جستجو در پارس ناز

درباره قلدری کردن و راه های مقابله با آن

درباره قلدری کردن و راه های مقابله با آن

درباره قلدری کردن و راه های مقابله با آن 

از دوران کودکی و مدرسه گرفته تا دوران پیری با افرادی برخورد می‌کنیم که قلدر میباشند و کوشش در ثابت قدرت خود به هر قیمتی به دیگران دارند. قطعا قلدری از زمان حضور بشر در روی زمین همۀ وقت} وجود داشته هست. اما این که روزی به اسم پیشگیری از قلدری در جهان وجود داشته باشد دیدنی هست.

 

این حکایت به سال 2007 باز می گردد زمانی که دو دوست تصمیم گرفتند در مقابل قلدری در مدرسه بایستند و گرچه پیروز شدند. بعد از آن به تدریج پایداری در مقابل قلدری همه ي گیر شد و دوم اکتبر به این روز شناخته می شود.یکی از اتفاقاتی که میتواند یک محصل را از درس و زندگی بیندازد, قربانی قلدری هم کلاسی‌ها شدن هست. اما قلدری چیست و چطور میشود جلوی آن را گرفت؟

 

جنگ قدرت در مدرسه
همۀ وقت} یک طرف ماجرا دانش آموزی قرار دارد که نه اجبار بازوی آن‌چنانی دارد و نه سر و زبان دفاع کردن از خودش را و طرف دیگر محصل زورگویی هست که یا به دلیل گردن کلفتش و یا به دلیل نفوذش در بین بقیه بچه‌ها مفید بلد هست چه‌طور همکلاسی‌هاي ضعیف‌ ترش را بچزاند و از این روش نیاز به احساس قدرت خود را ارضاء کند.

 

قلدری یک رفتار پرخاشگرانه هست که به منظور اعمال قدرت از جانب کسی که به دلایل گوناگون نیاز به اینکار دارد, علیه فردی که به دلایل گوناگون قدرت محافظت کردن از خودش را ندارد, رخداد می‌افتد. پس می شود گفت که قلدری یک جور جنگ بر سر قدرت هست, گرچه در یک مقیاس کوچک‌تر

 

قلدری‌هاي یواشکی
اغلب, وقتی گفتگو از قلدری در مدرسه میشود, عکس یک مدرسه پسرانه در ذهن‌مان تداعی میشود که گروهی از پسرهایش مشغول کوبیدن به سر و کله همدیگر میباشند. اما این عکس کامل نیست چرا که قلدری خاص مدرسه‌هاي پسرانه نیست و در بین مدارس دخترانه هم وجود دارد که گرچه چون در اغلب موارد مثل قلدری‌هاي پسرانه پر سر و صدا نیست, از چشمان والدین و یا معلمان دور میماند. برای نمونه ائتلاف کردن

 

علیه یکی از بچه‌ها, بی محلی کردن, تحقیر, به هم زدن ارتباط یکی از بچه‌ها با دوست خودمانی‌اش, تهدید کردن و… قلدری‌هایي میباشند که در بین دختران اکثر دیده میشوند که اتفاقاً به دلیل مخفی بودن, می توانند به مدت طولانی‌تری فرد قربانی را دچار دشوار کرده و صدمه بیشتری به او وارد کنند.

 

هر کَلکَلي قلدری نیست
بچه‌ها در طی دوران تحصیلشان, گاهگاهی با همکلاسی‌هایشان دست به یقه می شوند و یا با هم کَلکَل می کنند اما این لزوماً به معنای آن نیست که آن ها یا قلدرند و یا قربانی قلدری دیگران. برای این که قلدری, قلدری بشود لازم هست که برای مدتی به شکل مستمر تکرار شده و موجب اذیت جسمی و روانی فرد قربانی بشود.

 

جلوی قلدری را بگیرید
قلدری یک رفتار صدمه‌زا هست و در نتیجه باید از آن پیشگیری بشود و به بچه‌هایي که مورد قلدری فرد دیگری قرار گرفته‌اند تعلیم داده شود تا بتوانند خودشان را از آن وضعیت خلاص کنند. برای این که این رخداد رقم بخورد, سه گروه باید آستین‌ها را بالا بزنند;

 

* مدرسه
تصور اغلب ما این هست که قلدری بین بچه‌ها, در راه مدرسه تا منزل رخداد می‌افتد اما تحقیقات نشان می دهند که اتفاقاً برعکس هست و اکثرِ قلدری‌ها در خود مدرسه به وقوع می‌پیوندند. بنابراین لازم هست که معلمان راهکارهایی را بیندیشند. برای نمونه انها میتوانند;

 

درمورد قلدری کارگاه‌هاي آموزشی برگزار کنند تا بچه‌ها از این پدیده و راهکارهای رویارویی صحیح با آن اطلاعات بیشتری پیدا کنند.در این راستا برای والدین هم کارگاه‌هاي آموزشی بگذارند و ضمن تعلیم راهکارهای صحیح, به انها درمورد مخاطرات راهکارهای نادرست اطلاع بدهند.به ویژه در ساعات غیر درسی مثل زنگ تفریح بازرسی بیشتری روی رفتار دانش‌آموزان داشته باشند.

