پارس ناز پورتال

تصاویر بازیگران و چهرهای زن و مرد معروف ایرانی

چه شروعی بهتر از عکس دو فرد ارزشمند و کاردرست دنیای موسیقی و سینما؟ جعفر خان پناهی و حسین خان علیزاده در حال گرفتن عکس یادگاری در حاشیه یکی از مراسم هنری چند روز اخیر.

تیارا خانم صادقی به شدت در حال بزرگ شدن است. نکته ای که همسرِ خانم صادقی روی بیان آن تاکید داشتند این بود که موهای تیارا به رنگ طبیعیِ خودش است و رنگ نشده است. البته بعید میدانم در هیچ کجای کره خاکی موهای بچه سه ساله را رنگ کنند. البته از خونِ آریایی، هیچ چیزی بعید نیست!

پدر و پسری که خالق 75 درصد از قِر های یک ملت در 50 سال اخیر بوده اند

عکسی که محراب فاطمی در ایسنتاگرامش گذاشت. با اینکه آن عزیزِ سرمه ای پوش چه کسی است کاری نداریم، با اینکه در آن شب بر امید حاجیلی چه گذشته هم دخالت نکنیم بهتر است، تنها سوال ما این است که مرتضی حسینی آن وسط دقیقاً چه میکند؟!

حسین سلیمانی با این عکس تولد دوست فقیدش مهرداد اولادی را تبریک گفت. البته حسین انسان خوش مشرب و بسیار اجتماعی ای است و تقریبا تمامی هنرمندان و چهره های ایرانی برایش “رفیق” به حساب می آیند. حتی آنهایی که آن ها را کلا یک بار و از فاصله 30 متری دیده است!

عکسی دیدنی از گریم فوق العاده ای که روی صورت زنده یاد جمشید اسماعیل خانی اجرا شده است. یکی دیگر از شاهکار های استاد عبدالله اسکندری.

عکسی قدیمی (البته نه آنقدر قدیمی که سیاه و سفید باشد!) مربوط به پشت صحنه سریال نوستالژیک نقطه چین که یکی از کارهای تکرارنشدنی مهران مدیری به حساب می آید.

– خاک بر سرم! فهمید من بودم؟!

ممنون از نجمه جودکی که همواره یاد مهران دوستی نازنین را زنده می‌کند. روحش شاد.

عمو جان یک چند ماهی عکس را دیر آپلود نکردی احیاناً؟!

میلاد جان پس مطمئناً خوردن گوجه سبزِ غریق در نمک و هندوانه شیرین در زیر کولر را در این روزها تجربه نکرده ای که این طور فکر میکنی!

همانطور که قبلاً گفتیم هر هنرمند و چهره ای یک زاویه طلایی در صورتش دارد که آن را به خوبی میشناسد و هنگام سلفی گرفتن آن را با لنز منطبق می‌کند. تنها عزیزی که همه ی زاویه ها برای وی طلایی به حساب می‌آید، کسی نیست جز عزیزی که سلفی اش را مشاهده می‌کنید!

علی جان ته چینِ مسلم را از دست نده.

عکسی از اعضای تیم اسکواش بانوان هنرمند کشورمان با حضور مونا فرجاد، لیلی رشیدی، سیما تیرانداز، پانی پناهی ها و هانیه توسلی که البته مانده طهماسبی، شبنم فرشادجو، طناز طباطبایی و سپیده علایی هم دیگر اعضای این تیم هستند و در عکس غایب. اسکواش همان ورزشی است که دو عزیزی که با هم قهر هستند، در یک اتاق بسته با هم تنیس بازی می‌کنند.

سلفی رحمان داوودی والیبالیست خوب کشورمان در کنار دخترش در فودکورتِ پل طبیعت.

عکس یادگاری بهرام رادان در کنار استاد چکنواریان در یک گالری. از کراواتِ استاد چکنواریان فقط یک نسخه ی دیگر در دنیا وجود دارد که در دستِ مستر بین، هنرمندِ معروف انگلیسی است!

یک نفر برود و آلبوم قدیمی مهدی سلطانی را از دم دستش بردارد و قایم کند! کچلمان کرد!

یک تکه کاغذ کوچک بردارید و آن را در وسط تصویر زیر بگذارید و سپس از هنر ناب و فوق العاده ی ایرانی لذت ببرید!

هانا خانمِ کامکار. عکس از مهرداد مسیحا.

