اگر دوران عقد دختر و پسر طولانی تر از 12 ماه شود مي تواند منجر به مشکلاتی گردد که خطر جدایی انها را در گذشته از زندگی پررنگ خواهد نمود.تجربه متخصصان نشان مي دهد زمانی که فاصله بین عقد و عروسی عمده شده و به ویژه به بیش از یک سال ميرسد، همسران جوان با مخاطراتی جدی در ازدواج خود روبه رو مي شوند.
گاهی در نتیجه طولانی شدن مدت عقد همسران آنقدر با دشواریهاي متعدد روبهرو مي شوند که در نهایت ترجیح مي دهند از همدیگر جدا شوند اما چه عواملی مي تواند باعث طولانی شدن دوره عقد شود؟! شاید جواب شما یک چیز اکثر نباشد مشکلات اقتصادی و فراهم نبودن برگزاری عروسی، آماده کردن منزل و گرچه خرید جهیزیه
در اینکه مشکلات اقتصادی حرف اول در به تعویق افتادن عروسی را ميزند هیچ حرفی نیست. اما اگر تصور کنیم که در نبود دشواریهاي مالی، مراسم عروسی در کوتاه ترین زمان ممکن برگزار شده و دیگر هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت، سخت در اشتباهیم. در واقع، اضافه بر مسائل اقتصادی، نکات دیگری نیز مي تواند باعث شود
تا همسران و یا خانواده هاي آنها تمایل داشته باشند که عروسی را به زمان نامشخصی موکول کنند؛ عواملی که اگر آنها را نشناسیم و از همین زمان عقد، فکری برایشان نکنیم، خود مي توانند باعث طلاق و جدایی همسران شوند.
با آرزوی برترینها
همۀ افرد دوست دارند برترینها را داشته باشند. تا اینجای کار ایرادی وجود ندارد؛ اما وقتی افراد زندگی در زمان حال خود را متوقف مي کنند تا در آینده اي نامشخص به ایده آلهاي خود برسند و زمانی که در تعریف استانداردهای خود در آینده هیچ گونه تخفیفی نمی دهند، آنوقت به احتمال عمده ما با افرادی کمالگرا روبه رو هستیم.
یکی از گروههایي که ممکن هست تمایل داشته باشند تا عروسی خود را دائم به تعویق بیاندازند، همین دسته میباشند. اگر هم از آنها بپرسید تصمیم دارند چه زمانی سر منزل خود بروند پاسخ مي دهند: «وقتی همۀ کارها درست شد»!شاید تعداد زیادی از افراد با همسران کمالگرای خود بتوانند سالهاي سال زندگی کنند اما اگر شما فردی کمالگرا هستید
دقت داشته باشید که ایده آلگرایی در درجه اول مي تواند رضایت شما را از داشته هایتان به شدت کاهش دهد و متاسفانه بعد از مدتی متوجه خواهید شد که شما از همسرتان نیز شروع به ایراد گرفتن و انتقادهای مکرر مي کنید، امری که مي تواند خود به موضوعی برای اختلاف بین همسران و حتی طلاق منجر شود.
ترس از افشا شدن واقعیت
گاهی اوقات همسران تا وقتی زیر یک سقف زندگی نکنند مي توانند بعضی نکات را از همدیگر پنهان کنند اما بعد از عروسی پنهان نگه داشتن امور از همدیگر کاری به مراتب دشوارتر و حتی ناممکن هست. در این اوضاع، تصور کنید فردی که بعضی مسائل از همسر خود پنهان نگه داشته و یا بدتر آنکه دروغ گفته هست.
