پارس ناز پورتال

حرفهای جالب مادر شوهر مهناز افشار درمورد عروس و نوه اش

مجموعه : اخبار سینما
حرفهای جالب مادر شوهر مهناز افشار درمورد عروس و نوه اش

حرفهای جالب مادر شوهر مهناز افشار درمورد عروس و نوه اش

 

گفتگویی جذاب با مادرشوهر مهناز افشار و همسر محمدعلی رامین: از کار کردن با کروبی و نظرش در مورد عروسش مهناز افشار  تا توهین‌های همسرش در رادیو

 

بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:

 

‌خانم دکتر سؤال‌ها را از خودتان شروع کنیم. چند سالتان است؟

 

ای بابا… سن خانم‌ها را که سؤال نمی‌کنند. از اول شروع کردید به پرسیدن سؤال‌های سخت (خنده).

 

‌در چه رشته‌ای درس خوانده‌اید؟

 

من در مقطع دکترا، علوم سیاسی خوانده‌ام در شهر دوشنبه. لیسانسم در دانشگاه تهران و فوق‌لیسانسم در دانشگاه آزاد بود. خیلی اینترنشنال بوده‌ام. چون قبلش هم خارج از کشور در رشته فلسفه درس خوانده‌ام؛ در هایدلبرگ. بعد چون ازدواج کردم و بچه‌دار شدم، شهرمان عوض شد و درسم دچار خلل و مسیرم این‌طرفی شد.

 

‌در آلمان با آقای رامین آشنا شدید؟

 

بله. آنجا آشنا شدیم. هر دو دانشجو بودیم و ازدواج کردیم. من از طرف مادری، یک خانواده بسیار مذهبی داشتم. از طرف پدری، یک خانواده سنتی تهرانی داشتم. هر دو خانواده تهرانی‌الاصل هستند و به‌هرحال دو طیف تهرانی را دیدم و بزرگ شدم. یک طیف خیلی مذهبی و یک طیف مذهبی خیلی سنتی.

 

این ازدواج با علاقه بود؟

 

من در ١٩سالگی خیلی اتفاقی ازدواج کردم. شاید اصلا فکر هم نمی‌کردم که در این سن ازدواج کنم. من خیلی فعال بودم و اولین فعالیت‌هایم را در دوره انقلاب انجام دادم. درواقع ما نسل ٥٧ هستیم. نسلی که ایده‌آل‌هایی را در نظر داشت و برایش تلاش کرد و هنوز هم به آن ایده‌آل‌ها پایبند است و در آن زمان من فعالیت‌های زیادی مربوط به انقلاب داشتم و می‌توانم ادعا کنم بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اولین حرکت مبارزه با اعتیاد در قالب سازمان غیردولتی یا حرکت داوطلبانه را انجام دادم. ایده‌ام هم این بود که انقلاب باید همه جوان‌ها را با خودش همراه کند.

 

‌چگونه این فکر را عملیاتی کردید؟

 

فکرم را با آقای کروبی در میان گذاشتم. ایشان امام جماعت مسجد حکمت و رئیس کمیته امداد بودند و من برای اینکه بتوانم فکرم را جاری کنم، یک روز با دو نفر از دوستانم به مسجد رفتیم و ایده‌ام را گفتم.

 

رفتیم مسجد و به آقای کروبی گفتم حاج آقا من معتقدم این جوان‌هایی که در رژیم گذشته معتاد شده‌اند، متعلق به این ممکلت هستند. باید برایشان کاری کرد تا انقلاب در آنها هم اتفاق بیفتد. گفتند می‌خواهی چه کنی؟ گفتم بیمارستان‌های صحرایی بزنیم. گفتند چگونه می‌خواهی این بیمارستان‌ها را بزنی؟ گفتم شما این همه خانه‌ مصادره‌ای دارید، اینها را به ما بدهید و ما از داوطلبان کمک جمع می‌کنیم و این اتفاق افتاد؛ چون روحیه منفعت‌طلبانه‌ای را که امروز حاکم است آن سال‌ها نداشتیم و متأسفانه خیلی از جوان‌ها این دوره را لمس نکرده‌اند.

 

در آن زمان کسی به منفعت فردی خود فکر نمی‌کرد و هرکسی آماده بود یک حرکتی انجام دهد در مسیری که کشور ساخته شود. چون پیروزی انقلاب رخ داده بود و صحبت سر این بود که هرکسی سهم خودش را در مسیر سازندگی ادا کند و دکترهای داوطلب به کمک ما آمدند و ما تخت‌هایی در این بیمارستان‌های صحرایی زدیم و خیرینی که به ما تخت و دارو می‌دادند، این راه را هموار کردند و این‌گونه بود که چندین خانه تجهیز شد.

 

‌آقای کروبی را چطور می‌شناختید؟

 

صرفا ایشان امام جماعت مسجد محله ما بودند و ما ساکن شمران بودیم و از همین طریق با ایشان آشنایی داشتم و می‌دانستم رئیس کمیته امداد هم هستند. ایشان بلافاصله به ما کمک کردند و برخوردشان کاملا جالب بود و یادم هست ایشان به ما این جمله را گفتند: من اگر شماها را امروز حمایت نکنم، در دام گروه‌های دیگری می‌افتید. این نگاه برای من در آن زمان خیلی جالب بود که ایشان دغدغه جذب جوان‌ها را دارد.

 

ما سه دختر بودیم که از ما حمایت کردند و یادم است در تمام شمیرانات، ایشان می‌گفتند از این سه دختر یاد بگیرید و در تمام محله ما را می‌شناختند.

