نام مراغه را همه ی ي ما کم و بیش از رسانه ها یا یا فضای مجازی شنیده ایم.این شهر در آذربایجان شرقی قرار دارد و در کوهپایه هـای کوه سهند است. اگر برای فرار از هوای گرم پایتخت و آرامشی چند روزه دنبال برنامهریزی سفری چند روزه هستید، ما بـه شـما مراغه را پیشنهاد میکنیم؛ شهری تکیه داده بـه کوه سهند با مردمانی که با زبان شیرین آذری بـه شـما خوشامد میگویند.
این شهر كه در میانه تاریخ و طبیعت قرار گرفته است، بیشتر با رصدخانه معروف و صابون منحصر بـه فردش در جهان شناخته میَشود.مراغه در شمال غرب ایران درست در کنار رود صوفیچای و دامنه جنوبی کوه سهند کمی آنسوتر از دریاچه ارومیه آرام گرفته است. این شهر از شمال بـه تبریز نزدیک است و از غرب از طریق بناب بـه دریاچه ارومیه میرسد. دو شهر هشترود و میانه هم در شرق این شهر قرار دارد.بـه قدمت دایناسورها
مراغه اگر چـه اعتبار تاریخیاش را از دوران حضور خواجه نصیرالدین توسی و دوره ایلخانان میگیرد اما یادگارهایی که در شهر قرار دارد نشان از سابقه بسیار طولانی آن دارد. در سال 1840 کنسول روسیه در تبریز مقدار زیادی سنگواره و استخوان کشف کرد که نشان میداد حیات در این شهر بیشتر از پنج میلیون سال بوده است.
در نقشه جهان بطلمیوس شهری بـه نام مارکیانا وجود دارد که تقربیا همان جایی است که ما امروز بـه اسم مراغه میشناسیم. جغرافیدان یونانی البته در کتابش هم، این اسم را در نام دریاچه بزرگ این منطقه یعنی دریاچه ارومیه تکرار میکند. کسروی یکی از پژوهشگران معروف ایرانی است که ریشه نام مراغه را در لغت مراوا یا ماراوا جستوجو کرده که در زبان و ادبیات ایران باستان بـه معنی جایگاه مادها بودهاست.
این همان شهری است که در کتابهـای جغرافی قرن سوم و چهارم هجری بـه افزاره روح یا افراه رود از آن یاد شده است. یاقوت حموی؛ جغرافیدان معروف قرن هفتم هجری در معجمالبلدان، افراه رود را پایتخت سلسلههایی مانند اتابکان آذربایجان میداند.
این شهر در زمان مادها یکی از شهر هـای مهم ایران بود. منابع تاریخی نوشتهاند؛ زمانی که مارک آنتونی؛ سردار روم پایتخت آتروپاتکان یا همان آذربایجان امروزی را در دوران اشکانیان محاصره کرد این شهر را تسخیر کرد. هرچند که دلاوران آتروپاتکان و پارت ماراکیا را از دست آنها خارج کردند، اما در مدتی که در این شهر بودند معابدی را ساختند که بیشتر از انها خواهیم گفت.
مراغه در سال 22 هجری توسط مسلمانان فتح شد و جز یک روایت غیرقابل تایید که در دورهای افشین سردار ایرانی در آن حکومت کرد تا سال 618 خیلی در تاریخ ردپایی ندارد. در این سال بود که با حضور مهمانان ناخوانده سرنوشت این شهر آرام دچار تلاطم شد.
