در اینبخش بهترین فیلمهای عاشقانه جهان را معرفی می کنیم. امروز با مشهور ترین عاشقانه هاي سینمایی آشنا می شویم، با شنیدن این سبک از فیلم ها ناخودآگاه بـه یاد فیلم تایتانیک می افتیم، اما باید بگوییم فیلمهای زیادی هستند کـه خیلی از آن ها بهتر از تایتانیک هستند و عاشقانه هاي زیبایی رابه تصویر میکشند، در ادامه با پارس ناز همراه باشید تا با ااین فیلمهای عاشقانه آشنا شویم.
روح یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه جهان، داستان مرد جوانی اسـت کـه میمیرد، ولی روحش دراین دنیا باقی میماند تا عشق زندگیاش را از خطری مهلک نجات دهد.
دراین راه فالگیری نگونبخت کـه از قضا توانایی ارتباط با ارواح را دارد، بـه او کمک می کند. احتمالا بعد از تماشای این فیلم بـهشدت دوست داشته باشید سفالگری یاد بگیرید!
تلاقی داستان قهر و آشتی آدمهایي اسـت کـه تحتتأثیر روز عشق و انتظاراتی کـه بـهدنبال دارد، تصمیم می گیرند. این فیلم الزاماً لایق اسکار نیست، اما اصلا فیلم بدی نیست.
تایتانیک بی شک یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه تاریخ سینماست. در سفر تایتانیک تجملاتی در گذر از اقیانوس اطلس، داستان دخترجوانی را از طبقهي اشراف می بینید کـه عاشق هنرمندی مهربان اما فقیر می شود. شـما هم حتماً تحت تاثیر قرار خواهید گرفت: آسوده بخواب جک! آسوده بخواب تایتانیک! آسوده بخواب عشق!
در دسامبر ۱۹۴۱، در کازابلانکا، آمریکاییِ نهچندان خوشبین، یعنی فردی بـهنام ریک بلین، با عشق قدیمیاش روبرو میشود. فیلم داستان پیچیدگیهاي این رویارویی و رخدادهای در پی آن اسـت. از نظر خیلیها کازابلانکا بهترین فیلم رمانتیک تمام تاریخ سینما اسـت.
دفترچه خاطرات یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه دنیا، داستان جوانی فقیر اما پرشور اسـت کـه عاشق دختری از خانوادهاي ثروتمند می شود. این عشق بـه دختر حس رهایی میدهد. اما آن ها خیلی زود بـهخاطر تفاوت طبقهي اجتماعیشان از هم جدا می شوند. این فیلم بیتردید بهترین اقتباس از کتابهاي نیکلاس اسپارکس اسـت.
اِمـا جانِ عزیز «Dear John»، پیادهروی بـهیادماندنی «A Walk To Remember »، سواری طولانی «The Longest Ride » و خوشاقبال «The Lucky One» را هم باید تماشا کنید. پناهِ امن «Safe Haven» را هم فراموش نکنید. گزینههاي «The Choice» و بهترینِ مـن «The Best Of Me» هم فوقالعادهاند! اصلا شاید بد نباشد همه یي اقتباسها از کتابهاي نیکلاس اسپارکس را ببینید!
طی اقامت تابستانی در اقامتگاه کتزکیلز، «بِيبی هاوسمن» بـه مربی رقص «جانی کسل» دل می بازد.
پسربچهاي کـه بـهتازگی مادرش را از دست داده اسـت در تلاش برای یافتن همسری جدید برای پدرش با گویندهي برنامهاي رادیویی تماس می گیرد. مگ رایان و تام هنکس، بهترین ترکیب برای فیلمهاي رمانتیک، دراین فیلم اثری بـهیادماندنی از خود بـه جا گذاشتهاند.
املی دختر پاریسی ساده و پاکی اسـت کـه باورهای خودش را دربارهي عدالت دارد. او سعی میکند بـه آدمهاي دور و برش کمک کند ودر این میان عشق را کشف می کند.
این فیلم هم بدون تردید یکی از بهترین فیلمهای رمانتیک جهان اسـت. پیشنهاد میکنیم حتماً این فیلم را ببینید، امکان ندارد عاشق اَملی نشوید!
دانشآموزی لاتینتبار از طبقهي فقیر یک دل نه صد دل عاشق دختری ثروتمند می شود کـه مشکلات شخصی خودش را دارد. این فیلم مانند «رومئو و ژولیت» مدرن اسـت، اما بدون آن همه ی دیالوگ پیچیده. امان از دست شکسپیر!
