ایده پردازی می تواند تاثیر مستقیم در موفقیت و پیشرفت افراد داشته باشد،همه ي استارتاپ ها بر مبنای یک ایده اخیر بوجود آمده اند. در ادامه معرفی و آموزش سلسله ابزارهای کاربردی برای استارتآپها، در این مطلب به معرفی تکنیک اسکمپر «SCAMPER» یا همان سوالات ایدهبرانگیز میپردازم. این تکنیک برای حل مسائل و ساخت ایدههاي مرتبط با جنبههاي گوناگون یک کسبوکار و مخصوصا استارتآپها، بسیار کاربردی هست.
قبلا توضیح دادیم که شما در بحث کارآفرینی و استارتآپها احتمالا مشکل و مسئلهاي را باید حل کنید و راهکار و محصولی را برای آن ارائه دهید. تکنیک اسکمپر اینکار را بهواسطه فهرستی از سوالات ایدهبرانگیز برای شما تسهیل میکند.
اسکمپر چیست؟
این واژه از کنار هم قرار گرفتن حروف اول هفت تکنیکی که برای خلق ایدههاي اخیر به کار میروند تشکیل شده هست. این هفت تکنیک عبارتاند از:
Substitute:S «جایگزین کردن»
Combine:C «ترکیب کردن»
Adapt:A «اقتباس کردن»
Magnify:M «تقویت کردن»
Put to Other Uses:P «به کار گرفتن در دیگر حوزهها»
Eliminate or Minify:E «حذف کردن یا کوچک کردن»
Rearrange or Reverse:R «معکوس کردن یا چینش مجدد»
در ادامه در قالب یک مثال نحوه بهکارگیری این تکنیک را در یک استارتآپ بررسی خواهیم کرد.
بهکارگیری اسکمپر در یک استارتآپ
در مرحله اول باید مشاهده نمایید موضوع و مسئلهاي که میخواهید حل کنید چیست. چه مشکلی هست که مردم با آن روبهرو میباشند، برای مثال آیا مردم درگرفتن تاکسی مشکل دارند؟ آیا در سفارش و تهیه غذا مشکلی هست؟
مردم مطالعه نمی کنند؟ و… اصلا چه سرویسهایي در حال حاضر وجود دارد که میشود آنها را بهبود بخشید، ترجمه کتاب، ثبت شرکت، رفع مشکلات کامپیوتر، گزینه و خرید لباس، خرید عینک و…؟
بنابراین در گام اول باید مسئله را مشخص کنید. بعد از این که مشکل را مشخص کردید با هر یک از این هفت تکنیک و سوالات ایدهبرانگیزی که در آن مطرح شده باید سراغ این مسئله بروید و ایدهپردازی و فرضیهسازی کنید. در ادامه هریک از این تکنیکها و سوالات ایدهبرانگیز معرفی میشوند که بهعنوان راهنما مورد بهره گیری قرار میگیرند،
از طرفی برای این که درک بهتری در این اساس داشته باشید، توضیحات را در قالب یک مثال ارائه خواهیم داد تا از نحوه بهکارگیری این تکنیکها در عمل مطلع شوید. از طرفی در منابع کلاسیک آموزشی این تکنیک یکسری واژههاي محرک آورده شده هست که در تحریک خلاقیت موثر خواهند بود.
گذشته از توضیح، مثالی فرضی را در نظر میگیریم که قرار هست سیستم بهره گیری از خدمات تاکسیهاي شهری را تسهیل سازد. دیدنی هست بدانید که یک استارتآپ پیروز در کشور با نام تاکسییاب که هماکنون به اسنپ تغییر نام داده هست واقعا این ایده را پیاده کرده هست. و اما حالا ۵ تکنیک از این ۷ تکنیک را توضیح میدهم و می توانید ۲ تکنیک باقی مانده و جمع بندی مطلب را در شنبه مگ بخوانید.
جایگزینی
این تکنیک به این معناست که آیا می شود بخشی از مسئله یا راهحل موجود «محصول موجود، سرویس موجود» را با چیز دیگری جایگزین کرد؟ چه جایگزینهایي وجود دارد؟ این سوالات ایدهبرانگیز و کمکی را در نظر بگیرید:
آیا می توانم از فرآیندهای متفاوتی بهره گیری کنم؟
آیا می توانم بخشی از فرآیند را تغییر دهم یا جایگزین کنم؟
آیا میتوانم مسئول و شخص مربوط به این موضوع را تغییر دهم؟
آیا قوانین می تواند تغییر کند؟
آیا میتوانم از اجزا، روشها و یا موارد دیگر بهره گیری کنم؟
آیا میتوانم شکل آن را تغییر دهم؟
چه میشود اگر اسمش را تغییر دهم؟ «تکنیک «چه می شود اگر» خود یکی از تکنیکهاي ایدهپردازی و خلاقیت هست.»
