پارس ناز پورتال

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟ 

افراد ترنس یا دوجنسه از نظر ژنتیکی جنسی با اختلال مواجه هستند، این افراد از نظر زن یا مرد بودن و اندام جنسی با اشکالاتی مواجه هستند. کامل ترین مقاله در مورد ترنس ها را این جا بخوانید.از زندگی با یک ترنس تا شرایط ازدواج و ترنس های ایرانی و ترنس زن یا مرد و تمامی توضیحات در مورد ترنس ها را در این جا بخوانید. تشخیص فعلی برای تراجنسی‌هایی که برای درمان اقدام میکنند ” آشفتگی جنسی «Gender Identity Disorder» ” است.

 

بر طبق استاندارد ” انجمن جهانی حمایت از سلامتی ترنسجندرها ” یا همان «WPTAH» و پیش ازآن انجمن بین‌المللی هری بنجامین برای بررسی بی‌قراری جنسی، این تشخیص «اختلال هویت جنسی» را برای بهری‌گیری از بیمه‌های‌ اجتماعی و تغییر جنسیت لازم می‌داند و همچنین بیان میکند

 

این اصطلاح بعنوان یک بیماری یا یک توهین نیست و باعث ازبین رفتن حقوق شهروندی و مدنی فرد نمیشود در هر حال تمام افرادی که دچار اختلال هویت جنسی هستند، لزوماً مایل به انجام دادن مراحل تغییر جنسیت نیستند به خصوص جراحی اندام‌های‌ جنسی.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

ترنس چیست ؟

تَراجـِنسی که هم‌چنین ترنسکچوال و ترنسکشوال به انگلیسی: Transsexual و به اختصار تی‌اس یا تِرنس هم گفته می شود، به افرادی گفته می شود که دارای هویت جنسیتی متناقض هستند برای مثال ممکن است فرد اعضای جنسی مردانه داشته باشد در حالی‌که شخصیت جنسیتی‌اش زنانه باشد یا برعکس.

 

این تضاد ممکن است در ذهن، رفتار خصوصی و یا رفتار اجتماعی مشخص باشد تراجنسی یک اصطلاح برای شناسایی افرادی است که دارای هویت جنسیتی Genderr متناقض هستند و یا تطبیق فرهنگی درستی با هویت جسمی خویش ندارند.در واقع تراجنسی فردی است که تشخیص روانی خود فرد از جنسیتش با اندام‌های‌ جنسی زمان تولدش متفاوت است تراجنسی‌ها علاقه شدید برای طی کردن مراحل تغییر و پیوستن به جنس مخالف را دارند.

 

این مراحل میتواند شامل هورمون درمانی، تغییر در رفتار اجتماعی، پوشش و یا جراحی تغییر جنسیت باشد عدم دسترسی به درمان می تواند باعث خودکشی ترا جنسی‌ها شود.

 

ترنس مرد چیست ؟

اف تو ام به انگلیسی: FTM یا تَرامَرد به انگلیسی: trans man به تراجنسی‌ها و دگرجنسگونه‌هایی گفته میشود که در زمان تولد بااندام جنسی زنانه به دنیا آمده‌اند ولی در جامعه بعنوان یک مرد شناخته می شوند.واژه تراجنسی زن به مرد را نمیتوان به جای دگرجنسگونه زن به مرد بکار برد گرچه طبق معمولً این اشتباه انجام میشود و این دو کلمه رابه جای هم بکار می‌برند.

 

تفاوت این دو کلمه از آنجا است که دگرجنسگونه‌های‌ زن به مرد تنها بر اساس رفتار اجتماعی بعنوان یک مرد شناخته می شوند ولی در تراجنسی‌های‌ زن به مرد ممکن است با جراحی تغییر جنسیت اندام‌های‌ جنسی نیز به شکل مردان تبدیل شود. دگرجنسگونه‌های‌ زن به مرد طبق معمولً جراحی تغییر جنسیت را انجام نمی‌دهند.

 

ترنس زن چیست؟

تَرازَن به انگلیسی: trans woman یا ام تو اف به انگلیسی: MTF به تراجنسی‌ها و دگرجنسگونه‌هایی گفته می شود که در زمان تولد با اندام جنسی مردانه متولد شده‌اند ولی در جامعه بعنوان یک زن شناخته می شوند.اصطلاح دگرجنسگونه مرد به زن را نمی توان به جای تراجنسی مرد به زن استفاده کرد البته این اشتباه رایج است و طبق معمولً اکثر افراد این دو رابه جای هم استفاده می کنند.

 

این تفاوت از آنجا است که تراجنسی‌های‌ مرد به زن در هنگام تولد با اندام جنسی مردانه متولد شده‌اند ولی بر اساس تشخیص جامعه و رفتارهای اجتماعی بعنوان یک زن شناخته می شوند و این افراد طبق معمولً مراحلی را برای تغییر جنسیت انجام می دهند که به آن مراحل تغییر گفته میشود اما دگرجنسگونه مرد به زن یک اصطلاح گسترده است که به تمام افرادی گفته میشود که در هنگام تولد بعنوان مرد شناخته شده‌اند اما در جامعه بعنوان زن شناخته می شوند که می تواند تراجنسی‌ها را نیز در بر بگیرد لزوماً جراحی تغییر جنسیت و مراحل تغییر را انجام نمی‌دهند.

 

دگرجنسگونه مرد به زن می تواند شامل درگ کوئین‌ها، مبدل‌پوش‌ها، جنسیت عجیب و یا دوجنسیه‌ها باشد.

 

9 موردی که برای همراهی با یک ترنس لازم است ؟

۱-به او نگویید دوجنسه

دوست ترنس شما دوجنسه، شیمیل، دوجنسیتی و… نیست.دوست ترنس شما یک انسان است زمانی که به یک ترنس برچسب های مختلف می زنید او تصور میکند از دیگران جدا است و فردی در سطح پایین تر است.او را با نام خودش و با هویت خودش بشناسید نه با اسم ها و برچسب هایی که به او هیچ ربطی ندارد برچسب زدن به یک نفر نه بامزه و جالب است و نه باعث می شود شما دانا بنظر بیایید بلکه فقط هویت دوستتان را زیر سوال می برید.

 

۲-دوست ترنس شما، معلم شما نیست

برخی افراد مدام از دوست ترنس شان سوال می کنند.البته تا حدودی خوب است که اطلاعات و مطالب صحیح را از خود فرد بگیرید اما او معلم شما نیست که می خواهید همه ی چیز را از او بپرسید.مثلا این که از او بپرسید چطور باید به هویتش احترام بگذارید سوال خوبی است اما این که انتظار داشته باشید او برای شما تفاوت بین تراجنسی، دوجنسی، دوجنسیتی و… را بگوید یک توقع نا به جا است. دوست ترنس شما قرار نیست یک دایره المعارف سخنگو باشد

 

بهتر است خودتان کمی جست‌وجو کنید جواب تمام این سوالات در اینترنت موجود است. به منابع معتبر مراجعه کنید و دست از سر دوستتان بردارید!

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

۳-کمی درک کنید
اگر با ترنسی دوست هستید که در ابتدای راه است سعی کنید درک کنید که او بارباپاپا نیست که یک دفعه عوض شود و مراحل تغییر را طی کند.او به اندازه کافی به خاطر جسم ناخواسته اش تحت فشار درونی است پس سعی کنید با جملات خواسته و ناخواسته خود او را بیشتر تحت فشار قرار ندهید

 

مثلا نگویید آیا واقعا ریش در می آوری! بله او واقعا ریش در می آورد فقط باید به او مهلت بدهید و با حرفهایتان به او زخم نزنید.
مثلا به او نگویید زمانی که پسر بودی یا دختر بودی خوشتیپ تر بودی یا چیزهایی شبیه به این! او برای خوشتیپ بودن یا مسائل کوچک دیگر در حال تغییر جنس نیست، او هویت خودش را میـــخواهد.

 

۴-کلیشه ای نباشید
درست است که شاید ده ها و صدها ترنس در محیط های مجازی و غیر مجازی دیده باشید اما قرار نیست ترنس ها از یک کارخانه بیرون آمده باشند که همگی شبیه هم باشند.هر انسانی شخصیت، فرهنگ و داستان زندگی خودش را دارد.تصور نکنید همه ی ترنس ها شبیه همان ترنسی باشد که مثلا در یک برنامه تلویزیونی یا در یک شبکه اجتماعی دیدید، باشد.او هویت خودش را دارد پس مدام او را با دیگری مقایسه نکنید.

