داشتن رفتاری همراه با اعتماد به نفس بالا میتواند روی دیگران بسیار تاثیرگذار باشد, امروز ما به شما خصوصیت هاي چنین رفتاری را شرح میدهیم. آیا هیچوقت فکر کرده اید که میخواهید حس خودباوری بیشتری داشته باشید؟ آیا منتظرید که در زندگیتان کارهای بهخصوصی انجام دهید
تا بدین ترتیب خودباوری بیشتری کسب کنید؟ آیا نوشتن یک کتاب, کشیدن یک تابلو یا راهاندازی کسب و کاری اخیر را به زمانی موکول کرده اید که حس بهتری داشته باشید؟
آیا تا بهحال به مفهوم واقعی خودباوری اندیشیدهاید؟
خودباوری واقعی هیچ ارتباطی به رویدادهای ظاهری زندگی شما ندارد. اعتماد به خویش به دلیل آن چه که انجام میدهید به وجود نمی آید, بلکه بهعلت باورتان به توانایی باطنی خود هست که شما را قادر میسازد تا انچه راکه میخواهید انجام دهید.
وقتی از نظر رفتاری به خود اعتماد دارید, مطمئن هستید که هر انچه لازم هست را تا سرحد توانایی خود انجام میدهید تا زندگیتان و تلاشهايتان را به جایی برسانید که می خواهید.
چهار خصیصه مهم اعتماد به خود در رفتار عبارتند از;
یقین به توانایی خود در عمل کردن
مثلاً اگر در آرزوی آن هستید که کسب و کار خود را شروع کنید, دست به کار میشوید تا به این هدف دست یابید, نه این که برای ۵ سال آینده فقط راجع به آن حرف بزنید. شما به خود اعتماد میکنید تا طرح برنامهي شغلی را بریزید, اطمینان می کنید که می توانید اداره کسب و کار خود را فرا بگیرید و یک مبدا زمانی را بنا میکنید که آغاز و گسترش کسب و کارتان را مشخص میکند.
اطمینان به توانایی خود در دنبال کردن فعالیتها و اثبات قدم بودن.
آیا تا اکنون کارهایی را آغاز کرده و خیلی ساده انها را ناتمام رها کرده اید؟ آیا درگیر کارهای زیادی می شوید, تا حدی که نمی توانید هیچکدام را به طور کامل انجام دهید؟ شمار زیادی از ما قدمهاي آغاز برای رسیدن به هدفی را برمیداریم, اما پیش از به انجام رساندن آن فرمایش متوقف میشویم,
چون میترسیم پیش برویم یا دستپاچه میشویم و یا احتمالا به دلیل این که بیبرنامهایم و تمرکز نداریم نمیتوانیم آن را انجام دهیم. معنی اعتماد به خود در رفتار اینست که نه تنها امور مهم را برنامه ریزی و شروع خواهیم کرد, بلکه آن ها را دنبال کرده و به انجام میرسانیم.
یقین به توانایی خود در عبور از موانع
بعضی از ما خیلی مفید در مسیر زندگیمان پیش می رویم, ولی وقتی به مانعی برمیخوریم از حرکت باز می استیم. هر مسیری که ارزش طی کردن داشته باشد, پر از مانع خواهد بود. پس اعتماد به خود در اساس رفتار متضمن یقین به توانایی خود در مقابله با موانع هست. این به آن معنی هست
که, وقتی به امری دشوار یا مانعی در مسیر خود برخورد می کنید, نمینالید که ; « وای خدای من!» و به پرخوری روی نمیآورید, یا چند روز آینده را بستری نمیشوید. در عوض خواهید گفت;« آها! یک مانع! انتظارش را داشتم!»و تمام نیروی خود را متمرکز می کنید.
یقین به توانایی خود برای خواهش کمک
بیشتر ما فکر می کنیم که خود ما باید به تنهایی آرزوهایمان را برآورده کنیم, و اگر تقاضای کمک کنیم, موفقیتمان عمده بهحساب نمی آید. این یکی از بدترین راههاي پیش گیری از ترقی و احساس اعتمادتان هست. من قبلا خیلی مرتکب این اشتباه میشدم غر میزدم که; « نمیتوانم روی کسی حساب کنم.