چنگیزخان مغول در سال 616 بـه بهانه کشتهشدن بازرگانان و فرستادگانش بـه دربار خوارزمشاه، بـه ایران حمله کرد. سپاه خانمغول در صفر 618 بـه دروازههـای مراغه رسید و این شهر را بعد از یک هفته درگیری و خونریزی و غارت و سوزاندن تصرف کرد.مراغه تا حمله دوم مغولان در 656 در دوران هلاکو چندبار میان خوارزمشاهیان و خانهـای مغول دست بـه دست شد. هلاکوخان مغول در سال 656 با حمله وسیع با تسخیر بغداد و کشتن المعتصم بالله خلیفه بغداد در صفر همان سال بـه سمت آذربایجان آمد. او که از دشتهـای آسیای مرکزی آمده بود وقتی بـه مراغه رسید
مفتون آب و هوا و آبادانی این شهر شد و حکومت ایلخانان را در این شهر بنیان گذاشت و از این بـه بعد بود که مراغه پایتخت ایلخان مغول شد. در کنار او عطاملک جوینی و خواجه نظامالملک توسی قرار داشتند.بـه پیشنهاد خواجه نظامالملک توسی مشاور بزرگ و دانشمند هلاکو و دستور هلاکو خان، دانشمندان معتبر از شهر هـای مختلف بـه مراغه دعوت شدند
و در کنار خواجه بزرگ رصدخانه و نظامیه بزرگی را بنیان گذاشتند. مراغه شهر ادیان هم بود. خود هلاکو، بودایی بود و همسرش دوقوز خاتون و مادرش مسیحی بودند. این زمینه مناسبی بود تا مسلمان و ارمنی و رومی و بودایی یادگارهایشان را در این شهر بگذارند.هلاکو در شب یکشنبه ۱۹ ربیعالثانی ۶۶۳ برابر با ۲۷ بهمن ۶۴۳ شمسی درگذشت
و با مرگش پایتختی هم از مراغه بـه همراه آباقا؛ جانشینش رخت بربست. با این حال مراغه با وجود رصدخانه مشهورش شهر علم و دانش باقی ماند؛ رصدخانهای که حالا یکی از جاذبههـای دیدنی این شهر است.
موزهای برای سنگهـای تاریخی
در سفر بـه مراغه فراموش نکنید که بـه موزه سنگ آقالار هم سری بزنید. این موزه در سال 81 در محوطه مقبره آقالار با گردآوردن سنگ گورهای تاریخی و منحصربـهفردی که در آرامستانهـای اطراف مراغه وجود داشت، راهاندازی شده است. این محوطه بـهخاطر آن که بزرگان، عارفان و شیوخ مراغه در آن دفن شدهاند بـه آقالار یا همان بزرگان معروف شده است.
مقبره آقالار بیشتر از هر چیزی بانام میرفتاح موسوی مراغه پیوند میخورد؛ شاعر، عارف بزرگ و شیخالاسلام مراغه که در دوران زندیه زندگی میکرد. او بـه دو زبان آذری و فارسی شعر می گفت و در اشعار فارسی اشراق و در شعر آذری فتاح تخلص میکرد. دو اثر مثنوی ساقینامه و ریاض الفتوح از آثار میرفتاح است که از وی بـه یادگار مانده است.در سال 1175 پس از مرگ میرفتاح بـه دستور ظل السلطان – که در زمان زندیه زندگی میکرده و هیچ ربطی بـه مسعود میرزا پسر ناصرالدین شاه که بیشتر از 150 سال بعد بـه دنیا میآید ندارد- در این محل دفن و بنای مقبره برایش ساخته میشود. بنای مقبره متاثر از معماری زندیه است و یکی از بناهای زیبایی است که یکبار در 1247 در ابتدای دوران ناصرالدین شاه قاجار بـه طور کامل مرمت و بازسازی شد.
ساختمان بنا چهار ضلعی و هر ضلعش 16 متر و دارای ابزارهای سنگی و طاقنمای آجری قرینه بـه ارتفاع پنج متر است.سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در سال 80 با توجه بـه وجود سنگ قبرهای مرمری نفیس در محوطه تصمیم گرفت تا موزه سنگهـای تاریخی را در این محوطه راهاندازی کند.
