در تعطیلات تابستانی هیچ چیز مثل مشاهده سریالهای داغ و محبوب لذت بخش نیست، ما در این مقاله به شما برترین سریال ها را توصیه میدهیم. با نخست فصل تابستان فرصت تفریح و سرگرمی خودبهخود اکثر از 9ماه دیگر سال فراهم میشود و اوقات فراغت بیشتری برای آدم پیدا میشود.
خب! یكی از راههاي پر كردن این اوقات فراغت مشاهده سریالهاي خوش تولید و درجه یكی هست كه در سراسر جهان تولید میشوند. سریالهایي كه هم چون فیلمهاي سینمایی پر از ژانر و موضوع زیبا هست.در تعطیلات نوروز 96پروندهاي داشتیم درمورد مینی سریالهاي جذابی كه برای تعطیلات نسبتا كوتاهی مثل نوروز مناسب بودند،
اما با دقت به اینكه تعطیلات تابستانی اکثر هست این بار رفتیم سراغ معرفی چند سریال دنباله دار كه در سالهاي جدید ساخته شده اند؛ چند سریالی كه یا اکران انها به آخر رسیده و یا هنوز باید چشم براه فصلهاي بعدی آن باشیم.
اتاق خبر
The Newsroom
كار در حوزه خبر پر از رویدادها تلخ و شیرین هست و خبرنگاری پر از لحظات متفاوت و عجیب. طبیعتا خبرنگارها كه وظیفه پوشش این اخبار را دارند، هم لذت زیادی از این كار می برند و هم فشار بسیار بالایی به لحاظ روحی و روانی متحمل می شوند. فشاری كه گاه آنقدر چندان می شود كه گاه زندگیشان را تهدید میكند.
به هر حال خبرنگاری یعنی درآوردن ته و توی ماجراهای گوناگون و طبیعتا این موضوع به مذاق خیلیها خوش نمی آید و با آن رویارویی میكنند. شغل واقعا عجیب و متفاوتی هست.درهرحال اگر دوست دارید كه بدانید خبرنگاران چطور روز و شب خود را میگذرانند، تماشای سریال «اتاق خبر» را به شما توصیه میكنیم. این سریال كاملا به درد آنهایي میخورد كه به تماشای پشت صحنه رویدادها در یك آلبوم خبری حرفهاي علاقه دارند.
سریالی كه آلن سوركین فیلمنامه نویس مشهور سینما كار نگارش و تهیه آن را برای شبكه «HBO» بهعهده داشته هست. «اتاق خبر» كه در سه فصل و 25قسمت ساخته شده، به رویدادها و پشت صحنه بخش خبری شبكهاي به اسم «آتلانتیس» میپردازد. مجری خودخواه اما كار بلد این بخش خبری، ویل مك اووی با بازی براق جف دانیلز هست
كه زیرنظر تهیه كنندهاي سختگیر به اسم مكنزی مك هیل با بازی امیلی مورتیمر كار میكند. ویل آدم صریح و بیپروایی هست و زبان تند و تیزی دارد. در موضوعات گوناگون زبان تند و تیز ویل برای گروه خبری و حتی شبكه «آتلانتیس» دردسرهای زیادی ایجاد میكند و گاهی حتی كار تا تعلیق مك اووی هم پیش می رود. با این حال او کوشش دارد
با ایجاد كمی تعادل تا جایی كه می تواند خطر را از خود و تیماش دور كند. كاری كه تهیهكننده اجرایی جدید گروه خبری هم قصد انجام آن را دارد؛ منتها با روشی متفاوت. «اتاق خبر» پر از سكانسهاي نفس گیر هست. در یك سری اتاقك شیشهاي قرار هست یك بخش خبری به اتفاقاتی كه در عرصههاي گوناگون میافتد واكنش درستی نشان دهد.
