محصول شما چه کاری انجام میدهد، چگونه به نظر میرسد و قیمت آن چقدر است؟ چرا شما برای خرید کوکاکولا هزینهی بیشتری پرداخت میکنید در حالی که نوشابهای با برند دیگر همین طعم را دارد و ارزانتر است؟
تصمیمات خرید معمولا از اینکه خریدار چگونه احساس میکند نشات میگیرد. اگر یک شرکت، محصول یا سرویس با ارزشهای شخصی فرد در یک راستا باشد آنها تمایل بیشتری برای خرید دارند. این همهی چیزی است که برندینگ در رابطه با آن صحبت میکند.
برندینگ این است که یک کسب و کار چگونه خود را از محصولات یا سرویسهای مشابه متمایز میکند. یک برند به برجسته کردن محصول یا سرویس کمک میکند. برند شامل طراحی، نام، نماد علامت تجاری، رنگ بندی یا موسیقی که به برندتان مرتبط است میشود.
برندهای موفق باعث میشوند بازار هدفشان با خرید محصول یا سرویس احساس راحتی کنند. در حالت مطلوب برند شما آنها را متقاعد میکند که از شما خرید کنند چون درکشان از محصولتان با باورها و دغدغههای آنها هم سو است.
بیایید مثالی از برندهای خودرویی تویوتا و لکسوس را بررسی کنیم. آنها توسط یک شرکت اداره میشوند. از جنبههای مختلفی مشابه هستند و حتی از قطعات و تکنولوژی مشترکی استفاده میکنند. اما برندهای متفاوتی هستند، لکسوس حسی از لوکس بودن را تداعی میکند در حالی که تویوتا بر روی اطمینان پذیری تمرکز دارد.
به بیان ساده، برندینگ عملیات ساخت یک برند است. مفاهیم، برنامه ریزی، پیاده سازی و نگهداری که در برندینگ وارد میشوند میتوانند شامل آن باشند. تمام مراحل روند برندینگ شامل انتخاب یا ساخت عناصر طراحی برای تداعی کردن احساسی خاص در مخاطب هدف یا مشتریان است.
برندینگ مهم است چون محصولات یا خدمات شما را در رقابت متمایز میکند.
برندسازی باعث میشود که:
* در ذهنهای مشتریان هدف متفاوت به نظر برسید
* شناخت برند (Brand Recognition) را به دست بیاورید که مشتریان بتوانند محصول شما را با یک نگاه اجمالی تشخیص دهند
* برانگیختن احساسات در مشتریان که با هویت شخصی آنها سازگار است
* یکنواخت کردن استراتژی بازاریابی با مجموعهای از عناصر برند
* اعطای یک مزیت رقابتی به محصول یا سرویس نسبت به رقیب
شاید تا همین چند سال پیش شرکتهای ایرانی بسیار کمی از برندسازی اطلاع داشتند و به سراغ آن میرفتند ولی در سالیان اخیر با فرآیند برندسازی و مزایای آن آشنا شدهاند و سعی میکنند به برندهای مطرح حوزه کاری خود تبدیل شوند.در ادامه به برندسازیهای موفق برخی از کسب و کارهای ایرانی اشاره خواهم کرد.
دیجی کالا
شاید باورش کمی سخت باشد اما این شرکت در ابتدا صرفا یک وبلاگ جهت نقد دوربینهای عکاسی در بازار بود که به مرور زمان به فروش اینترنتی کالاهای دیجیتال روی آورد و کمی بعدتر به سراغ فروش محصولات مختلف نیز رفت. هم اکنون دیجی کالا بازیگر اصلی بازار تجارت الکترونیک ایران است.
برند دیجی کالا به عنوان بزرگترین فروشگاه اینترنتی و حتی در برخی از مواقع به عنوان مرجعی جهت تحقیق و بررسی قیمت محصولات در ذهن کاربران ایرانی تداعی میشود. دیجی کالا توانسته است با برگزاری کمپینهای برندینگ آنلاین و آفلاین مختلف خود را بر سر زبانها بیندازد.
ترب
بسیاری از ما قبل از اینکه قصد خرید محصولی را داشته باشیم به احتمال زیاد جهت بررسی قیمت آن ترب را بررسی میکنیم. این کسب و کار فعالیت خود را از سال 1393 به عنوان پلتفرمی برای مقایسه قیمت شروع کرده است. در حال حاضر نیز با شعار بهترین قیمت بازار فعالیت میکند.
ترب اخیرا کمپینی برگزار کرده بود که با انتشار برخی میمها در شبکههای اجتماعی و شوخی با رقیب خود دیجی کالا سعی داشت برند خود را به عنوان مرجع مقایسه قیمت بازار ایران معرفی کند.
نمونهای از میمهای به کار رفته توسط ترب:
بلوبانک
بلوبانک یک استارتاپ بانکی است که در سال 1398 و در زمان همه گیری ویروس کرونا آغاز به کار کرد. این کسب و کار با شعار «بانک ولی دوست داشتنی» وارد بازار شد.
آنها تلاش کردند تجربهی تلخی که ما ایرانیان از مراجعه به بانک داریم را به تجربهای دوست داشتنی تبدیل کنند و برند خود را به عنوان یک بانک کاملا دیجیتال که تمامی فرآیندهای بانکی را به صورت آنلاین انجام میدهد در میان افراد مطرح کنند و به کاربران القا کنند با استفاده از بلوبانک نیازی به مراجعهی حضوری به بانک ندارند.