چگونه مثبت اندیش باشیم؟ چگونه افکار منفی و اذيت دهنده را از خودمان دور کنیم، در حال زندگی کنیم و بـه آینده امیدوار باشیم؟ امروز درباره فکر مثبت، مثبت اندیشی و دوری از عبارات منفی و افکار منفی صحبت می کنیم. همه ی مـا در دوره اي از زندگی دچار مشکلاتی میشویم، کوچک یا بزرگ هر کس مشکلات خودش را دارد. با فکر مثبت و اندیشه مثبت می توانید بر مشکلات تان غلبه کنید، با پارس ناز همراه باشید.
با یک مثال ساده شروع میکنیم. شرایطی را تصور کنید کـه بهداشت بـهدرستی در خیابانها رعایت نمی شود و هیچکسی وظیفهاي در قبال آن ندارد. پس از مدتی این شرایط تغییر کرده و تمام خیابانها کاملا تمیز میشوند. آیا فکر میکنید این تغییر مردم را خوشحال خواهد کرد؟ خیر. کمتر کسی بـه این موضوع توجه می کند. اما پس ازآن، یک آشغالي کوچک هم میتواند باعث ناراحتی تعداد زیادی از افراد شود.
مغز مـا بـه گونهاي تکامل یافته کـه مشکلات را جستوجو کند ودر یافتن انها مهارت دارد. برای مثال، زمانیکـه دوچرخه اختراع شد، خبرنگاران دربارهي زوال جامعهي مدنی نگرانیهایي را ابراز کردند. آن ها هشدار دادند کـه مردم بجای مکالمههاي طولانی، بـه سادگی از محلی بـه محل دیگر حرکت میکنند ودر نتیجه بـهجای گفت و گوهای شبانه، از شدت خستگی بـه استراحت نیاز دارند.
منفیبافی بر شـما غلبه خواهد کرد، مگر این کـه یک جریان مثبت برای خودتان ایجاد کنید. برای ایجاد این جریان باید سه مرتبه در روز بـه مدت یک دقیقه بـه دنبال چیزهای مثبت باشید. اینکار را برای ۴۵ روز متوالی انجام دهید. با اینکار بـه مغزتان آموزش میدهید کـه بـه دنبال چیزهای مثبت باشد؛ دقیقا همان طور کـه برای چیزهای منفی آموزش دیده اسـت.
احتمالا تصور میکنید کـه در جهان آشفتهي پیرامون، چیزهای مثبت بـه اندازهي کافی وجود ندارند. اما برای ایجاد آن ها حتماً نباید کارهای شگفتانگیزی مثل نجاتدادن بچههاي یتیم از ساختمانهاي درحال سوختن انجام دهید. هر چیز مثبتی، هر اندازه کوچک هم کـه باشد، می تواند مسیر یافتن و ایجاد احساسات و حالتهاي مثبت را باز کند. فقط کافیست کـه بخاطر نبود چیزهای ناخوشایند قدردان باشید تا ارتباطات عصبی توسعه پیدا کنند.
شاید بنظر برسد در شرایطی کـه منفیها بیشتر دیده می شوند، جستوجو برای مثبتها کاری بیهوده باشد، اما حقیقت این اسـت کـه زاویهي نگاه مـا اشتباه اسـت و بـه اصلاح نیاز دارد. زمانیکـه تمامی اطرافیان مـا نگاهی منفی دارند، مثبتاندیشی بسیار دشوار خواهد بود. مغز مـا پستانداران، امنیت را در حمایتهاي گروهی و اجتماعی میبیند و زمانی حرکت می کند کـه تمامی گله حرکت کرده باشد.
