پارس ناز پورتال

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت 

همه ي جهان اپرا وینفری را می شناسند و برنامه هاي خوشگل او را دنبال میکنند، وی از فقر و نداری به جایگاه کنونی رسیده هست. سخت هست که تحت تاثیر حکایت زندگی اپرا وینفری و مسیر غیر قابل یقین موفقیت او قرار نگرفت. او زنی هست که هر انچه سختی که فکر کنید را در زندگی مشقت بار دوران کودکی اش تجربه کرده هست. در کودکی او در خانواده اي پرجمعیت بزرگ شد که توانایی خرید لباس برای او را نداشتند.

 

در 9 سالگی توسط نزدیکانش مورد آزار قرار گرفت و در سن 14 سالگی توسط مادرش از منزل بیرون انداخته شد و خیلی زود متوجه شد که آبستن هست. با این وجود او خیلی زود به قله هاي موفقیت و شهرت دست یافت. نام اپرا وینفری حالا با موفقیت و گشاده دستی و مهربانی مترادف شده هست. او میراثی غیر قابل یقین را خلق کرده و مسیری که وی از خفت تا شکوه طی کرده بسیار دیدنی و حیرت انگیز هست.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

اپرا وینفری همانند ي کامل از فرش به عرش رسیدن هست. وقتی به منزل ها و لباس هایش نگاه می‌کنید دانستن اینکه او از کجا به این جا رسیده هست برایتان دیدنی تر میشود. اورپا گایل وینفری «بله درست خوانده اید؛ اورپا» در 29 ژانویه سال 1954 به جهان آمده و خاله اش نام مذهبی “اورپا” «Orpah»، برگرفته از کتاب مقدس “روث” «Ruth»

 

برای وی انتخاب کرد و این نام به همین شکل در شناسنامه ي وی آمده هست. اما شمار زیادی از افراد در تلفظ درست این نام دشوار داشتند بنابراین نام او به اپرا تغییر پیدا کرد.مادر جوان اپرا تنها و بسیار فقیر بود بنابراین اپرا را نزد مادربزرگش فرستاد تا اینکه به سن شش سالگی رسید. اگر چه اپرا در دوران کودکی چیزی

 

از لحاظ عشق و مهربانی کم نداشت اما عشق تنها چیزی بود که در بین خانواده ي او وجود داشت. مادربزرگ او خدمتکار بوده و به اپرا نیز گفته بود که وی نیز خدمتکار خواهد شد. در این مدت وی لباس هایي که از گونی سیب زمینی ساخته شده بود به تن می‌کرد که باعث شد شمار زیادی از مردم با سنگدلی تمام او را “دختر گونی پوش” صدا بزنند. اما در همان روزهای کودکی نیز اپرا می‌دانست که وی برای چیزهای بسیار بزرگ تری آفریده شده هست.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرتدوران کودکی سخت

وقتی که مادر جوان اپرا احساس کرد که میتواند اپرا را نزد خود ببرد، اپرا از منزل ي مادربزرگش رفته و به مادرش ملحق شد. با بازگشت اپرا به نزد مادرش، زندگی روی تاریکش را به وی نشان داد. او هنوز هم دختری فقیر بود اما حالا دیگر در منزل ي خودش نیز احساس امنیت نداشت. وی از سن 9 سالگی

 

مورد بدرفتاری و آزار و آزار جسمی و جنسی اعضای خانواده اش قرار گرفت و در نهایت در سن 14 سالگی حامله شد. این نخستین باری بود که اپرای عاجز به خودکشی فکر کرد. وینفری در گفت و گو اي با هالیوود ریپورتر در باره احساس آن دوران خود گفت:”من با صخره اي سخت برخورد کرده بودم. حامله شده و بارداری را مخفی میکردم. به طور جدی به خودکشی فکر میکردم.

 

میدانستم که چاره اي جز خودکشی ندارم. تنها داشتم برنامه ریزی میکردم که چگونه اینکار را انجام دهم.اگر آن زمان اینترنت داشتم امروز زنده نبودم زیرا این روزها به راحتی می‌توان با جستجو در گوگل نحوه ي انجام اینکار را پیدا کرد”. در طول دوران بارداری مادرش تصمیم گرفته بود که او را از منزل بیرون بیندازد.