منابع اخبار باید كامل، بینقص و دسته اول باشند، برای جذب مخاطب هیجان خبرها باید بالا باشد و از آن مهمتر؛ هر موضع گیری، كمترین احتمال شكایت قضایی را داشته باشد. در كنار هم قرار دادن درست این سه عنصر كار بسیار مشكل، پیچیده و پراسترسی هست ولی «اتاق خبر» بهخوبی میتواند این اوضاع را به مخاطب نشان دهد.
به ادعای شمار زیادی از افراد فعال در حوزه خبر، روایت آلن سوركین از فضای پشت صحنه یك بخش خبری حرفهاي بسیار درست و دقیق هست. گرچه علت این موضوع كاملا مشخص هست؛ سوركین برای نگارش فیلمنامه این سریال چندینماه به پشت صحنه بخشهاي خبری شبكههاي مهم آمریكا رفته و از نزدیك در مورد كار آن ها پژوهش و تفحص كرده بود. فصل اول این سریال سال 2012اکران شد و آخرین فصل آن هم سال 2014روی آنتن رفت.
دره سیلیكون
Silicon Valley
اگر امروز در حال لذت بردن از وسایل هوشمند اطرافتان هستید یكی از دلایلش جنگ خلاقیت و رقابت بزرگی هست كه در «دره سیلیكون» وجود دارد. منطقهاي در جنوب شرقی سانفرانسیسكو كه بزرگترین و مهمترین شركتهاي حوزه فناوریهاي پیشرفته در آن قرار دارند؛ از مایكروسافت و اپل و سونی بگیرید تا گوگل و سامسونگ و اینتل و بقیه غولهاي فناوری.
بسیاری «دره سیلیكون» را بهشت برنامه نویسان و فعالان حوزه كامپیوتر «IT» میدانند، اما خب! بخشی از این تعاریف هم مصداق آواز دهلی هست كه از دور شنیدنش خوش هست. در این دره مشهور رقابت به قدری تنگاتنگ، فشرده، سخت و بیرحم هست كه خیلیها را پس از مدتی فعالیت، ناامید و افسرده از خودش طرد كرده هست.
سریال «دره سیلیكون» كه از آثار خوش فرآوری شبكه «HBO» هست با نگاهی كاملا طنز و كمدی به این رقابت نفسگیر پرداخته هست. پنج جوان جویای اسم به اسمهاي ریچارد، الریش، نلسون، برترام و دینش كه مدعی میباشند خلاقیت بالایی دارند، تصمیم می گیرند چند برنامه متفاوت و كارآمد طراحی كنند كه ایدههایي بسیار زیبا در دنیای دیجیتال به شمار میروند.
وقتی خبر جزئیات كار انها به گوش شركتهاي بزرگ میرسد رقابت شدید و بیرحمانهاي برای تصاحب ایده انها به راه میافتد. این چند جوان كه از هزارتوی پیچیده كار كردن در این فضا و بقا اطلاعی ندارند با رفتارها و تصمیم هايشان باعث بروز اتفاقاتی میشوند كه تعادل عادی در این دره را به هم می زند.این سریال در ردیف آثار «سیت كام» قرار می گیرد؛ سریالهایي كمدی كه هر قسمت آن ها 20تا 30دقیقه هست و طرفداران بسیار زیادی هم دارند.
تا امروز چهار فصل از «دره سیلیكون» ساخته و اکران شده و در این چهار سال همۀ وقت} یك پای نامزدی برای دریافت جوایز مهم تلویزیونی سال بوده هست. معمولاً در آثار كمدی ایجاد روابطی باورپذیر و خوشگل بین شخصیتهاي اصلی، شاه كلید موفقیت هست و «دره سیلیكون» از چنین موهبتی برخوردار هست.
