پارس ناز پورتال

بررسی امید به آینده در میان مردم ایران

بررسی امید به آینده در میان مردم ایران

بررسی امید به آینده در میان مردم ایران 

امید به آینده در بین مردم ایران روز به روز وضعیت وخیم تری به خود می گیرد. مشکلات اقتصادی اصلی ترین علت این مشکل هست. «نااميدي نسبت به آينده» از جمله مهم‌ترين دغدغه‌های شهروندان و کارشناسان اجتماعي ايران در سال 96 هست. نتايج تازه‌ترين گزارش آينده‌پژوهي ايران نشان مي‌دهد که مسائل اجتماعي همچنان در اولويت نگراني‌های جامعه ايران نسبت به آن چه قرار هست در آينده اتفاق بيفتد، قرار دارد.

 

افول سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي، بي‌تفاوتي اجتماعي، اخلاق عمومي، امنيت رواني و اجتماعي، حقوق اساسي و حقوق شهروندي ازجمله موارد ديگري هست که بايد در اولويت برنامه‌ريزي‌ها و سياست‌گذاري‌های دولت آينده قرار گيرد. نتايج اين گزارش که همچون سه سال قبل در روزهاي پاياني سال 95 و در سه ماهه

 

منتهي به انتخابات رياست‌جمهوري سال 96 منتشر شد مي‌تواند به‌عنوان بيانيه مطالبات مردم و کارشناسان اجتماعي محل رجوع کانديداهاي انتخاباتي قرار گيرد تا حداقل با ارائه برنامه‌هايي ميان‌مدت و بلندمدت نسبت به رفع چالش‌های اشاره‌شده در اين گزارش اقدام کنند. چالش نااميدي نسبت به آينده ازجمله صد چالشي هست

 

که تمام متغيرهاي ذکرشده در اين گزارش به نوعي بر تشديد آن اثرگذارند. نااميدي نسبت به آينده ناشي از آلبوم عواملي هست که نه يک شبه که در يک فرايند طولاني‌مدت اثرات سوء خود را بر جامعه ايراني باقي گذاشته هست؛ زنگ خطري جدي که به عقيده بسياري از کارشناسان اجتماعي، مي‌تواند زمينه‌ساز آسيب‌های اجتماعي چون افزايش روند مهاجرت غيرقانوني، رشد بيماري‌های رواني، انزوا و گوشه‌گيري اجتماعي و مواردي از اين دست شود.

 

دغدغه‌های اجتماعي نگراني زیاد مردم
چندي پيش بود که مؤسسه آينده‌بان نتايج تازه‌ترين تحقيقات خود در زمينه آينده‌پژوهي سال 96 را منتشر کرد. مؤسسه‌اي که با همکاري مرکز تحقيقات استراتژيک از سال 93 اقدام به انتشار گزارش‌هايي در زمينه مسائل پيش روي جامعه کرده هست. در اين پژوهش که از مهر سال ۱۳۹۵ آغاز شد، مسائل ايران در سال ۱۳۹۶ با بهره‌گيري از هفت مسير،

 

شناسايي و با نظر خبرگان اولويت‌بندي شده و در نهايت صد مسئله ايران به ترتيب اولويت شناسايي شدند. در «آينده‌پژوهي ايران ۱۳۹۶» تعدادي از نهادهاي علمي، پژوهشي و مطالعاتي دولتي و غيردولتي کشور با آينده‌بان همراه شدند و چنانکه گزارش اوليه اين مؤسسه نشان مي‌دهد با دريافت نظرات شهروندان و خبرگان در سطح وسيع‌تري نسبت به سال‌های قبل انجام شده هست.

 

بر زمینه اين گزارش، مسائل اقتصادي، صنعتي و کشاورزي 22 درصد، اجتماعي 20 درصد، سياسي 17درصد، زيست‌محيطي 10درصد، فرهنگي 9 درصد، سلامت 9 درصد، بين‌الملل هفت درصد، علم و فناوري چهار درصد و دين دو درصد از صد مسئله استخراج شده را در سال 96 تشکيل مي‌دهند. يکي از مزيت‌های اين شيوه نظرسنجي اين هست

 

که فرم‌های آينده‌پژوهي مستقيما توسط کارشناسان، صاحب‌نظران و علاقه‌مندان به مسائل اجتماعي ايران پر شده و دغدغه‌های آنان در زمينه آينده ايران در سال 96 منعکس شده هست. ضرورت اصلاحات ساختاري اقتصاد، بحران تأمين آب، بيکاري، فساد سيستمي، نااميدي درمورد آينده ايران، سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي، بحران ريزگردها،

 

پيامدهاي بحران آب، فقر و نابرابري و رکود و رونق اقتصادي، 10 مورد اولي میباشند که در ليست صد چالش اساسي آينده ايران در سال 96 قرار گرفته‌اند.

