در اینبخش بیوگرافی علی قیومی و ملیکا میرتقی کمدین هاي مشهور اینستاگرامی را مرور میکنیم. علی قیومی یکی از بازیگران تئاتر اسـت کـه اینروزها طرفداران بسیار زیادی در اینستاگرام دارد. او بـه همراه ملیکا میرتقی اینروزها مورد توجه هزاران نفر در شبکه هاي اجتماعی قرار گرفته اند. این طنزپردازان در حرفه خود بسیار موفق بوده اند ودر ادامه قصد داریم تا بطور کامل با انها آشنا شویم.
علی قیومی بازیگر تئاتر میباشد. او یکی از محبوب ترین ها در ژانر کمدی می باشد. او فعالیت هاي خودرا از زمان کودکی آغاز کرده اسـت. در تئاتر فعالیت دارد و چند سالی اسـت کـه وارد شبکه هاي اجتماعی شده اسـت. او در مقام کارگردان هم فعالیت هایي داشته اسـت. علی قیومی همین حالا بیش از 200 هزار دنبال کننده در اینستاگرام داردکه رقم قابل توجهی محسوب می شود.
از کودکی وارد دنیای بازیگری شدم. همیشه شخصیتهاي کارتونی و کودک را تقلید صدا میکردم و حتی در یازده سالگی، استندآپ Standup اجرا می کردم کـه متأسفانه فیلمهاي این اتفاق موجود نیست و فقط عکسهایی ازآن را دارم. در نوجوانی در جشنها شخصیتهاي کارتونی را تقلید صدامیکردم.
کاری در مدرسه نوشتم کـه چند حیوان را در آن طراحی شخصیت کردم کـه موفق بود. درسال ۷۴ کاری بنام دهکده خرگوشها با سعید موذنیان در تالار فرهنگیان اجرا شد کـه در آن دستیار کارگردان بودم. مـن یک بازیگر تئاترم و برای خود سبک تعیین نمی کنم. از کودکی بـه خاطر قابلیتهایم، کارهای کمدی انجام میدادم. بازیگر حرفهاي باید در همه ی ژانرها فعالیت داشته باشد.
در ابتدا فعالیت تئاتری خودرا با کار کودک آغاز کردم. نخستین جایزه خودرا دریک کار درام گرفتم و حتی نمایشهاي سورئال Surreal shows و جدیتری نیز در کارنامهام دارم. با این حال بـه خاطر اکتهاي زیادم مثل تیپسازیها و تقلید صداها، بیشتر کارهای کمدی بـه مـن پیشنهاد شد؛ در ادامه تصمیم گرفتم کـه کارهایی کـه در حوزه کمدی نباشد هم کار کنم چرا کـه بازیگرهای موفق باید خود رابه چالش بکشند.
چیزی حدود ۲۵ سال اسـت کـه دراین عرصه تجربه کسب میکنم. در زمانهایي بدلیل وجود مشکلات خانوادگی نمیتوانستم این حرفه را جدی دنبال کنم و وقتی بکار تئاتر بازگشتم اطلاعات تئوری Theoretical information خودرا با برپایی ورکشاپها و انجام مطالعه بالا بردم. سپس مدرک موسیقی گرفتم و پس ازآن نیز کلاسهاي نمایشنامهنویسی را در نزد استادانی مثل زاون قوکاسیان و استاد بیگدلی گذراندم.
انسانهایي در زندگی مـن هستند کـه هرروز از مـن خواندن موسیقی و ادامه این راه را تقاضا می کنند. با این حال نمی دانم چرا هنوز بستر اینکار را فراهم نکردم. در حال حاضر ترانه میسرایم و از آن ها استفاده هم شده اسـت. نخستین آهنگی کـه بـه شکل جدی منتشر شد، تک موزیک سپلشت بود کـه با استقبال خوبی روبهرو شد. همیشه میخواستم خواننده باشم اما بـه دنبال سبک خود هستم کـه بزودی این اتفاق خواهد افتاد.