کارشناسان میراث با جمعآوری و نمایش انواع سنگ قبرهای گهوارهای، صندوقی، سنگ نوشتهها و قوچهـای سنگی از آرامستانهـای اطراف، موزه را در سال 81 افتتاح کردند.بخشی از سنگ قبرهایی که در این موزه بـه نمایش در آمده مربوط بـه قرنهـای هفتم و هشتم هجری قمری و متعلق بـه آرامستان بزرگ و قدیمی روستای ورجوی است
که توسط غارتگران بـه سرقت رفته بود و بعد از پیداشدن و مرمت بـه این مکان منتقل و در معرض دید قرار گرفت. در سفر بـه مراغه میتوانید از موزه سنگ آقالار در بلوار شهیدمقدم، خیابان راهآهن، خیابان آقالار دیدن کنید.زیر گنبد کبود
نام گنبد کبود برای ما آغاز هر داستانی است، اما برای مردم مراغه جایی است که بـه مقبره مادر هلاکو معروف است. این گنبد یکی از پنج گنبد و مزار معروف مراغه و البته زیباترین آنهاست. گنبد کبود برجی بلند و 10 ضلعی بـه ارتفاع شش متر است که خیلی پیشتر از پایتختی مراغه، توسط هلاکوخان مغول، در زمان سلجوقی ساخته و در زمان مغول تکمیل شده است.
در زاویههـای دهگانه این ساختمان ستونی مدور با تزئینات معروف بـه تخمیری قرار دارد. برخلاف گنبد سرخ نمیدانیم که چـه کسی آن را ساخته است.تنها کتیبهای که در آن است نشان میدهد مقبرهای که در این گنبد قرار دارد متعلق بـه مادر مسیحی هلاکوخان است.
سطح بیرونی طاقنماها، با تزئیناتی مرکب از آجر و سفال و کاشی فیروزهای رنگ در طرحهایی هندسی، بـه شکل بدیع آرایش شدهاند.این برج شبیه سایر دیگر برجهـای مقبرهدار دو طبقه است. قسمت پایین، سرداب ویژه مقبره و قسمت بالایی، اتاقی با تزئینات گچبری، کاشی و نوشته جای دارد. داخل بنا، دور تا دور زیر گنبد بر حاشیه پهن از گچ، با خط نسخ قسمتی از آیه اول سوره ۶۷ قرآن کریم نوشته شده است.
در بخش داخلی این بنا گچبریها و نقاشیهـای مختلفی وجود داشته که اکنون با گذر زمان بخش زیادی از انها از بین رفته و آن انچه باقی مانده آیات و کلمات الهی نظیر «الله» و «والحمد» است. این گنبد هم مانند چهار گنبد معروف شهر در مرکز شهر قرار دارد و همه ی ي در شهر مسیرش را بـه شـما نشان میدهند. در نزدیکی این پنج گنبد بازار و رستورانی است که میتوانید غذا هـای سنتی مراغه را در آن جا امتحان کنید.گنبدی با آجرهای تراشیده سرخ
مراغه بـه جز رصدخانه معروف بـه خاطر پنج برج و بنای تاریخیاش، بـه شهر برجها هم شناخته می شد؛ برجهایی که یادگار دوره سلجوقی بـه بعد است. از میان این گنبدها، گنبد سرخ بـهعنوان قدیمیترین گنبد از سایر بناها مشهورتر است؛ بنایی در قسمت جنوبغربی مراغه و یکی از بناهای قدیمی آجری دوره اسلامی آذربایجان شرقی.
این گنبد که بـهخاطر آجرهای سرخ تراشیده و کاشیهـای مینایی بـه كاررفته در بالای سردرش بـه گنبد سرخ معروف است، در قسمت جنوب غربی مراغه قرار دارد و نزدیک موزه سنگ آقالار و گنبدکبود قرار گرفتهاست. شاید برایتان جالب باشد که در بالای سردر آن کتیبه فیروزهای است که طرح علامت سایپا را از نقوش آن برداشت کردهاند.
جدا از این تلفیق، پیش از این آجر کاشی لعابدار در هیچ بنایی نبوده است و بـه همینخاطر هم این گنبد را آغازی بر این معماری که بـه معماری آذری معروف شده، می دانند.یکی از ویژگیهـای مهم گنبد سرخ در کتیبهای یافت میَشود که در بخش شمالی بنا قرار گرفته و هرگونه شکی را درباره سازنده و زمان ساخت آن رد میکند.
براساس این کتیبه این گنبد در 15 شوال 542 همزمان با زمان سلجوقیان بـه دستور عبدالعزیز بن محمد بن سدید؛ والی آذربایجان و بـه دست بنی بکر محمد بن بندان ساخته شد.این بنا مربع شکل و هر ضلع آن حدود پنج متر طول و هفت متر ارتفاع و گنبدی مقرنس دارد و ترکیبی از آجر و کاشی است.