فیلم داستان پستیها و بلندیهاي ماجرای عشق یاغی زنی فریبنده و مردی رِند در دوران جنگ داخلی کشور آمریکا و سالهاي پس ازآن اسـت.
در آیندهاي دور، ربات آشغالجمعکن «وال-اي»، وارد ماجرایی میشود کـه در پایان سرنوشت انسانها را رقم میزند. حتی اگر بـه انیمیشن و فیلمهاي علمی تخیلی علاقهاي ندارید، پیشنهاد میکنیم حتماً وال-اي را تماشا کنید، تا پیش از این «و احتمالا در آینده» هرگز چنین حسی نسبت بـه یک ربات نداشتهاید!
دخترجوانی در رویارویی با بارداری غیرمنتظره، تصمیم غیرمعمولی دربارهي آیندهي کودک متولدنشدهاش می گیرد.
فیلم داستان رابطهي یک زن و شوهر معمولی و تغییرات آن ها در گذر زمان اسـت.
دخترجوانی برای نجات پدرش از دیوی دهشتناک، پیشنهاد میکند کـه جای پدرش رابهعنوان اسیر بگیرد. دختر نمیداند کـه دیو در حقیقت شاهزادهاي اسـت کـه طلسم شده. عجب دیو جذابی! شـما هم احتمالا شیفتهاش می شوید!
پس از این کـه دکستر و اِم را می بینیم کـه شب فارغالتحصیلیشان رابا هم میگذرانند، بـه تماشای زندگی آن دو درسالهاي بعد در همان روز خاص می نشینیم.
انها گاهی درکنار هماند و گاهی جدا از هم. لهجهي انگلیسی آن هاتاوی کمی توی ذوق می زند، اما از این کـه بگذریم، با فیلم رمانتیک خوبی طرفیم.
زنی کـه تازه همسرش را از ست داده، متوجه می شود کـه شوهرش پیش از مرگ ۱۰ پیام مختلف تهیه کرده و برای او بـهجا گذاشته اسـت.
این پیامها راهی برای کمک بـه تسکین اندوه زن و شروع یک زندگی جدید هستند. احتمالا شـما هم فقط گریه نمیکنید؛ سیل اشک بر صورتتان جاری می شود!
غرور و تعصب یکی از زیباترین و بهترین فیلمهای عاشقانه دنیاست. ماجرا از جایی آغاز می شود کـه الیزابت بنت سرزنده با آقای دارسی ثروتمند و مغرور ملاقات می کند.
آقای دارسی خودش را در مسیر دلدادگی بـه زنی مییابد کـه با طبقهي اجتماعی او همخوانی ندارد. آیا این دو میتوانند غرور و یکدندگی را کنار بگذارند؟ وقتی پای عشق در بین باشد، جین آستین حرف ندارد، فیلم هم معرکه شده!
فیلم داستان شاعری اسـت کـه بـه رقصندهاي زیبا دل میبازد؛ رقصندهاي کـه دوکی حسود بـه او چشم طمع دارد. موزیک «Come What May» فوقالعاده اسـت! البته اگر فوقالعاده بـهمعنی این باشد کـه بخواهید از حالا تا آخر دنیا گریه کنید.
رزی و الکس از پنجسالگی بهترین دوستان هم بودهاند پس احتمالا نمیتوانند زوج مناسبی برای یک دیگر باشند؛ یا شاید هم برعکس!
وقتی پای عشق، زندگی و تصمیم درست در بین باشد، این دو بدترین دشمن هم هستند! زهر کلَفین مرد ایدهآل هر دختری اسـت! این جا خبری از اشک نیست؛ با یک کمدی-رمانتیک طرف هستید.
یک نامزد انتخابات مجلس، بـهتصور این کـه با زنی از طبقهي مرفه آشنا شده، عاشق او می شود؛ درحالیکـه زن درواقع خدمتکار هتل اسـت. بانوی بزرگوار جنیفر لوپز هستند دیگر! بخاطر او هم کـه شده فیلم را ببینید!
زن جوانی جذب مردی میشود کـه بـهتازگی بـه ساختمان محل زندگی او نقل مکان کرده اسـت. اما گذشتهي زن، این رابطه را تهدید میکند. شک نکنید کـه قابل مقایسه با موزیک دههي نودی «صبحانه در تیفانی» نیست!