 

۵-او را با غیر ترنس ها مقایسه نکنید

بعضی ها هستند که مثلا میگویند افراد عادی اینطور هستند یا اینطور نیستند!خب این یک توهین اشکار است! مگر دوست شما غیر عادی است؟ترنس ها مرد ضعیف یا زن ضعیف و درجه دو نیستند.یک ترنس مرد، مرد است و یک ترنس زن، زن است.
این جمله و این مقایسه شما باعث می شود دوست شما تصور کند یک موجود غیر عادی و عجیب الخلقه است و جدا از سایر مردم است.

 

۶-بله ترنس ها هم زندگی عادی دارند

چرا تعجب می‌کنید وقتی می‌شنوید که یک ترنس در رشته یا شاخه ای موفق است.مثلا چرا از شنیدن این که دوست ترنس شما تحصیلات عالیه دارد یا شغلی خوب و مناسب دارد تعجب می‌کنید؟ترنس ها مثل شما و دیگران زندگی روتین و عادی خودرا دارند. انها هم به مدرسه میروند، مشغول بکار می شوند، تلاش میکنند و برای زندگی عادی خود تلاش میکنند و برای آینده خود برنامه ریزی میکنند.اصلا چبز عجیبی نیست!

 

۷-ترنس بودن گرایش نیست

برخی دیگر هم هستند تصور میکنند ترنس بودن همان همجنسگرایی است و به دوست ترنس شان توصیه میکنند که در گروه ها و اجتماعات همجنسگرایان باشند یا از انها جدا شوند.ترنس بودن هیچ ربطی به گرایش جنسی شخص ندارد. این دو موضوع بسیار از هم جدا هستند.

 

اگر شما با یک ترنس زن دوست هستید در واقع با یک زن دوست هستید و اگر با ترنس مرد دوستید در واقع با یک مرد دوست هستید و ممکن است او هر گرایشی داشته باشد که کاملا به خودش مربوط است.

 

8-ترنس ها برای تجربه نیستند

ترنس ها پیش از این که ترنس باشند انسان هستند پس حق ندارید به چشم یک آزمایش یا تجربه زودگذر به انها نگاه کنید.آنها موش آزمایشگاهی شما نیستند که بخواهید تئوری های خودرا امتحان کنید.
انها هم مانند هر انسانی شخصیت و هویت مستقل خودشان را دارند و نمی توانید از آنها بعنوان یک مورد آزمایشی استفاده کنید.

 

شرایط این بیماران چگونه است؟

برای درک شرایط روحی این بیماران فرض کنید فردی که ظاهرا مرد است ولی از نظر روحی احساس کاملا زنانه دارد؛ بدین معنی که با پوشیدن کت وشلوار باعث ناراحتی و بیقراری وی میگردد.او شدیدا تمایل به پوشیدن لباس باز و دامن در میهمانی ها و پوشیدن مانتو در جامعه دارد ولی امکان آن را ندارد. دیگر این که او در محل تحصیل و یا کار،

 

در میان سایر مردان و رابطه نزدیک با آنان زندگی میکند ولی تمایل شدید جنسی نسبت به آنان دارد درحالی که از نظر روحی در میان زنان احساس آرامش و راحتی خواهد کرد ولی اجازه روابط نزدیک با آنان را ندارد. چنین شرایطی باعث میگردد فرد دچار اضطراب و اغتشاش در شرایط روحی فرد گردد.

 

بررسی های‌ دکتری معاینه فیزیکی و کروموزومی و هورمونی ؛ سلامت کامل را نشان میدهد ولی بررسی های‌ روانپزشکی اضطراب و گاهی افسردگی ناشی از احساس عدم رضایت از جنسیت و انکار جنسیت خودرا دارند.نارضایتی جنسی طبق معمول باعث مشکلاتی در سازگاری در مدرسه شده وافراد مبتلا ،مشاغلی پایین تر از سطح هوشی خود دارند.

 

اگر بیماران مرد ازدواج کنند، نسبت به زنانگی همسر خود ،حاملگی وی ومادر بودن او حسادت می ورزند.این افراد از ظاهر دستگاه تناسلی خود بیزار بوده منکر جنس زیست شناختی خویش می شوند. اشتغال ذهنی شدید آنهابا حرفه های‌ زنانه ،غالبا کاریکاتوری از زنانگی بوده ؛ودر زنان بیمار نیز تظاهر به زنانگی غیرمعمول میباشد.آنها اگر از نظر زیست یک مرد باشند نوعی نگرش کلیشه ای مردانه نسبت به انچه که زنانه است ،دارند .

 

مثلا فردی که مبتلا به نارضایتی جنسی بود وظاهر یک مرد عضلانی را داشت با لذت شرح میداد که یک زیر پیراهنی نرم ولطیف دارد که به تنش میچسبد یا فرد دیگری در فکر یک موجود ظریف بوده که در منزل مینشست وعصرها لباس های پشمی پسرانه میبافت.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

ترانس سکشوال در گذشته ائونیسم نامیده می شد. نخستین فرد مبتلا را شوالیه ائون بیومانت می دانند. او لباس های زنانه می پوشید و به کارهای زنانه علاقمند بود.زمانی که پادشاه لویی پانزدهم به راز او پی برد. دستور داد تا او را برای انجام یک ماموریت سری با لباس مبدل زنانه به روسیه فرستادند.

 

بعد از انجام ماموریت با لباس مردانه به لندن بازگشت و مجبور شد تا مدتی رابه صورت مردانه زندگی کند. با مرگ پادشاه، در یکی از محله های‌ لندن به صورت ناشناس، اما همانند یک زن تا آخر عمر زندگی کرد ودر سن 81 سالگی بر اثر بیماری در گذشت. او 49 سال را مانند یک مرد و 34 سال را همچون یک زن زندگی کرده بود.

 

ترانس سکشوال چیست و به چه بیماری گفته می شود؟

ترانس سکشوال یا TS جزو اختلالات هویت جنسی محسوب میشود. اختلالات هویت جنسی یعنی مشکلاتی که یک فرد در باور و پذیرفتن جنسیت خودش دارد ودر واقع با رفتار و منش اجتماعی جنس دیگری در اجتماع زندگی میکند.ترنس سکشوال‌ها را جزو آخرین گروه اختلالات جنسی قرار می دهند که تعداد خیلی کمی‌را در هر جامعه‌ای شامل میشوند و براساس آمار از هر صد هزار نفر، سه تا چهار نفر مبتلا به این بیماری هستند.

 

آیا نشانه‌های‌ این اختلال از کودکی در افراد قابل تشخیص است یا در سن بلوغ یکباره بروز میکند؟خیر. به هیچ عنوان یکدفعه‌ای نیست. در واقع این زمینه از کودکی وجود دارد و حتی میشود گفت یک زمینه ژنتیکی هم دارد و از زمان جنینی که کودک در بدن مادر است این اختلالات شکل میگیرد.

 

مثلا یک پسر بچه از سن سه، چهار سالگی دنبال بازی‌های‌ جنس خودش نمی‌رود یا در مدرسه نمیتواند با همکلاسی‌هایش بجوشد و بازی کند و این موضوع در دوره بلوغ خیلی مشخص‌تر بروز پیدا میکند. در سن بلوغ همین بدنی که مذکر یا مونث ساخته شده از خودش عوارض و علائم جنسی نشان میدهد.

 

آنها نمی توانند این تغییرات را بپذیرند و دلیل اصلی آن را هم نمیدانند و همین موضوع تعارض خاصی در آنها ایجاد می‌کند که گاه باعث درگیر شدن آنها با خانواده و اطرافیان نیز میشود.

 

طبقه بندی ترانس سکشوال چیست؟

بر اساس مهم‌ترین نظریه که “کاپلان و سادوک” آن را مطرح کردند “ترنس ها” به چند دسته طبقه بندی می شوند که نخستین دسته آن “ترنس سکسوآلیسم اولیه در مردان” است.در این دسته، آغاز این اختلال در سنین اولیه پسرها بوده ودر تمام طول زندگی بدون تغییر باقی میماند، لذا به این اسم نامیده می شود.