سلفی پرستو صالحی در کنار مسعود فروتن هنرمند عزیز کشورمان. پرستو جان حالا که جناب فروتن انقدر ستاره ساز هستند، زحمتِ خودت را هم گردنشان بیانداز. شما که انقدر علاقه به دیده شدن داری، چه اشکالی دارد؟

آهای تو! با توام!
تو طرفدار منی! تو به من وفاداری! تو به عشقِ من به رستوران من تو جردن میای! و من تو رستورانم جیبتو خالی میکنم!

شما نیز متوجه ترسِ عجیبی که در چشمانِ سگِ فسقلی پنهان هست، شده اید؟!

کامبیز دیرباز، پژمان بازغی، نیما نکیسا، علی لهراسبی و سایر عزیزان در مراسم قرعه کشی جام ستارگان در یک رستوران در فشم. کلا دوستان منتظر بهانه و یا در صدد خلق یک مناسبت برای رفتن به یک رستوران و گرفتن عکس هستند.

بابک کریمی و ریما رامین فر در اکران مردمی فیلم «مرگ ماهی» ساخته روح الله حجازی یکی از فیلم های خوبِ این روز های سینما. عکسی که آقای کارگردان به اشتراک گذاشته مربوط به قبل از جشنواره کن است، چون آقا بابک همراه با تیمِ فیلم فروشنده در کن هستند و هنوز بازنگشته اند. مگر اینکه بابک از برخی دوستان هنر شورتکات ساختن از خودش را فرا گرفته باشد!

عکس یادگاریِ “ما خیلی صمیمی ایم” یغما گلرویی با هدایت هاشمی پس از تماشای تئاترِ جدید هدایت.

عکس نسبتاً قدیمی مریم امیرجلالی در کنار عزیزی که دیگر در کنارمان نیست. عزیزی که هنوز جنگ و دعوا بر سر تشخیصِ ایشان در صفحه مریم خانم ادامه دارد. یک عده میگویند بانو حمیده خیر آبادی است (که اشتباه میکنند)، عده ای دیگر نیز میگویند مادر مریم خانم است. البته اسامیِ دیگری نظیرِ “نیکول کیدمن” و “سوسن کوره” هم در کامنت ها دیده شده است.

سلفی روشنک عجمیان و همسر جان در هواپیما همراه با نگاهِ حذفیِ بیرحمانه ای که نسبت به فرزند عزیزشان داشته اند!

کامران نجف زاده و سوال صریح؟! عجب!

پارس ناز

برزو ارجمند در حال خارجگردی. یک مرحله ای پس از کاشت مو وجود دارد که فردِ صاحبِ سر را مجبور به استفاده از کلاه و سایر ابزار پوشاننده ی سر میکند. معمولاً این مرحله چندین ماه ادامه دارد و پس از آن دوباره با سری براق و خلوت، حتی خلوت تر از قبل مواجه میشویم!

عکسی جالب از بهشاد کوچولو بر روی ماشینِ پدرش. آرزوی سلامتی داریم برای تمامی راننده های جاده، بخصوص راننده های اتوبوس و ماشین های سنگین که شب و روز ندارند.

گوشه ای از بلایی که تکنولوژی دارد بر سر هنرمندان این مرز و بوم می‌آورد!

برادران مجیدی پس از گذشت چند روز از مراسم سالگرد ناصر خان حجازی بر سر مزار ایشان رفتند و این عکس یادگاری را گرفتند.

ناهید خانم مسلمی، بازیگر کهنه کار سینما و تئاتر در یک گالری.

ده تای آن را هم بگویی قبول می‌کنیم!

و افتخاری که نصیب سیروان شد و توانست در کنار کیهان کلهر عکس یادگاری داشته باشد.

آرشا اقدسی در حال به رخ کشیدن آمادگی بدنی اش.

رضا یزدانی، پژمان جمشیدی و علی اوجی هم خود را به قرعه کشیِ کذایی به صرفِ شیشلیک رساندند.

چشمِ بچه های تیم ملی والیبال روشن!

عکس بازیگر مرد

رضا جان حتماً خودت هم میدانی که اخم اصلا بهت نمی آید. همان نگاه های بانمک با ابروهای تا به تاست که رضا شفیعی جم را منحصر به فرد و دوست داشتنی کرده، وگرنه اخم کردن را که همه بلدند!