وقتی دوست قدیمی زنی بـه او خبر میدهد کـه نامزد کرده اسـت، زن متوجه میشود عاشق اوست و سعی میکند تنها چند روز مانده بـه عروسی وی را بـهدست بیاورد! درموت مولرونی دراین فیلم عالی اسـت!
دختری سفیدپوست از اهالی غرب میانه بـه شیکاگو میرود. در آنجا با پسری سیاهپوست دوست می شود کـه در گذشته در برخی کارهای خلاف دست داشته اسـت.
مردی کـه حرفهاش خرید و واگذاری شرکتهاي ورشکسته اسـت، از زنی زیبا می خواهد کـه برای یک شب وی را در مراسمی همراهی کند. اما این آغاز عشق مرد بـه زن می شود. صحنهي خریدکردن عجب چیزی اسـت!
نمایشنامهي مشهور شکسپیر در زمان حال ودر حومهي ورونا بازسازی شده اسـت، اما دیالوگها همان دیالوگهاست. لئو در ۱۹۹۶ هم معادل زندگی دوباره بود، هنوز هم همینطور اسـت!
هیچچیز بـه اندازهي تماشای یک فیلم تاریخی دقیق بـه طرفداران این ژانر نمیچسبد. اما هیچ فیلمی وجود ندارد کـه تمام و کمال بر مبنای واقعیت ساخته شده باشد. دلایل متعددی میتواند برای حقیقت نداشتن تمام وقایع یک فیلم در زمان ساخت آن وجود داشته باشد. برخی فیلمها، با استفاده از آزادی بیان، حقایقی را عنوان می کنند.
میان طرفداران «شب بـه یاد ماندنی» ساخته ۱۹۵۸ و طرفداران «تایتانیک» «Titanic» ساختهي ۱۹۹۷ دربارهي صحت وقایع تاریخی در هردو فیلم کمی اختلاف نظر وجوددارد. عوامل سازندهي «تایتانیک» معتقدند با بودجهي بالا و تکنولوژی ۴۰ سال پیشرفتهتر، فیلم بهتری ساختهاند.
بـهطور مثال، تا آن زمان نمونهي بهتری از صحنهي غرقشدن کشتی کـه توسط «جیمز کامرون» «James Cameron» بـه تصویر کشیده شده، وجود نداشته اسـت. بااینوجود، نمیتوان صحت وقایعی راکه در «شب بـه یاد ماندنی» ثبت شدهاند، نیز نادیده گرفت. تمرکز اصلی در «تایتانیک» روی یک داستان عاشقانهي بدشگون بود کـه از قضا در آن کشتی مشهور درحال رخدادن بود.
در نسخهي روی «وارد بیکر» «Roy Ward Baker» شخصیتهاي بیشتری در داستان وجود دارند. درنتیجه، مـا دید بهتری از هردو طبقهي اجتماعی حاضر در کشتی و عملکرد آن ها هنگام غرقشدن بـه دست میآوریم. «شب بـه یاد ماندنی» یکیدیگر از بهترین فیلمهای تاریخی اسـت کـه نگاه واقعبینانهتری از این اتفاق رابا خود دارد.
«سقوط» بسیار بیباک و یکی از بهترین فیلمهای تاریخی جهان اسـت. کارگردانهاي انگشتشماری وجود دارند کـه بـه فکر ساخت روزهای آخر زندگی یکی از بزرگترین هیولاهای تاریخ با نگاهی انسانی باشند. این دقیقا کاری اسـت کـه «اولیور هرشبیگل» «Oliver Hirschbiegel» انجام داده اسـت. او با ساخت «سقوط» بـه روایت ده روز آخر زندگی «آدولف هیتلر» پرداخته اسـت.
دقیقا نمیتوان گفت کـه هیتلر دراین فیلم بعنوان قهرمان داستان بـه تصویر کشیده شده اسـت، اما این جا با یکی از انسانی ترین چهرههایي کـه تابهحال از این مرد بـه نمایش درآمده روبرو میشویم. این کـه آيا هرگز بـه همدردی احساسی با او خواهید پرداخت یا نه یک مسألهي جدا خواهد بود، اما کارگردان «سقوط» برای بـه تصویرکشیدن هیتلر بعنوان یک انسان در بدترین شرایط خودش، لایق توجه ویژهاي اسـت.
گذشته ازآن، این فیلم باید بخاطر کمبود اطلاعات دقیق از آخرین روزهای زندگی هیتلر و ساخت نسخهاي جامع از این ماجرا مورد تقدیر قرار گیرد. هیچ جزئیات مشخصی از این ده روز آخر زندگی هیتلر در معرض نیست. اما احساساتی کـه در پس اینروزها بروز میکنند، بـه اندازهي کافی اصیل هستند.