عمده عجیب نخواهد بود که او در مقابل برگزاری عروسی و آغاز زندگی مستقل مقاومت داشته باشد. گرچه دامنه این دروغ گفتن و یا پنهانکاری مي تواند بسیار متنوع باشد؛ بعنوان مثال فردی که در زمان آشنایی نخست با همسر خود اعلام کرده که کاری اثبات و مشخص دارد اما در واقع بیکار هست و حالا دائم عروسی را به امید اینکه بتواند به زودی کاری با همان مشخصات پیدا کند، به تعویق مي اندازد و یا فردی که مي دانسته همسرش از افراد عینکی خوشش نمی آید
و تا به حال همه ي وقت از لنز بهره گیری کرده و حالا نمی داند چه طور باید موضوع ضعیف بودن چشمها را با او در بین بگذارد و در نتیجه از ترس رو شدن مسئله ضعیفی چشمها دائم عروسی را به زمانی نامشخص موکول مي کند.اگر شما نیز در چنین شرایطی قرار گرفته اید و احساس مي کنید نمی دانید چه طور مي توانید از این مخمصه خارج شوید،
شاید بهتر باشد با روانشناسی مجرب، در این اساس مشورت کنید. چون درست هست که صداقت داشتن با همسر همواره پیشنهاد مي شود اما اینکه مسائل را چه طور با همسر خود در بین بگذارید، خود مي تواند تعیین کننده نوع برداشت همسر شما از ماجرا باشد و گرچه فراموش نکنید که اگر قرار باشد دائم برای پوشاندن دروغ اول و یا پنهانکاری نخست، دروغهاي دیگری بگویید، شانس اینکه بتوانید با عوارضی کمتر مسئله را حل و فصل کنید، کمتر خواهد بود.
ترسی ناشی از عدم آگاهی
تعداد زیادی از افرادی که کم سن و سال میباشند و یا در محیط هاي بسته بزرگ شده اند، با این مشکل روبه رو میباشند؛ آنها تصورات درستی از مسائل جنسی نداشته و در نتیجه از آغاز زندگی مشترک واهمه دارند. عدم آشنایی با فیزیولوژی جنس مخالف و در نتیجه داشتن باورهای اغراق آمیز و نادرست،
داشتن اطلاعات غلط در اساس برقراری ارتباط جنسی که در بعضی موارد تصور آسیب مشاهده در این ارتباط را به دنبال دارد «این اوضاع به ویژه بین دختران جوان اکثر دیده مي شود»، نداشتن اعتماد به توانایی خود و تصور وجود ایراد، ترس از نداشتن جذابیت لازم در این اساس و نگرانی از پس زده شدن از جمله ترس هاي شایع در این مورد هست.
نکته مهم این هست که در غالب موارد این نداشتن اطلاعات درست، علمی و مناسب در اساس مسائل جنسیهست که این نگرانیها را ایجاد کرده و به ترس همسران جوان دامن زده هست.دقت داشته باشید که هر چند ازدواج در ارتباط جنسی خلاصه نمی شود و ارتباط بین همسران دارای ابعاد گسترده دیگری هم هست
اما به هر صورت ارتباط جنسی بخش مهم از ارتباط بین همسران را تشکیل مي دهد، پس سرمایه گذاری در این اساس مي تواند امری ضروری باشد. کسب اطلاعات درست نخستین قدم هست، فقط دقت داشته باشید که منبع اطلاعاتی شما در این مورد باید فردی قابل اعتماد و متخصص باشد. اگر دسترسی به روانشناسی آموزش دیده در اساس مسائل جنسی دارید
مي توانید با او نگرانیهاي خود را در بین بگذارید اما اگر چنین شرایطی برای شما مهیا نیست، لازم نیست نگران شوید، حداقل کاری که مي توانید انجام دهید، مراجعه به متخصص زنان برای آگاهی از فیزیولوژی بدن دو جنس و داشتن تصوری درست در مورد ارتباط جنسی هست. اضافه بر متخصص زنان، متخصصان ارولوژی نیز مي توانند
در اساس فیزیولوژی بدن مردان اطلاعات درستی در اختیار افراد بگذارند. در کنار همۀ این موارد، در فضای مجازی نیز شما مي توانید از سایتهاي معتبر و قابل اعتماد اطلاعات خوبی در این اساس کسب کنید. بعنوان مثال سایت سپیده دانایی، چند مطلب در این اساس دارد که مي تواند به شما در این مورد کمک کند؛ گرچه در بخش همدلی نیز مي توانید
پاسخ کارشناسان به سوالات خوانندگان در این اساس را مطالعه کنید، شاید مشکل نمونه انچه شما با آن روبه رو هستید، تا به حال مطرح شده و گرچه توسط متخصصان، پاسخ آن هم داده شده باشد. در آخر اینکه اگر احساس مي کنید مورد شما بسیار خاص و نادر هست و از سویی به هیچ وجه دسترسی به فردی آگاه برای طرح آن ندارید، مي توانید سوال و یا مشکل خود را با ما در بین بگذارید تا در بخش همدلی یکی از متخصصان آگاه پاسخگوی شما باشد.
