تا بحال درباره قفل عشق چیزی شنیده اید؟ درباره پل هاي عشق چطور؟ اگر بخواهیم عامرانه توصیفش کنیم، مثل قفل ها و تکه پارچه هایي میماند کـه برای حاجت هاي مان در اماکن مذهبی و مقدس بجای میگذاریم. پل هایي در گوشه گوشه جهان وجود دارند کـه عاشقان برای وصال شان بـه آن ها قفل می زنند، در ادامه با پارس ناز همراه باشید تا سفری داشته باشیم بـه این شهرها و دیدن این پل هاي عشق.
معملی بنام «نادا» عاشق افسری صرب بنام «رِلیا» می شود. این دو دلداده باهم نامزد می شوند و درست زمانی کـه از طعم شیرین عشقشان غرق در لذت بودند، رِلیا برای جنگ بـه یونان میرود ودر شهر کُرفو «Corfu» دراین کشور، عاشق زنی یونانی میشود. بـه دنبال این قضیه نادا و رلیا نامزدی خودرا بهم می زنند. نادا هیچوقت نمی تواند از این ضربه خردکننده التیام بیابد و مدتی بعد بدلیل همین شکست عشقی، میمیرد.
بعد از این جریان زنان جوان اهل شهر وِرنیاجکا بانیا برای حفظ عشق خود شروع بـه نوشتن نام خود و عاشق خود روی قفلها میکنند و این قفلها رابه نردههاي پلی وصل میکنند کـه نادا و رلیا هم دیگر را روی آن پل ملاقات میکردند. این داستان غم انگیز صربستانی کـه مربوط بـه جنگ جهانی اول اسـت، مقدمه شکل گیری «قفل عشق» در تاریخ بشمار میرود. نخستین پل عشق، «مُست لوباوی» نام دارد.
این پل در شهر چشمههاي آبگرم وِرنیاجکا بانیا واقع شده اسـت. اما در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی قفلهاي عشق در سایر بخشهاي اروپا نیز ظهور یافت. با این کـه دلیل گسترش سریع و وسیع این قفلها مشخص نیست اما مراسم بستن قفل بـه پل میلویو کـه در رم برگزار میشود بـه کتابی کـه فدریکو موچیا درسال ۲۰۰۶ تحت عنوان «تورا می خواهم» نوشته بود، بازمیگردد.
در بخشی از این رمان، «استپ» و «بابی» دو شخصیت اصلی داستان بعنوان نمادی از عشقشان، یک قفل دوچرخه را دور یک تیر چراغ در خیابان حلقه می زنند و میبندند و کلید آنرا در رودخانه «تیبر» می اندازند. قفل عشق در واقع قفلی اسـت کـه عشاق بـه نشانه عشق خود بـه پل، حصار، دروازه یا وسایل عمومی میبندند. زوجهاي عاشق نام یا حرف اول اسم خودرا روی آن می نویسند.
همه ی عشاقی کـه قفل عشق خود رابه پل میبندند، یک نقطه اشتراک دارند: بستن این قفلها را نمادی از بستن عشق بـه یکدیگر میدانند و با انداختن کلید قفلشان در رودخانه می خواهند امکان کندن این قفل را از بین ببرند تا نکند از یکدیگر دل بکَنند. این قفلها امروزه بعنوان یک جاذبه گردشگری و بعضا برای جلب کمکهاي خیرخواهانه مورد توجه مردم جهان قراردارند.
یکی از معروف ترین مکانهاي جهان برای قفل عشق پل پیادهرو در پاریس روی رود سن اسـت. البته، وزن قفلهاي وصل شده روی این پل بـه حدود ۹۳ هزار کیلو گرم رسید تا این کـه در ژانویه ۲۰۱۴ بخشی از پل زیر بار وزن بسیار زیاد قفلها شکم داد و نردههاي آن فروریخت.