تركیب این پنج جوان و تضادشان با شرایطی كه در آن قرار گرفتهاند باعث خلق موقعیتهاي كمیك فراوانی شده كه میتواند حسابی از مخاطب خنده بگیرد. گرچه كافی هست كمی به فضای پشت صحنه تكنولوژی و چگونگی ترقی رویدادها در «دره سیلیكون» علاقه داشته باشید، در آن صورت سریال نهتنها برایتان طنز خواهد بود؛ بلكه میتوانید در پشت همۀ مزاحها اطلاعات ارزشمندی از روند كار در قطب تكنولوژی جهان بهدست آورید.
مردی در قلعه بلند
The Man In The High Castle
وقتی نویسنده باشید آن هم از نوع علمی– خیالیاش دیگر برایتان مرزی وجود ندارد. جایی كه تخیل صرف وارد می شود، به هر موضوعی حتی از زاویهاي محال هم می توان پرداخت و حکایت هیجان انگیزی روایت كرد. درست مثل كاری كه فیلیپ.كی.دیك، یكی از معروفترین نویسندگان علمی- خیالی تاریخ ادبیات آن را بارها در آثارش انجام دادههست، یكی از برترین كارهای او رمان «مردی در قلعه بلند» هست. این رمان كه یكی از آثار پرفروش كی.
دیك هست حکایت كشور آمریكا را پس از آخر جنگ جهانی دوم روایت میكند. اما با یك تفاوت بزرگ و اساسی نسبت به واقعیت؛ در این حکایت نیروهای متحدین پیروز شدهاند. این كتاب در سال 1962منتشر شد و توانست جایزه معتبر «هوگو» را برای نویسندهاش به ارمغان بیاورد.
در سال 2015شبكه «Amazon» تصمیم گرفت با همكاری فرانك اسپانیتز و با انجام یك سری تغییرات دراماتیك نسبت به آن چه در رمان آمده سریالی به همین اسم بسازد. در سریال كلیت ماجرا شبیه رمان هست و اکثر یك سری ناسازگاری در داستانكها و خرده روایتهاي سریال وجود دارد. ماجرا در سال 1962میگذرد،
متحدین ظاهراً پیروز جنگ شدهاند و 16سال از آخر جنگ قبل هست. آمریكا در چنگ ژاپن و کشور آلمان قرار دارد. نیمی از آمریكا در دست کشور آلمان نازی هست و نیم دیگرش در دست امپراتوری ژاپن. یك منطقه در وسط برای اینكه مرزی بین کشور آلمان و ژاپن نباشد بیطرف هست. مدتی هست هیتلر بیمار شده و از آن جایی كه هنوز مشخص نیست بعد او چهكسی رهبر خواهد بود آلمانیها کوشش میكنند برای امپراتوری ژاپن دردسر درست كنند تا انها را از طمع رهبری دور نگه دارند.
در این بین در آمریكا گروهی موسوم به پایداری، فیلمی بین خود رد و بدل میكنند كه نشان می دهد برخلاف انچه آلمانیها و ژاپنیها گفتهاند متحدین در جنگ شكست خورده اند؛ موضوعی كه در آمریكا كسی نمیداند و برای آگاهیرسانی عمومی باید فیلم موجود را بهدست مردی در قلعه بلند برسانند.
نوار بهدست ترودی كرین از اعضای گروه میرسد تا او بهدست نفر بعدی برساند، اما ژاپنیها وی را شناسایی میكنند. ترودی نوار را در منزل خواهرش جولیانا میگذارد و خودش چند ساعت بعد كشته می شود. کشور آلمانها از ماجرا بو میبرند و مأموران خود را خبردار میكنند.
جولیانا تصمیم می گیرد آخرین وصیت خواهرش یعنی رساندن فیلم به منطقه بیطرف را به تنهایی انجام دهد بیآن كه بداند این كار چه خطراتی برای خودش و آنهایي كه دوستشان دارد، خواهد داشتفیلم پر از جزئیات دقیق در طراحی صحنه و لباس و امثالسازیهاي قابل اعتنا در مورد رفتار اجتماعی مردم هست.
