جستجو در پارس ناز

داستان زیبا و آموزنده مگس و عنکبوت

داستان زیبا و آموزنده مگس و عنکبوت

داستان زیبا و آموزنده مگس و عنکبوت 

داستان زیبا و پندآموزی برای شما داریم که نشان دهنده نتیجه صبر و شکیبایی هست که همۀ وقت} موفق میدان بوده هست و باعث موفقیت.

 

داستان مگس طمعکار و عنکبوت صبور داستانی آموزنده و جذاب نقل شده از افلاطون دانشمند بزرگ دنیا هست که توصیه می کنیم آن را تا اخر بخوانید و از آن پند بگیرید. در ادامه مجله مراحم حکایت مگس طمعکار و عنکبوت صبور را بخوانید.افلاطون روزی شاگردان خود را گردش علمی برد. در کوه و دشت در طبیعت سبز بهاری گشتند و از افلاطون، فلسفه وجود آموختند.

 

وقت استراحت مشغول خوردن، غذا شدند. مگس اي مزاحم غذا خوردن افلاطون شد و مدام بر روی غذای او می‌خواست نزدیک شود و بنشیند. افلاطون قدری از غذای خود در مقابل مگس گذاشت، مگس از آن مکید. افلاطون خواست شاگردانش به توجه مگس را زیر نظر داشته باشند.

 

مگس بر خواسته و روی دست یکی از شاگردان که قدری زخم بود و خون داشت نشست و مشغول خوردن خون شد. افلاطون سیب گندیده اي نزد مگس نهاد، مگس روی قسمت سیاه شده آن نشست و شروع به مکیدن و خوردن کرد….در همان محل ، در تنه درختی، عنکبوتی توری تنیده و لانه کرده بود، مگس برخواست و تور را ندید و در تور عنکبوت گرفتار شد.

 

افلاطون به شاگردانش گفت: بنگرید، عنکبوت صبور ترین و قانع ترین حشره هست. روزها ممکن هست به دلیل یک لقمه غذا در کنار لانه خود منتظر بنشیند. و وقتی شکاری کرد، روزها آرام آرام از آن بهره گیری کند. حریص و شکم پرور نیست .اما مگس را دیدید، هم طمعکار هست و هم شکم پرور و هم صبری برای گرسنگی ندارد.

 

وقتی روی خون نشسته بود، دیدید، با دست می زدید بر میخواست و دوباره سریع می‌خواست روی غذا بنشیند چون تاب گرسنگی هرگز ندارد.پس بدانید ، خداوند طمع کار ترین مخلوق را روزی و غذای، قانع ترین و صبورترین ، مخلوق خود می‌کند.تعداد زیادی از گرفتاری هاي انسان نتیجه طمع و زیاده خواهی اوست. بیشتر کسانی که بر اثر قاچاق مواد مخدر ،

 

گرفتار قانون میشوند و همه ي زندگی وحتی جان شیرین خود را می‌بازند، در بار اول گرفتار نمیشوند، بعد از چندین بار قاچاق، وقتی شیرینی پول حرام بر کام شان مزه کرد، مثل مگس، دیگر قاچاق را برای فراهم سازی نیاز زندگی شان انجام نمی‌دهند بلکه،از روی زیاده خواهی و طمع،انجام اینکار را تفنن و لذت می پندارند و یک باره در دام عنکبوت برای همۀ وقت} گرفتار میشوند.

 

یا کسانی که در امر ازدواج ، بار اول برای رفع نیازهای عاطفی خود ارتباط خارج از رسم و شرع برقرار میکنند، بعد از مدتی نیازشان فراموش شان می‌شود. و اینکار تفنن شده و مثل مگس که هر لحظه روی خوراکی مینشیند بدون اینکه گرسنه باشد، این انسان ها نیز کارهایی که می‌کنند نه برای رفع نیازشان بلکه برای رفع حس تنوع و تفنن طلبی انها میشود و یک باره در دام عنکبوت صبور برای همۀ وقت} به دلیل حرص و طمع شان گرفتار می‌آیند.