بهمین خاطر در ژانویه ۲۰۱۵ میلادی شهر پاریس بـه جمعآوری صدها هزار قفل موجود روی این پل پرداخت. بـه این خاطر کـه تعداد زیادی از حامیان محیط زیست و مردم محلی از این کـه عشاق کلیدهای قفلها را در رود سن پرت میکنند شکایت داشتند. هم چنین وزن قفلها باعث شده بود کـه پل خم شود. در حال حاضر جای این قفلها آثار هنری و نقاشی نصب شده کـه همان گونه حالت رمانتیک خودرا حفظ کند.
پل قفل عشق در شهر کلن کشور آلمان درسال ۲۰۰۹ میلادی شکل گرفت. مردم روی این پل کـه بر روی رود راین واقع شده، قفل عشقشان را می زنند و کلید آنرا درون رودخانه پرتاب میکنند.
در پشتبام برج سئول در شهر سئول کره جنوبی هفت درخت مصنوعی عشق قرار داده شده اسـت. درختهاي عشق بـه گونهاي طراحی شدهاند تا بتوانند وزن زیادی از قفلهاي عشق را تحمل کنند. اصل طراحی این درختان بر اساس تحمل قفلهاي فلزی صورت گرفته.
هم چنین سطلی مخصوص بنام «سطل کلید» نیز درکنار این درختان قرار داده شده تا عشاق پس از قفل زدن، کلید آنرا درون همین سطلها بیندازند. هم چنین حصارهای فلزی بالکن این برج نیز با دیوارهای شیشهاي جای گزین شد تا مردم بـه فنسها قفل آویزان نکنند و کلیدها را هم بـه پایین پرتاب نکنند.
درختان عشق دیگری نیز در مسکو روسیه وجوددارد. ایندرختهاي آهنی اینبار روی پل کانال ودوتویدنی قرار گرفتهاند.
حفاظهایي کـه در مسیر صعود کوه هوانگ چین قراردارند، پر از قفلهاي عشق شده اسـت. عشاق با بستن هر قفل، روحهاي یک دیگر را بهم قفل و کلید رابه درههاي پایین پرتاب میکنند.
عبارت Most Ljubavi بـه زبان صربی یعنی پل عشق. این پل یکی از ۱۵ پل شهر وِرنیاجکا بانیا در صربستان اسـت و مقصد اصلی گردشگران نیز بازدید از همین پل اسـت.
عاشقان پراگ برای بستن قفلهاي عشق خود بـه محله مالا استرانا می روند و قفلهایشان رابه نردهي پل عشق آویزان می کنند. این یک پل پیاده رو اسـت.
قفلهاي عشق در ایتالیا، با شتاب زیادی رو بـه افزایش اسـت. نخستین مکانی کـه میزبان قفلهاي عشق بود، پل پونته ملیویو در رم اسـت. دلیل اصلی محبوبیت قفلهاي عشق در ایتالیا کتاب «تـو را میخواهم» اثر فردریکو موچا اسـت.
پل قصابها یک پل پیاده رو اسـت کـه بر فراز رود لوبلیانیکا قرار دارد. این پل از سال ۲۰۱۰ بـه محلی برای آویزان کردن قفلهاي عشق اهالی لیوبلیانا تبدیل شده اسـت.
تعداد زیادی از قفلهاي عشق بـه نردههاي پل بروکلین آویزان شده بود؛ اما مسئولان شهر نیویورک برای حفظ امنیت بتازگی شروع بـه پاک سازی این پل کردهاند.
یک درخت بلوط ۵۰۰ ساله در بیرون شهر یوتین در کشور کشور آلمان وجوددارد کـه نشانی پستی دارد و روزانه دستکم ۴۰ نامه برایش فرستاده می شود. عاشقان دلسوختهاي کـه بـه دنبال یافتن معشوق خود هستند برای این درخت تنها نامه ارسال میکنند تا بلکه کسی این نوشتهها را بخواند و پاسخ دهد. بااینکه اینروزها اپلیکیشنهاي و خدمات دوستیابی بی شماری از طریق اینترنت در معرض عموم مردم جهان قرار دارد.