 

ترنس سکسوآلیسم ثانویه در مردان نیز به مواردی اطلاق می شود که شروع آن در مراحل بعدی زندگی یعنی بعد از دوران کودکی است و چنین مردانی ظاهر و نقش مردانه دارند.ترنس سکسوآلیسم در افراد مونث” نیز در زنانی دیده می شود که از اوان کودکی خود رابه صورت مذکر دیده و زندگی زنانه نداشته است .

 

ترنس سکسوآلیسم های‌ مونث، حتی قبل از عمل جراحی “تغییر جنسیت” موفق به کسب ظاهر مردانه می شوند و اغلب یار جنسی برای خود پیدا می کنند که آنها هم مردانی با ذهنیت مردانه که از جنسیت خود ناراضی نیستند اما از همجنس بازی لذت می‌برند هستند.

 

عوامل احتمالی ایجاد کننده ترنس چیست؟

تئوری تولد بی سکسوالیته:
این تئوری بر این تصور است که جنسیت فرد از بدو تولد مشخص نیست و این فرهنگ است که ما را مجبور به ایفای رل یک جنسیت مشخص می شود سیمون دبورا معتقداست که فرد زن متولد نمی شود, بلکه به زن تبدیل میشود. بر اساس این تئوری ترانسها افرادی هستند که جنسیت دوگانه را از بدو تولد در خود حفظ کرده اند.

 

در دنیای امروز این تئوری تا حد زیادی مردود به شمار میاید.نه تنها فاکتورهای بیولوژیکی متعددی در مقابله با آن قراردارند,بلکه تعداد زیادی از ترانسها آن را نیز رد میکنند.آنها خودرا نامشخص احساس نمی کنند بلکه به قوت میتوان گفت که خودرا حتی زن تر از یک زن و یا مرد تر از یک مرد معمولی تصور میکنند.مشکل آنها خارج از این مسئله است و آن این که پوشش بدن آنها با فهم شخصیتی که از خود دارند تطابق ندارد.

 

1- تئوری نقص تربیتی:
پدر همیشه آرزوی داشتن فرزند پسری را داشته و به این دلیل دختر خودرا “مردانه” تعلیم و تربیت میکند و یا بر عکس.

 

2- تئوری مبارزه فرهنگی:
بر طبق این تئوری بعضی از خانمها به دلیل رهائی از تبعیض جنسیتی به عمد هویتی مردانه برای خود انتخاب میکنند.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

3- تئوری جنسیت پیکری:
رشد و تکامل دستگاههای تناسلی مردانه و زنانه از طریق بازرسی هورمونها و به همچنین مراکز مربوطه در مغز انجام میگیرد که در نتیجه آن احساس جنسیتی ما با شکل ساختاری پیکر ما همسوی و یگانگی پیدا میکند.اگر در دوران جنینی در این مکانیسم اشتباهی بوجود بیاید,پیدایش نقصهای ژنتیکی مختلفی را میتوان احتمال داد.

 

اگر مادر در دوران بارداری تحت تأثیر محیط استرس قرار داشته باشد میتواند یکی از عوامل نقص کار مکانیسم هورمونی در جنین باشد.تکامل دستگاههای تناسلی مردانه یک کودک دارای X_Y کروموزوم ناقص صورت میگیرد یا این که زمان تولد کودک دارای هر دو نوع ارگانهای تناسلی مردانه و زنانه می‌باشد و یا تکامل بدنی مردانه است ولی مغز عمل و عکس العمل زنانه احساس میکند.روند این پدیده ها می‌توانند دلیلی برای بوجود آمدن ترانس سکسوالیته باشد.

 

تئوری جنسیت اجتماعی:
بر طبق این نظریه پایه های‌ اولیه جنسیت توسط تکامل مغزی در دوران جنینی مشخص میشود لذا عامل تربیت اجتماعی تصمیم گیرنده اصلی نوع جنسیت به شمار می‌رود.طبق این تئوری اجتماع اطراف نقش بسیار مهمی در شکل گیری و تکامل رفتارهای کودک و همسوئی آنها با هویت جنسی او دارد.حال اگر مغز تحت تأثیر هورمون های اشتباه در دوران جنینی قرار گیرد کودک هویتی خلاف ساخت پیکریش پیدا میکند.

 

کودک بر خلاف مخالفتهای والدین علاقه به بازی کردن با اسباب بازیها و پوشیدن لباس های جنس مخالف خود نشان میدهد و رفتارهای او تشابه بیشتر به رفتارهای جنس مقابل پیدا میکند.هارتموت بوزینسکی متحقق از دانشگاه شهر کیل در کشور کشور آلمان چندی پیش تمام تئوریهای گفته شده را بر روی ترانس سکسوالهای مرد و زن که هنوز اقدام به هیچ گونه معالجه ای نکرده بودند تست کرد.

 

او در این روند متوجه شد که عامل نقص تربیت بیشتر از عاملهای دیگر دیده میشود با وجود این مسئله ترانس سکسوالهای زیادی به همچنین دیده میشوند که تحت تأثیر این عامل نبوده اند.بوزینسکسی همچنین در 83% از افراد ترانس زن به مرد افزایش بالای هورمون های مردانه را مشاهده کرد.البته باز این جا این سؤال مطرح میشود که پس چگونه 17% باقی مانده که افزایش هورمون مردانه نداشتند ترانس شدند.

 

قابل توجه است که در 33% زنهای معمولی و غیر ترانس هم افزایش هورمون های مردانه دیده میشود, چگونه است که این زنها نیازی به تغییر جنسیت در خود نمیبینند! آیا دلیل پدیده ترانس سکسوالیسم بیشتر در فرم تربیتیست ؟به قوه تعداد تعداد زیادی از افراد ترانس مورد تست فاقد پدر بزرگ رشد کرده بودند و خیلی از آنها به یاد میاوردند که مجبور به انجام بازیهای کودکانه ای از طرف مادرشان می شدند که مغایرت با نوع جنسیت بیولوژیک آنها داشته.

 

اگر این عامل را عامل اصلی پدیده ترانس سکسوالیسم بدانیم باز این سؤال پیش میاید که چرا تمام کودکانی که تحت تأثیر نقص تربیتی قرار می گیرند ترانس سکسوال نمیشوند ؟ازآن گذشته چگونه میتوان وجود ترانسهای را توضیح داد که تحت تأثیر چنین عاملی نبودند و در یک خانواده کاملا نرمال و متعادل بزرگ شده اند!

 

شاید وجود فقط یک عامل مشخص به تنهای موجب ایجاد پدیده تغییر جنسیت در تمام افراد ترانس نیست بلکه عاملهای متعددی می توانند نقش بازی کنند.علم دکتری در دنیای امروز توانسته برای دلیل این بیماری پاسخ قانع‌کننده‌ای پیدا کند؟

 

پزشکان و محققان پس از ده سال بحث و بررسی توانستند بفهمند در مغز چه اتفاقی رخ میدهد. در مغز انسان قسمتی به نام هیپوتالاموس وجود دارد که خودش از قسمت‌های‌ مجزایی تشکیل شده که یکی از آنها مشخص‌کننده جنسیت و رفتار انسان است.

 

این نقطه در تی‌اس‌ها واژگون شده است. البته این فعلا تنها چیزی است که توانسته اند کشف کنند. مثلا برای یک پسر، آن بخش از هیپوتالاموس دخترانه است و برای یک دختر، پسرانه شکل گرفته است. اصولا این ناهماهنگی یا اختلال در دوران جنینی اتفاق می‌افتد.

 

چرا در برخی موارد برخوردهای نامناسبی با این بیماران می شود؟
متاسفانه اغلب بیماران ترانس سکشوال با همجنسگراها اشتباه گرفته می‌شوندو به همین دلیل هم از سوی جامعه با رفتارهای ناخوشایندی مواجه میشوند، در حالی‌که این دو گروه زمین تا آسمان با هم متفاوت هستند.همجنسگراها از جنسیت خودشان کاملا راضی هستند. در حالی‌که بیماران تی‌اس با هویت جنسی‌شان مشکل دارند و نمی توانند با آن کنار بیایند.

