اکنون که در فصل بهار هستیم میتوانیم با میوه هاي مخصوص این ماه یک غذای خوشمزه و بینظیر درست کنیم و در کنار خانواده میل نماییم. بهار را باید ایرانی زیست، به صحرا و دشت و دمن رفت، بهاریه ها را خواند، خوراک هاي بهاری طبخ کرد و سفره بهاری برقرار داشت؛ باید که این بهار، جانمان را مهربان تر به یکدیگر کند.
احتمالا کسی نداند ایرانیان از چه زمانی لذت هاي پاک و شادی هاي عفیفانه شان را کنار گذاشتند و به آنجا رسیدند که در بین ملل دیگر صاحب مقام و رتبه افسردگی شدند. دین اسلام، مردمان را به شادی هاي حلال و بهره مندی از زندگی و نعمات الهی میخواند، ایرانیان قدیم هم به هر بهانه اي جشنی بر پای می داشتند
و از الطاف خداوندی و اینکه قرعه قسمت حیات بر کره خاکی به نام شان اصابت کرده، شکرانه به جای می آورده اند اما اندک اندک آن شور و سرخوشی را به کناری نهادیم و مردمانی غمگین شدیم.
چنان گیر و دار جهان به زمین دوختمان که دیگر پای دست افشانی از ما ستانده شد. در میدان مسابقه زندگی بر یکدیگر تاختیم و بر سر جُوی، سخت رقابت کردیم و بر یکدیگر خشم گرفتیم. از دلیل بردیم که شادی ها و آرزوهای کوچک و زندگی ساده و بی دردسر و به دور از پیچیدگی ها میتواند سرخوشی زیست مان را مهیا کند.
پیشینیان ما به ابزار توکل و سختکوشی و ساده زیستی؛ حیات را برای خود دلپذیر ساخته بودند و غم فردا و دغدغه چه کنم، نداشتند. ما همۀ میراث چگونه زیستن خود را واگذاشتیم و به دام سوداگران جهانی افتادیم که ما را در مسابقه سهمگین مصرف و تجمل گرفتار کردند. و چنین شد، ملتی که زمانی برترین عاشقانه ها را سروده بودند، اندک اندک میرود که عاشقی را فراموش کنند.
به خجستگی ورود اردیبهشت فردوس گون و به شیوه پدران و مادران مکرممان، باید خوانی برقرار کنیم. از نعمات فناوری و در آن نوبرانه هاي فصل را به کار ببریم. بهار که زمان آمدن گوجه سبز نازنین بی بدیل و چغاله بادام و سر از خاک به در آوردن ریواس هست، فرصتی هست که میشود خوروش هاي گوناگونی فراهم آورد با طعم هاي فوق العاده بی مثل.
خورش گوجه سبز و خورش چغاله بادام و خورش ریواس، خورش هاي ترش مزه سبز رنگی میباشند که از ترکیب محصولات بهاری با نعنا و جعفری به دست میآیند. میتوان این خورش ها را با گوشت و بی گوشت طبخ کرد. عرف مهربانی و شفقت هست که خوراک مان را بدون آزار موجودات دیگر بر سر سفره ببریم.
اگر خواستید گوشت به کار ببرید، انچه عرف خورش بر پا داشتن و بن ریزی هست، به جای آورید؛ گوشت و پیاز و زردچوبه و سبزی ها و میوه ها را تفتی دهید و آب بریزید و بگذارید به روغن بنشیند. اگر مهربانانه خورشتان را بی گوشت طبخ می فرمایید، پیاز زرد را در روغن گرچه حیوانی تفتی دهید؛ بعد نعنا و جعفری خرد شده را اضافه کنید
و چرخی دهید، بعد نعنا و جعفری خرد شده را اضافه کنید و چرخی دهید و پس از آن هر کدام از میوه ها یا ریواس پاک شده را اضافه نمایید.اندکی آب بریزید و به جوش که آمد، شعله اش را کم کنید و بگذارید جا بیفتد. کته اي از برنج ایرانی و روغن حیوانی فراهم آورید، به قاعده معمول خویش و رفیق و دوست و آشنا و ناآشنا را بر سر خوان خود بخوانید
یا اصلا سفره را به باغ و بستان و صحرا ببرید و هر رهگذری را شریک نان خویش سازید و عاشقانه بخورید و بنوشید و دست افشانی کنید که بهار اینجاست.بهاریه ها در ادبیات فارسی حجمی عظیم دارند و شعرای ما هر کدام بیت ها در مدح بهار سروده اند. موسیقیدانان ارجمند نیز بر این اشعار، آهنگ هایي سراییده اند
بس دلکش و شنیدنی. از مشهور ترین انها آهنگ بهار دلنشین هست اثر استاد جاویدان روح الله خالقی و صدای استاد بیان و از بهاریه هاي جدیدتر، یکی شعر زیبای فریدون مشیری هست با آهنگ حسین یوسف زمانی و آواز استاد شجریان به نام «بوی باران» که باید شنید و از آن حظ برد. به ویژه در این آلبوم، آواز چهارگاه و مثنوی پنج افشاری اش را بنیوشید و مست و سرخوش شوید: «بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز، بنشینم و از عشق سرودی برایم.»