اصل گنبد یک اتاق در بالا و زیرزمینی در زیر دارد. برای ورود بـه اتاق باید از پنج پله بلند بالا بروید تا در پله ششم و هفتم بـه آستانه درگاه برسید. آن نقشی که برای طراحی علامت ساپیا برداشته شده درست بالای همین درگاه است. گنبد بنا دو پوش است و در داخل شبیه یک عرقچین است. اینکه این گنبد چـه کاربردی داشته خیلی مشخص نیست ،اما بعضی کارشناسان معتقدند که ساخت این گنبد برای تعیین زمان بود.
شاید همین ویژگی بود که باعث شد در سال 84 همزمان با گذر سیاره از مقابل خورشید، ساعت خورشیدی زیبایی در کنار گنبد سرخ ساخته و با حضور رایزن فرهنگی فرانسه افتتاح شود؛ ساعتی که بـه جذابیت این گنبد افزوده است. اگر چـه در مراغه از هرکسی آدرس گنبد سرخ را بپرسید بـه شـما میگوید، اما این گنبد در خیابان شهید قدوسی قرار دارد.رصدخانه خواجه توس
از هرجای شهر مراغه بـه سمت غرب نگاه کنید گنبد سفید رنگی که بالای سر رصدخانه مراغه ساخته شده برق میزند. در حال حاضر با اینکه بخش زیادی از آن چـه در زمان خواجه نظامالملک ساخته شده باقی نمانده است، اما این تپه بـه عنوان یکی از مراکز مهم رصد ستارهها و البته جاذبههـای دیدنی شهر مراغه است.
رصدخانه مراغه شاخصترین بنای فرهنگی و تاریخی شهر مراغه و یکی از رصدخانههـای قدیمی و سالم جهان است. بنای این رصدخانه با حضور هلاکو و خواجه نصیرالملک در روز سهشنبه چهارم جمادیالاول ۶۵۷ قمری برابر با ۱۶ اردیبهشت ۶۳۸ شمسی ساخته شد. گفته میشود هدف خواجه نصیرالدین توسی در ساخت این رصدخانه جدا از ایجاد یک مرکز علمی،
بازگرداندن و اسکان دانشمندان فراری بود که در اثر حمله مغول پنهان شده بودند.محل ساخت این رصدخانه را خواجه بعد از محاسبات دقیق روی تپه در غرب شهر بـه طول 510 و عرض تقریبی217 متر و بـه ارتفاع 110 متر در نزدیکی دو روستا بـه نامهـای طالبخان و حاجیکرد تعیین کرد. از روی این تپه دورترین نقطهای که دیده میشود دریاچه ارومیه است.
بنای رصـدخانه با سرپرستی معمار سرشناس فخرالدین ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغی براساس طرحی از خواجه 15سال طول کشید. رصدخانه شامل یك برج مرکزی بـه قطر 22 متر و ضخامت دیوار 80 متر بود.در اطراف این برج هم پنج واحد مدور، کتابخانه و مرکز استقرار دانشمندان ساخته شد. بـه امر هلاکو کتابها واسباب وآلات علمی و نجومی بسیاری که از فتح بغداد بـه دست آورده بودند، درآنجا متـمرکز شد.
ساختمان رصدخانه مراغه یکی از مراکز علمی پیشرفته زمان خود بود. این مركز شامل محل رصد ستارگان و اخترشناسی مجهز بـه ابزار ستارهشناسی و مرکز پژوهشی و همچنین کتابخانهای شامل 400 هزار جلد کتاب بود.دانشمندان برجستهای از جمله قطبالدین شیرازی که متوجه علت اصلی تشکیل رنگینکمان شد و همچنین نجمالدین و مویدالدین دمشقی در این رصدخانه پژوهش و تدریس میکردند.