 

از ویژگی‌های روحی و رفتاری بیماران مبتلا به تی‌اس بگویید.توجه کنید کودکی که از چهار، پنج سالگی با یک چنین ناهماهنگی رشد کرده، زمینه شکست قوانین در او خیلی بیشتر است، زمینه بروز اختلالات روانی نیز در او قویتر است چون توقعاتش از زندگی چیزهای دیگری است. این افراد بسیار حساس و شکننده‌ هستند.

 

کسانی که عمل نمی‌شوند در همین تضاد جسم و روح مجبورند زندگی کنند و متاسفانه بیشتر از یک سوم آنها حتی خودکشی میکنند. کسانی هم که عمل میشوند، اگر شرایط خانوادگی و اجتماعی مساعدی نداشته باشند و زیر نظر روانپزشک دوره‌ مشاوره بعد از عمل را نگذرانند، احتمال خودکشی در آنها هم وجود دارد،‌ آن هم نه به دلیل تضاد روحی و جسمی‌بلکه به دلایل اجتماعی.

 

تغییر جنسیت ترنس چیست؟
عبارت است از تبدیل مرد به زن، یا تبدیل زن به مرد، یا تبدیل خنثیkhonsa و یا دو جنـ.سی Hermaphrodite به مرد یازن، و نیز تبدیل مرد یا زن به خنثی.جراحی تبدیل مرد به زن :پس ازدرمان هورمونی ودوره تست رفتاری در بیماران transsexualism ،تصمیم به اقدام جراحی جهت تغییر دائمی جنسیت گرفته میشود.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

تغییر جنسیت در ایران
نخستین تغییر جنسیت در ایران در سال ۱۹۳۰ میلادی اتفاق افتاد که بر اساس آن دکتری به نام پزشک خلعتبری پسر هیجده ساله‌ای را با عمل جراحی به یک دختر تبدیل کرد. این مسأله در آن زمان سر و صدای زیادی ایجاد کرد.البته این تغییر جنسیت در مورد یک جوان ترانسسکشوالTranssexual بود که از نظر جسمی کاملاً مرد بود، ولی از نظر روحی و روانی خودرا زن می دانست و با اصرار و رضایت فراوان خواهان تغییر جنسیت بود. وی میگفت: اگر تغییر جنسیت صورت نگیرد خودکشی خواهم کرد.

 

قبل از این تاریخ، تغییر جنسیت دو جنـ.سی‌ها کم و بیش وجود داشت، ولی تغییر جنسیت یک فردی که از نظر ظاهر سالم بود، چیز عجیب و جدیدی محسوب میشد.نخستین تغییر جنسیت در انگلستان در فاصله سال‌های‌ ۱۹۴۲-۱۹۴۸ میلادی اتفاق افتاد که دختری به نام لورا دیلون تغییر جنسیت داد و پسر شد و نام مایکل دیلون را برای خود انتخاب کرد.

 

این بیماری تقریباً در بیشتر کشورهای دنیا مشاهده شده و مخصوص جغرافیای خاصی نیست. گاه این بیماران به خودکشی دست می‌زنند که حداقل سه مورد آن در ایران گزارش شده است. به گفته برخی روانشناسان، برای عده ای از این بیماران هیچ راه درمانی جز تغییر جنسیت وجود ندارد.

 

تغییر جنسیت در بیماران ترانس سکـ.شوال مورد اختلاف شدید صاحبنظران است. تقریباً همه ی ي فقیهان سنی و نیز کلیسای مسیحی با این عمل جراحی مخالفند. از نظر آنان این کار تغییر در خلقت خداست، اما عده زیادی از فقیهان شیعه با این کار موافقند و از نظر آنان بیماران ترانس می توانند تغییر جنسیت دهند.

 

البته از نظر فقیهان شیعه برای تغییر جنسیت حداقل باید دو شرط زیر وجود داشته باشد:

شرط اول:

بیماری ترانس سکـ.شوال، واقعی و قطعی باشد؛ بنابر این افرادی که بیماری آنان مشکوک است، مجاز به تغییر جنسیت نیستند.

 

شرط دوم :

تغییر جنسیت باید به صورت کامل صورت بگیرد؛ یعنی مرد پس از تغییر جنسیت کاملاً به زن تبدیل شود، یا زن پس از تغییر جنسیت کاملاً به مرد

 

دلیل فقیهان شیعه در مورد ترنس چیست
از نظر فقیهان شیعه دلیل شرعی از قرآن کریم یا روایات اسلامی مبنی بر حرام بودن تغییر جنسیت نداریم. همچنین کسانی که خواهان تغییر جنسیت هستند، به بیماری شدید جسمی و روحی مبتلا شده‌اند و تغییر جنسیت راهی برای معالجه و درمان این‌گونه بیماران است. بنابر این، تغییر جنسیت، تغییر در خلقت خدا محسوب نمی شود.

 

وضعیت تأهل بعد از عمل جراحی ترنس چیست
مسأله دیگری که پس از عمل تغییر جنسیت مطرح است، وضعیت تأهل شخص میباشد. اگر فرد مجرد بود که احتیاج به اقدام دیگری ندارد، چون در صفحه توضیحات شناسنامه، مجوز تغییر نام که اثبات کننده تغییر جنسیت نیز می‌باشد قید می شود، اما اگر فرد متأهل بود، اقدامات وی باید در دادگاه خانواده نیز پیگیری شود.

 

مطابق نظر حضرت امام خمینی ره از تاریخ تغییر جنسیت، تزویج باطل می شود بدون این که احتیاجی به قرائت «صیغه طلاق» باشد و نکاح منعقده سابق، منحل میگردد و به فرض آن که در ایام عده، زن عمل تغییر جنسیت را انجام داده باشد الباقی ایام عده طلاق یا حتی وفات، ساقط می شود.

 

وضعیت مهریه نیز به این صورت است که اگر بعد از نزدیکی عمل تغییر جنسیت روی دهد، کماکان مرد باید تمام مهریه رابه زنش که همین حالا مرد شده، بدون کم و کاست بپردازد، اما در صورتی که قبل از نزدیکی، زن تغییر جنسیت دهد، امام خمینی ره می فرمایند: بر ذمه شوهر است که تمام مهریه را بپردازد.

 

وقتی فرد بیمار از روانپزشکی که زیر نظر او بوده نامه‌ای برای ما می‌آورد که گویای وجود چنین مشکلی در اوست، به این ترتیب کار اصلی شروع میشود.این بیمار باید به دادسرا فرستاده شود تا در دادسرا پس از انجام مراحل قانونی به دکتری قانونی برای بررسی بیشتر معرفی شود. در کمیسیون دکتری قانونی بعد از مجموعه‌ای آزمایش‌ها، معاینات دکتری و مشاوره‌های‌ روانی رای نهایی صادر می شود که همان برگه دکتری قانونی و مجوز نهایی عمل جراحی است، همین روند ممکن است حداقل شش ماه طول بکشد.

 

متاسفانه این روند طولانی باعث نارضایتی بیماران میشود که عواقب آن بعد از جراحی خودرا نشان می دهد یعنی خیلی از این افراد بعد از جراحی دیگر تمایلی ندارند دوره‌های‌ مشاوره را ادامه دهند، چون این کار را خسته‌کننده می دانند.

 

بیشتر تغییر جنسیت‌ها از مرد به زن است یا زن به مرد؟
تقریباً تعدادشان مساوی است، اما مردها حدود 2 تا 3 درصد بیشترند. مثلا از 100 مورد 52 مورد پسر هستند که می‌خواهند دختر شوند و 48 مورد دختر هستند که قصد دارند پسر شوند.

 

در این میان، درصد کسانی که عمل می شوند و کسانی که احتیاج به عمل دارند، متفاوت است. کسانی که مرد هستند چون بیشتر در اجتماع هستند و بیشتر دیده میشوند و حتی ممکن است بیشتر با واکنش‌های‌ منفی اطرافیان مواجه شوند بیشتر متقاضی جراحی هستند؛ اما دختری که حجاب دارد کمتر برای عمل مراجعه میکند چون شرایط ظاهری و رفتارهایش طوری نیست که چندان در اجتماع جلب توجه کند.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

کدام جراحی سخت‌تر است؟
از لحاظ جراحی به‌طور کلی تفاوت وجود دارد. جراحی مردی که می خواهد به زن تبدیل شود منطقی‌تر و آسان‌تر و طولانی‌تر است، اما در مورد زن‌هایی که قراراست مرد شوند هنوز عملی که بتواند در آنها به نوعی توان رابطه جنسی ایجاد کند کشف نشده است.

