پارس ناز پورتال

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

مجموعه : اخبار سینما
همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

همه چيز درباره زنان سينماي ايران قبل از انقلاب 

سينماي ايران از دوران انقلاب اسلامي به بعد با تغييرات ريشه اي بسيار زيادي مواجه شد به گونه اي که شمار زيادي از بازيگران ترک ميهن کردند. کارشناسان معتقدند سينما به واسطه قدرت جاذبه و اثرگذاري بر مخاطب خود مي‌تواند موجبات الگوسازي و در نتيجه تغيير فرهنگ در مقولات گوناگون را فراهم کند.

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

مردم با سينما و تلويزيون آسان تر ارتباط مي گيرند لذا آن چه راکه از طريق اين رسانه ها مي‌بينند آسان تر بعنوان الگو مي پذيرند. از جمله مفهوم هايي که سينما ناگزير به پرداختن به آن هست مفهوم «زن» هست که سينما به دو گونه با آن روبروست. در واقع حضور زنان در عرصه سينما به دو شکل بوده

 

که هر کدام شاخصي براي تراز قرار دادن جايگاه زنان در اين عرصه مي‌باشند. يک شکل اين هست که زنان مي‌توانند بعنوان سينماگر نقش ايفا کنند. شکل ديگر هم اين هست که خود زن بعنوان يک ظرافت و واقعيت اجتماعي «به ويژه در جامع? ايراني» بايد در سينما بازنمايي شود. بعلاوه اين نکته نيز حائز اهميت هست که سينماي کشور ايران هم چون ديگر مباني فرهنگي، سياسي و اجتماعي ايران، يک نقط? عطف دارد: انقلاب اسلامي.

 

با در نظر داشتن اين نکته طبيعتا بازنمايي مفهوم «زن» درسينما گذشته و بعد از انقلاب متفاوت خواهد شد. سينماي گذشته از انقلاب سينماي کشور ايران گذشته از انقلاب و مخصوصا در اوان تولدش، سينمايي تاثيرپذير بود. الگوهايي که در آن سينما به نمايش در مي آمد تقليدي از سينماهاي ديگر نقاط جهان بود. عکس زن در سينماي کشور ايران اکثر از نقش هاي زنانه در سينماي هند، مصر و کشور آمريکا کليشه برداري و تقليد شد. مهمترين وجه تقليدي بودنش در اين بود

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

که از همان سال هاي آغاز ي توليد از کشش و جذابيت ظاهري بازيگران زن بهره گرفت. اين روند تا سال ???? تداوم يافت. نخستين حضور زن در سينماي کشور ايران حضور زن در سينماي کشور ايران در واقع از فيلم «حاجي‌‌آقا آکتور سينما» «????» آغاز شد. در اين فيلم دختر حاجي‌آقا ميخواهد با کسي ازدواج کند که اهل سينماست! حاجي‌آقا با سينما مخالف هست و مانع ازدواج دختر ميشود. ارتباط ي دختر و داماد آينده ي حاجي‌آقا به گوشه و کنار شهر کشيده مي شود

 

و مخفيانه از او فيلم مي گيرند. اين نخستين معارفه‌ي زن در سينماي کشور ايران هست که در آن زن دوستدار کسي مي شود که در سينما مشغول کار هست. زن در سينماي دهه‌ي ?? در فيلم‌هاي دهه‌ي ?? «اوايل دوران سلطنت پهلوي دوم» زن يا بعنوان دختر، مادر، همسر معصوم، عفيف و فداکار و يا در قالب زن حيله گر ظاهر مي‌شد؛

 

گاهي نيز در ميانه ي اين دو قطب در نوسان بود و از روستا به شهر مي آمد و در کافه ها و کاباره ها خوانندگي مي کرد و پس از گذشت حوادثي مجدد به اصل خود باز مي‌گشت و زندگي سنتي خود را از سر ميگرفت. سقوط پهلوي اول «????» در کنار دلايل متعدد سياسي و اجتماعي تا اندازه اي از نوگرايي افراطي و سياست هاي آن درمورد ي آزادي زنان تأثير ميگرفت. به همين علت پهلوي دوم با درس‌آموزي از تجربيات پدر «پهلوي اول»

