در اینبخش بیوگرافی افسانه پاکرو بازیگر معروف سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. افسانه پاکرو بیشتر با سریال تکیه بر باد شناخته میشود، از نکات جالبی کـه درمورد افسانه پاکرو وجوددارد این اسـت کـه او ظاهری بسیار جوان دارد و با اینکـه متولد سال 62 میباشد چهره اي طبیعی و فوق العاده جوان تر از سن واقعی خود دارد. در ادامه بطور کلی با افسانه پاکرو آشنا میشویم. با پارس ناز همراه باشید.
افسانه پاکرو متولد 4 / 2 / 1362 میباشد
افسانه پاکرو متولد ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۲ و اصالتش ترك اسـت. اما خودش در اهواز بدنیا آمده و خودرا یك آبادانی می داند. خیلیها بـه او می گویند: « این خونگرمی كه داری برگرفته از خطهاي اسـت كه بدنیا آمدهاي.» افسانه پاكرو، بازیگر جوانی اسـت كه اینروزها گزیده كاری را انتخاب كرده و بـه دنبال ایدهآلهاي خود اسـت.
او پس از گرفتن فوق دیپلم و گذراندن یک دوره کلاسهاي استاد سمندریان برای بازی در فیلم محکومین بهشت درسال ۸۳ انتخاب شد و بعد ازآن برای بازی در سریال رسم عاشقی دعوت شد و شهرت خودرا دراین سریال بـه دست آورد. از جمله فعالیتهاي هنریاش عبارتند از:
= محکومین بهشت
= پیدا و پنهان
= رسم عاشقی
= رویای خیس
= محاکمه
= زندگی شیرین
= شیر و عسل و…
افسانه در همـه زمینهها حتّي بازیگری یک همراه دوست داشتنی دارد. سعیده خواهر بزرگ تر او كه فاصله سنی آنها یکسال اسـت. دو خواهر كه از نظر خودشان، دوقلو هستند. علاقمندیهایشان، فعالیتشان و حتی لباسهایشان هم شبیه هم اسـت. جالب اسـت كه دعای تحویل سال این دو خواهر هم یك چیز بود: «سلامتی و تندرستی».
او میگوید: بدلیل فاصله سنی كمی كه داشتیم «یك سال» از بچگی مانند دوقلوها بودیم. لباسهایمان شبیه هم بود. حتی خاطرم اسـت زمانی كه سعیده بـه مهد كودک رفته بود اینقدر اصرار كردم تا مـن را هم زودتر از موعد بـه مهد كودك فرستادند.
در اصل مـن دو سال مهد كودك رفتم. یك سال با سعیده، یك سال هم تنهایی. مدرسه هم كه باهم بودیم و دقیقاً تا اول دبیرستان. ازآن جا بـه بعد راهمان تغییر كرد. مـن بـه هنرستان رفتم و گرافیك خواندم.
مـن و خواهرم هر وقت حرف ازدواج پیش می آید، تصمیم میگیریم با دو برادر ازدواج كنیم كه وادار نشویم از هم جدا شویم. ولی تا هم اکنون خیلی بـه شكل جدی بـه ازدواج فكر نكردهایم. جدا شدن از هم دیگر هم برایمان سخت بود. ولی كم كم باید بـه این قضیه جدیتر فكر كنیم.
مـن و سعیده علاقه زیادی بـه خلبانی داشتیم ولی آن زمان برای خانمها خلبانی نبود؛ بنابر این وادار شدیم مهمانداری را انتخاب كنیم. حتی آن زمان كه میخواستم این دوره را بگذرانم سنم خیلی كم بودو اجازه نمی دادند ولی آن قدر اصرار كردم كه قبول كردند.
ولی جالب اسـت درست شبی كه میخواستیم پرواز كنیم و لباسهایمان را دادند مـن انصراف دادم. ترسیدم هواپیما سقوط كند. فكر میكنم خانوادهام خوشحال شدند، ولی خب كسانی كه با مـا همدوره بودند همین حالا یا مهماندار هستند یا خلبان. كلاً دوستهاي خلبان زیاد دارم.
افسانه پاکرو میگوید: مـن در 14 سالگی قرار بود وارد این عرصه شوم اما قست نشد ،در واقع بخاطر درس و مشق ،خودم و خانواده ام خیلی با اینکار موافق نبودیم ،بعد از گرفتن فوق دیپلم و گذراندن یک دوره کلاسهای استاد سمندریان برای فیلم محکومین بهشت و بعد ازآن سریال رسم عاشقی انتخاب شدم کـه فکر می کنم این هم خواست خدا بود.
خودم اصلا فکرش را نمیکردم کـه بتوانم بـه این زودی بـه نتیجه برسم از این بـه بعد هم خودم را دست خدا سپردم البته تمام تلاشم را می کنم تا بتوانم دراین راه صاحب سبک و با تجربه اي موفق باشم اما می دانم کـه اگر او نخواهد اصرار مـن بی مورد و بی نتیجه اسـت. در ادامه سوالاتی مهم از خانم پاکرو پرسیده ایم:
عاشق بازیگری هستید؟
بله، با تمام وجود اینکار را دوست دارم اما اگر روزی دیگر بازی نکنم خیلی ناراحت نمیشوم چون میدانم بـه صلاحم بوده و خواست خداوند بوده.