 

البته از لحاظ روانی و اجتماعی برعکس است. یعنی آنهایی که زن هستند پس از جراحی هم خصوصیات یک مرد کامل را پیدا میکنند هم از لحاظ اخلاقی و هم رفتاری، اما برعکس برخی مردهایی که زن شده‌اند فقط رفتارها و حرکات لوس و اغراق شده‌ای رابه نمایش می‌گذارند .اینها بچه‌داری و خانه‌داری هم می کنند. در کل زن‌ها بهتر در جامعه پذیرفته میشوند. اغلب‌شان ازدواج می کنند و شغل دارند، اما امکان بچه‌دار شدن ندارند.

 

زیرا فقط بخش ظاهری و بیرونی بدن مورد اصلاح قرار میگیرد. مثلا با تزریق هورمون مردانه برای این که ریش دربیاورند یا تزریق هورمون زنانه برای این که چهره‌شان از حالت مردانه خارج شود، تلاش می کنند بخش بیرونی بدنشان را اصلاح کنند.

 

آیا بیماران تی اس ترجیح میدهند بعد از جراحی واقعیت گذشته خودشان را پنهان کنند؟
بله، متاسفانه همین‌طور است، این موضوع هم خیلی وقت‌ها برایشان گران تمام می شود و حتی گاهی کار به متارکه در زندگی مشترک هم ممکن است کشیده شود، زیرا عده ای از این بیماران پس از جراحی ترجیح می دهند واقعیت رابه طرف مقابل‌شان نگویند و صرفا عنوان کنند که به دلیل یک بیماری خاص تحت جراحی قرار گرفته‌اند. البته این تنها دلیل به مشکل خوردن این بیماران پس از انجام جراحی و ازدواج نیست.

 

متاسفانه دیده می شود پسرهایی که تبدیل به دختر می شوند، پنهانکاری نیز در آنها بیشتر است. این دخترها پس از جراحی طبق معمول تبدیل به دختران زیبایی میشوند که خیلی به خودشان می‌رسندو می‌خواهند همواره در معرض توجه جنس مخالف قرار بگیرند. این افراد طبق معمول زودتر موفق به انتخاب همسر می شوند، اما واقعیت رابه طرف مقابل‌شان نمی‌گویند.

 

آیا موردی دیده‌اید این بیماران با هم ازدواج ‌کنند؟
بله. در شیراز زوجی را می‌شناسم که با هم ازدواج کرده‌اند و یک فرزند هم دارند البته از طریق رحم اجاره‌ای، چون در غیر این‌صورت امکان فرزنددار شدن وجود ندارد.

 

طبق معمول این جراحی‌ها چقدر زمان نیاز دارد؟

این جراحی در زمره جراحی‌های‌ سخت است که بسیار هم زمانبر است. در جراحی‌های‌ تبدیل دختر به پسر، هر جلسه جراحی پنج ساعت طول می کشد. در مرحله اول باید بدن از مشخصات زنانه آزاد شود، مانند سینه و رحم و تخمدان در مرحله دوم باید پروتزهای لازم برای تبدیل به جنسیت مخالف گذاشته شود که این کار هم حداقل چهار ساعت طول می کشد.

 

در مرحله دیگر باید فقط روی ناحیه جنسی کار کرد که این مرحله خودش به‌طور مجزا چندین ساعت زمان نیاز دارد پس میبینید حداقل به چند جلسه عمل نیاز است.البته جراحی تبدیل مرد به زن هم گاهی در دو مرحله انجام می شود. اول ارگان‌های‌ جنسی مردانه باید برداشته شود و سپس ارگان‌های‌ جنسی زنانه باید در بدن قرار داده شود.

 

جراحی‌های تغییر جنسیت در ایران تا چه اندازه موفقیت‌آمیز است؟ شنیده شده برخی بیماران با عوارض بعد از جراحی مواجه می شوند و حتی نیاز به جراحی‌های مجدد پیدا میکنند.بله. متاسفانه موارد زیادی دیده شده و البته شاید بخشی از این موضوع اجتناب‌ناپذیر هم باشد چون این جراحی کار بسیار سختی است. شاید ضروری باشد در این زمینه هشداری هم به بیماران بدهم.

 

قطعا وقتی قراراست دکتری را برای جراحی انتخاب کنند دقیق بررسی کنند و سپس به این کار مبادرت ورزند. در موارد بسیاری دیده شده برخی پزشکانی که دست به این جراحی‌ها می زنند از تخصص لازم برخوردار نیستند و همین نداشتن مهارت برای بیماران گران تمام می شود و آنها را مجبور به جراحی‌های‌ چند باره میکند در حالی‌که پزشک بعد از عمل ممکن است زیر بار این که کارش را بدرستی انجام داده نرود.

 

اکنون تعدادی از بیماران ما را همین افراد تشکیل می دهند که بعد از ناموفق بودن عمل اول و عوارض آن حالا برای جراحی مجدد به پزشک دیگری مراجعه می کنند تا شاید در جراحی دوم مشکل‌شان حل شود، اما حتما خودتان هم قبول می کنید که دستکاری مداوم بدن کاری با ریسک بالاتر است.

 

آیا از خارج کشور نیز بیمارانی برای انجام عمل تغییر جنسیت به ایران مراجعه میکنند؟بله. یک بخش از این موضوع به هزینه بالای جراحی تغییر جنسیت در دنیا برمی‌گردد که چون این رقم در کشورما کمتر است، برخی بیماران ترجیح میدهند این کار را در ایران انجام دهند.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

شیوه جراحی‌های تغییر جنسیت و تجهیزاتی که در بیمارستان‌ها مورد استفاده قرار میگیرد، چقدر با استانداردهای روز دنیا مطابقت دارد؟تکنیک همان است که در همه ی ي دنیا انجام می شود، اما این جراحی جنبه شخصی هم دارد. انتخاب روش جراحی بین پزشکانی که عمل تغییر جنسیت را انجام میدهند متفاوت است و هر دکتری با توجه به تجربه‌ای که در سال‌های‌ کارش کسب کرده روش خاص خودش را برای جراحی انتخاب میکند.

 

هزینه یک جراحی تغییر جنسیت در ایران چقدر است ؟

حدود ده تا 12 میلیون تومان. البته این هزینه خیلی به انصاف پزشک بستگی دارد گاهی ممکن است یک همکار پزشک ببیند بیمارش توان پرداخت این مبلغ را ندارد بنابر این از دستمزدش کم می‌کند البته این را هم بگویم هزینه این جراحی در خارج از کشور بسیار بیشتر و حداقل حدود 17 تا 25 هزار دلار است.

 

پرداخت این هزینه‌ها از سوی بیماران بدون مشکل و حمایت بیمه امکانپذیر است؟

متاسفانه اکثر بیماران ما که برای جراحی مراجعه میکنند از نظر وضع اقتصادی و توان مالی در شرایط نامطلوبی هستند و توان پرداخت چنین مبلغی را ندارند حتی خیلی‌هایشان از خانواده طرد شده‌اند پس ممکن است برای تامین این هزینه به هر آب و آتشی بزنند و در این میان آسیب‌های‌ زیادی هم تهدیدشان کند.

 

طبیعی است وقتی پایشان به مطب یا کلینیک میرسد همه ی ي تلاش‌شان را میکنند که بتوانند از پزشک‌شان تخفیف بگیرند. اصلا ما در جراحی‌هایمان بخشی را از بیمار و بخش دیگر را از بهزیستی میگیریم و مقداری هم از سوی صندوق خیریه ویژه این بیماران پرداخت میشود.

 

برخورد والدین با موضوع تغییر جنسیت فرزندان‌شان چگونه است؟

متاسفانه در موارد زیادی بیشتر از این که وضع و حال بیماران توجه من رابه خود جلب کند، این برخوردهای والدین آنهاست که جالب وقابل تامل است.در این سال ها با برخوردهای متفاوتی از والدین مواجه شده‌ایم حتی گاهی خیلی جدی کار به تهدید جانی هم رسیده است که البته خوشبختانه در نهایت این زور خود بیماران بوده که با مشاوره‌های‌ پی در پی ما به مخالفت‌های‌ سرسختانه برخی والدین چربیده است. پدری همراه پسرش به این جا آمده بود.

