این روزها جوانان جویای کار را چندان میتوان پیدا کرد، هرکسی توقعات خاص خود را از کار کردن و شغل آینده خود دارد که باید محیط را نیز در نظر گرفت.شاید فقط به دنبال شغل نیستید، بلکه به دنبال یک شغل خاص می گردید. شغلی که رضایت شما را جلب کند. شغلی که خوشحالتان کند، شغلی که زندگی شما را فراهم سازی کند و از همه ي مهمتر شغلی که مسیر روشنی به سمت آیندهاي امیدوار کننده داشته باشد. نمی خواهیم حامل خبرهای بد برای شما باشیم، اما …
اما بیشتر اوقات همۀ اینها بستگی به رفتارهایی دارد که شما انتخاب میکنید، نه انچه که کارفرمای شما قول می دهد. گرچه این بدان معنی نیست که هدفها دستیافتنی نیستند.بههرحال، برای ساختن زندگی که خاص خودتان باشد، باید از همان ابتدا بفهمید که به چه چیزهایی نیاز دارید.
1- شما بابت جایگاهی که در آن قرار گرفتهاید، پول دریافت می کنید
تعداد زیادی از نسل جدیدیها از دستمزدهای ناکافی خود شاکی میباشند در حالیکه یکی از این دو کار را انجام می دهند: آنها به دنبال افزایش دستمزد نیستند، یا اینکه وقت نمی گذراند بفهمند چه کارهایی این افزایش حقوق را تضمین می کنند.
حقیقت این هست که کارفرمایان در ازای کمترین دستمزد ممکن، برترین کار را از کارمندان میخواهند. پس اگر فکر میکنید که به دلیل حضور به موقعتان سر کار، آنها تصمیم میگیرند حقوقی بیشتر از آن چه که خودتان پذیرفتهاید به شما بدهند، باید بگوییم در اشتباه هستید. اگر حقوق بیشتری میخواهید، باید به دنبال آن باشید، یا آن قدر از خودتان قابلیت نشان دهید که آنها گزینشاي جز افزایش حقوق شما نداشته باشند
2- وقتی درخواست کار می کنید، رزومه شما معنای چندانی ندارد
آیا می خواهید بدانید بیشتر زومهها از کجا سر در میآورند؟ در اکانت ایمیلی که هیچکس آنها را نگاه نمیکند. بیشتر شغلها توسط دوستان، ارتباطهاي شبکهاي و پیشنهادهاي شخصی پر می شوند. زندگی همین هست. آدمها ترجیح میدهد با کسانی کار کنند که آنها را میشناسند، چه موکلی که تصمیم میگیرد
کدام شرکت اجازه بازاریابی وی را برعهده داشته باشد و چه کارفرمایی که تصمیم می گیرد چه کسی را برای خرده کاریهایش انتخاب کند.اگر یک شغل فوقالعاده می خواهید، روزمه خود را آماده کنید، اما کمی صبر کنید تا به شبکه ارتباطی خود دسترسی پیدا کنید و مشاهده نمایید چه کسانی را میشناسید.
به دنبال معارفه و آشنا شدن با یکدیگر باشید. با آنهایي که می خواهید کار کنید قرار ملاقات بگذارید تا کمی آنها را بشناسید. در غیر این صورت، کسی به شما دقت نمی کند.
3- حضور آنلاین شما مهمتر از آن چیزی هست که فکر می کنید
معلوم نیست چقدر طول بکشد که بیشتر مردم متوجه این حقیقت بشوند. وقتی برای شغل گفت و گو میکنید، بهتر هست باور کنید که هر شخصی که به دنبال رزومه شما هست، اسمتان را در گوگل سرچ می کند. و حدس بزنید چه میشود؟ اگر اثری از شما در گوگل و شبکههاي اجتماعی نباشد یا LinkedIn شما خالی باشد، باید بگوییم بازنده هستید.
برعکس، اگر کسی اسم شما را در گوگل سرچ کند و شخصیت آنلاین و قابل دقت شما را ببیند، ارزش شما چندین برابر خواهد شد. مثلا وقتی می بیند که شما 20 هزار دنبالکننده در اینستاگرام دارید. هر چند دوست داریم فکر کنیم که این ها چیزهای مهمی نیستند، اما اینجور نیست.
زمینه تصمیمگیری آدمها به نحوه حضور شما در اینترنت برمیگردد. ساختن برند شخصی شما بسیار ارزشمند هست. آن هم یک ارزش ویژه. لازم به ذکر هست که شبکه اجتماعی یک گیم هست. ضمن اینکه مهم هست یاد بگیرید که چگونه مفید این گیم را مفید بازی کنید، ولی نباید منبع ارزشمندی شما باشد.
4- اگر می خواهید آموزش مشاهده نمایید، باید آغوشتان را برای یادگیری باز کنید
نسل اخیر به بیتحمل بودن، محق بودن و باقی چیزها معروفند. اما حقیقت این هست که این خلق و خوها اغلب نتیجه عوامل محیطی میباشند که از ضعف مدیریت و رهبری نشأت میگیرند. شما نسل هزارهايها اگر میخواهید آموزش مشاهده نمایید، باید قابل آموزش باشید. اگر میخواهید یاد بگیرید باید به اینکار تمایل داشته باشید. اگر می خواهید از تجربیات خود نهایت بهره را ببرید، باید بتوانید مفید مشاهده نمایید. این یک ارتباط یک سویه نیست.