شهرت چقدر برایتان لذت بخش بوده ؟
از شهرت بیزارم. این را بدون اغراق میگویم. مـن واقعا بخاطر حس شهرت طلبی بـه سراغ این حرفه نیامدم.
پس دراین عرصه بـه دنبال چـه چیزی هستید؟
فقط اینکـه بتوانم در نقش یک آدم بیگانه با خودم زندگی و حس و حال آنها را جلوی دوربین تجربه کنم برایم لذت بخش اسـت و بس.
بـه شانس و اقبال خیلی معتقدید؟
نه آن قدر کـه تمام نشریات از زبان مـن بنویسند: تمام زندگی مـن شانس اسـت،کـه متاسفانه عدهاي از نشریات نمی دانم بـه چـه دلیل اینکار را کردند. مـن نه بـه شانس و اقبال بلکه بـه مشیت الهی اعتقاد ویژهاي دارم.
اگر روزی بخواهید ازدواج کنید و همسرتان از شـما بخواهد این شغل را کنار بگذارید چـه می کنید؟
اصلا بـه مقوله ازدواج فکر نمیکنم.
بـه خانه داری علاقه مند هستید؟
مـن تمام غذاها را می توانم بپزم اما طبق معمول مادرم در خانه از مـن و خواهرم خیلی کمک نمی خواهد.
خانواده ات با شغلی کـه انتخاب کردهاي مخالف نبوده اند؟
نه، در واقع مشوق اصلی مـن خانوادهام هستند. البته پدرم اوایل خیلی این شغل را دوست نداشت و دلش می خواست مـن حرفهي دیگری را انتخاب کنم؛ اما حالا خیلی هم علاقه مند شده و با شوق کارم را دنبال میکند.
با خواندن و نوشتن هم میانه اي داری؟
البته خاطراتم را هرروز مینویسم اما خیلی فرصت اینکـه بیشتر بـه آنها بپردازم را ندارم ،مدتی هم بـه رمان خیلی علاقه مند شده بودم و اکثر آثار دانیال استیل را خواندهام.
بـه سفر چقدر علاقه مندید؟
بر عکس خانوادهام خیلی بـه سفر علاقه ندارم؛ اگر قرار باشد بـه مسافرت بروم؛ شمال کشور را انتخاب میکنم.
در زندگی بیش از همه ی برای چـه چیزی ارزش و احترام قایل هستید؟
برای خانوادهام و خواستههاي آنها.
بیشتر فرد آینده نگری هستید یا بـه امروز خیلی فکر می کنید؟
اتفاقا بـه آینده خیلی فکر میکنم و تا حدی هم رویایی هستم.
در آخر نیز مروری داریم بر صفحه اینستاگرامی خانم افسانه پاکرو و پربازدیدترین پست هاي منتشر شده توسط وی را مرور میکنیم. افسانه پاکرو بیش از 300 هزار دنبال کننده در شبکه اجتماعی اینستاگرام دارد.
او درباره این عکس نوشته:
نه سکوت میخواهم، نه فریاد
هرازگاهی
چند کلمه حرف یا شعر برایم بگو …
افسانه پاکرو
او درباره این عکس نوشته:
لُپهایم گل می اندازد
وقتی شادم … وقتی غمگینم
وقتی هوا سرد اسـت …وقتی هوا گرم اسـت
وقتی برف می آید… وقتی باران می بارد
وقتی او هست، وقتی او نیست
افسانه پاکرو
او درباره این عکس نوشته: شاعری بود کـه هرازگاهی از کنار پنجره اتاقم عبور میکرد و شعر هایش را می فروخت. شنیده ام از وقتی کـه رفته، شعرهایش را حراج کرده اند. افسانه پاکرو.
او درباره این عکس نوشته: یه سال دیگه گذشت و مـن بـه این فکر میکنم کـه تـو زندگی همه ی چیز میگذره، چـه خوب، چـه بد، چـه آسون، چـه سخت و اونچه کـه می مونه خاطرات خوبه. برای هر لحظه از زندگیم کـه میگذره خداروشکر میکنم.? ممنونم از تمام تبریکاتون. امیدوارم دلتون شاد باشه و سلامت باشین، هر جا کـه هستین.
او درباره این عکس نوشته: مراسم افتتاحیه فیلم ترانه عاشقانه برایم بخوان در استانبول.
او درباره این عکس نوشته: روز جهانی زن برتمام زنان سرزمینم مبارک.
او درباره این عکس نوشته: فیلم سینمایی ترانه اي عاشقانه برایم بخوان. مـن تـو این فیلم بـه دو زبان پارسی و ترکی استانبولی صحبت میکنم.
او درباره این عکس نوشته: سریال تکیه بر باد.