 

پسری با پوشش کاملا مردانه و رفتار و حرکات کاملا دخترانه. این پدر میگفت اگر به پسر من دست بزنید و او را جراحی کنید، مطمئن باشید که زنده نمی‌گذارم‌تان.در یک مورد دیگر یک بیمار بیش از 20 بار آمده و رفته و حتی مبلغی نیز به‌عنوان ودیعه جراحی نزد بنده گذاشته، اما چون پدر و مادرش حاضر به پذیرفتن این مشکل نبودند اجازه جراحی رابه فرزندشان نمی‌دادند.

 

نتیجه این شد که بعد از 18 جلسه مشاوره با پدر و مادر توانستم روشن‌شان کنم چقدر فرزندشان از این بابت در عذاب است و آنها رابه این جراحی راضی کنم.

 

رضایت والدین چقدر برای انجام جراحی‌ها ضروری است؟

براساس قانون تا قبل از هجده سالگی رضایت والدین قطعا باید باشد، اما از هجده سالگی به دلیل رسیدن فرد به سن قانونی صرفا رضایت خود بیمار و تائیدیه دکتری قانونی کافی است.البته در این میان از نکته‌ای مهم نباید غافل شد، خود من به انجام جراحی بدون رضایت والدین راضی نیستم و شاید خیلی از همکاران بنده نیز همین طور باشند.

 

مهم ترین دلیلش هم این است که بعد از جراحی حمایت و همراهی خانواده از بیمار تی اس بسیار اهمیت دارد. پدر و مادر و خانواده هر فرد مبتلا باید در زمینه بیماری فرزندشان آگاه باشند زیرا مهم ترین مشکل ما در مواجهه با این بیماران ناآگاهی والدین آنها از شرایط خاص فرزندشان است.

 

متاسفانه حتی در جامعه در سطوح مختلف گاهی در میان همکاران بنده در حوزه روانپزشکی و روان‌شناسی، پزشکانی را می بینیم که از ارتباط برقرار کردن با این بیماران اکراه دارند.

 

جالب‌ترین بیمار تی اسی راکه در طول سالهای طبابت‌تان با او برخورد کرده اید به یاد دارید؟یک روز یک آقای حدود پنجاه و پنج ساله به من مراجعه و برایم تعریف کرد از کودکی بیماری تی. اس داشته، اما کسی به آن توجه نکرده است. این بیمار با همین شرایط ازدواج کرده و بچه‌دار هم شده است.

 

یادم می‌آید آن زمان به او گفتم تو که تمام این سال ها با این شرایط زندگی کرده‌ای حالا این چند صباح باقی مانده از عمر را هم با این شرایط کنار بیا. اما آن بیمار جواب جالبی به من داد. گفت: من یک عمر آن‌طور که بودم، زندگی کردم، اما حالا می‌خواهم آن‌طور که دوست دارم باشم، زندگی کنم و بمیرم.

 

در واقع او میخواست باقی مانده عمرش را با جنسیت واقعی‌اش زندگی کند. من هم جراحی این بیمار را بر عهده گرفتم و الان این بیمار خانم مسنی است که مزرعه‌ای در شمال کشور دارد و آنجا زندگی میکند و هراز گاهی هم به من زنگ میزند.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

جوان ترین بیماری که عمل کردید، چه کسی بود؟پسر یکی از پرستاران خودمان که به دلیل اصرار زیادی که داشت و از وضع خودش ناراضی بود حتی صبر نکرد که به هجده سالگی برسد ودر همان پانزده سالگی تن به جراحی داد.البته زمانی که این عمل را انجام دادیم هنوز موضوع گرفتن مجوز جراحی از دکتری قانونی مطرح نبود و همین که دو روان‌شناس می‌گفتند فرد به این بیماری مبتلاست کفایت میکرد و ما پزشکان می‌توانستیم آن فرد را عمل کنیم و حالا او یک بیمار سی ساله است.

 

مناسب‌ترین سن برای جراحی تغییر جنسیت چه سنی است؟
بهترین سن برای جراحی 18 تا 21 سال است، زیرا تا آن زمان تقریباً همه ی ي تغییرات فیزیولوژی مربوط به دوران بلوغ در افراد انجام شده و قطعا میزان موفقیت‌آمیز بودن جراحی نیز بیشتر خواهد بود.

 

وضعیت ارث«S.T»

سهرابی مهر معتقد است: وضعیت ارث نیز از موارد حایز اهمیت در این زمینه است. گر چه در خصوص تغییر جنس فرزندان، مشکل زیادی وجود ندارد، چون ایشان براساس جنس پس از عمل، ارث خواهند برد، اما آن چه جای بحث دارد، در مورد پدر و مادری است که تغییر جنسیت داده اند، چون نه پدر محسوب می شوند ونه مادر.

 

پس رسیدن ارث به ایشان محل تردید واقع شده است، البته میتوان ملاک تقسیم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به این که در آن زمان، کدام پدر بوده و کدام مادر، ارث تقسیم می شود، در این باره حضرت امام خمینی ره می فرمایند: بهتر است بین ورثه مسأله با مصالحه حل شود.

 

انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی ایران

Iranian Society for Supporting Individuals with

Gender Identity Disorder

 

هدف اصلی از تاسیس انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی ساماندهی اقدامات حمایتی از آنان است. در این راستا این انجمن اهداف زیر را دنبال میکند:

 

الف ــ آشنا نمودن عموم مردم با این اختلال بعنوان مشکلی که نیاز به مداخله و درمان دارد.

ب ــ شناسایی موارد جدید و ایجاد بانک اطلاعاتی به منظور شناسنامه دار نمودن افراد مبتلا به این اختلال.

ج ــ‌ پیگیری موارد قدیمی و تحقیق درباره سرنوشت آنان و برآورد میزان رضایت آنان در هر شرایطی که هستند.

د ــ جلب مشارکت های‌ مردمی و نهادینه کردن آنها به منظور کمک به این بیماران

ه ــ ایجاد ارتباط با مجامع علمی جهان در ارتباط با پدیده اختلال هویت جنسی

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

دوجنسه بودن به معنای خاص آن حالتی ویژه و غیرمعمول است که فرد در زمان تولد نشانه ‌های جسمی هر دو جنسیت مرد و زن رابه یک میزانی دارد.فرد ترنسشکوال از نظر ظاهر و بدنی به جنسیتی خاص «مرد یا زن» تعلق دارد اما از لحاظ هویتی دارای تعلق خاطر و علاقه شدید به جنسیت مخالف خود است.

 

در خصوص تغییر جنسیت‌ افراد دو جنسی هیچ مخالفتی وجود ندارد؛ چون بیماری آنان محرز و ثابت است و حتی حقوقدانان سنّي مذهب و نیز روحانیان کلیسای مسیحی که با تغییر جنسیت مخالف هستند، با تغییر جنسیت این گروه مخالفتی ندارند.چنانچه افراد دوجنسه مرتکب جرائمی شوند که جنسیت متهم در ارتکاب آنها نقش دارد، بنظر می رسد در برخی حالات میتوان قائل به تخفیف مجازات آن گونه افراد شد

 

در دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم افرادی هستند که از جنسیت خود راضی نیستند. آنها از نظر فیزیکی هیچ‌گونه اختلال جنسیتی ندارند، ولی حاضر به پذیرش جنسیت فعلی خود نیز نیستند. به عبارت دیگر هویت جنسیتی‌شان با هویت جنس‌شان هماهنگ نیست. این گروه یا مردانی هستند که خودرا زن می دانند، یا زنانی هستند که خودرا مرد می‌پندارند.قانون به‌طور کلی برای انسان‌هایی که طبق معمولً شامل یکی از دو جنسیت مرد یا زن هستند

 

نوشته میشود و این در عبارات تعداد زیادی از قوانین آشکار است. به‌عنوان مثال:اصل بیستم قانون اساسی بیان می‌دارد:همه ی افراد ملت اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قراردارند و از همه ی حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.ودر ماده ۲۴۳ قانون مجازات اسلامی آمده است:مدعی ممکن است مرد یا زن باشد ودر هر حال باید از وراث فعلی مقتول محسوب شود. اکنون سؤال این است که وجود طیفی از افراد که خودرا بیرون از دوگانه «مرد- زن» می پندارند و اصطلاحاً دو جنسی هستند چه جایگاهی در قانون دارد.