5- هر محیط کاری موافقین و مخالفین خود را دارد. مهم این هست که شما از آنها چه میسازید
هیچ محیط کاری “کامل” و بیعیب و نقص نیست. حتی برترین آنها یعنی محیطهاي کاری نسل هزارهپسند نیز چالشهاي خودش را دارد. ارزش حقیقی که شما از محیط کار استخراج میکنید، بستگی به چیزهای مفیدی دارد که ارائه می دهید. ممکن هست بدترین کارفرمای جهان را داشته باشید، ممکن هست
بیشتر از انچه که دوست دارید، کار انجام می دهید؛ اما در نهایت درسهایي که میآموزید نتیجه خط فکری خود شما میباشند. میتوانید به آنها به چشم عقوبت نگاه کنید یا به چشم فرصت. سعی کنید از دیگران درس بگیرید، مهم نیست چقدر کوچک باشد.
6- موفقیت درازمدت یعنی دانستن چیزهایی که شما نمی دانید
تعداد زیادی از جوانان سعی دارند با یک پرش خود را به بالای نردبان برسانند. 9 ماه در جایی کار می کنند و بعد آن جا را ترک کرده به سراغ جای دیگری میروند. اغلب در مورد مهارتهایشان اغراق می کنند به امید اینکه حقوق بالاتری نصیبشان شود. اما این به معنی موفقیت نیست. اگر واقعاً میخواهید
در کاری که انجام می دهید، پیروز باشید؛ باید به دنبال فرصتهاي شغلی باشید و همین طور راههایي برای آموختن چیزهایی که هنوز نمیدانید. کسی که شکست را تجربه میکند، از دانستهها و ندانستههاي خود هیچ شناختی ندارد. دانستن چیزهایی که نمی دانید، طول عمر شما را چندان میکند و موجب می شود تا بتوانید با چالشهاي پیش رو مواجه شوید و بر آنها فائق بیایید و مهارتهاي خود را افزایش دهید.
7- حقوق ماهیانه شما از آسمان نازل نمیشود
یکی از متواضعترین چیزهای این جهان، کار کردن برای یک کسب و کار کوچک هست « که کمتر از 10 کارمند دارد»، اینگونه میتوانید تاثیر کارتان را در آن شرکت مشاهده نمایید.بیشتر کسانی که وارد نیروی کار میشوند به فکر حقوق، روزهای تعطیل و چیزهایی از این قبیل میباشند. آنها فکر می کنند تحصیلات دانشگاهی یعنی آنها شایسته
این امکانات میباشند، بدون آن که سوالی از آنها پرسیده شود. وقتی برای یک کسب و کار کوچک کار میکنید، متوجه می شوید که شغلی که دارید نتیجه سخت کوشی و تلاش عدهاي هست که نان سر سفره شما میآورند. آنها هر روز جاده را صاف میکنند تا زندگی را برای خود بسازند، شرکت را سرپا نگه دارند
و مهمتر از همۀ مطمئن شوند که شما حقوق ماهیانه خود را دریافت می کنید. اما اینکه فکر کنید که می توانید بدون کار کردن یا بدون اهمیت قائل شدن برای کارتان، فقط چکهاي حقوقتان را جمع کنید؛ دیدگاه اشتباهی هست. چیزی که باید بدانید این هست شغل شما حق مسلم شما نیست. پولی که می گیرید از جیب دیگران هست و از آسمان نازل نمیشود.
8- هیچ کس بدهکار شما نیست
به گزارش پارس ناز میخواهید رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید؟ می خواهید کار خودتان را داشته باشید و برای خودتان کار کنید، دور جهان بگردید و آنگونه می خواهید زندگی کنید؟ شاید بیشتر آدمها شرایط رسیدن به رویاهایشان را نداشته باشند. اما هر شخصی مطمئناً حرف زدن در مورد آنها را دوست دارد.
در زندگی، هیچ کس کار به شما بدهکار نیست. هیچکس مشتری به شما بدهکار نیست. هیچکس حقوق ماهیانه به شما بدهکار نیست. همه ي اینها را باید خودتان بدست بیاورید. پس به جای صحبت کردن در مورد اینکه می خواهید شغلتان چگونه باشد، خودتان در جهت یافتن چنین شغلی گام بردارید.
9- شغلی را پیدا کنید که تلاش جانبی شما را کامل میکند
در صورت امکان شغل هرروزاي را پیدا کنید که شغل جانبی شما را کامل میکند، با اینکار احتمال موفقیت شما چند برابر میشود. مثلاً اگر قرار هست شغل نویسندگی را دنبال نمایید، در طول روز به کارهایی همچون بازاریابی دیجیتالی مشغول شوید و شبها به نویسندگی بپردازید. با گذشت زمان تلاشهاي جانبی شما به شغل اصلیتان تبدیل میشود.