ماه رمضان همۀ وقت} همراه با سنت هاي خاصی بوده هست، از مواد خوراکی مخصوص گرفته تا اعمال هاي گوناگون همگی جزئی از این سنت ها محسوب میشوند. مراسم کلوخ اندازان و منزل تکانی از جمله رسوم تهرانی ها برای استقبال از ماه رمضان بود.ماه رمضان به دنبال پیشرفت و به روز شدن امکانات و توسعه تجهیزات شهرنشینی به طور طبیعی آداب و رسوم و اعتقادات و باورهای عامه مردم در همه ي کشورهای دنیا دستخوش تغییرات میشود.
علت کمرنگ شدن بعضی آئین ها
بعضی آئین ها کمرنگ و در گذر زمان دچار تحول میشوند. رسوم عید و فرارسیدن سال نو، مراسم ایام خاص یا روش برگزاری آداب شادی یا سوگواری هاي مذهبی و غیره در طول سال هاي متمادی از قبل تا کنون تغییرات بسیاری پیدا کرده هست.
یکی از مصادیق این تحولات، تغییر در شیوه برگزاری مراسم هاي ماه مبارک رمضان در استان تهران هست، اگرچه هنوز هم در تعداد زیادی از شهرها و روستاهای کشور آداب و رسوم قدیمی به قوت خود باقی هست و آئین هاي مذهبی هر سال با شور و اشتیاق خاصی برپا میشوند.
به بررسی آداب و رسوم مردم شهر تهران قدیم در ایام ماه مبارک رمضان میپردازیم:
منزل تکانی و غبارروبی مساجد
در شهر تهران قدیم، آئین و رسوم ماه مبارک رمضان برای مردم شبیه عید نوروز بود، بانوان به منزل تکانی و مردها به غبارروبی مساجد و اماکن مذهبی می پرداختند. در شب رویت هلال ماه تعداد زیادی از خانواده ها با آب و آیینه و سبزه روی بام منزل به پیشواز ماه نو می رفتند. مردان با حفظ تمیزی و پاکیزگی به برگزاری مقدمات و اعمال ماه مبارک رمضان می پرداختند.
در این ماه مردها ماه رمضان ریش خود را کوتاه تر میکردند و زنان تا هلال ماه شوال از روبندهای بلندتر و چادرهای عبایی بدون هرگونه آرایش و زینت بهره گیری میکردند.
مراسم «کلوخ اندازان»
در زمان هاي قدیم مردم شهر تهران رسمی به نام «کلوخ اندازان» داشتند که یک تا سه روز قبل ماه مبارک آغاز می شد. بنا بر این عرف خاص که از اشعار شاعران مطرح قبل گرفته شده بود، مردها ظاهر خود را تمیز و پاکیزه میکردند و با خانواده هایشان به دامان طبیعت می رفتند و هنگام غروب رو به قبله تکه کلوخی را در دست میگرفتند
و میگفتند خدایا گناهان خود را شکستیم و خود را برای عبادت در روزهای ماه رمضان آماده کردیم و سپس کلوخ را به نیت نابودی اعمال ناپسندشان به زمین می زدند.
ارزانی ویژه ماه رمضان
ویژگی مهم اقتصادی آن زمان این بود که در ماه رمضان مغازه ها خواربار بهتری را با قیمت پایین تر عرضه میکردند و برای بهره مندی از برکات این ماه از ترازوهای دقیق و سنگ هاي تمام بهره گیری میکردند. اگر این ماه در تابستان واقع می شد که وفور نعمت بود. مردم به طور معمول چند برابر خرید میکردند و برکت ماه رمضان در منزل مردم راه پیدا میکرد.