شـما برای تماشای «گتیزبرگ» ساخت ۱۹۹۳ بـه چهار ساعت و سی و یک دقیقه زمان احتیاج دارید. البته کـه بیشتر زمان فیلم بـه نمایش نبرد گتیزبرگ اختصاص یافته اسـت. اگر چـه این قضیه از سرعت روند فیلم کاسته، اما جزئیات این نبرد تاریخی با دقت فراوان مورد برسی قرار گرفته اسـت. این دقیقا همان چیزی اسـت کـه باید از دیدن یکی از بهترین فیلمهای تاریخی انتظار داشته باشید.
برخلاف نتیجهي واضح داستان، هیچ کدام از طرفین نسبت بـه دیگری از لحاظ اخلاقی برتری ندارد. چیزی کـه «گتیزبرگ» رابه یک فیلم خاص تبدیل کرده، استفاده از زمان طولانی فیلم برای نشاندادن مزیتها و عیبهاي خودِ میدان جنگ اسـت کـه قبلا بـه ندرت در فیلمهاي دیگر بـه این جنبه پرداخته شده اسـت. اگر میخواهید همه ی چیز را دربارهي نبرد گتیزبرگ بدانید، تماشای این فیلم را از دست ندهید.
یکیدیگر از بهترین فیلمهای تاریخی جهان کـه بدلیل ماهیت داستانش، بـه فیلمی دراماتیک تبدیل شده، «لیست شیندلر» اسـت. «استیون اسپیلبرگ» «Steven Spielberg» در مقام کارگردان تمایلی بـه ساخت یک مستند دراماتیک دربارهي هولوکاست نداشته اسـت.
در عوض، فیلمی ساخته کـه بـه همه یي تماشاچیانش این حس را منتقل میکند کـه انگار درحال تماشای وقایع با چشمان خودشان هستند. ازهمینرو، برخی شخصیتها و موقعیتهاي فیلم، بـه منظور تطابق بهتر با داستان کمی دستکاری شدهاند. «لیست شیندلر» داستان فوقالعادهاي دربارهي کمکهاي مردی اسـت کـه پس از درک وحشت هولوکاست، سعی کرد جان کارگران یهودی کارخانهاش را نجات دهد.
هر گونه عدم تطابق اتفاقات فیلم با واقعیت، در برابر نمایش اردوگاههاي کار اجباری شهروندان یهودی، بسیار کمرنگ میشود. وقتی فیلمی بـه شدت بـه تاریخ وفادار باشد، بیشتر بـه یک فیلم وحشتناک تبدیل می شود. تعداد زیادی از نجاتیافتگان این واقعه، «لیست شیندلر» را برای پیام و بیان حقیقت مورد تشویق قرار دادهاند.
نامبردن از یکی از بهترین فیلمهای تاریخی کـه زمانی ساخته شده کـه تمام جزئیات آن واقعه توسط دوربینها و شاهدان عینی ثبت شدهاند، کمی عجیب بـه نظر می رسد. چیزی کـه «آپولو ۱۳» را از فیلمی «عجول» جدا میکند، این واقعیت اسـت کـه بـه تصویرکشیدن موضوع اصلی فیلم تقریباً کار غیرممکنی در صنعت فیلمسازی بـه حساب میآمده اسـت.
این فیلم نه تنها بـه نمایش آن وقایع پرداخته، بلکه روش نشاندادن انها نیز فراتر از تصور بیننده اسـت. بازسازی سفینهي ساختگی آپولو ۱۳ با جزئیات زیادی همراه بوده اسـت. هم چنین دراین فیلم نیز مثل فیلم «کشتی» حس درماندگی بـه خوبی یادآوری می شود. آپولو 13 این مزیت را داشت کـه راوی یکی از تازهترین دستاوردهای تاریخ بشری باشد.
ران هاوارد «Ron Howard» کارگردان از این امتیاز بـه بهترین شکل استفاده کرده تا مطمئن باشد هیچ یک از ویژگیهاي شخصیتهاي داستان یا جزئیات تکنیکی نادیده گرفته نشده اسـت. آپولو 13 یکی از بهترین فیلمهای تاریخی اسـت کـه بـه بهترین شکل و با دقت ویژهاي بخشی از تاریخ رابه تصویر کشیده اسـت.