به امید همراهی خانواده ها
گاهی مخالفت نخست خانواده ها با گزینه فرزندان خود باعث به تعویق افتادن عروسی آنهاست. ساده ترین علت این امر نیز عدم پشتیبانی مالی خانواده ها از برگزاری عروسی هست. گرچه گاهی نیز همسران جوان به تجربه درمی یابند که به محض طرح موضوع عروسی ناراحتیهاي قبلی زنده مي شود. در نتیجه ترجیح مي دهند تا عروسی را به تعویق بیندازند، به امید اینکه بالاخره روزی خانواده گزینه آنها را تایید کرده و بپذیرد.
اگر شما در چنین شرایطی قرار دارید، دقت داشته باشید که قدم اول واقع بینی در این مورد هست. هر چند ممکن هست شما آرزوی برگزاری عروسی در فضایی سرشار از همدلی را داشته باشید اما ممکن هست این موضوع عمده با واقعیت همخوانی نداشته باشد. از سوی دیگر سعی کنید در عوض منفعل بودن و سپردن همۀ چیز به دست گذر زمان،
از پتانسیل هاي موجود در اقوام بهره گیری کرده و سعی کنید از فردی که مورد پذیرش شما و خانواده تان هست، برای کاهش اختلافات کمک بگیرید.
به امید معجزه!
گاهی تازه بعد از عقد هست که افراد متوجه مي شوند همسرشان آنقدر که آنها تصور مي کردند، ایده آل نیست. این امر به ویژه زمانی که افراد در زمان گزینش همسر عجله کرده، به اندازه کافی برای شناخت او و یا خانواده اش تلاش نکرده و یا تنها به علت علاقه تصمیم به ازدواج مي گیرند، مي تواند شکل حادتری به خود بگیرد.
در این اوضاع و زمانی که افراد بعد از عقد متوجه وجود ایراداتی در همسر خود مي شوند ترجیح مي دهند آغاز زندگی مشترک خود را به تعویق بیندازند.اگر شما نیز در چنین وضعیتی قرار دارید، شاید بهتر باشد، به جای به تعویق انداختن عروسی، زودتر در پی تصمیم گیری در مورد اوضاع خود باشید. گاهی اوقات ممکن هست
ایراد برملاشده قابل اصلاح باشد و همسر نیز انگیزه تغییر کردن داشته باشد. اما گاهی اوقات اصلاح آن ایراد عمده آسان نیست و یا همسر انگیزه کافی برای آن را ندارد، مثل اعتیاد. در این اوضاع اگر بتوانید در عوض تعویق عروسی هر چه زودتر به جمع بندی رسیده و تصمیمی معقولانه ولو اینکه جدایی باشد بگیرید بسیار مناسبتر خواهد بود.
من نمی خواستم!
گاهی اوقات مقاومت در مقابل عروسی در شرایطی از سوی زوجین صورت مي گیرد که خانواده هاي دو طرف به شدت پیگیر ماجرا میباشند. این اوضاع را اکثر در مواقعی مي بینیم که ازدواج به اجبار خانواده ها صورت پذیرفته و زوجین خود دست به گزینش نزده اند.
اگر شما نیز در چنین وضعیتی قرار دارید، در عوض نگاه صفر و یکی به ماجرا و اصرار بر اینکه چون من نخواسته ام پس عروسی هم نخواهم کرد و در قدم بعدی اصرار بر طلاق داشته باشید،بهتر هست در قدم اول به دنبال بررسی اوضاع خود به شکلی دقیقتر باشید. درست هست که ساختن زندگی مشترک در شرایطی که گزینه همسر
از سوی شما نبوده کاری بسیار دشوار هست اما گاهی اوقات طلاق تنها فرار از موقعیتی بد به موقعیتی بدتر هست. شاید بهتر باشد با تعویق چند ماهه عروسی زمانی برای تامل تلاش و انجام اقداماتی برای تصمیم گیری مناسبتر برای خود ایجاد کنید. اما فراموش نکنید بعضی افرادی که در شرایط شما قرار داشته و طلاق گرفته اند، بعد از جدایی تنها نصیب آنها پشیمانی بوده هست به ویژه که ممکن هست شما بعد از طلاق حمایت خانواده را نیز به کلی از دست بدهید