 

گسترش ريسک‌پذيری جنسي در بين صد چالش اساسي ايران در سال 96
نگاهي به اين نظرسنجي نشان‌دهنده تغيير اولويت‌های شهروندان و صاحب‌نظران درمورد مسائل پيش روي ايران هست درحالي‌که در سال اول انتشار اين گزارش يعني در سال 93، بحران هسته‌اي و تنش‌های سياسي در اولويت مسائل پيش روي ايران بود، در سال 96، مسائل اجتماعي دوش به دوش مسائل اقتصادي در صدر دغدغه‌های اجتماعي

 

مردم و صاحب‌نظران قرار گرفته هست. وجود چالش‌هايي چون بيکاري، نااميدي نسبت به آينده، طرح تحول سلامت، مسائل ازدواج و موارد استثنايي چون دقت به گسترش «ريسک‌پذيري جنسي» نشان مي‌دهد دغدغه‌های روزمره در بين ايرانياني که علاقه‌مند به پيگيري مسائل اجتماعي میباشند تا حد زيادي بر‌زمینه واقعيت‌های سرسخت اجتماعي تغيير کرده هست.

 

از طرف ديگر، دقت به مطالبات اجتماعي مثل حقوق اساسي و حقوق شهروندي، گسترش فساد و تقلب علمي، مسائل معلمان، مناقشات حقوق زنان و بحران کنش جمعي در حوزه محيط‌زيست از جمله موارد مهمي هست که ازسوي صاحب‌نظران اجتماعي بايد مورد دقت جدي قرار گیرد.

 

نتايج اين گزارش نشان مي‌دهد جامعه ايران همچنان با بيم و ترديد به ساختار اقتصادي و مسائل اجتماعي مي‌نگرد. وجود ده‌ها بحران اجتماعي در اولويت صد چالش اساسي حاکي از اين مسئله هست که ساختار اجتماعي ايران در طول سال‌های اخير با مشکلات زیاد‌اي دست به گريبان بوده که هيچ تدبيري براي کاهش آن اتخاذ نشده هست.

 

فساد سيستمي که حاصل سياست‌گذاري‌های خاص دوران تعديل اقتصادي هست و به‌ويژه در سال‌های روي‌کارآمدن دولت‌های نهم و دهم به بحبوحه خود رسيد، ناشي از به قدرت رسيدن طيف‌های خاصي در بدنه مديريت اجرايي بود که همچنان ثمراتش متوجه جامعه بحران‌زده ايران هست. اين مسئله باعث شده سرمايه‌گذاري و توليد

 

در وضعيت نسبتا نامطلوبي قرار بگيرد. کاهش سرمايه‌گذاري و کمبود نقدينگي عملا منجر به تعطيلي بسياري از کارخانه‌های صنعتي و بيکاري صدها کارگري مي‌شود که تنها منبع درآمد خانواده‌هايشان میباشند. نگراني که جامعه ايران را تهديد مي‌کند ناشي از بيکاري همين کارگران هست که زمينه‌ساز آسيب‌های اجتماعي ديگر مي‌شود.

 

افزايش آمار طلاق در يک دهه قبل، افزايش مهاجرت و رشد حاشيه‌نشيني در گوشه‌وکنار شهرها، گسترش فقر و نابرابري در بين طبقات فرودست، چند مشابه از آثاري میباشند که فساد سيستمي از خود به‌جا مي‌گذارد. نتيجه طبيعي تحمل چنين وضعيتي، «نااميدي درمورد آينده» هست. آن‌چنان که نتايج اين نظرسنجي نشان مي‌دهد،

 

نااميدي درمورد آن چه قرار هست پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي اتفاق بيفتد يکي از مهم‌ترين دغدغه‌های جوانان براي ادامه زندگي در ايران هست. منحصر شدن آموزش‌ها به آموزش‌های نظري و تئوريک در بسياري از رشته‌های دانشگاهي و اولويت نداشتن «علم کاربردي» بر «علم دستوري» و همچنين عدم بهره‌گيري از متخصصان در امور اجتماعي، ازجمله مواردي هست که موجب شده، نسل جوان ايراني نسبت به انچه قرار هست در آينده اتفاق بيفتد با ديده ترديد بنگرد.

