ما معمولاً پدران را افرادی تصور می کنیم که تا دیر وقت سرکار میباشند و شغل آنها طوری هست که نمی توانند مدت زیادی در منزل باشند. احتمالاً این یک حکایت قدیمی باشد. حکایت کودکی که شبها وقتی میخوابد, پدرش هنوز به منزل بازنگشته و صبح وقتی بیدار می شود پدرش را منزل را به سمت محل کار ترک کرده هست.
بچههایي که پدرشان را به ندرت میبینند و گاهی آن قدر کوچک هستن که نمی توانند اعتراضشان را با کلمات به مادر و نزدیکان برسانند.اما این که پدر خانواده ساعات طولانی بر سر کار هست, پیش از هر کس برای خود او زیانآور و همراه با پیامدهای منفی هست. در ادامه به برخی از این پیامدها اشاره میکنیم.
تعارضهاي مهلک
این بحث به تعارض بین کار- خانواده مربوط می شود. تعارضی که منجر به کاهش رضایت شغلی, تعهد عاطفی, عملکرد شغلی, رضایت از زندگی و افزایش ترک کار, نارضایتی زناشویی, دشمنی در منزل, سوء مصرف الکل و استرس میشود و عموما سلامت روانشناختی را به مخاطره انداخته و افسردگی افزایش مییابد.
یک پژوهش نشان داد, کارکنانی که تعطیلی پایان هفته را درگیر کار بودند «ساعات کاری طولانی, حجم کاری بالا و برنامههاي کاری نامنظم و انعطاف ناپذیر» از تعادل کار- زندگی پایینی برخوردار بوده و فرسودگی هیجانی, استرس شغلی و دشواری های روان تنی بیشتری نشان دادند.
گرچه نباید روی دیگر سکه را نیز فراموش کرد. گاهی تصویر چنین ماجرایی هم ممکن هست, یعنی این که فردی در منزل دچار مشکلاتی با همسر خود باشد, از جمله اختلاف, بی وفایی یا خیانت همسر و حتی گاهی مریضی همسر یا فرزندان, که بازدهی کاری فرد را بر اثر فشارهای عصبی که از منزل به محل کارش آورده؛ تحت تأثیر قرار میدهد و وی را با مسائلی بر سر کارش مواجه میکند.
عملکرد و بازدهی فرد و همچنین تعهد شغلی او کاهش مییابد, دچار استرس شغلی می شود و ممکن هست دائما رفتارهای عصبی و پرخاشگرانه از خود نشان دهد. همین طور شکایت ارباب و رجوع, همکاران و یا مدیران وی را در پی خواهد داشت که این خود به نوعی امنیت شغلی فرد را دچار تزلزل میکند.
گرچه لازم به ذکر هست, به طور مثال با تحقیقاتی که بر روی 631 کارمند «278 مرد و 353 زن» صورت گرفته هست, نشان دادهاند که بیشتر, کار موجب اضطراب در زندگی می شود تا این که زندگی در کار اضطراب ایجاد کند.
بازگشت به تعادل
تا این جا آن چه که گفته شد راجع به تعارض کار- خانواده بود. حالا قصد داریم با تعریفی از تعادل کار- خانواده و ارائه راهکارهایی تعارضات را هر چه بیشتر حل و فصل کنیم. کلارک «1997» تعادل کار- خانواده را «رضایت و عملکرد مفید در کار و خانواده, با دست کم تعارض نقش» تعریف کرد. کرچمیر «2000» تعادل را «داشتن انرژی,
زمان و تعهد کافی برای تجربیات ارضاء کننده در همه ي ابعاد زندگی» میداند. وگارویس و پترسن «2005» نیز تعادل کار-زندگی را داشتن زمان کافی برای همه ي تجارب: کار, خانواده, رفقا, جامعه و تفریح تعریف کردند.یکی از راهکارهای ایجاد تعادل کار–خانواده, بازرسی بر کار هست. بازرسی بر کار, با انعطاف پذیری زمان و خودمختاری در کار به وجود میآید.
منظور از انعطاف پذیری زمان, توانایی تغییر دادن زمان شروع و اتمام کار هست و خودمختاری در کار به صلاحدید و تصمیم فرد در اولویت بندی و روش انجام کارها بر میگردد.همانگونه که احتمالا خیلی از ما بدانیم, داشتن چنین شرایط کاری در سازمانها, ادارات, شرکتها و کارخانههاي ایرانی به ندرت دیده میشود, و حتی بیشتر مدیران
اعتقاد دارند که لزوما باید بالای سر کار خود حضور داشته باشند تا کار طبق خواست آنها پیش برود. گرچه جای امیدواری هست که این طرز فکر سنتی با افزایش سطح تحصیلات و فرهنگ جوانان جامعه تدریجی رنگ میبازد و جای خود را به افرادی با وسعت دید بالا, تعهد شغلی و خودرهبری بالا میدهد تا بتوانند در زمان و مکان مناسب مسوول و پاسخگوی نتیجه کار خود باشند.
دعوت به تعادل
تدوین راهبرد برای تعادل بین كار و زندگی, سازماندهی و مدیریت دلخواهتر كارها, پرداخت حقوق بر مبنای عملكرد به جای تأكید بر حضور فیزیكی, ایجاد محیط حمایتی برای كاركنان, ایجاد مراكز مشاوره برای كاركنان و خانوادهها, امكان كار نیمهوقت برای داوطلبان, ایجاد امكانات حمایتی برای مادران شاغل,
اعطای مرخصی بهجای سایر حقوقها, ایجاد محدودیت در ساعات كار اضافی, فراهم كردن امكانات ورزشی و تفریحی برای كاركنان, جریمه عدم بهره گیری از مرخصی سالانه از جمله کارهایی هست که سازمانها می توانند انجام دهند تا به تعادل کار – خانوده کارکنان خود کمک کنند.