آلكسا داوالاوس بازیگر نقش جولیانا كرین بسیار مفید ظاهر شده و اغراقآمیز نیست اگر بگوییم بازی او یكی از ستونهاي اصلی جذابیت این سریال هست
بهتره با سال تماس بگیری
better call saul
این سریال دو مدل مخاطب دارد. یكی آنهایي كه سریال «بركینگ بد» را دیدهاند و دسته دوم آنهایي كه ندیدهاند. اگر دیده باشید شخصیت اصلی «بهتره با سال تماس بگیری» یعنی سال گودمن، همان وكیل لج درآر و كاربلد؛ والتر وایت را میشناسید و از آینده او خبر دارید. ولی اگر ندیده باشید با شخصیتی مواجه میشوید به اسم جیمز مك گیل كه در حدود سال 2002در آلبوكركی واقع در نیومكزیكو زندگی میكند.
نگران نباشید، وینس گیلیگان و پیتر گولد خالقان «بركینگ بد» سریالی درست كردهاند كه هر دو گروه لذتش را ببرند. احتمالا اشتباه نیست اگر بگوییم شخصیت سال گودمن در «بركینگ بد» محبوبترین شخصیت فرعی سریال هست. وكیلی زیرك، حقه باز، توانا و زبان باز كه كارش حل مشكلات حقوقی مجرمان و جایزه كلان گرفتن از آنهاست، اما پس از آخر آن سریال یك سؤال عجیب در مورد او بیجواب ماند.
سال گودمن هیچگاه قبل مشخص و دقیقی از خودش نشان كسی نداده بود و كسی نمی دانست این شخصیت دیدنی و مرموز از كجا به این جا رسیده هست؟
بهنظر گیلیگان و گولد این سؤال میتوانست جوابی بسیار زیبا داشته باشد و همینطور هم بود. «بهتره با سال تماس بگیری» كه از سال 2015اکران آن نخست شده و سومین فصلاش همین چند هفته پیس به آخر رسید، درست مثل «بركینگ بد» یك كار درجه یك و پرمخاطب دیگر از شبكه «AMC» هست.
جیمز مك گیل كه جیمی صدایش میكنند مردی هست اهل آلبوكركی كه سالهاي دوران جوانیاش یا مشغول قمار كردن و خرده كلاهبرداری بوده و یا در دستگیر یكی ،دو شبه به سر برده و یا حتی در نهایت، برادر بزرگش چاك مك گیل یكی از وكلای خبره و زبده شهر رفته و وی را از حبس در آورده هست. ارتباط جیمی و چاك از نوع عشق و نفرت افراطی هست
و در كل، حکایت روی این ارتباط می چرخد. جیمی یك شب پس از جر و بحث اساسی با چاك تصمیم میگیرد سبك زندگیاش را عوض كند. او به سراغ رشته وكالت می رود، درس میخواند و در كمال ناباوری مدركش را میگیرد.اکنون جیمی انتظار دارد با دقت به تلاشی كه كرده چاك وی را در شركت خود كه معتبرترین شركت وكالتی شهر هست،
استخدام كند. اما در كمال ناباوری جیمی، چاك این كار را انجام نمی دهد و به بقیه اعضای هیأت مدیره هم میگوید از تصمیم او پشتیبانی كنند. جیمی كه از این رخداد شوكه شده تصمیم میگیرد چاك را ترك كند، اما مریضی عجیب برادرش وی را به تردید میاندازد
یكی از خصوصیتهاي «بهتره با سال تماس بگیری» خرده حکایتهایي هست كه در كنار حکایت اصلی آن روایت می شود. خالقان سریال بهخوبی تعادل را بین حکایت اصلی و خرده حکایتها رعایت كردهاند وهمین موضوع باعث شده هر قسمت از سریال هیجان خاص خود را داشته باشد.