۴ فیلم سینمایی را بازی کردم کـه یکی از مهم ترین انها، فیلم «تـو و مـن» اسـت. حضور دراین فیلم تجربه بسیار خوبی بودو اتفاق جدیدی بود. دغدغههاي مـن در آن زمان بسیار زیاد بود کـه مهم ترین آن، عشق بـه تئاتر اسـت. در تمامی این سالها همه یچیزم را برای تئاتر وقف کردم. بدلیل این عشق، کار موسیقی را جدی دنبال نکردم و بهمین دلیل در سینما نیز خیلی فعالیت نداشتم.
فضای آموزشی اصفهان بـه اندازه کافی حرفهاي نیست. البته اساتید و نویسندگان بسیار خوبی در اصفهان داریم. اما اساتیدی کـه دراین شهر هستند بستر مکانی و مالی خوبی ندارند. این مسئله آن ها را وادار بـه انجام کارهای دیگری می کند کـه فعالیتها مقداری تولیدیتر می شود. در تئاتر اصفهان، سالن مناسبی برای ایدهپردازی کارگردانها ندارد.
در تهران حدود ۲۷۰ تا ۲۸۰ تئاتر در حال برگزاری در ژانرهای مختلف اسـت کـه بـه کسانی کـه می خواهند برای دیدن تئاتر مورد علاقه شان آزادی عمل می دهد. تئاترهای فعال در اصفهان خیلی محدود اسـت پس استاد نمی تواند الگوی تئوریهاي آموزش داده شده بـه هنرجو را در اصفهان نشان دهد. این مسئله باعث مهاجرت اساتید بومی و هنرجوها برای آموزش بـه تهران می شود و فضای آموزشی اصفهان را تضعیف می کند.
۹۰ درصد مخاطبانی کـه کارهای مرا می بینند می خواهند کـه بازیگر شوند. همیشه می گویم کـه چند کتاب در مورد اینکار خواندهاي یا چند تئاتر دیدهاي؟ برای انجام هر کاری باید اصول آنرا دانست و فقط علاقه مهم نیست. همه ی چیز بـه ذات و ریشه اتفاقات برمیگردد. اگر علاقه داشته باشید هیچوقت از کسی نمیخواهید کـه چـه کار کنید یا اجازه نمی دهید کـه در راه شـما دخالت کند.
وقتی هنر را برای پول انتخاب می کني، ضربه میخوری زیرا راه درستی را انتخاب نکردهاي. در هنر باید مثل اسب مسابقه باشی و از قبل تمرین کرده باشی. دراین مسیر باید چشم خودرا بست و دوید تا بـه موفقیت رسید. مشکلات مالی زیادی داشتم اما این مسائل بـه ایمان مـن بـه هنر ضربه نزد. هنوز هم بـه مسائل مالی فکر نمی کنم و حتی گاهاً کارهای دیگری را برای حل مشکلات مالی و زندگی کردن انجام می دهم.
نخستین رسالت مـن در تئاتر ایجاد شادی و نشاط اجتماعی اسـت. ایجاد لبخند واقعاً برای مـن مهم اسـت. زیرا باعث اتفاقات مطلوبی در سلامتی انسان می شود. مـن همیشه معتقدم کـه لبخند بهترین هدیه بیمنت خداست. خنده باعث اتفاقاتی می شود کـه می تواند روز انسان را بهتر کند. دومین رسالتی کـه دارم و رسالت کلی تئاتر کمدی اسـت، بیان نابهنجاریها و دغدغههاي فرهنگی اجتماعی اسـت.
تقریبا یکسال بود کـه بیکار بودیم و واقعاً نیاز بـه انجام کاری داشتم. سه پلشت از همین جا با طراحی شخصیت یک زوج در شرایط کرونایی شکل گرفت. دراین مجموعه از بهترین افراد جوان در تمامی بخشها استفاده شد و پس از چند قسمت، با توجه بـه هزینه بر بودن ساخت آن، تصمیم بـه قبول کردن اسپانسر گرفتیم.