 

دوجنسه بودن به معنای خاص آن حالتی ویژه و غیرمعمول است که فرد در زمان تولد نشانه ‌های جسمی هر دو جنسیت مرد و زن رابه یک میزانی دارد.

 

البته مفهوم دیگری که از مفاهیم جدید و عام‌تر نسبت به حالت ذکر شده در بالا وجود دارد مفهوم «ترنسشکوال» است که به صورت مشکلی هویتی در فرد خودرا نشان میدهد. فرد ترنسشکوال از نظر ظاهر و بدنی به جنسیتی خاص «مرد یا زن» تعلق دارد اما از لحاظ هویتی دارای تعلق خاطر و علاقه شدید

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

به جنسیت مخالف خود است. به صورتی که تمایل دارد اغلب مانند جنسیت مخالف و دلخواه خود رفتارکند. چنانچه این حالت روانی در فردی موجود باشد او را، ترنسشکوال یا به عبارت عرفی ودر معنای عام دوجنسه می نامند. چنانچه بخواهیم به بررسی حالت این دو دسته که مقدار زیادی نیز با هم همپوشانی دارند در حقوق کیفری ایران بپردازیم، با توجه به این که بخش عمده‌ای از قوانین مجازات بعد از انقلاب برداشتی از فقه امامیه است

 

و با در نظر گرفتن این که در موارد سکوت و اجمال قانون چنانچه قضیه در فقه اسلامی دارای حکم باشد قاضی ملزم به رجوع به فقه و صدور حکم است، لازم است به بررسی ابعاد قضیه در فقه نیز به فراخور نیاز پرداخته شود.بنظر میرسد مواردی که در فقه امامیه تحت عنوان «خنثی» مطرح شده است بیشتر شبیه حالت

 

دو جنسه به معنای خاص آن «هرموفرودایت»، یعنی حالت واضح دو جنسه بودن «جسمی» فرد است که در این حالت شخص توأمان ویژگی‌های «جسمی» هر دو جنس رابه وضوح دارا است. آن گونه بنظر میرسد که منظور اصلی فقها از «خنثی» به هیچ عنوان صرف مخالفت حالت «روحی» شخص با جنسیت کنونی‌اش نیست

 

بلکه منظور وضعیت «جسمی» متفاوت فرد است.دلیل این توضیح این بود که یادآور شوم در این نوشتار که از این دو گروه به اجمال تحت عنوان «دو جنسه» نام برده شده است به بررسی وضعیت هر دو دسته فوق الذکر به صورت توأمان و با تأکید بیشتربر «هرموفرودایت ها» در حقوق کیفری ایران پرداخته شده است.

 

در یک تقسیم‌بندی کلی میتوان وضعیت افراد دوجنسه را در دو حالت زیر بررسی کرد:

الف- بزهکاری

ب-‌ بزه دیدگی

وضعیت افراد ترنسشکوال‌ درصورت بزهکار بودن آنها بدین شکل است که افراد دوجنسه به دلیل وضعیت فیزیولوژیک خاصی که دارند در جایگاهی متفاوت نسبت به سایر افراد قرار میگیرند.بنظر می رسد لازم است به دلیل شرایط ویژه این افراد درصورت بزهکار بودن آنها نیز این وضعیت خاص در نظر گرفته شود چرا که این طیف نه تنها از لحاظ جسمی در حالتی متفاوت از مردم عادی قراردارند بلکه چه بسا بواسطه همین تفاوت جسمی

 

دچار مشکلات و بیماری‌های روانی گوناگون شده و احساس طرد شدگی نسبت به جامعه به آنها دست دهد که این حالت نیز یقیناً در ارتکاب جرایم بی‌تأثیر نخواهد بودو از طرفی به دلیل شبهه‌ای که ممکن است در تعیین جنسیت‌شان در مجازات‌هایی که میزان آنها در مرد و زن متفاوت است پیش بیاید لازم است وضعیت این افراد درصورت بزهکار بودن آنها بررسی شود.

 

سؤال این است که آیا چنانچه افراد دو جنسه مرتکب جرمی شوند، میتوان با استناد به وضعیت خاص آنها قائل به تخفیف مجازاتشان شد؟

 

برای پاسخ به این سؤال لازم است که جرایم رابه دو دسته تقسیم نماییم:

-‌ جرائمی که جنسیت در وقوع آنها نقش ندارد

– جرائمی که جنسیت در وقوع آنها نقش دارد

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

– در مورد جرائمی که جنسیت متهم در ارتکاب آنها هیچ نقشی ندارد قاعدتاً نمی توان قائل به تخفیف نسبت به آن گونه افراد شد زیرا بحث جنسیت اصلاً مطرح نمی شود که بخواهیم آن را لحاظ کنیم یا خیر.

 

– جرائمی که جنسیت متهم در ارتکاب آنها نقش دارد: چنانچه افراد دوجنسه مرتکب جرائمی شوند که جنسیت متهم در ارتکاب آنها نقش دارد، بنظر میرسد در برخی حالات می توان قائل به تخفیف مجازات آن گونه افراد شد. برای بررسی بهتر این حالت جرائم حدی و غیر حدی را از یک دیگر جدا میکنیم و سعی میکنیم با بیان چند مصداق به مطالعه در مورد این موارد بپردازیم:

 

جرائم حدی

مثال۱: طبق ماده ۶۳۳ قانون مجازات اسلامی زنا عبارت است از جماع مرد با زنی که بر او ذاتاً حرام است. براساس ماده ۸۸ قانون مجازات اسلامی حد زنای زن یا مردی که واجد شرایط احصان نباشد صد تازیانه است. از طرفی طبق ماده ۱۰۸ قانون مجازات اسلامی لواط وطی انسان مذکر است چه به صورت دخول یا تفخیذ و بر اساس ماده ۱۰۹ قانون مجازات اسلامی فاعل و مفعول لواط درصورت بالغ، عاقل و مختار بودن با استناد به ماده ۱۱۱ قانون مجازات اسلامی کشته خواهند شد.

 

حال چنانچه شخص دو جنسه از دبر با مردی رابطه جنسی برقرار کند و دخول محقق شود، چنانچه شخص دوجنسه ملحق به مرد شود لواط محقق شده، فاعل و مفعول هر دو کشته خواهند شد و چنانچه ملحق به زن باشد زنا محقق شده، فاعل و مفعول هر دو به صد ضربه شلاق محکوم خواهند شد

 

و چنانچه نتوان شخص دو جنسه رابه هیچ یک از دو جنسیت مرد و زن ملحق کرد، می توان با استناد به قاعده «درء» «تدرء الحدود بالشبهات» حد زنا که حد خفیف‌تر است جاری کرد.چرا که در این مورد بطور اجمال میدانیم که حدی ثابت شده است، زیرا عمل جنسی «دخول» انجام گرفته است و مرتکب هم یا زن است یا مرد اما به صورت تفصیلی نمی دانیم کدام حد را جاری کنیم و با توجه به این که اصل درحدود بر تخفیف است

 

در این حالت که نمیدانیم شخص مرتکب زنا شده است یا لواط ولی می دانیم که مرتکب یکی از این دو عمل شده است، با فرض زن بودن او حد کمتر راکه حد زنا است در موردش جاری میکنیم.

 

مثال ۲: میدانیم چنانچه شخص مرتد فطری شود، بر اساس فقه اگر مرد باشد کشته خواهد شد و چنانچه زن باشد توبه داده میشود. حال صورتی را فرض میکنیم که شخص دوجنسه «خنثی مشکل»مرتد شده است در این مورد ۲ احتمال در فقه مطرح شده است؛احتمال اول این است که خنثی نیز حکم زن را دارد، زیرا در مذکر بودن او که سبب تسلط بر کشتن او می شود شک وجود دارد ودر نتیجه شک در سبب،

 

به شک در مسبب نیز منجر می شود و لذا کشتن او جایز نیست و احتمال دوم این است که همان حکم مرد را داشته باشد زیرا سخن پیامبر«ص» که فرمود«کسیکه دین خودرا تغییر داده او را بکشید»از عمومیت برخوردار است و فقط زن از عموم این روایت خارج شده است و بقیه موارد که خنثی نیز از جمله آنها است مشمول عموم این روایت باقی می ماند، چه آنکه در مورد خنثی نصی وارد نشده است.