اعلام زمان افطار و سحر
پیش از زمانی که رادیو و تلویزیون به ایران و منزل هاي مردم راه پیدا کند، اعلام اوقات شرعی به شیوه هاي گوناگون انجام می شد. دریک برهه زمانی وقت سحر و افطار با شلیک سه گلوله توپ هنگام اذان مغرب و سحر اعلام می شد. در دوره اي عرف بود یک تا دو ساعت قبل از اذان صبح مقابل مغازه ها و منازل مرتفع تر چراغ نفتی آویزان کنند
تا مردم با مشاهده نور آنها به تهیه سحری بپردازند. همین طور عرف بود در منزل هاي بزرگ که چندین خانواده دور تا دور حیاط با هم زندگی میکردند، برای جانماندن همسایگان از خوردن سحری، نخستین نفری که بیدار می شد، موظف بود با کوبیدن مشت به دیوار، همسایه خود را بیدار کند و این زنجیره تا آخرین اتاق در یک حیاط ادامه داشت.
چیدن سفره افطار و افطارکردن آداب خود را داشت، اول با نصف استکان آب گرم که گاهی شیرین بود روزه خود را باز میکردند و بعد با خوردن دو تخم مرغ عسلی، چند انگشت حلوا و چند لقمه نان با پنیر و چای شیرین به خوردن ادامه می دادند که گاهی با آش رشته و جو هم همراه بود.
در سفره شام افطار، بورانی اسفناج با ماست، حلوا ارده، ماست و لبو را اول می خوردند و در آخر شام آورده می شد. شام تهرانی هاي قدیم در ماه رمضان اکثر از غذا هاي نخوددار مثل کوفته شامی، شامی لپه و کوفته نخودچی بود که معتقد بودند روزه دار را جان دارتر و قوی تر میکند.
دید و بازدید و سفره هاي پر برکت افطار
تهرانی هاي قدیم به اقتضای فصلی که در آن بودند، برای چیدن سفره هاي افطار غذا و نوشیدنی هاي گوناگون از جمله فرنی، خرما، شیربرنج، حلوا، خاکشیر یخ مال، پالوده سیب با گلاب و شربت هاي سکنجبین، بیدمشک گلاب با تخمه شربتی تهیه میکردند.
آنها به علت ارزش و اهمیتی که برای دید و بازدید و افطاری دادن قائل بودند، با دقت به ذائقه و بضاعت مالی خود، غذاهایی مثل شامی کباب، شامی لپه، چلوکباب، کوفته و کباب حسینی را نیز برای افطار تهیه میکردند و در مراسم دید و بازدیدها و شب نشینی هایشان شب چره اي که شامل زولبیا و بامیه، پشمک، باقلوا و قطاب و میوه هاي فصل می شد
تدارک میدیدند. به علت آگاهی مردم قدیم از فواید، ضررها و ویژگی هاي مواد خوراکی گوناگون، مردم چون از عطش آور بودن گوشت و حبوبات اطلاع داشتند کمتر از این مواد خوراکی بهره گیری میکردند و در عوض و با مصرف چندان سبزی و میوه، روزه داری آسان تر می شد.
در زمان هاي قبل به علت این که برنج باعث تشنگی نمی شد در هنگام سحر اکثر از این ماده خوراکی بهره گیری میکردند، بانوان وعده سحری ماه رمضان را همان زمان می پختند و غذای مانده از قبل را گرم نمیکردند. نانوایان در این ماه سعی در افزایش کیفیت نان داشتند و نان سنگک از نان هاي پرطرفدار بود.
در این ایام مردان تهرانی پس از افطار نیز در مساجد و حاضر می شدندو از سخنرانی هاي این ماه بهره مند می شدند، ترنا بازی «یک بازی باستانی»، رفتن به قهوه منزل ها و زورخانه ها نیز از کارهای معمول پس از افطار بود.
زورخانه ها از افطار تا سحر میزبان پهلوانان و علاقه مندان بود و از آن به نظر اهالی زورخانه، اولاد پیامبر«ص» بر تمام پیشکسوتان برتر بودند، در این ماه افرادی از سلاله آل الله«ص» ارجحیت و اولویت ورود به گود زورخانه را داشتند. ضرب و زنگ زورخانه نیز در این ایام تغییر میکرد و در شب هاي قدر و شهادت حضرت امیرالمومنین«ع» به زمزمه «منم منم گدای علی، علی، علی» تبدیل می شد.