مار داریم تا مار سیما خانم. اینی که شما دور گردنت پیچیدی در واقع یک شال گردنِ زنده است و هیچ اثری از ماهیت مار بودن خود، یعنی نیش و توانِ قدرت نمایی در او باقی نمانده است.

رضا قوچان نژاد در حالِ شروع سومین دستِ شطرنج با خُرزو خان.

فریدون آسرایی با این عکس قدیمی از مادر فقیدش یاد کرد. خداوند همه ی رفتگان را مورد رحمت و آمرزش خویش قرار دهد.

سلفی رامبد جوان با زهرا اشراقی در حاشیه همایش حمایت از بیماران ام اس.

الناز شاکردوست در حال کار بر سر زمین بود که ناگهان باد شدیدی وزید.

بهاره افشاری، نرگس محمدی و مادرش به همراه یکی دیگر از دوستان در یک کافه. اتفاقی که هفته ای سه الی چهار بار تکرار می‌شود و در قالب 9 الی 13 پست اینستاگرامی قابل رویت می گردد.

روزبه جان توصیه میکنم که دیگر هیچ وقت با این ریش ها و از این زاویه و به این صورتِ خندان سلفی نگیر. چون به شدت شبیه یکی از عزیزانِ دوست داشتنی و نور چشمی مان میشوی!

ساغر عزیزی در حال اهدای خون.

عکسی عالی که داریوش اسدزاده و رضا بیک ایمانوردی را در حال موتورسواری در سال های دور نشان می‌دهد. عکسی که آدم از تماشایش سیر نمی‌شود.

تنها برداشتی که با توجه به صحبت ها و اظهارات انجام گرفته در این چند روز می‌شود از این بیانیه مرجان شیرمحمدی داشت، این است که او دلش _ به هر دلیلی _ از بهرام رادان خیلی پر بود و دنبال بهانه میگشت که با لحنی “شات گان طور” به وی حمله کند. چون بهرام در این ماه های اخیر هیچ اظهار نظری درباره افخمی نداشته است!

خانم شیر محمدی عزیز… آرام باشید. با بررسی کارنامه کاری تان به این توصیه میرسیم که بهتر است در مورد مسائلی که در آن تخصص ندارید صحبت نکنید. بهرام رادان بازیگر مقبولی است که مورد استقبال جامعه می باشد. جامعه بهروز افخمی را بیشتر یک سیاست پیشه می شناسد تا کارگردان! بیهوده به جمع هنرمندان رشک نورزید لطفاً!

عکسی دیگر از اسکواش باز های خسته که پس از تمرین پشت یک کامیون سوار شده اند تا به خانه بازگردند.

با بررسی تیشرتِ فرزاد این نتیجه به دست می آید که صورتِ وی، در نقشِ بینی یک ببر ظاهر شده است.

شیلا خداداد عکسی از پسرش سامیار در آغوش علی دایی به اشتراک گذاشت.

من هم یک بار مرگ را تجربه کردم… وقتی که به خانه آمدم و دیدم برادرم آن دو تیکه پیتزایی که از شب گذشته برای نهار خود کنار گذاشته بودم را خورده است… باران هم می آمد…

نگار جواهریان در حاشیه یک مراسم که نمیدانیم چیست.

اگر نتوانید احساسات خود را در مسیر درست و عقلانی اش کنترل کنید، بلایی نظیر همچین بلایی که بر سر بهرنگ علوی آمده، در انتظارتان است! خلاصه این بحث را جدی بگیرید. درمان خاصی هم ندارد!

بله درست است. تقصیر مهراب نیست، آمدند و اصرار کردند و پیشنهاد چربی دادند که مهراب نتوانست رد کند. تقصیر مهراب نبود، تقصیر تهیه کننده برنامه بود!

وقتی شال با مانتو ست نباشد.

عکس دسته جمعی عزیزان در اولین جلسه تمرین یک نمایشنامه خوانی. با حضور مسعود کرامتی، مسعود فروتن، رویا نونهالی، سام قریبیان، رامین پرچمی، فرشید نوابی، کوروش تهامی، افشین زی‌نوری، نازنین کریمی و سایر دوستان هنرمند.

لمسِ گذر زمان.این قسمت: بهزاد خداویسی.

تور کنسرت گردی آزاده خانم نامداری و همسر محترمش به ایستگاه مهدی یراحی رسید.

عکس بازیگر زن

الناز حبیبی به تماشای استندآپ امیر کربلایی زاده رفته بود که این عکس یادگاری را با هم گرفتند.