 

ارتباط‌شان با دانش آموزان را تقویت کنند تا بچه‌ها در موقع لزوم بتوانند مسائلشان را با آن ها در بین بگذارند.با بچه قلدرها فقط برخورد قهری نداشته باشند و برای انداختن انها و والدین‌شان در مسیر درمان, تلاش کنند.

 

* والدین قربانی‌ها
بخش دیگری از حکایت قلدری به خانواده قربانیان این دشوار بر میگردد; از شیوه‌هاي تربیتی و تاریخ کوتاه رفتار آن ها با فرزندشان بگیرید تا شیوه برخورد فعلی‌شان با مشکلی که همین اکنون برای او ایجاد شده هست. بنابراین مهم هست که این گروه از والدین با شیوه‌هاي صحیح مواجهه با این دشوار آشنا باشند;

 

بچه‌هایي که در مدرسه با قلدری روبرو میشوند به این سادگی‌ها درمورد آن با والدینشان گفتگو نمی کنند; بعضی از آن ها به دلیل این که با والدینشان احساس راحتی نمی کنند و بعضی دیگر همچون می‌ترسند مورد قضاوت والدین قرار بگیرند. از سوی دیگر بعضی از والدین هم فکر می کنند

 

که بهتر هست قربانیِ قلدری شدنِ بچه‌شان را به رویش نیاورند و بعضی دیگر هم به علت این که نمیدانند باید چکار بکنند سکوت میکنند. اما در هر حالتی از این دشوار, سکوت جایز نیست و شما موظفید به روی فرزندتان بیاورید که متوجه دشوار او شده‌اید.قضاوت, سرزنش, سرکوفت, تحقیر, تشویق به رویارویی به مثل و رفتارهایی از این دست مطلقا ممنوع هست.

 

خیلی از این بچه‌ها به انزوا روی می‌آورند تا بلکه بتوانند از خودشان در مقابل آزارهای دیگران محافظت کنند. این رخداد, موجب می شود فرزند شما در آینده اکثر مورد قلدری دیگران قرار بگیرد. بنابراین لازم هست همین اکنون برای درآوردن او از پیله انزوا چاره‌اي بیندیشید. در قدم اول کوشش کنید ارتباط خودتان را با او تقویت کنید و سپس اساس لازم برای پیدا کردن رفقا مفید را برای او فراهم کنید.

 

فرق بین پیروی تندرست و پیروی ناسالم «اجبار شنیدن» را به او یاد بدهید و به او بیاموزید که میتواند بدون رویارویی به مثل و فقط با جرأت‌ورزی اکثر, جلوی قلدری کردن زورگوها را بگیرد.از او بخواهید که در چنین مواقعی از اولیای مدرسه کمک بخواهد.

 

* والدین قلدرها
طرف سوم این معادله والدین بچه قلدرها میباشند که می توانند در پیشگیری از این وضعیت بسیار تاثیرگذار باشند;با زبانی مهربان و قاطع با فرزندتان گفتگو کنید و به او بگویید که رفتارش را تأیید نمی کنید.کوشش کنید علت قلدرمآبی وی را بشناسید.قوانینی را تعیین کنید و در قبال عمل به آن ها, به فرزندتان حقوق بدهید.

 

رفقا وی را بشناسید و اگر آن ها را مناسب ندیدید, فکری بکنید. نخستین کار آن هست که ارتباط خودتان را با فرزندتان تقویت کنید. و سپس وی را با گروه‌هاي تندرست‌تر آشنا کنید.وی را در مسیر شناسایی استعدادهایش بیندازید و در این مسیر از او پشتیبانی کنید.

 

اگر فرزندتان به طور مداوم رفتارهایی مثل پرخاشگری, پایداری در مقابل انتظارات شما و هر منبع قدرت دیگری, دشوار در تمرکز و رفتارهای بی هدف, تنفر‌ورزی و دشمنی نسبت به دیگران, دروغگویی مداوم, فرار از مدرسه و… دارد, وی را به روان شناس ارجاع بدهید.