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

خصوصاً تا اواسط دهه ي?? در روبه‌رو شدن با باورهاي سنتي جامعه روش محتاطانه تري در پيش گرفت. سينماي کشور ايران نيز هم جهت با سياست هاي پهلوي دوم در نمايش شخصيت زن با باورهاي جامعه ي سنتي هم‌آوا شد. از اين رو زنان روستايي و سنتي جلوه ي مثبت پيدا کردند و زنان پيرو مد و غربي نما به صورت موجوداتي اهريمني و حيله گر ظاهر مي گرديدند، اما سازندگان فيلمهاي ايراني

 

با نشان دادن زنان پيرو مد که لباسهاي بدن نما مي‌پوشيدند، مي رقصيدند، آواز مي خواندند و اغواگري مي کردند، جاذبه‌هاي تجاري فيلم را شکل مي دادند. به‌طور کلي زن در فيلم‌هاي دهه‌ي ?? فرديت نداشت و فيلمسازان در گزينش بازيگران زن دقت چنداني به مهارت بازيگري انها نشان نمي دادند. زن يا عروسک خانه نشين بود يا عروسک مجالس! «عصمت باقرپور» «دلکش» مباشران سينماي تجاري نيز براي تجسم اين تيپ هاي عروسکي

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

بيش تر به دنبال زناني مي رفتند که در عرصه هاي ديگر شهره بودند؛ به‌ويژه سرمايه‌گذاري براي زنان آواز‌خوان بسيار مقرون به صرفه بود و معمولا موجب توفيق تجاري فيلم ميگرديد. «عصمت باقرپور» «دلکش» يکي از اين آوازخوانان بود که در فيلمهاي زير به ايفاي نقش پرداخت؛ «شرمسار «????»، مادر «????»، افسونگر «????»، ستمگر بلا «????»، عروس فراري «????»، شانس و عشق و تصادف «????»، فردا روشن هست «????» و شيرفروش «????»».

 

پس از او خواننده هاي ديگري وارد عرصه‌ بازيگري شدند؛ از جمله «فرح دخت طالقاني» «پوران» که در فاصله‌ي سال‌هاي ???? تا ???? در سينما به بازي پرداخت. ادبيات شفاهي و مردمي درمورد ي پوران قهرمان سازي مي کرد و مطبوعات عامه‌پسند نيز به اين قهرمان سازي دامن مي زد. از نظر تماشاگران عام، او هم دختر تهيدست و بداقبالي بود که در خانواده اي مرفه خدمت مي‌کند، اما صداي خوشي دارد و ضمن کار در خانه آواز ميخواند!

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

پوران بعنوان شخصيت زن سينماي رؤياپرداز از سال ???? تا ???? در سينماي کشور ايران حضور داشت. با شيوع فيلمهاي الگو گرفته از فيلم «گنج قارون»«????» سينما در راهِ خوار و ذليل کردن زنها، تلاش بسياري کرد. مباشران سينماي تجاري اضافه بر خوانندگان، از زنان بازيگر در نمايش هاي راديويي نيز بهره گيري کردند: «ژاله علو، مهين ديهيم،

 

شهلا رياحي و ايرن». ژاله علو بيش‌تر ايفاگر نقش زنان اغواگر بود و مهين ديهيم و شهلا رياحي معمولا در نقش زنان شکننده و رنج ديده ظاهر مي شدند و ايرن معمولا نقش زن هاي نوين را ايفا مي کرد. در شرايط ابتذال فيلمفارسي، بازيگران زن يا مي بايست به بازي در فيلمهاي کاباره‌يي تن مي دادند يا اينکه سينماي کشور ايران را ترک مي کردند.