اما ارسال نامهي کاغذی بـه نشانی یک درخت بلوط یکی از بهترین راهکارها برای یافتن عشق در کشور کشور آلمان بشمار می رود. برای کسانی کـه بـه توانایی این درخت برای یافتن نیمهگم شدهشان اعتقاد دارند هیچ لذتی بالاتر از این وجود ندارد کـه حرف دلشان را برای درخت بنویسند و منتظر بمانند تا ببینند دست سرنوشت چـه آیندهاي برایشان درنظر گرفته و آیا انها رابه وصال یارشان خواهد رساند یا خیر!
همین ایمان بـه نیروهای برتر و توانایی بلوط ۵۰۰ ساله باعث شده تا اینکارِ بـهظاهر عجیب و غیرمنطقی همان گونه در عصر دیجیتال و تکنولوژی مورد توجه قرار داشته باشد. پستچی ۷۲ سالهاي کـه وظیفه رساندن نامهها بـه این درخت را دارد می گوید: «این درخت بسیار جادویی و ماورایی اسـت. در اینترنت، سوالات و واقعیتها هستند کـه دو نفر رابه هم می رسانند.
اما در این جا، جادوی درخت اسـت کـه این ماموریت رابهعهده دارد: همانند چیزی کـه آنرا «سرنوشت» مینامیم.» گمانهزنی میشود کـه این درخت رمانتیک حدود ۵۰۰ سال پیش در بیرون شهر یوتین رشدکرده اسـت. اما از یکصد سال پیش تا کنون بـه ضریحی برای عشاق تبدیل شده تا با دخیل بستن بـه آن بـه وصال دلدار برسند و یار همیشگی خودرا بیابند. این بلوط کهنسال مثل یک افسانه در دنیای مدرن امروزی اسـت.
ماجرای این درخت از سال ۱۸۹۰ میلادی آغاز شد. در آن سال یک دختر محلی بـهنام «مینا فل» عاشق مرد جوانی موسوم بـه «ویلهم» می شود کـه بـه شغل شکلاتسازی مشغول بوده. اما پدر دختر کـه مخالف رابطه این دو نفر باهم بوده، دیدار این دو عاشق را قدغن می کند. با این کـه این دو دلداده از هم جدا شده بودند، اما ارتباطشان رابا هم قطع نکردند. انها با نامه باهم در ارتباط بودند.
همان طور کـه احتمالا حدس زدهاید، این دو نفر نامههاي خودرا در حفرهاي درون بلوط موردبحث میگذاشتند. پس از یکسال، پدر مینا متوجه رابطه پنهانی و نامهنگاریهاي دخترش و پسرک شکلاتساز می شود. اما اینبار بجای تنبیه، بـه این دونفر اجازه ازدواج میدهد.
بر اساس داستانهاي محلی، این دو نفر در دوم ژوئن سال ۱۸۹۱ میلادی در زیر شاخههاي بلوطی کـه موجب زنده ماندن عشق انها ودر نهایت وصالشان شد، باهم پیمان زناشویی بستند. ماجرای عشق این زن و شوهر جوان در سراسر یوتین پیچید و ازآن پس، کسانی کـه بـه دنبال عشق حقیقی بودند شروع بـه نوشتن نامه و قراردادن آن در حفره درخت کردند.
درسال ۱۹۲۷ میلادی، این درخت بنام «بلوط نوداماد» معروف شد و بـهقدری محبوبیت یافته بود کـه اداره پست کشور آلمان برای آن یک نشانی مخصوص تعیین کرد تا مردم کشور آلمان بتوانند از سراسر این کشور نامههاي خودرا برای درخت ارسال کنند. یابندههاي عشق هنگام بازدید از این درخت کهنسال اجازه دارند تا تمامی نامههاي درون حفره درخت را برداشته و مطالعه کنند.
اما فقط گزینهاي کـه میخواهند بـه آن پاسخ دهند را می توانند با خود ببرند و بقیه عریضهها باید بـه داخل حفره بازگردانده شود تا بقیه کسانی کـه دنبال عشق و معشوق هستند، بـه انها دسترسی داشته باشند. بر اساس آمار محلی، سالانه یکهزار نامه برای بلوط نوداماد ارسال میشود. بیشتر نامهها هم در فصل تابستان پست می شوند؛ یعنی فصلی کـه اغلب مردم دوست دارند عاشق شوند.