پایان اسارت سعی کرده تا مدافع حقوق تحکیم بنیان خانواده باشد.پدر تانیا پس از آزادی او از دست شنگ او را در آغوش گرفته و اظهار خوشحالی کرده اما از این که تانیا زندگی خود را به این شکل فاش کرده و باعث لکهدار کردن نام مفید او در اجتماع شده، اظهار ناراحتی کرد. پدر تانیا گفت: من عاشق دخترم هستم و می خواهم او از این به بعد زندگی خوبی داشته باشد.