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

در دهه‌ي ?? گاهي نيز زناني به کار فراخوانده مي شدند که نه استعداد بازيگري داشتند و نه شهرت خوانندگي و بازيگري. آنان به سرعت مي آمدند و فراموش مي شدند. زن سينماي دهه‌ي ?? سينماي کشور ايران در دهه‌ي ?? براي رقابت با فيلمهاي خارجي هر چه اکثر از هنجارهاي سنتي مي گسست و با سينماي غرب هم آوا مي گشت.

 

طبقه ي متوسط اکثر تماشاگر فيلمهاي خارجي بود و اغلب مخاطبان سينماي کشور ايران خصوصاً پس از تحولات اجتماعي دهه ي ?? از طبقه ي پايين بودند. از سال ???? به دنبال موفقيت تجاري فيلم گنج قارون، فيلم‌هاي ايراني هر چه بيش تر ساختار کاباره اي پيدا کردند و معمولا نقش اول زن به کسي سپرده مي شد

 

که مي رقصيد، آواز ميخواند و تن نمايي مي کرد. گنج قارون که پرفروش ترين فيلم همه ي ي تاريخ سينماي کشور ايران تا اتمام حکومت پهلوي دوم هست، تيپ تازه اي از زن ارايه داد که برآيند زن گمراه و زن معصوم بود. اين تيپ در جلوه هاي ظاهري مشخصات زن کاباره اي را داشت اما برخلاف زن گمراه دهه‌ي ?? ويرانگر نبود و باعث متلاشي شدن خانواده‌ها نمي‌شد!. از دهه ي ?? سرمايه داري وابسته در ايران رو به توسعه مي‌گذارد

 

و به دنبال آن، طبقه ي متوسط از نظر کمي و کيفي رشد بيشتري پيدا ميکند. اين طبقه، متأثر از رسانه هاي گروهي رژيم پهلوي شديداً از فرهنگ غرب تأثير مي‌گرفت. از جانب ديگر شمار زيادي از مهاجران روستايي به سمت شهرها کوچ کردند و در حاشيه ي شهرهاي بزرگ به مشاغل کاذب مشغول شدند. حضور اين مردم مهاجر سبب رواج فرهنگ لمپني شد و سينماي کشور ايران نيز در اين دوره به منظور رقابت با غرب به ضداخلاق رو آورد.

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

اغلبِ مخاطبان سينماي کشور ايران، خصوصاً پس از تحولات اجتماعي دهه‌ي ?? از طبقه‌ي متوسط بودند و سازندگان فيلمهاي ايراني مي کوشيدند رؤياهاي اين گروه را مجسم کنند. سينماي دهه‌ي ?? تا سال ???? سينما بعنوان نافذترين رسانه‌ي جمعي در توسعه اين الگوي ناسالم پيشرو بود. در سينما،

 

ستاره سازي متعارف بود و ستاره ها زناني بودند که آب و رنگي داشتند. از سال ???? که سينما در ايران دچار شکست تجاري شده بود، باز هم مسئله ي زن بي‌هويت در آن مرسوم بود. زنان در اين سينما «از ???? به بعد» در نقش معشوقه نمود يافتند. در سال هاي بين ???? تا ???? «به مدت ?? سال» مکرراً زنان در نقش بدکاران ظاهر شدند، آن هم زناني متعلق به قشر پايين جامعه. تجاوز به زن عنصر غالب فيلمهاي اين دوره هست

 

که زن پس از فريب خوردن يا بر اثر تعصب خانوادگي به قتل مي‌رسيد يا به ازدواج طرف مقابل در مي آمد و يا آواره‌ي شهرها مي شد. اين روند رو به رشد تا سال ???? ادامه داشت. نگاهي به مشاغل زن در فيلمهاي اين دوره نشان مي دهد زياد ترين شغل پس از خانه داري، فاحشه گري و رقاصي بود. در شمار زيادي از فيلم ها، روابط نامشروع زن و مرد نشان داده مي شد و به توصيف دقيق فحشا مي پرداختند. در آثار خجالت آور ديگري

