ایران با برخورداری از منابع انسانی،طبیعی و مالی قوی پتانسیل بالایی برای کارآفرینی دارد.امّا کشف فرصتها و برداشتن موانع و مشکلات پیش رو،یکی از چالشهای این مسیر است.در همین خصوص مصاحبه ایی با رسول دانیال زاده Rasoul Danialzadeh -مدیر بزرگترین گروه تولیدی محصولات فولادی در بخش خصوصی کشور بعمل آمده است.
کارآفرینی را از چند زاویه میتوان تعریف کرد که به نظرم لازمه آن درک عمیق و بهره برداری از فرصتها است.در برخی موارد باید بدنبال فرصت گشت و آن را شناسایی کرد و در برخی موارد باید فرصت را خلق کرد.در این میان ممکن است تحقق برخی فرصتها،فراتر از منابع در دسترس یک کسب و کار باشد.
در چنین شرایطی این هنر یک کارآفرین است که با کشف منابع جدید اعم از فیزیکی،سرمایه ایی،معنوی و یا نیروی انسانی،امکان بهره برداری از آنها را فراهم میکند و محدود به منابع در دسترس نخواهد بود.از سوی دیگر نگاه یک کارآفرین به فرصتها هم یک نگاه موسّع و چندوجهی است.
بدین معنا که گاهی فرصت در خلق یک محصول جدید و گاهی کشف یک بازار بکر و اخذ سهم مناسب از آن است.در برخی موارد هم کشف منابع جدید برای تامین مواد اولیه و یا اعمال تغییرات در ساختار کسب و کار و فرآیندهای آن میباشد.امّا اصلی ترین نکته اینست که یک کارآفرین بیش از آنکه بدنبال ایجاد اشتغال باشد بدنبال خلق ارزش است.
این بزرگترین وجه تمایز کارآفرینان و اشتغال آفرینان است.گرچه هر فعالیت کارآفرینانه منجر به اشتغال خواهد شد ولی خلق ارزش مزیتی برتر است که منافعش موجب توسعه اقتصادی نیز خواهد شد.ضمن اینکه کارآفرینی ملازم نوآوری و خلاقیت است.
عموماً یکسری از خصلتهای مشترک در بین همه مدیران موفق،اشتغال آفرینان و کارآفرینان وجود دارد امّا شاید وجه تمایز کارآفرینان در چند ویژگی مشخص است که شاید دیگران هم از آن برخوردار باشند ولی در کارآفرینان قوی تر است.
بعنوان نمونه درک عمیق،قدرت بالای تشخیص فرصتها،توان خلق فرصتها،قابلیت تبدیل فرصتها به ارزش تجاری و اقتصادی،ریسک پذیری بالا،مسئولیت پذیری،هدفمندی و دست آورد گرا بودن،قابلیت ایجاد تفاوت و تمایز در محصولات،تلاشگری بالا،خلاقیّت و نوآوری،تمایل بالا به استفاده از تکنولوژیهای جدید،عمل گرایی،ابتکار عمل در شرایط مبهم یا بحرانها،قدرت پیش بینی آینده و جرأت ساختن آینده،بصیرت و کاردانی و سایر موارد از این دست است که کارآفرین را متفاوت و متمایز میکند.
اگر کمی کلان تر به موضوع کارآفرینی نگاه کنیم شاید بتوان گفت که بدون تردید کارآفرینان موجب تحولات مثبت و بزرگ اقتصادی از طریق پویایی سازمانها و فعالیتهای صنعتی و اقتصادی هستند چرا که دائماً با روحیه فرصت جویی بدنبال خلق ارزشهای جدید از طریق فرصت پروری هستند.
مهمترین مزیت کارآفرینی ایجاد اشتغال پایدار در کنار خلق ثروت هدفمند است.بدین صورت که فعالیت اقتصادی،مبتنی بر یک ارزش مشخص،راهبری شود تا بیشترین تأثیر را در رشد و توسعه اقتصادی بگذارد.