 

او قرار بود به یک مرکز نگه داری از دختران برود اما خوشبختانه آنها جای خالی نداشته و نمی توانستند اپرا را بپذیرند. به همین علت برای زندگی نزد پدرش فرستاده شد که به او کمک کرد همۀ چیز را تغییر دهد.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

از دست دادن بچه و تغییر مسیر زندگی

اپرا 14 ساله و حامله بود که به یک ایالت دیگر فرستاده شد تا با پدرش زندگی کند. خوشبختانه، پدرش منزل ي امن و پر از عشقی را برای دختر خود فراهم کرد. اپرا هم چنان بارداری خود را مخفی می‌کرد تا اینکه زایمان کرده و پسربچه اي که به جهان آورد به علت دشواری های ناشی از زایمان زودرس درگذشت.

 

تجربه کردن چنین رخداد سختی در سن 14 سالگی بی تردید کمر هر کسی را خواهد شکست و شخصیت او را ویران خواهد کرد اما پدر اپرا به وی نشان داد که می‌تواند به او شانس مجددی برای زندگی بدهد. حالا او می توانست به سمت جلو حرکت کند و قبل ي پر از دردش را پشت سر بگذارد.

 

وی در گفت و گو اش در این خصوص چنین گفته هست:” من از خیلی جهات از این موضوع بعنوان راهی برای نجات بهره گیری کردم و تصمیمی گرفتم که باعث می شد همۀ چیز را عوض کنم” اپرا همۀ چیز را تغییر داده و قبل ي دردناکش را به فراموشی سپرد.

 

دختر شایسته تنسی در سن 17 سالگی

سخت هست یقین کرد که یک دختر آبستن 14 ساله با تفکرات جدی در مورد خودکشی بتواند مسیر زندگی خود را تغییر دهد اما اپرا اینکار را کرد. وی اعتماد به نفسش را بدست آورده و با اطمینان به غریزه و توانایی هایش مسیر خود به سمت دیده شدن در انظار عمومی را نخست کرد. وی در این خصوص گفته هست:” من هیچ گاه برای چیزی برنامه ریزی نکرده ام.

 

تنها توسط غریزه ي قدرتمندم هدایت شده ام و تصمیماتی گرفته ام که بر اساس آنچه که در آن زمان برای من درست بوده اند گرفته شده اند”. اپرا در رقابت هاي دختر شایسته شرکت کرده و در سال 1972 و در سن 17 سالگی بعنوان بانوی سیاه پوست ایالت تنسی انتخاب شد. وقتی که اپرا طعم ي شهرت و بودن در دقت عموم را تجربه کرد دیگر راه برگشتی نبود.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

گویندگی خبر در سن 19 سالگی

وقتی که اپرا بعنوان دختر شایسته با قرار گرفتن در انظار عمومی مواجه شد و با آن به خوبی کنار آمد از همان سنین جوانی وارد دنیای تلویزیون شد. او بعنوان نخستین زن آفریقایی آمریکایی گوینده ي خبر در نشویل شناخته شد. پس از آن روز وی دیگر هیچ گاه وقتش را هدر نداد. اپرا دانشگاه ایالتی تنسی را رها کرده

 

و در سن 19 سالگی شغلی برای خود دست و پا کرد. اپرا در کلاس حضور داشت که کریس کلارک از شبکه ي 5 با وی تماس گرفت و وقتی از او پرسیده شد که توانایی کار با دوربین و نوشتن خبر را دارد پاسخ مثبت داد، هر چند بعدها اعلام کرد که در این اساس دروغ گفته هست. از همان نخستین حضورش

 

در برابر دوربین تلویزیونی، اپرا می‌دانست که شغل دوست داشتنی ابدی خود را پیدا کرده هست. وی در این خصوص چنین گفته هست:” درست مثل نفس کشیدن بود. احساس می‌کردم این همان جایی هست که باید باشم”. اپرا با همین کار تلویزیونی اش به سرعت دقت مدیران خبری سراسر کشور را به خود جلب کرد.