بنابر این اگر هشدارهای همگروهیهاي خودرا نادیده بگیرید، متوجه می شوید کـه در چنگال درندهها اسیر شدهاید. اتحاد پستانداران، پیرامون تهدیدات مشترک شکل می گیرد و مبارزه با یک دشمن مشترک، درواقع موقعیت یک پستاندار را در گروه بالا میبرد. اگر تهدیدی را نادیده بگیرید کـه سایر همگروهیها را تحریک میکند، پس احتمالا بهای آنرا نیز با موقعیت اجتماعی پرداخت خواهید کرد. مثبتبودن هزینه دارد، اما مزیتهاي آن بیشتر اسـت.
زمانیکـه جریان مثبت خودرا ایجاد کنید، در حقیقت با قصد و نیت شخصی و انتظارات واقعبینانه، میتوانید افکار منفی را از خودتان دور کنید.
قصد و نیت شخصی درواقع همان لذت انتخاب گام بعدی اسـت. هرگز نمیتوانید نتیجهي کارهای خودرا پیشبینی کنید؛ اما همیشه می توانید گام بعدی بـه سمت برآوردهکردن نیازهای خودرا انتخاب کنید.
انتظارات واقعبینانه
با این کـه وقتی تلاشهاي مـا فورا بـه دستاوردهای قابل توجه ختم نشود، طبیعی اسـت کـه احساس کنیم بقای مـا در خطر اسـت؛ می توانیم بـه خودمان یادآوری کنیم کـه بقای مـا الزاماً در خطر نیست. یادتان باشد بیشتر دستاوردهای انسانی، نتیجهي تلاش هایي اسـت کـه پاداشهاي فوری بـه همراه نداشتهاند.
اگر بـه نتایج مطلوبی نرسیدهاید، می توانید انتظارات خودرا مورد بازبینی قرار دهید و با انتظارات واقعبیانهتری قدم بعدی را بردارید. شـما بالاخره نتیجهي کارهایتان را می بینید، انتظارات واقعگرایانه باعث می شود شـما دست بکار شوید. بـه بیان دیگر، وقتی خودتان از نتایج کارتان راضی باشید، می توانید خودتان باعث ترشح مواد شیمیایی شادیبخش مغزتان شوید و منتظر محرک هاي جهان اطراف نباشید.
برای رسیدن بـه موفقیت باید نگرش مثبتی نسبت بـه خودتان داشته باشید. شیوهي نگاه کردن شـما بـه خودتان می تواند عامل موفقیت یا شکستتان باشد. درنتیجه بسیار مهم اسـت کـه ارزش زیادی برای خودتان قائل باشید و با خودتان با احترام رفتار کنید. در ادامه برای تان توصیههایي داریم کـه کمکتان میکنند نگرش مناسب و مثبتی نسبت بخود داشته باشید.
هرگز برای تغییر دادن زندگیتان دیر نیست. حتی افرادی کـه بیشترین آسیب را دیدهاند، می توانند از جا برخیزند و نظارت زندگیشان را در اختیار بگیرند.
بـه سنتان مانند یک دارایی نگاه کنید. هرچه سن شـما بیشتر باشد، تجربهتان بیشتر خواهد بودو هرچه تجربهتان بیشتر باشد، دانش بیشتری خواهید داشت.
هرچه فرصتهاي بیشتری را دنبال نمایید، شانس بهتری نیز خواهید داشت. اگر میخواهید بـه چیزی دست پیدا کنید، بروید و آنرا کسب کنید. موفقیت در اثر پیگیری حاصل میشود نه شانس.
گرفتار شدن دراین دام کـه دیگران دربارهي شـما چـه فکر میکنند، قطعا باعث افزایش سطح استرس شـما می شود. هرگز شخصیت واقعی خودتان را در تلاش برای تحتتأثیر گذاشتن دیگران نابود نکنید. دوستان ارزشمندتان شـما رابهخاطر چیزی کـه هستید تحسین میکنند؛ نه بـهخاطر چیزی کـه فکر می کنند باید باشید.
هیچکس پاسخ همه یي سؤالات را نمی داند، شـما نیز دنبال چنین چیزی نباشید. همه یي مـا مجموعهاي از مهارتهاي خاص خودمان را داریم. نداشتن عده اي از مهارتها بـه این معنا نیست کـه شـما احمق هستید.