آیا می توانم یک بخش از آن را با بخش دیگری از آن جایگزین کنم؟
آیا میتوانم در جای متفاوتی، از این ایده بهره گیری کنم؟
آیا می توانم گرایش یا احساساتم را نسبت به آن تغییر دهم و تجربه بهتری برای مشتری ایجاد کنم؟
کلمات محرک: تبادل کردن، رنگی کردن، معاوضه کردن، جایگزین شدن، جانشین شدن، نماینده بودن، جا عوض کردن، تغییر نام دادن، تغییر بستهبندی کردن، تغییر جا دادن، تغییر مکان دادن، رزرو کردن، شکل دادن، جانشین کسی شدن، نماینده کسی شدن، عوض کردن، راه گزیدن، گرفتن مکان کسی یا چیزی.
مثال: مسئله این هست که می خواهیم فرآیند بهره گیری از خدمات تاکسیهاي شهری را برای شهروندان تسهیل کنیم. میشود با بهره گیری از این تکنیک این سوال را مطرح کرد که آیا میشود بخشی از فرآیند گرفتن یک تاکسی را بهبود داد؟ مثلا زنگ زدن به تاکسیتلفنی و درخواست تاکسی؟ بله می شود، مثلا با بهره گیری از یک اپ گوشی قسمتی از فرآیند را میشود
بهبود داد و از طریق اپ و بهصورت نرمافزاری درخواست تاکسی کرد. آیا می شود در جای متفاوتی از این ایده «یعنی بهره گیری از یک اپ برای درخواست تاکسی» بهره گیری کرد؟ بله، میتوان برای درخواست غذا نیز از ایدهاي نمونه این اپلیکیشن بهره گیری کرد.
ترکیب
به تلفنهمراهتان دقت کنید! این ابزار امروزه ترکیبی دیدنی از دوربین، جیپیاس، شتابسنج، اکرانکننده موسیقی، تلویزیون و… هست. می توانید با ترکیبهاي مناسب محصولات و سرویسهاي دیدنی خلق کنید، همانطور که قبلا در بحث خلاقیت توضیح دادیم یک بخش اساسی از تفکر خلاق، توانایی ترکیب ایدهها، خدمات، کالاها و سرویسهاي گوناگون با یکدیگر هست. سوالات ایدهبرانگیز و راهنمای این بخش:
چه ایدهها یا بخشهایي را میتوان با این ایده ترکیب کرد؟
چه چیزهای دیگری برای کاربران این ایده مهم هست که بتوانم با ترکیب آنها، رضایت کاربران و تعداد آنها را اکثر کنم؟
چه نرمافزارها و سختافزارهایی را میتوانم با این ایده استارتآپی ترکیب کنم؟
در تیم استارتآپی ما چه توانمندیهایي وجود دارد که می توان در پروژه از آنها بهره گیری کرد؟ «به عبارتی این تکنیک حتی در بحثهاي مدیریتی کاربرد دارد.»
کلمات محرک: آمیختن، یکی شدن، مخلوط کردن، به هم رساندن، ائتلاف کردن، با هم جمع شدن، با هم مخلوط کردن، قرین شدن، ترکیب کردن، درهم آمیختن، متصل کردن، پیوند دادن، ادغام کردن، ممزوج کردن، مختلط کردن، بهصورت بسته درآوردن، رابطه دادن، متحد کردن.
مثال: مسئله این هست که میخواهیم فرآیند بهره گیری از خدمات تاکسیها را برای شهروندان با بهره گیری از یک اپ تسهیل کنیم. آیا از جیپیاس تلفنهای همراه میتوان در اساس سهولت این سرویس بهره گیری کرد؟ بله، بهراحتی. اتفاقا ایده جالبی هست! میشود نزدیکترین تاکسی را بر اساس موقعیت کاربر به او توصیه داد،
حتی میتوان پرداختها را بهصورت الکترونیکی و از طریق اینترنت انجام داد. می شود این امکان را هم ایجاد کرد که از تاکسی خدمات جانبی دیگری بخواهیم، مثلا انجام خریدهای خانه. «ایدهپردازی هست دیگر، جدی نگیرید!»
اقتباس تطبیق یا سازگاری
نکند فرد دیگری قبلا این ایده به ذهنش رسیده باشد! اگر دقت کرده باشید تعداد زیادی از ایدهها و محصولات اخیر بر پایه ایدههاي موجود شکل گرفتهاند. سوالات ایدهبرانگیز در این اساس:
چه محصولات و سرویسها یا اپهاي دیگری مثل این وجود دارد؟
آیا در شرایط گوناگون دیگر، چیزی شبیه به این وجود دارد؟
چه نکات و ایدههایي در سرویسهاي نمونه وجود دارد که می تواند از آنها بهرهمند بشوم؟
چه چیزی را می توانم کپی کنم؟
از چه کسی می توانم تقلید کنم؟ «در استراتژیهاي بازاریابی می توانید از این نکته بسیار بهره گیری کنید.»