 

راه اندازی برنامه ي صبحگاهی در بالتیمور

بعد از شروع بعنوان گوینده خبر در نشویل، اپرا در سال 1976 به بالتیمور نقل مکان کرده و کار خود را در بخش خبری عصر نخست کرد. در واقع کار او بعنوان همکار خبری در کنار جری ترنر در بخش خبری ساعت 6 عصر شبکه ي WJZ شروع شد. اما در کمال ناباوری ترنر کار را برای اپرای جوان سخت کرده بود.

 

وینفری در گفت و گو با بالتیمور سان در این راستا چنین گفته هست:” در واقع او از همان ابتدا می‌خواست که تنها باشد. اگر هم به این موضوع خوشنود می شد دوست نداشت که آن شخص مثل من بی تجربه و جوان باشد.از هر فرصتی برای ناامید کردن یا بد کردن حال من در مورد جاییکه برای درس خواندن رفته بودم

 

بهره گیری میکرد. آن جا بود که فهمیدم جاییکه مدرسه رفته اي بسیار مهم خواهد بود زیرا او همۀ وقت} تکرار میکرد که به کدام مدرسه می‌روی؟ چه دانشکده یا دانشگاه کوچکی؟ ازاین رو باید بگویم که خاطراتم از جری ترنر خاطرات دوست داشتنی نخواهند بود”. اما بعد از مدتی اپرا با امضای قرارداد برای حضور بعنوان مجری همکار

 

در برنامه ي “مردم دارند حرف می‌زنند” «People Are Talking» به بخش صبحگاهی تلویزیون نقل مکان کرد. رفتن از گویندگی خبر به سمت برنامه ي گفتگوی زنده همان چیزی بود که اپرا به آن نیاز داشت.

 

شروع برنامه زنده اپرا وینفری
اپرا بی تردید برای دنیای برنامه هاي گفتگوی زنده ساخته شده بود از این جهت وقتی که در سال 1984 یک برنامه ي گفتگوی زنده در شیکاگو به وی توصیه شد، اپرا بدون درنگ پذیرفت. در واقع به او توصیه شده بود که برنامه ي گفتگوی زنده اي با عنوان “AM Chicago” را تنها با مجری گری و مسئولیت خودش انجام دهد

 

از این جهت اپرا به سرعت به غرب کشور نقل مکان کرد. برنامه ي اپرا وینفری باید با برنامه ي گفتگوی زنده ي فیل دوناهو که شخصیتی افسانه اي بود رقابت میکرد و خیلی زود شمار تماشاگران برنامه ي اپرا وینفری از برنامه ي دوناهو پیشی گرفت و همۀ را شوکه کرد. شمار تماشاگران برنامه ي او چنان افزایش یافت که در سال 1985 نام این برنامه به “The Oprah Winfrey Show” تغییر پیدا کرد. این رخداد نقطه عطفی در زندگی کاری اپرا وینفری بود.

 

نخستین حضور در سینما با “رنگ ارغوانی” اسپیلبرگ

موفقیت برنامه ي تلویزیونی اپرا وینفری دقت مدیران اجرایی در تمام دنیای سرگرمی هالیوود را جلب کرده بود که در بین آنها استیون اسپیلبرگ کارگردان سرشناس نیز دیده می شد. بدین ترتیب اسپیلبرگ در سال 1985 او را برای بازی در فیلم “رنگ ارغوانی” «The Color Purple» انتخاب کرد و وینفری در نخستین تجربه بازیگری خود نامزدی اسکار برترین بازیگر نقش مکمل زن را نیز بدست آورد. وینفری در مورد تمایل و اشتیاق شدید

 

خود برای حضور در این فیلم چنین گفته هست:”من همۀ وقت} دوست داشتم که بازیگر باشم. در زندگی ام هیچ چیزی را به اندازه بودند در رنگ ارغوانی نخواسته ام و دیگر به خودم اجازه ندادم که چیزی به اندازه ي آن را بخواهم”. اپرا بازی در فیلم را بسیار دوست داشت به گونه ای که خوشنود به جایزه بسیار کمتری

 