بـهجای این کـه زندگیتان را حول نقاط ضعفتان سامان دهید، روی توسعهدادن مهارتهایتان تمرکز کنید و سپس تا جاییکه امکان دارد از آن ها بهرهبرداری کنید. هر چـه کاری راکه در آن مهارت دارید بیشتر انجام دهید، اعتماد بـه نفس شـما بیشتر خواهد شد.
شـما چطور میتوانید از چنین چیزی اطلاع داشته باشید؟ قطعا نمیتوانید. اگر در خانه بنشینید و بـه این فکر کنید کـه دیگران چراباید عاشق شـما شوند «بـهجای این کـه بیرون بروید و با افراد مختلف ارتباط برقرار کنید»، فقط یک وضعیت بد را بدتر خواهید کرد.
اگر در خانه بمانید هرگز نمی توانید شریک زندگی موردنظرتان را پیدا کنید. اگر میخواهید با کسی آشنا شوید، برای آن تلاش کنید.
هرگز پیش از این کـه مسابقه شروع شود، شکست خودرا نپذیرید. بـه سه مورد از بزرگترین دستاوردهاي زندگیتان فکر کنید، شاید بـه تغییر نگرش شـما کمک کند. این دستاورد ها می توانند فارغالتحصیلی از دانشگاه، گرفتن ارتقای شغلی، نوشتن وبلاگ یا هر چیز دیگری باشد.
آیا سه چیزی راکه میخواستید پیدا کردید؟ اکنون از خودتان بپرسید «مـن برای دستیابی بـه این موارد خاص، از چـه مهارتهایي استفاده کردم؟» برای هر یک از این موارد یک پاسخ بنویسید. آیا هیچ روند خاصی مشاهده میشود؟ اگر چنین اسـت مسیر موفقیت درست در برابر شـما قرار دارد.
چراکه او بـه مـن پیام و ایمیل نمیدهد یا بـه مـن زنگ نمیزند. چنین نتیجهگیریهاي زودهنگامی نشان دهندهي دیدگاهی خودمحور بـه جهان اسـت.
آیا این احتمال بیشتر نیست کـه دوست/شریک زندگیتان درگیر کار، کلاس یا هر کار دیگری باشد؟ افراد کارهای زیادی دارند کـه باید آنها را انجام دهند، در نتیجه فکر نکنید با شـما مشکلی دارند.
درست اسـت، زندگی منصفانه نیست «مـن دوست ندارم این حرف را بزنم، ولی زندگی هرگز منصفانه نبوده اسـت». همیشه اتفاقات خوب و بد زیادی در هر لحظه از زندگیتان رخ می دهد. این چیزها خارج از نظارت شـما هستند؛ در نتیجه آن ها را بپذیرید. اما این کـه بر روی بخش خوب آن تمرکز کنید یا بخش بد، کاملا بـه خودتان بستگی دارد.
شـما می توانید بـهخاطر چیزهای بدی کـه خارج از بازرسی شـما هستند، استرس زیادی متحمل شوید اما بدانید اینکار باعث نمیشود حس بهتری پیدا کنید، اما برعکس آن کاملا صادق اسـت. بـه اتفاقات مثبت توجه کنید، چراکه مهم نیست هم اکنون چـه وضعیتی دارید، در آینده بـهمراتب وضعیت بهتری خواهید داشت.
خواهش می کنم چنین چیزی رابه زبان نیاورید. فرقی نمیکند کـه تپل، لاغر یا عضلانی باشید. بدن شـما ظرف ارزشمندی اسـت کـه شـما رابه هر جاییکه دراین دنیا بخواهید می برد. ازبدنتان مراقبت کنید تا او نیز از شـما مراقبت کند. گرفتار شدن دراین باور کـه بدن شـما بیعیب نیست، نتیجهاي جز هدر رفتن وقت و انرژی ارزشمندتان ندارد.
