عالم همه ی ی قطره اند و درياست حسين
خوبان همه ی ی بنده اند و مولاست حسين
عزاداريتان مقبول
در کلاس عاشقی عباس غوغا میکند
در دل هر عاشقی عباس مأوا میکند
هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضا میکند
قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش كه در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضاء ندارد
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
اردوی محرم بـه دلم خیمه بـه پا كرد
دل را حرم و بارگه خون خدا كرد
برای باغبان یاس آفریدند
علی را أشجع الناس آفریدند
وفا داری و مردی و شجاعت
یکی کردند و عباس آفریدند
بـه يكتايي ، قسم يكتاست عباس
بـه مردي شهره دنياست عباس
اگرچه زاده امالبنين است
وليكن مادرش زهراست عباس
عالم همه ی ی محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته هـای بی کفن
همواره تجّسم قیام است حسین «ع»
در سینة عاشقان ، پیام است حسین «ع»
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسبترین شعر کلام است حسین «ع»
الحق که بـه ما درس وفا داد حسین «ع»
هر چیز که داشت بیریا داد حسین «ع»
یعنی که تأملی کنید ای یاران !
آن هستی خود زکف چرا داد حسین «ع»؟
بر نیزه ، سری بـه نینوا مانده هنوز
خورشید ، فرا ز نیزهها مانده هنوز
در باغ سپیده ، بوته بوته گل خون
از رونق دشت کربلا مانده هنوز