در سنجش با دستمزدی که برای برنامه ي تلویزیونی اش دریافت میکرد شد. بعدها وی در فیلمهای دیگری نیز بازی کرد اما تمرکز خود را اکثر بر روی برنامه صبحگاهی اش قرار داد.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

اجتناب از تبدیل شدن به مجری برنامه هاي بی محتوا

اپرا وینفری مالکیت برنامه ي تلویزیونی خود را بدست آورده و همواره دیدگاه خود در مورد برنامه اش و مسیر آن را حفظ کرد. حتی در سال 1988 استودیو فیلم سازی خود با عنوان “هارپو استودیوز” «Harpo Studios» را راه اندازی کرد تا بازرسی کاملی بر روی برنامه ي خود داشته باشد. اضافه بر این وی میخواست

 

که بر محتوای برنامه و گفت و گو هایش نیز بازرسی کامل داشته باشد. دهه ي 1990 عصر برنامه هاي تلویزیونی بی محتوا و جلفی مثل برنامه ي تلویزیونی جری اسپرینگر بود اما اپرا وینفری علاقه اي به شرکت در این برنامه و یا تقلید از آن نداشت. گرچه در نتیجه ي این تصمیم شمار تماشاگران او بشدت کاهش یافت اما خیلی زود بار دیگر تماشاگران و علاقمندان به سبک اپرا وینفری وفاداری خود را به او اثبات کرده و شمار تماشاگران برنامه ي تلویزیونی اپرا افزایش یافت.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

گفتگو صادقانه در مورد مسیر شخصی کاهش وزن

یکی از دلایل موفقیت اپرا وینفری و برنامه هایش این هست که او در مورد خود آزادانه سخن میگوید و شمار زیادی از مشکلاتش همان دشواری های مردم عادی هست. اگر چه وی در نقاط گوناگون کشورش عمارت هاي پرشکوه دارد اما هم چنان چیزهایی دارد که همۀ مردم در هر سطحی با آن آشنا میباشند. یکی از این موضوعات

 

که همه ي از آن خبر داشتند دشوار وینفری با افزایش وزن و تلاش او برای کاهش آن بود. وی همواره با صداقت در مورد رژیم خوراکی و وزن کم و چندان کردن هاي خود گفتگو میکرد.وی در این خصوص در سال 2006 در مطلب اي چنین نوشت:” در سال 1992 من به بیشترین وزن خودم یعنی 237 پوند [107.5 کیلوگرم] رسیدم.

 

در آن زمان 38 سال سن داشتم. سپس 4 سال پیش برای خودم هدف گذاری کردم که وزنم را کاهش دهم و در ژانویه 2005 با وزن 160 پوند [72.5 کیلوگرم] بر روی جلد مجله [O Magazine] ظاهر شدم.فکر میکردم که مبارزه ام برای کاهش وزن پایان یافته هست.

 

کارم را انجام داده بودم. موفق شده بودم. چنان اطمینان داشتم که حتی خودخواه شده بودم. چنان خودخواه شده بودم که به دوستانی که در حال مبارزه با افزایش وزن بودند می‌گفتم تنها کاری که باید بکنید این هست که سخت تر کوشش کرده و کمتر بخورید! برنامه ي 10.000 قدم در روز را ادامه دهید! نه آن برنامه هاي رسمی مزخرف را!”. اما وی چند سال بعد گفت که نسبت به سال 2006 بیش از 18 کیلوگرم وزن اضافه کرده و از این موضوع غمگین و از دست خودش خشمگین هست.

 

بپا کردن انقلاب با باشگاه کتابخوانی اش

اپرا وینفری باشگاه کتابخوانی مشهورش را در سال 1996 نخست کرد و این موضوع خیلی زود نشان داد که اپرا تا چه حد سرشناس هست. تایید کتابی از طرف وینفری نویسنده ي آن را یک شبه به شخصیت معروفی تبدیل میکرد. اپرا هر سال 10 کتاب را گزینه میکرد و بعداً از اینکه خواندن کتاب به اتمام می‌رسید با نویسنده ي کتاب به صورت زنده گفت و گو می نمود.

