افکار منفی به شدت افراد را تحت تاثیر قرار میدهند و عواقب آن افسردگی و منع ترقی در کارها هست که واقعا زیان آور هست. «چه فکر کنید که میتوانید و چه فکر کنید که نمیتوانید, در هر صورت درست فکر میکنید!» «هنری فورد»
فرایند فکر کردن ما فرایندی ضروری برای بقا و مبارزه در دنیای نوین هست. طرز فکر انتقادی به ما توانایی حل سریع و کارآمد مسائل را میدهد. تفکر خلاق به ما اجازه میدهد تا ایده ها و روابطی اصیل, متفاوت و پیچیده خلق کنیم ولی طرز فکر منفی و ناخودآگاه باعث به هم ریختگی ذهنی مان میشود و اشتیاق مان را برای زندگی از بین میبرد.
پزشک «راس هریس», روانشناس استرالیایی و نویسنده کتاب «تله شادی: چگونه از کلنجار رفتن با خود ما دست بکشیم و زندگی را شروع کنیم» میگوید: «به این ترتیب, سیر تکامل انسان, مغزهای مان را به شکلی در آورده هست که ما از نظر روانشناختی به خود ما رنج بدهیم: به سنجش, ارزیابی و انتقاد از خود ما بپردازیم,
روی انچه که نداریم متمرکز شویم. به سرعت از داشته هاي مان ناراضی شویم و سناریوهای وحشتناکی را تجسم کنیم که اغلب شان هیچ وقت رخداد نمی افتند.به همین دلیل هست که انسانها خوشحال بودن را کار سختی تصور میکنند!» خیلی ها در کل زندگی شان قربانی افکار منفی شان میشوند. احساس میکنند
هیچ کنترلی روی افکاری که به ذهنشان خطور میکنند, ندارند و حتی از آن بدتر, آن «سر و صدای» مغزی شان راکه میگوید آسمان به زمین میرسد, یقین هم میکنند.هر چند سوگیری منفی ذهن, مسئله اي حقیقی هست, ولی جلوی تلاش شما را برای پدید آوردن تغییر و خودآگاه شدن نخواهد گرفت.
طبیعی به نظر میرسد که به ذهن تان اجازه دهید نگرانی و ناامیدی را تجربه کند, ولی اگر آن را به بحران نکشید و افکارتان را بعنوان هویت خودتان بپذیرید, باعث تقویت افکار منفی تان خواهید شد. ولی شما این قدرت را دارید که این تمایل دیرینه مغز را بشناسید و با پدید آوردن عادت «ساختاربندی دوباره» تغییرش دهید.
نخستین قدم این هست که به الگوهای فکری تان دقت کنید و گذشته از آن که از بازرسی تان خارج شوند, متوقف شان کنید.در ادامه به شش استراتژی میپردازیم که میتوانید از آن ها در طول روز و برای متوقف کردن الگوی فکری تان و شروع بازرسی ذهن تان بهره گیری کنید. به کار گرفتن هر کدام از این استراتژی ها فقط چند دقیقه از وقت تان را خواهد گرفت.
استراتژی عدد یک: دیدن کننده باشید
کار را با مطلع شدن نسبت به افکارتان شروع کنید. «خودتان را از افکارتان جدا کنید و مشاهده نمایید چه اتفاقی دارد در مغزتان میوفتد.نکته اش این هست که اینکار را به صورت بی طرف انجام دهید و هیچ فکر به خصوصی را قضاوت نکنید. فقط نسبت به خودتان, بعنوان شاهدی بی طرف برای افکارتان, اطلاع پیدا کنید.
میشود این تمرین را چند بار در روز یا در خلال نشست مدیتیشن انجام داد. افکارتان را دیدن کنید, خودتان را به آن ها وصل نکنید تا قدرت فکر و گمان و احساسات ناشی از افکارتان, کم شود.
استراتژی عدد دو: عنوانی برای آن فکر بگذارید
روش دیگر برای تفکیک خودتان از افکار این هست که اعتراف کنید افکارتان هیچ چیز به غیر از فکر و گمان نیستند و واقعیت ندارند.مثلاً اگر فکر میکنید: «من اصلا نمیتوانم این همه ي کار را انجام دهم», مکالمه ذهنی تان را به این جمله تغییر دهید: «من فکر میکنم نتوانم این همۀ کار را انجام دهم.» اینکار در جهت این واقعیت هست که شما و افکارتان یکی نیستید.
استراتژی عدد سه: فقط بگویید نه
وقتی خودتان را مشغول خیالپردازی هاي ذهنی در مورد مسائل نگران کننده میبینید, فقط بلند بگویید: «بس هست!» «بازگو کردن زبانی باعث بالا رفتن قدرت تان برای توقف میشود» و بعد, تجسم کنید که دیواری سنگین و آهنین مسیر افکارتان را مسدود کرده هست.
بری, بعضی وقت ها این طور تجسم میکند که افکار منفی را داخل یک گودال عمیق می ریزد یا سوار بر یک بالن شان میکند و می فرستد به دوردست ها.
استراتژی عدد چهار: حقه «کِش» را انجام دهید
یک کش بیندازید دور مچ دست تان. هر زمان که آن را دیدید, صبر کنید و به افکارتان دقت کنید. اگر داشتید فکری منفی میکردید, کش را در آورید و در دست دیگرتان بیندازید یا آن را کمی به بیرون بکشید و رهایش کنید. اینکار, جریان فکری منفی تان را متوقف میکند.
استراتژی عدد پنج: عوامل محرک تان را بشناسید
تفکر بیش از اندازه و منفی گرایی اغلب با تحریک یک فرد, موقعیت یا شرایط به وجود میآیند, به نگرانی ها و پریشانی هاي معمول تان دقت کنید. آیا چیز به خصوصی هست که این نگرانی ها را در ذهن تان به وجود می آورد؟ اگر این طور هست, عوامل محرک را یادداشت کنید تا هر وقت رخداد افتادند, در موردشان اطلاع داشته باشید. این اطلاع میتواند در جلوگیري از پاتک زدن افکار منفی کمک تان کند.
استراتژی عدد شش: حواس تان را پرت کنید
این چرخه را با پدید آوردن حواس پرتی از بین ببرید. کاری انجام دهید که ذهن تان را مشغول نگه دارد تا فضای خالی برای افکار منفی نداشته باشید. خودتان را در پروژه اي غرق کنید که احتیاج به تمرکز و قدرت مغزی دارد. اگر پشت ترافیک یا در صف باقیمانده اید, جدول ضرب را در ذهن تان بازبینی کنید یا کوشش کنید شعری حفظ کنید.