 

از سينماي پهلوي دوم، بعضي سنت شکني ها رخ مي دهد. مسئله‌ خيانت موضوع مربوط به فيلم ها بود. وقتي مرد خيانت مي کرد، زن هم به دنبال خيانت بود. ديدني اين جاست که هر دو با هم به زندگي ادامه مي دادند. انديشه ي سينماي پهلوي دوم حذف ايدئولوژي در مستعدترين دسته ها و طبقات جامعه و پيشگيري از هر تحول بنيادين بود؛ مردم فقير و کارگران را با تکنيک لمپن سازي معناي ديگر بخشيد و هر نوع تحول و تغيير و بهبود

 

شرايط زيستي – اجتماعي را به بخت واگذاشت و عنصر تلاش‌ براي تحول را حذف کرد. رفتارهاي‌ جلف‌ و زننده زنان آن گونه‌ فيلم ها ارزش‌ حقيقي‌ يک‌ زن‌ بازيگر را پايين‌ آورد، زنان اين‌ فيلم ها، هم? وقت}‌ در نقش‌ زن هاي‌ فريب‌ خورده‌، خواننده‌، رقاص‌، فاحشه‌، معشوقه‌، سارق، قاتل‌ و … ظاهر ميشدند. سينماي روياپرداز پس از کودتاي ?? مرداد ???? ترور و وحشت در ايران برقرار مي شود و از آن جا که در سينماي رؤياپردازانه، ساختن

همه چیز درباره زنان سینمای ایران قبل از انقلاب

الگوي به اصطلاح الکي خوش در جامعه مطلوب بود، قهرمان سازي در فيلمفارسي کم‌کم بحبوحه گرفت؛ تمهيداتي چون رقص، آواز و زناني که توسط مردان آب توبه روي سرشان ريخته مي شد و به آغوش خانواده برمي گشتند و دختران روستايي که در فيلم ها فريب پسران شهري را مي‌خوردند و خودکشي مي کردند و يا توسط مردي خيّر به زني گرفته مي شدند و به روستا برمي گشتند. قصه هاي سوزناک، لودگي ها و صحنه هاي غيراخلاقي،

 

مضامين فيلمهاي پس از دهه ي ?? هست. در اين عصر رقاصان کافه هاي استان تهران، بازيگران معروفي شدند و روان شناسي طبقه‌ي پايين که هم? وقت} طبقه ي بالا را در حال لذت بردن از مواهب دنيوي تصور مي کرد، باعث شد احساس رضايتي از ديدن چنين صحنه هاي تخديرکننده براي اين طبقه به وجود آيد.

 

اهميت صحنه هاي رقص به حدي بود که در زمان گراني مواد آغاز‌ي فيلم برداري، براي جذابيت اکثر، اين صحنه ها رنگي فيلم برداري مي‌شد! سال‌هاي ???? و ???? سال هاي سرنوشت ساز در وضعيت سياسي ايران بود؛ آغاز اساس چيني براي اصلاحات ارضي، سردرگمي طبقه ي حاکمه در لحظه ي چرخش به سوي ايالات امريکا و غيره. سال ???? سال پرجوش و خروش و سال شورش سياسي- مذهبي مردم بود.