 

برای نمونه باشگاه کتابخوانی اپرا زندگی ژانت فیچ را به طور کلی تغییر داد. بعد از اینکه اپرا از کتاب او با عنوان “گل خرزهره سفید” «White Oleander» تعریف کرد تمامی اعضای باشگاه کتابخوانی او به خرید این کتاب روی آوردند. بعد از مشاهده موفقیت این رمان، تهیه کنندگان هالیوودی آن را به یک فیلم با بازی میشله فایفر تبدیل کردند.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

لغزیدنی مختصر اما نه افتادن

وقتی که اپرا وینفری و برنامه ي تلویزیونی اش در صدر برنامه هاي تلویزیونی جهان قرار داشتند او تصمیم جسورانه اي گرفت و از این برنامه خارج شد. وی در سال 2011 تصمیم گرفت که برای تمرکز اکثر بر روی شبکه ي خود برنامه ي دیرین و محبوب خود را به اتمام برساند. بدین ترتیب وی شبکه تلویزیونی “شبکه اپرا وینفری” «The Oprah Winfrey Network «OWN» را راه اندازی کرد.

 

اما موفقیت برنامه ي تلویزیونی او به سرعت به شبکه ي خصوصی اش منتقل نشد. با وجود اینکه وی گفته که در ابتدا اشتباهاتی در این راستا داشته اما می‌گوید که باید هر کاری را سرانجام از جایی شروع کرد و خیلی زود بار دیگر موفقیت به سراغ اوآمد.

 

علاقه شدید به املاک و عمارت هاي پرشکوه

از زندگی اپرا وینفری کاملاً مشخص هست که وی هیچ چیزی را نیمه کاره رها نمی‌کند و دوست دارد تا پایان ماجرا برود حتی زمانی که همه ي چیز بر علیه او باشد. به همین علت جای تعجب ندارد که وی توانسته چنین ثروت هنگفتی را گردآوری کند. روزگاری به وی گفته شده بود که در نهایت چیزی اکثر از یک خدمتکار ساده نخواهد بود

 

اما حالا صاحب عمارت هاي باشکوه و بزرگی هست که هر کدام چندین خدمتکار دارند. منزل ي مورد علاقه ي او عمارت و باغ هاي 64 هکتاری اش در کالیفرنیاست.

داستان زندگی اپرا وینفری از فقر تا ثروت و شهرت

 به گزارش پارس ناز در واقع او عمداً بدنبال منزل اي بود که ساختاری جنوبی داشته باشد. وی ر گفت و گو اي با مجله “People” چنین گفت:” میخواستم آن را تارای 2 [Tara II] نامگذاری کنم” اما یکی از دوستانش به نام باب گرین از او خواست که نام دیگری گزینه کند. او گفت که اپرا به نام بهتری برای این عمارت نیاز دارد. وی گفت:” واقعیت این هست که تو یک زن آفریقای-آمریکایی اهل می سی سی پی هستی و تو باید این را حفظ کنی…

 

خیلی عمیق هست”. و اپرا به خوبی صدای او را شنیده و درک کرد و نامش را به “سرزمین موعود” «Promised Land» تغییر داد. وی هر زمان عمارت هاي گرانقیمت خود را تغییر میدهد و اثبات کرده که زندگی در منزل هاي پرشکوه متنوع را دوست دارد.

 

مبارزه بعنوان یک فعال مدنی

اگر هر جنبه اي از فعالیت هاي کاری اپرا وینفری را دنبال کرده باشید خیلی زود می فهمید که او بخشندگی و گشاده دستی را سرلوحه ي زندگی خود قرار داده هست. اگر یکی از اپیزودهای برنامه ي “چیزهای مورد علاقه اپرا” «Oprah’s Favorite Things» را دیده باشید متوجه می‌شوید که او با مهربانی هدایایی

 

بسیار نوین و حتی خودروهای لوکس را به دیگران هدیه میدهد. وی یک بنیان خیریه دارد که تا به حال 51.000.000 میلیون دلار برای کارهای گوناگونی مثل خرج ي تحصیل دختران خرج کرده هست. در سال 2013 باراک اوباما مدال آزادی کشور را به علت کارهای خیرخواهانه و بشر دوستانه اش به اپرا وینفری تقدیم کرد.