پارس ناز پورتال

اشعار زیبا به مناسبت ولادت با سعادت امام رضا (ع)

اشعار زیبا به مناسبت ولادت با سعادت امام رضا (ع)

اشعار زیبا به مناسبت ولادت با سعادت امام رضا «ع» 

برترین و ناب ترین اشعار تبریک ولادت امام هشتم شیعیان امام رضا «ع» را برای شما داریم که به صورت دوبیتی های بسیار جذاب هست.

 

من بارها فتاده، تو دستم گرفته ای

لطفت زياد ديدم و كم ميبرم ز ِ ياد

پايم اگر به كويي و دستم به سويِ كس

پايم بريده مانَد و دستم شكسته باد

گفتم به دل كه بَهر گدايي كجا روم؟

گفتا برو به طوس بگو يا ابالجواد

 

 

آمدي مستجابمان كردي

يك پياله شرابمان كردي

چقدر مفید شدبراي سفر

يا رضا انتخابمان كردي

شب به دنبالمان فرستادي

از خجالت كه آبمان كردي

سنگ كم قيمت و كمي بودم

واقعاً دُرّ نابمان كردي

اين همه ی مفید دورتان بود و

باز ما را حسابمان كردي

ذره بوديم و هيچ بوديم و

آمدي آفتابمان كردي

 

 

كرب و بلا مدينه نجف جاي خود ولي

در مشهد الرضا وطني دارم از قديم

از هزینه خويش ،رزق مُحَرم به من بده

من التهابِ سينه زني دارم از قديم

يابن الشبيب خويش ، مرا كن امام رضا

داغ شهيد بي كفني دارم از قديم

 

 

ضريحش را گرفتي چون در آغوش

شدی از عطر و بوي يار مدهوش

به ياد آور من جامانده را هم

حرم رفتي نكن مارا فراموش

 

 

از الستی که دم ایجاد هست

دل من زائر مادرزاد هست

از قدمگاه تو معلومم شد

این زمین ارض رضا آباد هست

 

 

ای كه چون من هزارها داري

آسماني پُر از نیایش داري

دستهايم دخيلتان میباشند

بسكه دست گره گشا داري

از متکدی هم كريم ميسازي

بسكه اعجاز كيميا داري

من هواي تورا به سر دارم

تو هواي دلِ مرا داري

هرچه بيمار هم بيايد باز

تو برای همه ی دوا داري

دلشكسته كسي به من ميگفت:

خوش به حالت امام رضا داري

در ِ اين منزل را زدم عشق هست

كفتر جلد مشهدم عشق هست

 

 

عشق رسوايي محض هست كه حاشا نشود

عاشقي با اگر و شايد و اما نشود

شرطِ اول قدم آن هست كه مجنون باشيم

هر كسي دربه در منزل ی ليلا نشود

 

 

وسط روضه ی حبيب غريب

اينچنين گفته ای به يابن شبيب:

همۀ جا با هواي كرب و بلا

گريه تنها براي كرب و بلا

هر بار مصيبتي ديدي

گريه كن بر عزاي كرب و بلا

گريه كن بر لبي ترك خورده

پابه پاي خداي كرب و بلا

تشنه بين دو نهر افتاده

سروَر تشنه های كرب و بلا

جلويِ چشم مادرش كشتند

شرم بر كوفه واي كرب و بلا

عرش حق پايمال اعدا شد

پاي مركب به پيكرش وا شد

 

 

دعوت به امام مهربانت داري

يك عالمه دل در چمدانت داري

آلوده دلان ورودشان ممنوع هست

بسپار مرا دست امانتداري

 

 

در شادی و عزاداری اش باشم کاش

یک عمر میان خاک پای زوار

درگوشه ی کفشداری اش باشم کاش