برای تامین منابع مالی این رصدخانه علاوه بر كمكهـای مالی دولت، اوقاف سراسر كشور نیز در اختیار خواجه گذاشته شده بود كه از عشر «یک دهم» آن جهت امر رصدخانه و خریدوسائل و اسباب و آلات و کتابها صرف کند.خواجه نصیرالدین بعد از پایان ساختمان دستمزد کارمندان
و دانشمندان مجموعه را از قرار زیر تعیین کرد:«اهل فلسفه و ریاضیدانان روزی سه درهم، طبیبها روزی دو درهم.فقیهان روزی یک درهم و محدثین روزی نیم درهم.» دانشمندان از همه ی ي جای دنیا از جمله چین بـه این رصدخانه آمدند.زیج یا همان تقویم ایلخانی در رصدخانه مراغه تدوین شد.
این مرکز علمیبعد از مرگ خواجه نصیرالدین توسی رها شد و در نهایت نیز بـه همت دکتر پرویز ورجاوند در دهه50 پیدا و بخشهایی از آن بازسازی شد.حالا اگر سری بـه مراغه زدید 15کیلومتر خارج از شهر از تپه رصدخانه بالا بروید و بـه آنجا برسید. یادتان باشد که نرسیده بـه رصدخانه یک پادگان نظامی هست که باید مواظب عکسگرفتن از اطراف رصدخانه باشید.مهرابهها
نمیشود تا مراغه رفت و سری بـه پرستشگاههـای مهری این شهر نزد. در شش کیلومتری جنوب شرقی مراغه روستایی بـه اسم ورجوی قرار دارد. در کنار این روستا آرامستان بزرگ و قدیمی هست که سنگ قبرهای آن منقش بـه عکسهای تیر و کمان و شمشیر و تیر و کمان است. در بخشی از این آرامستان دخمهای قرار دارد که بـه اتاقی بـه عرض 180 منتهی میشود.
معماری و نقوش موجود در این اتاق تایید میکند که این جا روزگاری عبادتگاه میترا بودهاست.این شهر جز آن دورهای که توسط سپاه رم اشغال شده بود ، در دورههـای زیادی از تاریخ بلند خود مرکز تجمع مهر پرستان بود. مهرپرستی در دوران اشکانیان در ایران گسترش زیادی داشت. معابد مهری مراغه شاخص تر از سایر همتایان خود در سراسر کشور است.
معبد مهری مراغه دارای اتاق یا تالار بزرگی است كه بـه اتاق دیگری منتهی میشود که در دل سنگ کنده شده است. نیایشگاه اصلی در این بخش قرار گرفته است.ساریسو با نقش خورشید
اگر از معابد مهری مراغه بـه خصوص در ورجوی دیدن کردید یادتان باشد برای گذراندن وقت در کنار چشمه آب معدنی ساریسو وقت بگذارید. این چشمه که یکی از چشمههـای آب معدنی اطراف مراغه است در چهارکیلومتری شهر و سه کیلومتر بالاتر از معبد مهر قرار دارد.
این چشمه هم مانند شورسو، آب شور،گشایش، ایستی بلاغ و قره پالچیق از سهند سرچشمه میگیرد و آب آن جنبه درمانی دارد. این چشمه آنقدر زیباست که بتوانید از دیدن و آرام گرفتن در کنارش لذت کافی ببرید. جالب است که بدانید چند سال پیش راهآهنی از مراغه بـه سمت ارومیه می رود در نزدیکی این چشمه زیبا و گوارا ساخته شد.چگونه برویم؟
قطاری که از تهران بـه سمت مراغه و تبریز می رود بیدردسرترین راه رسیدن بـه این شهر است. ایستگاه قطار مراغه 30 مهر 1335 افتتاح شده است و از تهران تا این شهر 607 کیلومتر و تا تبریز 129 کیلومتر ریل دارد. البته مراغه تنها فرودگاه جنوب استان آذربایجان را در خود جای داده است، اما اگر بخواهید با ماشین خودتان راهی مراغه شوید
باید مسیر 590 کیلومتری میان تهران بـه سمت مراغه را پیش بگیرد و بعد از گذر از قزوین و زنجان بـه سمت مراغه بروید. فاصله میان مراغه و ارومیه هم 199 کیلومتر است.صابون 200 ساله
وقتی مراغه رفتید باید سری هم بـه بازار بزنید. بازار سنتی این شهر مانند بسیاری از شهر هـای دیگر در مرکز شهر قرار دارد. صابون مراغه شاید معروفترین سوغات این شهر باشد؛ صابونی که در کارگاهایی در همان بازار بـه صورت سنتی درست میشود و تا قبل از اینکه شویندههـای صنعتی بازار را پرکنند مهمترین وسیله حمام بود.