سعید مدرس و ماهان بهرام خان، دو خواننده ی خوش صدا و کاربلد پاپ کشورمان که میتواننند در فضای موسیقی پاپ کشور خیلی بیشتر از این ها دیده بشوند.

خاطره بازی خشایار اعتمادی با عکسی قدیمی مربوط به سال 1378 که او را در کنار مهدی مهدوی کیای عزیز نشان میدهد.

برادران جعفری در یک مراسم خانوادگی.

عکسی جالب از کودکی های محمدرضا حسینی بای خبرنگار صداوسیما در کنار پدر و مادر عزیزش در مشهد مقدس. عزیزی که لطف و محبت بیش از حدی نسبت به ما و مطلب «چهره ها در شبکه های اجتماعی» دارد.

تعدادی اندک از هزاران کامنت تند و سرشار از خشمِ طرفدارانِ مرتضی پاشایی در زیر آخرین پست رامبد جوان را شاهد هستید. هجمه ای که دلیلش برنامه خندوانه ی سه شنبه شب بود که به زعم این عزیزان، در آن برنامه حرمت امپراطورشان شکسته شده است. تحلیل دوست خوبم ایمان عبدلی را درباره این موضوع و برنامه سه شنبه شب شاهد هستید:

“رامبد جوان سه شنبه شب در برنامه خندوانه به نقد فرم و محتوای محصولات مرتضی پاشایی پرداخت.خنده ی دوشب پیش برنامه ی خندوانه؛ متفاوت ترین خنده ی این دو سال برنامه ی پرطرفدار بود، خنده ای از جنس فهم و تفکر، رامبد جوان پازل هدفمندی را برای نقد نرم و محترمانه موسیقی نالان اما پر طرفدار چیده بود،

در ابتدا چند مدل شبیه سازی شده از میان جمعیت فراخوانده شدند و بعد انگیزه ها و آرزوهای آن ها بیرون ریخته شد؛ بعد کاراکتر نیما آمد و در شکلی نمایشی حضور و جلوه ی کپی های پاشایی را نقد کرد و البته در عمق رفت و حتی از ماهیت من های تکثیر شده طلب کارانه ترانه های واسوخت گفت و در انتها شفیعی جم آمد و از دریچه هویت و اصالت به نقد این جنس از موسیقی مصرفی و بی کیفیت پرداخت.

خندوانه چون دیده می شود، بستر مناسبی برای فرهنگ سازی است، فکر می خواهد و شجاعت که رامبد هر دو را دارد، او می تواند بیشتر و بهتر ازاین ها تاثیر گذار باشد و خندوانه را از مسیر صرفا مفرح و کم خطر خارج کند، مرحوم پاشایی به صرف این که شکلی از زندگی ترحم بر انگیز را نمایش می داد (به کمک رسانه ها) محبوبیتی فراتر از جایگاه کسب کرد، عوام از روزی که متوجه شدند ستاره سرطان دارد،

بیشتر دلشان رحم آمد و وقتی مرگ امان نداد، موجی جو زده و بدون تفکر بهم پیوستند و هر چه و هر که را مقابل این موج بودغرق کردند و تنها چیزی که در این میان سنجیده نشد؛ کیفیت کار بود.پاشایی بتی است که باید شکسته شود و فرو بریزد، او نمادی از یک وضعیت فریبنده و خطرناک است که تلاش دارد به غم و شکست وجاهت بدهد،

هویتی که از طریق این شکل کارهای به اصطلاح هنری تکثیر می شود، هویتی طلبکار و شاکی است که عالم و آدم را در ناکامی مقصر می داند و دائما در پی فرار از قبول مسئولیت است، مرحوم پاشایی در قامت یک انسان محترم است اما او و تمام همنوعان هنری او در مقام هنرمند خالی از اعتبار و اصالتند، هر اندازه که از احساس و تعصب دور شویم، بهتر صدای رامبد جوان را می شنویم،

او می توانست مطابق هر شب مهمانی بیاورد و با چند خیییییییییییلییییییییی و باحالیم و اندکی جناب خان، خدا و بندگان خدا را راضی کند، اما خطر کرد و دلسوزانه یک وضعیت خطرناک را نقد کرد، نگذاریم آدرس های اشتباهی بر ذهن های ما سوار شوند،آدرس هایی که ما را از فکر کردن دور می کند…”