 

چرا دقت به نتايج آينده‌پژوهي ضروري هست
جامعه ايران، از هر جهت يک جامعه در حال ‌گذار هست؛ به اين معنا که به‌دليل شرايط خاص سياسي و اقتصادي و همچنين دگرگوني‌های اجتماعي در ‌گذار از الگوهاي سنتي به الگوهاي مدرن قرار گرفته هست. شايد با همين تعريف بسياري از پژوهشگران اجتماعي، جامعه ايران را همچنان در‌گيرو‌دار گذر از سنت به سمت مدرنيته مي‌دانند.

 

طبيعي هست که در چنين شرايطي، جامعه با بحران‌های ساختاري مختلفي دست به گريبان خواهد بود؛ بااين‌حال، راهکارهايي هم براي‌ گذار موفقيت‌آميز وجود دارد که در جامعه ايراني مغفول واقع شده هست. ساختار اجتماعي همچنان در مقابل قدرت‌گيري نهادهاي مدني و سازمان‌های برآمده از طيف‌های گوناگون اجتماعي مقاومت مي‌کند

 

و اين مسئله بر دامنه مشکلات اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه ايران و به تبع آن نااميدي نسبت به آن چه قرار هست در آينده اتفاق بيفتد، افزوده هست. آينده‌پژوهي از آن جهت براي جامعه ايران ضروري هست که به نخبگان و فعالان سياسي، امکان مي‌دهد با درک چالش‌های اجتماعي نسبت به اولويت‌گذاري برنامه‌ها و سياست‌گذاري‌های خود دقت بيشتري داشته باشند.

 

آينده‌پژوهي با مطالعه دقيق آينده پيش‌رو با بهره‌گيري از گردآوري و تحليل شواهد و نظرات کارشناسان و ذي‌نفعان تصويري از آينده پيش روي جامعه قرار مي‌دهد که طي آن ‌گذار از شرايط نامطلوب به شرايط مطلوب با اولويت‌بندي در برنامه‌ريزي‌ها محقق مي‌شود. با اين توضيح، انتشار گزارش‌هايي از اين دست نه‌تنها مي‌تواند به اولويت‌بندي چالش‌های اساسي ايران

 

در سال آينده براي سياست‌گذاري‌ها کمک کند بلکه مي‌تواند به‌عنوان بيانيه مطالبات جامعه ايران در انتخابات پيش رو سرلوحه فعاليت کانديداهاي انتخاباتي قرار گيرد.

 

نقش سازمان‌های غيردولتي در انعکاس نارضايتي اجتماعي
نظرسنجي‌ها و انتشار گزارش‌هايي که به مسائل اجتماعي ايران مي‌پردازد، از آن جهت حائزاهميت هست که مي‌تواند انعکاس‌دهنده نارضايتي‌های اجتماعي از اثرگذاري ساير عوامل محيطي بر ساختار اجتماعي ايران باشد؛ نگراني‌هايي که درمورد مسائل اقتصادي و اجتماعي وجود دارند در پيوند با يکديگر میباشند و تغيير هر يک

 

از اين متغيرها بر متغير ديگر هم اثر‌گذار هست. با اين همۀ، پراکندگي اين چالش‌ها و عدم همگرايي در به حداقل رساندن اثرات سوء برخي از انها از جمله مواردي هست که تنها از عهده نهادهاي مردمي برمي‌آيد. به همين جهت قدرت‌گيري نهادهاي مدني بايد در اولويت تلاش‌های نخبگان اجتماعي قرار گيرد. وجود حداقل چهار بحران اجتماعي

 

در اولويت چالش‌های اساسي ايران در سال آتي نشان مي‌دهد، جامعه ايران تا چه حد نيازمند وجود سازمان‌هايي براي‌ گذار از شرايط کنوني هست. سازمان‌های غيردولتي ايران که در دو دهه قبل رشد روزافزوني داشته‌اند به‌عنوان نيروهاي ميانجي در اين بين نقش ويژه‌اي دارند. اگرچه عوامل ساختاري و محيطي تا حدود زيادي فعاليت

 

 به گزارش پارس ناز آن گروه از سازمان‌های مستقلي راکه در جهت منافع گروه‌های اجتماعي فعاليت مي‌کردند تحت‌تأثير قرار داده و تا حد زيادي محدود کرده هست اما اکنون زمان آن فرارسيده که با بازبيني عملکرد سازماني و درنظرگرفتن عوامل محيطي به عملکرد خود، به‌جاي منفعلانه عمل کردن فصل جديدي را در اثربخشي بر مناسبات اقتصادي و اجتماعي آغاز کنند.