بازی بازیگران سریال تماشایی هست، ولی طبیعتا بازی باب اودنكرك در نقش جیمز مك گیل امروز و سال گودمن فردا، یك سر و گردن بالاتر از بقیه شخصیتهاست. تا این جا چند نفر از شخصیتهاي «بركینگ بد» وارد این سریال شدهاند، ولی قرار هست آدمهاي معروف دیگری هم در فصلهاي بعد به ماجرا اضافه شوند كه گویا حسابی غافلگیركننده خواهند بود.
حکایت جنایی آمریكایی
American Crime Story
قانون نانوشتهاي در جهان وجود دارد كه طبق آن هر چقدر آدم شناختهشدهتری باشید، هر اشتباهی از شما سر بزند، ابعاد بیشتری پیدا میكند و آدمهاي زیادتری از آن خبردار می شوند. این قانون درمورد او.جی.سیمپسون یكی از معروفترین بازیكنان فوتبال آمریكایی هم راستگو بود.
سیمپسون سیاه پوست در زمانی كه بازیكن فوتبال بود، محبوبیت زیادی پیدا كرد و حتی با ورود به سینما و بازی در آلبوم فیلمهاي كمدی بسیار پیروز «اسلحه عریان» و اجرای برنامههاي تلویزیونی، این محبوبیتها چندین برابر هم شد. به ظاهر همۀچیز بر وفق مراد او.جی بود اما نیمه شب یكی از روزهایماه ژوئن سال 1994اتفاقی افتاد كه سرنوشت وی را برای همۀ وقت} عوض كرد.
در این شب پلیس پیکر زنی 35ساله به اسم نیكول براون را همراه جنازه مرد دیگری مقابل منزلاش در لسآنجلس پیدا كرد. انها با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند. براون زن سابق سیمپسون بود و به همین علت پلیس به سراغ او هم رفت. پس از مدتی شواهد محكمی پیدا شد كه نشان میداد بهاحتمال فراوان سیمپسون آدمکش همسر سابق خودش هست.
خصوصا اینكه او به راحتی تسلیم پلیس نشد و پلیس پس از یك تعقیب و گریز طولانی و درحالیكه قصد كشتن خود را داشت، وی را دستگیركرد. دادگاه محاكمه سیمپسون یكی از پر بینندهترین برنامههاي تاریخ تلویزیون آمریكا شد و خیلیها آن را محاكمه قرن نامیدند، اما روند این دادگاه بهگونهاي گذشت
كه سیمپسون از انگ قتل تبرئه شد و همه ي انگشت به دهان ماندند. گرچه او سالها بعد بار دیگر به جرم مشاركت در قتل و سرقت مسلحانه دستگیر شد و دادگاه وی را به 33سال حبس محكوم كرد.حبسی كه 9سال از آن قبل و جدیداً هم خواهش آزادی مشروطی كه داده بود رد شده هست. شبكه «FX» در سال 2016سریالی اکران كرد
كه ماجرای آن روایت دادگاه سال 1994او.جی.سیمپسون بود. این سریال بهعنوان اولین پرونده در آلبوم «حکایت جنایی آمریكایی» ساخته شده هست؛ آلبوماي كه بنا دارد در چند فصل مهمترین و حاشیه ايترین پروندههاي جنایی تاریخ آمریكا را به عکس بكشد، كه گرچه در اولین فصل بسیار پیروز بود.
كوبا گودینگ جونیور در نقش او.جی خیلی مفید جا افتاده و باورپذیر هست. مستندات این دادگاه هم به خوبی با ظرایف حکایت پردازی مخلوط شده و در نتیجه مخاطب شاهد سریالی نفسگیر و خوش ریتم هست كه سكانسهاي دادگاه درخشانی دارد. فصل دوم این سریال تماشایی كه قرار هست بهزودی اکران شود حکایت قتل جانی ورساچه یكی از مهمترین طراحان لباس جهان هست.