هنوز هم کسانی که خیلی بـه سلامت پوست و موی خود اهمیت می دهند از این صابون که از 200 سال پیش تا امروز از دنبه گوسفند و سود سوزآور درست میشود، استفاده میکنند.رنگ زرد این صابون معروفتر از دو رنگ سفید و سیاه آن است. صابون سفید البته مرغوبتر است و صابون سیاه که قدرت پاککنندگی کمتری دارد با ترکیب سدر و حنا ساخته میشود.
صابون تنها سوغات مراغه نیست. محصولات باغهـای مراغه که ابن حوقل هم از انها در کتابش نام میبرد.سوغاتهـای دیگر مراغه است. در این شهر 26 گونه انگور، پنج گونه بادام، 17 نوع سیب و 11 نوع آلوچه بـه عمل میآید. بـه اینها میوههایی چون گیلاس، آلبالو، زردآلو و هلو را هم باید اضافه کرد که هم بـه صورت تازه و هم بـه صورت خشکبار بـه فروش میرسند.
باغداران البته بخشی از انگورهای این منطقه را بـه صورت شیره بـه فروش میرسانند.درباره شیره انگور گفتیم و نمیتوانیم از عسل خوب این شهر که در دامنههـای سهند بـه عمل میآید، نگوییم؛ عسلی که یکی از اقلام صادراتی این منطقه بـه کشور هـای دیگر است. اگر بـه مراغه رفتید یادتان باشد در بازار سراغ شیرینی سی را بگیرد که دستورش منحصر بـه مراغه است و با چایی بسیار لذیذ است.شاعر مراغه
رکن الدین اوحدی مراغهای معروف بـه اوحدی مراغهای؛ شاعر فارسی گوی قرن هشتم است.او كه اصالت اصفهانی داشت در شهر مراغه بـه دنیا آمد و در این شهر درگذشت. مقبره این شاعر بـه نام، امروزه بـه عنوان یکی از جاذبههـای شهر مراغه در خیابان خواجهنصیر توسی قرار گرفته است.
چند سال پیش در کنار مقبره اوحدی اولین موزه ایلخانی ایران در شهر مراغه ساخته شد. اوحدی معاصر سلطان ابوسعید ایلخانی بود. اشعار او را نزدیک بـه 14729 بیت تخمین زدهاند. اوحدی بعد از مرگ در باغ سرسبزی دفن شد؛ باغی که حالا بخشی از آن موزه ایلخانی شهر جای گرفتهاست.این موزه که در سال 63 آماده بهرهبرداری شد شامل آثار ارزشمندی از دوره ایلخانان بـهخصوص دوره هلاکو است.
مجموعه سکههـای ایلخانی موزه مراغه منحصر بـه فرد است و شامل مسکوکاتی متعلق بـه شهر هـای مختلف آذربایجان در زمان ایلخانان مغول است. اگر بـه مراغه سر زدید بـه خیابان خواجه نصیر بروید و ضمن زیارت مقبره اوحدی از این موزه هم دیدن کنید.از هرجای شهر مراغه بـه سمت غرب نگاه کنید گنبد سفید رنگی که بالای سر رصدخانه مراغه ساخته شده برق میزند.
در حال حاضر با اینکه بخش زیادی از آن چـه در زمان خواجه نظامالملک ساخته شده باقی نمانده است، اما این تپه بـهعنوان یکی از مراکز مهم رصد ستارهها و البته جاذبههـای دیدنی شهر مراغه است.اگر از معابد مهری مراغه بـهخصوص در ورجوی دیدن کردید یادتان باشد برای گذراندن وقت در کنار چشمه آبمعدنی ساریسو وقت بگذارید.
این چشمه که یکی از چشمههـای آبمعدنی اطراف مراغه است در چهار کیلومتری شهر و سه کیلومتر بالاتر از معبد مهر قرار دارد.