 

سينماي رؤياپرداز داراي اصول و قواعدي بود که ابتدا به ساکن به وجود نيامده بودند، بلکه ريشه در توليد زيبايي شناسي ذهن عامه ي ايراني داشتند. عناصري چون زيبايي، کاباره و يکه بزن بودن قهرمان از خصوصيت هاي سينماي رؤياپرداز ايران بود. فيلمهاي ضعيف تصادف در ماجراي فيلم«بدون روابط علت و معلول»، خير و شر«بالاخره خير موفق ميشود، اکنون اين خير ممکن هست دفاع از حکومت شاه و يا پيروزي فقيري از اقشار پايين جامعه باشد»،

 

قصه در قصه «گشايش چند قصه ي فرعي در تداخل قصه هاي اصلي براي طول فيلم و جذابيت و تنوع فيلم»، قصه هاي موازي «عموماً زني متشخص ربوده مي شد و قهرمان فيلم همزمان وي را تعقيب مي کرد و بالاخره تبهکار بدون حضور پليس به وسيله ي قهرمان مرد تنبيه مي‌شد. در حقيقت نقش زن در حکايت ها که موجودي ضعيف و اسير جنسيت خود عکس مي شد، سال ها نقش غالب قهرمانان زن فيلمفارسي بود. نجات زن توسط همسر،

 

موضوع زياد ي اين سينماست؛ او شوهري هست که همسر خطاکارش را تعقيب ميکند تا وي را نجات دهد و يا عاشقي ست که افسون زني هوسباز بر او اثر نمي گذارد و هم‌چنان پايداري کرده و به زن خود وفادار و پايبند باقي مي‌ماند. اما با توسعه ظاهر اخلاق گرايي در سينما به‌تدريج تيپ عاشق «عمدتاً مردان»

 

و فداکار جاي خود را به جواني ميدهد که با همان خصوصيات خود را به آب و آتش ميزند تا به وصال معشوقه برسد و حکايت با ازدواج او خاتمه يابد، بنابراين ديگر به اين جريان نيازي نبود که جوان شوهر زن باشد. او تلاش مي کرد که زن را از دست دشمنان نجات دهد. تغيير دادن تيپ اخلاقي و الگو دادن با سوءاستفاده از خصوصيت هاي يک تيپ جا افتاده را مي‌توان در اين استحاله ديدن کرد. شکستن سنت ها و آغاز شکستن حرمت خانواده

 

با بهره گيري از اين تيپ به اصطلاح يکه بزن و خيرخواه آغاز شده و سينما را درنورديد. چرخش تاريخي پهلوي دوم از اروپا به ايالات امريکا و سرسپردگي محض به سياست‌هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ايالات امريکا به سال هاي پرتحرک و پرتنش تبديل شد. در اين زمان سينماهاي متعدد تأسيس شد. با ورود سيل رقاصان و خوانندگان غربي و شرقي به ايران و بالا رفتن ميل به تفريح و سرگرمي ميان مردم، کاباره داري و فيلمفارسي سازي به صورت شغلي پردرآمد و آسان درآمد.

 

در اين ميان زنان عروسک گونه در فيلم‌ها ظاهر شدند. در اين دوره تضادهاي فرهنگي بالا گرفت و ميزان طلاق و آمار فرار جوانان از خانه ها افزايش يافت. موضوعات آمار بالايي از فيلم‌هاي توليدشده در عصر پهلوي دوم چنين هست: «دختر و پسري عاشق هم ميشوند، پسر فقير هست و پدر پولدار، دخترش را به مرد ديگري مي دهد، مرد به خوشگذراني مشغول مي شود و زن را رها ميکند و پس از پشيماني مرد به هم ميرسند يا دختري که داراي نامزدي هست

 

توسط مردي فريب ميخورد و از ترس به شهر مي گريزد و سال ها بعد نامزدش را مي‌يابد». موضوع اين فيلم ها عمدتاً از روي فيلمهاي هندي کپي شده بود، اما آن ‌چه در اينگونه فيلم مهم بود، بي شخصيتي و بي هويتي زنان بود. شوهران اين زنها رهايشان ميکنند، ولگردي مي‌کنند و گاه مورد تجاوز قرار ميگيرند. محمد علي فردين و فرح پهلوي؛ همسر محمد رضا نقشي مستقيم در فرآوري فيلمهاي سفارشي داشت. عکس زنان در دوران پهلوي