 

‌نگاه معاونت زنان دوره آقای احمدی‌نژاد چطور بود؟

 

در خیلی از موارد تحمیلی و متحجرانه بود. به علت نگاهی از طرف برخی خانم‌ها که خود را متولی همه امور می‌بینند و جامعه را در دایره تعاملات و بینش خودشان تعریف می‌کنند. متأسفانه باید بگویم، در کشور ما بیش از آنکه به خود موضوع زنان پرداخته شود، این موضوع در همه دوره‌ها بیشتر سیاست‌زده است.

 

‌شاید این سؤال‌ها را اصلا دوست نداشته باشید که می‌پرسم. مثلا در یک مصاحبه رادیویی همسر شما اصلا رفتار خوبی نداشتند و با مجری برنامه با ادبیات توهین‌آمیزی حرف زدند… شما به عنوان همسر آقای رامین چه واکنشی داشتید؟

 

من شخصا معتقد به تعامل هستم… .

 

‌همسرتان هم هستند؟

 

نمی‌دانم… از خودشان بپرسید. من از خودم حرف می‌زنم و شخصا اعتقاد به تعامل دارم و شخصا معتقدم حرمت افراد باید نگه داشته شود و شخصا معتقدم هرکسی در رأس یک حکومت قرار می‌گیرد باید به او احترام گذاشته شود، حتی اگر با افکارش مخالفم و اگر می‌خواهم انتقاد هم کنم باید چارچوب داشته باشد.

 

‌شما می‌گویید نگاهتان نگاه تعامل است؟ در مورد ازدواج پسرتان با مهناز افشار هم این تعامل را داشتید؟

 

صددرصد.

 

‌شما برای پسرتان خواستگاری رفتید؟

 

قرار نیست که همیشه ما خواستگاری برویم… .

 حرفهای جالب مادر شوهر مهناز افشار درمورد عروس و نوه اش

‌الان چطور؟ شما الان نوه دارید، توانسته‌اید مهناز افشار را به‌عنوان عروس بپذیرید؟

 

بگذارید این‌گونه جواب سؤال شما را بدهم… اتفاقاتی که در زندگی برای خانواده من افتاد، خیلی عجیب بود و برای من درس بزرگی داشت. باز این درس من را به اینجا رساند که متوجه شوم ما مکلف به پذیرش تفاوت‌ها هستیم تا بتوانیم به سعادت برسیم.

 

‌سختتان نبود؟

 

واقعیت این است که به خاطر پذیرش تفاوت‌ها برایم خیلی راحت‌تر بود.

 

‌برای آقای رامین چطور؟

 

شاید خیلی سخت بود… .

 

‌این وسط حرف‌های زیادی هم به پسر شما نسبت داده شد… .

 

خیلی زیاد… من همه کسانی که تهمت زدند را واگذار می‌کنم به خدا. چون جامعه ما به‌لحاظ اخلاقی بی‌نهایت افول کرده و باز هم تکرار می‌کنم ما متأسفانه امروز در جایگاهی ایستاده‌ایم که شرمندگی زیادی را نسبت به پرچمی که به نام ائمه بلند کرده‌ایم داریم. چون این پرچم بی‌نهایت اخلاق‌مدار است و ما به خودمان اجازه می‌دهیم صرف شنیده‌ها و گزارش‌ها قضاوت ‌کنیم. وقتی انسان وارد محکمه می‌شود باید سند ارائه دهد، سند با گزارش متفاوت است.

 

‌پسر شما نزد رئیس دولت اصلاحات عقد کرد که از نظر سیاسی خانواده شما با او زاویه دارد. این برای شما سخت نبود؟

 

اصلا. ایشان رئیس‌جمهور مملکت بودند و امروز دفتر دارند و وقتی دفتر رسمی دارند یعنی مشروعیت دارند پس باید احترام گذاشت.

 

‌به‌عنوان یک مادرشوهر فکر می‌کنید مادرشوهر خوبی برای عروستان هستید؟

 

من این را نمی‌توانم جواب بدهم. باید از عروسم بپرسید… .

 

‌عروستان را دوست دارید؟

 

مگر می‌شود نداشته باشم… .

 

‌دلتان نمی‌خواست عروس دیگری داشته باشید؟ رابطه‌تان چطور است؟

 

دل من که نباید مطرح باشد. رابطه ما بسیار خوب است.

 

‌نوه‌تان را می‌بینید؟

 

خیلی زیاد و خیلی هم دوستش دارم. مگر می‌شود نداشته باشم.

 

‌عروستان را چطور؟

 

ایشان را هم می‌بینم. البته نسبت به شرایط روابط ایجاد می‌شود، هم ایشان درگیر هستند و هم من. دوستش دارم. چون انسان به بچه خودش محبت دارد، هر چیزی که به بچه‌اش وابسته می‌شود هم دوست دارد. ضمن اینکه شخصیت و کاراکتر شخص مربوطه هم می‌تواند این دوست‌داشتن را مضاعف ‌کند.

 

‌نظر همسرتان درباره عروستان چیست؟

 

باید خودش جواب بدهد. من یک شخصیت حقیقی هستم که شدیدا روی این حقیقی‌بودن خودم تأکید دارم…

 

 

مطالب مرتبط:

 

 پدر شوهر مهناز افشار در جمع دلواپسان +(عکس)

 

انتشار تصویر مهناز افشار و شوهرش

 

به تصویر کشیدن زندگی جدید مهناز افشار

 

لباس مهناز افشار در جشنواره‌ روتردام هلند (عکس)