ناركوها
Narcos
اگر قرار باشد لیستی از مخوفترین انسانهاي قرن بیستم تهیه شود بدون شك پابلو اسكوبار كلمبیایی در این لیست رتبه بالایی بهخود اختصاص خواهد داد. اسكوبار ثروتمندترین قاچاقچی موادمخدر تاریخ هست كه توانست در دوران بحبوحه فعالیت كارتل موادمخدر «مدلین» كه میشود اواسط دهه 80میلادی،
هفتهاي بیش از 400میلیون دلار درآمد داشته باشد. نزدیکان او می گویند اسكوبار آنقدر پول نقد داشت كه نمی دانست با انها چه كار كند و هر سال حدود 10درصد از درآمد 20میلیارد دلاری اش«حدود 2میلیارد دلار» را یا موشها میخوردند یا در آنجایی كه انها را پنهان كرده بود میپوسیدند. گرچه چون خودش از خانوادهاي فقیر بود در بحبوحه ثروت و قدرت حسابی به فقرا می رسید و به همین علت فقرای كلمبیایی به او لقب «رابین هود» داده بودند.
به گزارش پارس ناز دیدنی هست بدانید این مرد بیرحم و خشن بهشدت خانواده دوست بود و همۀ نزدیکان و دشمنانش این موضوع را میدانستند. اسكوبار در زندگی 44سالهاش همانگونه كه دوست داشت زندگی كرد. حتی زمانی كه در سال 1991قرار شد طی معاملهاي با دولت كلمبیا به حبس برود خودش زندانی فرآوری و با اطرافیانش داخل آن رفت؛
زندانی كه اکثر شبیه کاخ بود و پلیس كلمبیا حق نزدیك شدن به آن را نداشت. سرانجام اقبال از اسكوبار هم روی برگرداند و در یك عملیات بسیار پیچیده رهگیری و حمله همۀ جانبه به مخفیگاهش در سال 1993به ضرب گلوله پلیس كشته شد. در دوران سلطنت كارتل او در جهان، بیش از 7000نفر در درگیریهاي گوناگون كشته شدند
زندگی پر فراز و نشیب اسكوبار آنقدر خوشگل هست كه شبكه «نتفلیكس» خوشنود شد با همكاری عواملی از آمریكای جنوبی سریال «ناركوها» را براساس مقطع بحبوحه كار تا زمان سقوط و كشته شدن اسكوبار بسازد. سریالی بسیار خوش تولید و پر از جزئیات دراماتیك درجه یك و صحنههاي اكشن تماشایی كه در دو فصل 10قسمتی
و در سالهاي 2015و 2016ساخته و اکران شده هست. بازی براق و بیعیب و نقص واگنر مورا، بازیگر معروف برزیلی در نقش پابلو اسكوبار یكی از مهم ترین جذابیتهاي این سریال هست. سازندگان سریال کوشش كردهاند تا حد امكان شخصیت اسكوبار را داوری نكنند و به روایت همۀ جانبه او بپردازند.
به همین علت شخصیت این قاچاقچی بزرگ موادمخدر در سریال «ناركوها» بسیار چند لایه و پیچیده از كار درآمده و توان درگیر كردن كامل مخاطب را با خود دارد. از طرفی شناخت كامل عوامل سازنده از موقعیت جغرافیایی كلمبیا باعث خلق عکسهایی بكر و بدیع شده كه احتمالا در كمتر فیلم و سریال دیگری گیر بیاورید؛
یك سفر زیبا و نفسگیر به قلب كلمبیا. دو فصل اول این سریال آنقدر مورد پیشباز قرار گرفت كه «نتفلیكس» تصمیم گرفت فصل سوم آن را هم بسازد. انها این بار رفتهاند سراغ مهم ترین كارتل موادمخدركلمبیا كه اساسساز سقوط اسكوبار شده بودند. این فصل مهرماه سال جاری اکران خواهد شد.