کلمههایي کـه در سپلشت استفاده میشد، خیلی همه ی پسند شد و این اتفاق خوبی بود کـه از بیان اصطلاحات بد دوری کردیم و کلیدواژههاي خوبی را ایجاد کردیم. با این حال، بکاربردن کلیدواژههایي از عمد اسـت کـه کار اشتباه مردم رابه انها نشان میدهد و از کارهای بد جلوگیري می کند؛ نیاز بـه خلق آنها داریم، اما عده اي از کلیدواژهها واقعاً بـه جامعه بینندگان ضربه میزند.
واکنشها نسبت بـه تمامی قسمتهاي سپلشت بسیار جذاب بودو مردم همیشه واکنشهاي خوبی بـه آن نشان میدادند. این مسئله در ابتدای برای مـا تعجب برانگیز بودو سپس بـه ادامه کار مـا کمک کرد. هزینههاي سپلشت واقعاً برای پرداخت شخصی نیاز بودو برندهایی کـه مورد تأیید مـن بودند بعنوان اسپانسرهای این طرح انتخاب شدند تا بتوانیم قسمتهاي بیشتری ازآن را تولید کنیم.
ملیکا میرتقی بازیگری اسـت کـه بـه خوبی در کارهای علی قیومی دیده شده اسـت. او میگوید: علی قیومی، شوهر خواهر مـن اسـت و زمانی کـه ششسال داشتم، وارد خانواده مـا شدند. ۱۰ سالی از وقتی کـه از ایشان تقاضای حضور در صحنه تئاتر داشتم گذشت تا این کـه در کار پاتوق ازدواج در هشت قسمت بـه مـن بازی دادند و اعتماد ایشان را جذب کردم تا وارد تیم سپلشت شوم.
نخستین کار مهم مـن پاتوق ازدواج بوده و پس ازآن نیز در تئاتر بالشت بازی کردم؛ نخستین حضور مـن در دنیای تصویر نیز بازی در سپلشت بود. با این حال در مدرسه هم تئاترهای مهمی را بازی کردم کـه جوایزی هم برد. در ابتدا خانواده مـن بـه شدت با کار بازیگری مخالف بودند و همین سبب شد کـه آقای قیومی، اصراری برای تحصیلات آکادمیک دراین رشته بـه مـن نداشته باشد؛ با این حال با کمک ایشان توانستم کـه بـه آرزوی خود برسم.
او میگوید: هم تئاتر را دوست دارم و هم بـه سینما دلبستگی دارم و امیدوارم کـه در آینده بتوانم کارهای سینمایی نیز انجام دهم. یقیناً آدمهایي کـه برای کار در آیندهام انتخاب میکنم، باید زیر نظر آقای قیومی بوده و ایشان آنها را تأیید کند. همین طور معیار مـن برای انتخاب افراد برای همکاری، باز شدن درهای پیشرفت از طریق انجام آن کار برای زندگی حرفهاي مـن اسـت.
او میگوید: تا سه قسمت اول، شخصیت شراره شناخته شده نبود، اما رفته رفته توسط مردم دوست داشته شد. برای همه ی سوال بود کـه چرا شراره در سپلشت اینقدر آرام اسـت و چطور با مرتضی زندگی می کند؟ با این حال، وقتی مردم را میبینم، انها شراره را دوست داشتند و خودم نیز نقش شراره بسیار دوست داشتم زیرا شخصیتی داشت کـه درمن نبود؛ در کل از کار درکنار آقای قیومی دراین برنامه بسیار خوشحال هستم.
پیج اینستاگرام علی قیومی ali_ghaumi@
پیج اینستاگرام ملیکا میرتقی melikamirtaghi@