 

نظر شهید ثانی به این صورت است که احتمال دوم «مبنی بر این که خنثی حکم مرد را دارد»پسندیده است در صورتی که قاعده «درء» وجود نداشته باشد.پس نتیجه میگیریم در حدودی که کیفیت حد بین زن و مرد متفاوت است چنانچه «خنثای مشکل» مرتکب این جرائم حدی شود و نتوان جنسیت او را معلوم کرد بااستناد به قاعده «درء» حد خفیف‌تر را بر او جاری میکنیم.

 

بنابر این آن گونه بنظر میرسد که در باب جرایم حدی، دوجنسه بودن شخص در برخی موارد و با استناد به قواعد فقهی می تواند باعث سقوط حد یا تبدیل به حد خفیف‌تر شود.

ترنس یا افراد دوجنسه به چه کسانی می گویند؟

جرائم تعزیری:

در مورد جرائم تعزیری که جنسیت متهم در وقوع آنها نقش دارد به امکان تخفیف مجازات اینگونه مجرمین می پردازیم

 

بند ۵ ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی:قانونگذار در بند ۵ ماده ۲۲۲ قانون مجازات اسلامی «وضع خاص متهم» را یکی از جهات مخففه مجازات در جرائم تعزیری دانسته است.قاعده در استفاده از این بند در مورد جرائم تعزیری گوناگون «فردی» است، یعنی قاضی باید به صورت جداگانه درهر مورد با در نظر گرفتن وضعیت متهم تصمیم‌گیری کند که آیا میتوان در مورد یک متهم خاص با استناد به این بند قائل به تخفیف مجازات شد یا خیر؟

 

به عبارت دیگر قاضی باید به بررسی «وضعیت شخصی» متهمان بپردازد که آیا وضع خاصی که دخیل در وقوع جرم بشود درآنها وجود دارد یا خیر مثلا اگر دو نفر به نحو مشارکت مرتکب جرمی تعزیری شوند قاضی باید در مورد هر دوی متهمان به صورت مجزا این بند را مورد محاسبه قرار دهد، که ممکن است هر کدام از آنها ویژگی خاصی داشته باشند که قاضی بتواند با در نظر گرفتن شخصیت متهم و وضعیت خاص موجود

 

در او مجازات او را تخفیف دهد و چه بسا یکی از متهمان مشمول تخفیف بشود و دیگری خیر. با این حال بنظر میرسد بتوان دوجنسه بودن را ملاکی «نوعی» برای تخفیف مجازات متهم به حساب آورد و به صرف وجود این حالت در جرائمی که جنسیت در آنها از اهمیت برخوردار است، قاضی بتواند قایل به تخفیف مجازات متهم شود. به عبارت دیگر بنظر می رسد در مورد دو جنسه بودن ملاک بررسی «حالت» است «حالت دو جنسه بودن»

 

در حالی‌که اصل کلی در اعمال تخفیف ماده ۲۲ بررسی «شخص» «متهم» است وچنانچه بخواهیم از این ماده برای تخفیف استفاده کنیم باید به کنکاش در شخص متهم بپردازیم و صرف وجود حالتی ویژه نمی تواند بدون نیاز به بررسی آن در متهم خاص باعث تخفیف مجازات او شود.

 

-جدای از بحث تخفیف مجازات آن گونه افراد، موارد متعددی در قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ وجود دارد که عملی خاص برای زنان یا مردان جرم شناخته شده است؛ به‌عنوان مثال وارد شدن زنان بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی طبق تبصره ماده ۶۳۸ جرم شناخته شده و مجازات آن حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا از پنجاه هزار تا پانصد هزارریال جزای نقدی است.حال در مورد افراد دو جنسه که جنسیت آنها مشخص نیست و چنین اعمالی

 

را انجام میدهند باید به چه صورت اقدام کرد؟ آیا باید آنان را در هر صورت مجرم شناخت و مجازات کرد؟ یقیناً چنین کاری خلاف بین عدالت و انصاف است.راه حلی که در مورد این افراد بنظر میرسد این است که باید دید جامعه و بطور خاص قانون به‌عنوان متن مورد عمل و قبول جامعه از این افراد می خواهد که به چه صورت رفتار کنند. آیا از آنها انتظار دارد مانند زنان در معابر حاضر شوند یا چنانچه مثلا بدون حجاب شرعی

 

یا پوششی خاص به خیابان بیایند مرتکب جرم شده‌اند. متأسفانه چنین چیزی درمورد این افراد در قوانین کیفری ما مشاهده نمی شود. البته شاید بتوان بر اساس مواد کلی همچون ماده ۶۳۸ ق.م.ا که در ذیل آن آمده است: «در صورتی که نفس آن عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید فقط به حبس… یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد» شخص رابه مجازات رساند و این مسأله رابه عرف جامعه واگذار کرد

 

که از این افراد چه انتظاری دارد و بر همان اساس عمل شود ولی با توجه به متفاوت بودن عرف در مکان‌های مختلف و تفاوت در دیدگاه‌های افراد جامعه نسبت به دوجنسه‌ها چنین رابطه‌های کلی به هیچ عنوان معقول بنظر نمیرسند و ممکن است به بی‌عدالتی و نتایج خطرناکی منجر شود. لذا دخالت قانونگذار در مورد وضعیت این افراد و توجه به واقعیت وجودی آنها، با توجه به تعداد نسبتاً کثیرشان در جامعه بشدت ضروری بنظر می رسد.

 

وضعیت ترنسشکوال‌ها درصورت بزه دیده بودن این افراد:

بدیهی است که افراد دوجنسه بواسطه وضعیت خاص‌شان بیشتر از افرادعادی در معرض جرم و جنایت قراردارند و درصد این که مورد سوء‌استفاده دیگران در ارتکاب جرایم «مخصوصاً جرائم جنسی» قرار بگیرند بسیار بالاتر از سایرین است.امروزه به اذعان صاحبنظران و پژوهشگران در کشور‌های غربی و بعضاً شرقی سوءاستفاده‌های جنسی و مالی فراوانی از این افراد در شبکه‌ها و وب‌سایت‌های مستهجن میشود و با توجه به وضعیت

 

خاص آنها با قرار دادن آنها در حالت‌های تو‌أمان فاعل و مفعول جنسی به فروش عکسهای و فیلم‌های این افراد در سطح وسیع و با تبلیغات فراوان دست زده میشود. همچنین خود این افراد ممکن است ناخواسته به انجام برخی افعال مبادرت نمایند و قانون انجام این کارها را برای آنها جرم بداند. در صورتی که قصد ارتکاب جرم نداشته‌اند و حتی نمی‌دانسته‌اند که عملشان جرم است با این حال بنظر میرسد

 

در جامعه ایران قبح خاصی نسبت به وارد شدن به حیطه این افراد در افکار عمومی وجود دارد که تا حد زیادی اغراق‌آمیز و بی‌دلیل است و لازم است با بیمار در نظر گرفتن آنها به سبب مشکل جسمی مادرزادی‌شان و برخوردی بیمار گونه ونه مجرم گونه با آنها سعی در درمانشان شود. بنظر می رسد با فرهنگ‌سازی در سطح جامعه توسط رسانه‌ ها و… و بالا بردن سطح افکار عمومی تا حد زیادی بتوان به مشکلات

 

موجود در نحوه برخورد با این افراد فائق آمد و مانع سوء‌استفاده و کشیده شدن آنها به سمت بزه‌های خواسته یا ناخواسته شد و بهتر است قانونگذار با جرم انگاری چنین اعمالی در مواردی که متن قانونی خاصی وجود ندارد و با در نظر گرفتن مجازات تعزیری سنگین و ویژه‌ای به‌عنوان تشدید و تکمیل مجازات در مواردی که متن قانونی برای افراد معمولی وجود دارد به مجازات عاملین چنین جرائمی بپردازد.