درواقع به کسی اجازه نمیدادم که به من کمک کند. هیچ مسوولیتی را رد نمی کردم. در نتیجه ناخشنود, بسیار پرکار و عبوس بودم. وقتی دریافتم که خودباوری رفتاری یعنی به خود اعتماد داشته باشم که در موقع لزوم خواهش کمک کنم, برای طلب پشتیبانی, به دیگران نزدیک شدم. رویداد خارقالعادهاي به وقوع ضمیمه; کار و بارم ۱۰۰ درصد ترقی کرد.
آیا تا اکنون برای خواهش کمک دچار دشوار شدهاید؟ آیا فکر می کنید که هر کاری را باید به تنهایی انجام دهید؟ اگر میخواهید که احساس اعتماد به خود را تقویت کنید, باید این رفتار را تغییر دهید. تقاضای کمک کردن علامت ضعف نیست, بلکه علامتي هوش و علاقه به خود هست.
اگر هر یک از این چهار علامتاي که در ادامه مطرح می شود در شما وجود دارد, احتمالا باید اعتماد رفتاریتان را تقویت کنید.
شروع کارها را به تعویق میاندازید
با دقت به نظرات موافق و مخالف انجام دادن امور, بیش از حد انها را تحلیل میکنید, بیآنکه واقعا تصمیمی گرفته باشید. آن قدر نظر خود را تغییر میدهید که وقتی سرانجام تصمیم گرفتید, شوق و ذوق خود را برای رسیدن به هدفتان از دست دادهاید.از موضوعات پیچیده در زندگی اجتناب می کنید و بر اموری پافشاری می کنید که واقعا ارزش دقت ندارند.
با گفتن این که, همۀچیز بر وفق مراد هست, به نیاز خود برای کمک گرفتن از دیگران, در موقعیتهاي دشوار, سرپوش می گذارید.اگر هرکدام از گفتههاي فوق در مورد شما صدق می کنند یا حس می کنید که به اعتماد بیشتری به خود در اساس رفتاری نیاز دارید, اینهم چند توصیه برای شما;
تلاشهاي کوچک و مشخص برای هر رویایی که درسر دارید را یادداشت کنید, همچنین دوره معینی را با اتمام مشخص در نظر بگیرید.یعنی به جای این که بگویید; «دفتر کسب و کار خودم را راه بیاندازم» و بعد دست روی دست بگذارید و احساس بیچارگی کنید, هدفهاي کوچک قابل دسترسی تعیین کنید.
مثلاً, بگویید« این هفته می خواهم روزی یک مکالمه تلفنی با کسی داشته باشم که در این حرفه مشغول هست. تقسیم کردن هدف بزرگتان به قدمهاي کوچک و سپس انجام دادن یک به یک انها, راه فوقالعادهاي هست که به خود, اعتماد رفتاری بیشتری بدهید.
افراد پیروز را پیدا کنید و از انها بیاموزید
توصیه می کنم که افرادی را بیابید که به آن چیزی دست یافتهاند که شما برایش تلاش میکنید, هرچه که باشد فرقی نمیکند «مثلاً کسیکه کسب و کار خوبی دارد» و از او بیاموزید. فرصتهایي پیدا کنید که با ایشان گپ بزنید. انها را به ناهار دعوت کنید. از آن ها بخواهید که بزرگ ترین دستاوردهای معنوی
و پرارزشترین آموختههايشان را با شما در بین بگذارند. درخواهید یافت که رفت و آمد با کسانی که تحسینشان میکنید, به شما الهام بخشیده, اعتماد رفتاریتان را به خود تقویت می کند.لیست اسامی افراد را تهیه کنید که میتوانید برای خواهش کمک و پشتیبانی به انها مراجعه کنید
تعجب خواهید کرد اگر بدانید که چه شمار از کسانی که میشناسید, یا رفقا و آشنایانتان شاد خواهند شد, اگر برای رسیدن به هدفتان به شما کمک کنند. لیستی تهیه کنید تا هر وقت که احساس درماندگی میکنید, با انها تماس تلفنی داشته باشید یا پیغام کامپیوتراي بفرستید و دلگرمی بیشتری راکه نیاز دارید, بهدست آورید