نذر دیدنی ظرف شویی
یکی دیگر از رسوم ماه مبارک رمضان که گرچه هنوز در سراسر ایران در مناسبت هاي گوناگون دیده میشود نذر شستن ظروف سفره هاي افطار برای کاهش آلام زندگی و گناهان خود بود.مردم در این ایام اکثر از مناسبت هاي دیگر، به شستن ظروف، دیگ ها و … همدیگر مشغول می شدند.
خوردن کله پاچه و آجیل خاص در شب بیست و هفتم
یکی دیگر از رسوم این ماه در شهر تهران قدیم ، خوردن کله و پاچه در شب بیست و هفتم بود که تا حدودی هم چنان ادامه دارد.
یکی دیگر از آداب خاص روز بیست و هفتم نیز خوردن آجیل مراد بود که باید توسط افرادی که محمد، علی و فاطمه نام داشتند، تهیه می شد. مواد این آجیل شامل خرما، پسته، فندق، نخودچی، بادام و شکر پنیر بود.
در این روز زنان و مردان حاجتمند پس از تقاضا از 40 نفر که نامشان محمد، علی یا فاطمه بود از یک مغازه پارچه فروشی رو به قبله که اسم صاحب آن محمد یا علی بود پارچه خریده و بین دو نماز ظهر و عصر روز بیست و هفتم در مساجدی نظیر سپهسالار، جامع بازار و سلطانی بریده و می دوختند و سپس به تن صاحبان حاجت میکردند.
برکت الهی و سیر شدن گرسنگان
در بین مردم شهر تهران قدیم ناسپاسی نسبت به نعمت مطرود و مذموم بود و هیچ شکمی گرسنه نمیماند. اگر در کوچه و خیابان کسی به علت گرسنگی کمک میخواست، در مدت کوتاهی درب هر منزل اي که در آن کوچه بود برای ثواب این عمل باز می شد و مردم در کمک کردن به نیازمند با هم رقابت داشتند.
در این ماه اعمال غیر اخلاقی و شرعی به کمترین میزان خود میرسید. تعداد زیادی از اعمال گناه آلود ترک می شد و افراد با عبرت از اعمال نکوهیده آنها را ترک میکردند.
نذورات
به گزارش پارس ناز در این ماه انواع گوناگون حلوا و آش جزو نذورات مردم بود و هرکس به اقتضای اوضاع خود خود، برای باقیات صالحات و فاتحه اهل قبور و طلب آمرزش دو، سه ساعت مانده به افطار آش و حلوایش را آماده می تولید و نیم ساعت مانده به افطار، حداقل برای هفت منزل نذری می فرستاد.
مراسم وداع با ماه رمضان
در شهر تهران قدیم نزدیک به غروب شب اول ماه شوال، مردم از لحظه غروب تا یک ساعت از شب روی بام ها و گل دسته ها و بلندی ها رفته و به دنبال ماه شوال می گشتند. اگر ماه را به صورت دست جمعی میدیدند، فردایش را عید میگرفتند وگرنه منتظر رسیدن تلگراف از کربلا و نجف می شدند و اگر خبری نمیرسید خودشان تلگرافی را به علما فرستاده و کسب تکلیف میکردند.
تعداد زیادی از این آداب و رسوم در مناسبت ها و ایام خاص به علت وفاداری و پیروی نسل در نسل، جزئی از فرهنگ مردم کشور ما محسوب می شد و حال در این دوران هیچ خبری از آن رسوم و فرهنگ اصیل نیست. عادات و رفتارهایی که اگر هم چنان پابرجا بودند، می توانستند برکت و صفا و صمیمیت قبل ها را در منازل و فضای زندگی
خانواده ها در این ماه پربرکت و ویژه به خانواده ها برسانند، اما در طول سال ها رنگ باختند و به فراموشی سپرده شدند. شاید به همین علت دیگر ماه رمضان ها مثل سابق نیست و سفره هاي سحری و افطار هرچند رنگین تر و تجملی تر چیده میشوند، اما به علت رخت بر بستن انصاف، نوع دوستی، رحم و بخشندگی در جامعه، برکت حقیقی در انها کمتر پیدا میشود.