 

دوم آن ‌چه در کل فيلمهاي دوران پهلوي دوم مورد دقت و چشمگير هست اينکه زن بدون مرد هيچ هست! اگر رها شود يا بايد خيابان گرد شود يا خواننده ي کافه و ديدني اينکه در انتهاي فيلم ها مردي وي را نجات مي دهد. سينماي کشور ايران پس از ???? هويتي براي خود يافت و تا سال ????، زن بعنوان عنصري جنسي در سينما جا افتاد. فيلمهاي اين دوره تجاري و اکثراً تقليدي از فيلمهاي اروپايي و هندي بود. به تبع ورود سينماي غرب

 

در صحنه ي کپي برداري، موقعيت زن نيز تقليدي شد و از نظر فرهنگي به سينماي غرب نزديک تر گرديد. جدا از معدود فيلمهاي نسبتاً مفيد اين دوره، بقيه‌ي فيلم ها تماماً تجاري بوده و زن نيز در آنها بر اساس قواعد تجارت و فروش به کار گرفته مي شوند. در اين زمان دو تيپ سرشناس زن حيله گر و زن فرشته خو کاربرد ندارد

 

و زن آگهي تبليغاتي باب روز هست. حضور زن در سينماي کشور ايران به‌طور عموم در اين دوره در قالب معشوقه هست. بيش از ?? درصد فيلمهاي توليدي اين دوره داراي مضامين زير ميباشند: مردي عاشق زن اجنبي اي مي شود و همسرش را رها ميکند. دختر و پسري عاشق يکديگر مي شوند ولي موانعي بر سر راه آنان هست. در شمار زيادي از فيلم ها زن بعنوان موجودي هوسباز و خوشگذران مطرح مي شود. در اين دست

 

از فيلم ها علي ‌رغم بهره گيري از زن، حضور او در حکايت و در پيشبرد ماجرا تاثير گذار نيست، چون تنها موجودي ست که بنا به تمايل کارگردان و تهيه‌کننده به مخاطب تحميل شده هست. او عنصري اضافي و ضامن فروش فيلم هست. زن مطرح و تيپ مسلط در سينماي اوايل دهه‌ي ??، زني هست که از کافه و اماکن بد آمده و به عرضه ي عمومي گذاشته شده هست. در اينگونه فيلم ها تمام ارزش هاي اجتماعي مورد حمله قرار گرفته بود

 

و حضور زن را صرفاً از شأن جنسي مطرح مي کردند و گرچه تمايل مخاطب نيز در اين موضوع بي تأثير نبود. در يک نگاه کلي زنان گذشته از انقلاب در يک قالب کليشه اي، مبتني بر سينماي غيربومي و غير اسلامي، بازنمايي مي شدند که اين بازنمايي در گرو وابستگي فرماليستيِ سينماي کشور ايران به سينماي اروپايي و يا آمريکايي نيز بوده هست. تحليل کلي ديدبان معتقد هست که درونمايه‌ي هر دو مقطع -???? تا ???? و ???? تا ????- از سينماي رؤياپرداز تقريبا يکي هست،

 

ولي گرايشات اين دو دوره، تفاوت هاي اساسي با يکديگر دارند. در حقيقت اخلاق گرايي و مليت گرايي سال هاي دهه‌ي ?? تبديل به نوعي ارزش زدايي در فيلمهاي پس از آن مي شود و در اواخر اين دوره، تمايلاتي سياسي نيز در فيلمهاي گوناگون به چشم مي‌خورد، اما قهرمانان اين دوره، عموماً با فرهنگ مصرفي سر مي کردند؛

 

براي نمونه در فيلم «افسونگر»«????» زن براي ارضاي تمايلات خود هيچ قيد و بندي را نمي پذيرد و اساس خانواده را از هم مي پاشد و يا در «کشمکش با شيطان» «????» مردي همسرش را به علت خيانت، در جامعه رها ميکند.