در بدنتان بـهدنبال ویژگیهاي فیزیکی اي نباشید کـه دوستشان ندارید، بلکه روی آن دسته از ویژگیهاي فیزیکیتان تمرکز کنید کـه فکر می کنید بامزه، خوشمنظر یا جذاب هستند. اگر میخواهید نسبت بـه بدن تان حس بهتری داشته باشید، ۱۰ دلیل جذاب بودنتان را مشخص کنید.
شرط میبندم همه یي افرادی کـه این مقاله را میخوانند، دستکم یک بار روی پیراهنشان غذا ریختهاند، ظرف غذا را شکستهاند، هنگام راه رفتن سُر خوردهاند و یا با صورت بـه یک دیوار برخورد کردهاند؛ پس شـما تنها کسی نیستند کـه چنین اتفاقاتی برایتان افتاده اسـت.
اگر در برابر یک جمع، اشتباهی از شـما سر زد و صورتتان سرخ شد، نفس عمیقی بکشید و بـه خودتان بگویید «اشتباه بزرگی مرتکب نشدهام.» برای این کـه شرایط را تغییر دهید، داستانی خندهدار از تجربههاي خودتان تعریف کنید تا نشان دهید کـه چنین چیزهایی اهمیت زیادی برای شـما ندارند.
چیزی بـه اسم سطح وجود ندارد کـه در آن باشید یا نباشید. درنتیجه اگر کسی بـه نظرتان جذاب میرسد، چنین فکری با خودتان نکنید و با او همکلام شوید.
حسادت احساسی ویرانگر اسـت کـه آسیب زیادی بشما می زند و هیچ فایدهاي ندارد. اگر یکی از همکارانتان بـهجای شـما ارتقا پیدا کرد، حامی خوبی برای او باشید. احتمالا او نیز بـهاندازهي شـما شایستهي این پیشرفت بوده اسـت «حتی اگر چنین نیست هیچ دلیلی وجود ندارد کـه نسبت بـه او حسادت کنید؛ تقصیر همکارتان نیست کـه بـهجای شـما انتخاب شده اسـت».
هنگام مواجه با چنین اتفاقاتی، بهترین کار این اسـت کـه احساسات منفی رابه رفتارهای مثبت تبدیل کنید. آیا فکر میکنید ارتقا حق شـما بوده اسـت؟ دربارهاش حرف نزنید، آنرا ثابت کنید.
این کـه در 72 سالگی در دوی ماراتون شرکت کنید؛ در حالی کـه پسرتان را نیز روی صندلی چرخدار هل می دهید. این کـه ۱۷۷ کیلومتر «۵۷ ساعت» در اقیانوس شنا کنید.
دو ماه دریک خودروی یخزده در دمای ۳۰- زنده بمانید. بله، دیگر نمی توانید بگویید چیزی «بیش از حد دشوار اسـت». اگر بـه چیزی باور داشته باشید، میتوانید بـه آن دست پیدا کنید.
نکتهي جالب دربارهي اعتماد کردن این اسـت کـه هرچه کمتر بـه دیگران اعتماد کنید، انها نیز تمایل کمتری برای اعتماد کردن بشما دارند. آیا همه یي افراد ارزش اعتماد کردن دارند؟
قطعا خیر، اما این دلیل موجهی برای مشکوک بودن بـه همه ی نیست. این کـه یک یا دو نفر در گذشته بشما خیانت کردهاند، معنایش این نیست کـه بـه هیچکس اعتماد نداشته باشید، بلکه معنایش این اسـت کـه شـما هنوز فرد مناسبتان را پیدا نکردهاید.
زندگی مانند یک بازی ویدیویی اسـت؛ مهم نیست چندبار شکست خوردهاید، شـما میتوانید دکمهي «ادامه» را تا هر زمان کـه نیاز داشته باشید فشار دهید. تا زمانی کـه بازی را ترک نکردهاید، شکست نخوردهاید؛ درنتیجه هرگز بازی را ترک نکنید.