از چه پروسههاي مشابهی میتوانم اقتباس کنم؟ «این پرسش در طراحی مدلهاي کسبوکار کاربرد دارد.»
چه مفاهیم دیگری را میتوانم در ایده خود به کار ببرم؟
چه ایدههاي دیگری در خارج از اساس من هست که می توانم از آنها کمک بگیرم؟
کلمات محرک: خو گرفتن، اقتباس کردن از شخصی، سازگار کردن، تنظیم کردن، بهبود دادن، عادت کردن، خم شدن، تغییر دادن، تطبیق دادن، ضمنی کردن، کپی کردن، تقلید کردن، آشنا ساختن، در اساساي آشنایی پیدا کردن، مناسب بودن، آشنایی پیدا کردن، دخیل شدن یا دخیل کردن، عادت پیدا کردن، مناسب ساختن، منطبق کردن، اصلاح کردن، دوباره تنظیم کردن، دوباره درست کردن، بازبینی کردن، دوبارهکاری کردن، عادی شدن، تبدیل کردن، تغییر دادن.
مثال: همان داستان تاکسی که در بالا به آن اشاره کردیم! به نظرتان با بهره گیری از این تکنیک چکار می شود کرد؟ از این پرسش ایدهبرانگیز بهره گیری می کنیم: چه نکات و ایدههایي در سرویسهاي نمونه وجود دارد که میتوانم از آنها بهرهمند شوم؟ گرفتن تاکسی به گونهاي یک نوع نیاز و در رسته نیازمندیهاست،
وبسایتهاي نیازمندی بسیاری در اینترنت وجود دارد، با یک مرور متوجه میشوید که برای یک نیازمندی خاص، رتبه دادن کاربرها به ارائهدهنده آن سرویس خیلی موثر و کلیدی هست، پس مفید هست ما هم این امکان را برای کاربران اپ تاکسییابمان فراهم کنیم تا بتوانند به تاکسیها رتبه بدهند. چه دیدنی! آنوقت رقابتی بین صاحبان تاکسی ایجاد می شود و شاید همین مسئله باعث افزایش کیفیت خدمات و رضایت دو طرف شود.
مسئله بعدی این هست که نکند این ایده اصلا در خارج از ایران پیاده شده باشد، جستجو در اپاستورها باعث میشود اپهاي نمونه بسیاری را مشاهده نمایید و از آنها و امکاناتی که ارائه کردهاند ایده بگیرید.
تقویت
بخشی از ایده خود راکه نقطه قوت شماست برای کاربران تقویت کنید، اینکار در شعار شما و توضیحاتی که از کارتان صورت می گیرد باید رخ دهد. اصلیترین ارزش خودتان را به چشم کاربرانتان بیاورید. در مورد مسائل فنی و کاربردپذیری نیز میتوان از این تکنیک به نحو بسیار مطلوبی بهره گیری کرد.
مثلا افزایش پهنای باند، یا تقویت سرور، و بهبود و تقویت تجربه کاربری از مثالهاي بهکارگیری این تکنیک در استارتآپهاست. از سوالات ایدهبرانگیز زیر برای این قسمت بهره گیری کنید:
در مورد این ایده چه چیزی را میتوان بزرگنمایی کرد یا اغراقآمیز جلوه داد؟
چه چیزی را میتوان بهتر، بزرگتر یا قویتر کرد؟ سرور، سرعت برنامه، سرعت خدمات و سرویس مربوطه؟
آیا میتوانم ویژگیهاي بیشتری به آن اضافه کنم یا به طریقی به ارزش آن بیفزایم؟ «گرچه عمده با این نکته در شروع کار یک استارتآپ موافق نیستم.»
کلمات محرک: تقویت کردن، افزودن، ترقی دادن، بزرگ کردن، گسترش دادن، رشد کردن، بالا بردن، افزایش دادن، شدت بخشیدن، مهمتر نشان دادن، تکثیر کردن، بیشازحد تاکید کردن، بیشازحد فشار آوردن، عمده کردن، قوی کردن، امتداد دادن.
مثال: همان اپلیکیشن تاکسییاب را بررسی کنیم. در مورد این ایده چه چیزی را میتوان بزرگنمایی کرد یا اغراقآمیز جلوه داد؟ «ارزانتر و سریعتر در شهر سفر کنید!»، «تمام تاکسیهاي شهر در نظارت شماست!» و ایدههاي نمونه دیگر. همانطور که می بینید در این مثال از این تکنیک در بحث کپی رایتینگ و تهیه شعار تبلیغاتی بهره گیری شده هست.