از دیگر مزیتهای کارآفرینی میتوان به بهبود انتقال دانش و تکنولوژی،بکار گیری هر چه بیشتر روشهای خلاقانه و نوآورانه،افزایش رفاه ناشی از تولید ثروت،افزایش توان رقابتی،توسعه بازارها،افزایش کیفیت زندگی در اثر ایجاد مشاغل پایدار و بسیاری دیگر از مزایا اشاره کرد.
كارآفرینی تهدید و تحدید را به فرصت،فرصت را به ثروت،ثروت را به رفاه،زیان را به سود و نیز بیکاری را به اشتغال تبدیل میکند.امّا هر یک از این اقدامات توأم با چالشهای فراوانیست.با عنایت به رشد سریع و تحولات گسترده در حوزه های تکنولوژیکی مختلف از جمله فناوری اطلاعات و نیز رعایت الزمات جدید زیست محیطی،بی تردید ادامه فعالیت بسیاری از مشاغل در آینده به مخاطره می افتد.
لذا لازم است از هم اکنون هرگونه فعالیت کارآفرینانه،ناظر بر این تحولات باشد.بنابراین یکی از چالشهای اصلی کارآفرینی،نحوه انطباق با تحولات حوزه فناوری و الزامات زیست محیطی آینده خواهد بود.چالش دیگر تحول آموزشی و تربیت متخصصان متناسب با شرایط روز است.
در حال حاضر در سیستم آموزشی کشور تعادل مناسبی بین حوزه های آموزشی و پرورشی وجود ندارد و وزن آموزش بیش از پرورش مهارت است.ضمن اینکه عمده محتوی ها و شیوه های آموزشی نیز تناسبی با واقعیّات کسب و کارها و صنعت ندارند.بطوریکه خروجی اغلب مراکز علمی نیازمند مهارت افزایی و تطبیق آموخته ها در صحنه عمل هستند.
از طرف دیگر عواملی همچون ضعف در قوانین و مقرارت حمایتی برای کارآفرینی،دشواری در تأمین سرمایه،اعمال روشهای سخت گیرانه و یا بروکراسی های دست و پا گیر در مسیر کارآفرینی نیز از دیگر چالشها میباشند.به همین منظور ضروریست برنامه های مناسبی برای تقویت فرهنگ کارآفرینی در دستور کار متولّیان امر قرار گیرد.
مشکلات این حوزه هم اشتراکاتی با سایر فعالیتهای اقتصادی دارد که اغلب آنها بر کسی پوشیده نیست.یکی از این مشکلات اصلی،عدم شناخت کافی از مواهب کارآفرینی و نقش بالای آن در توسعه اشتغال و رشد اقتصادی است.بنابراین ضعف فرهنگ کارآفرینی یکی از موانع جدّی برای توجه بیشتر به آن است.
نکته بعدی فقدان نهادی متمرکز برای رفع موانع و تسهیل امور در حوزه کارآفرینی است.اهمیت یک چنین نهادی به حدی بالاست که شاید قابلیت تبدیل شدن به یک وزارتخانه و یا سازمانی زیر نظر رئیس جمهور را دارد.
در حال حاضر چنین نهادی وجود ندارد تا امکان مدیریت کلان برای برنامه ریزی و هدایت منابع و سرمایه ها را به سمت فعالیتهای مولّد از مسیر کارآفرینی داشته باشد.متاسفانه فعلاً کارآفرینی بیشتر به یک واژه لوکس و تزئینی تبدیل شده است.
یکی دیگر از موانع توسعه کارآفرینی فقدان قوانین و مقررات شفاف در این حوزه است.از دیگر موانع میتوان به:ضعف اقدامات حمایتی برای کاهش ریسک و خطر پذیری مالی برای سرمایه گذاری و افزایش انگیزه های کارآفرینی،عدم مشوق های گوناگون برای اینگونه فعالیتها،فقدان زیر ساخت های مختلف فیزیکی،تجاری،تخصصی،آموزشی و حرفه ای برای کارآفرینان جوان و مواردی از این دست اشاره کرد.
با این حال اعتقاد دارم؛علیرغم اینکه هر یک از این موانع سرعت پیشرفت در فعالیتهای کارآفرینانه را میکاهد ولی قابل گذر هستند.فقط عزم و اراده و خستگی ناپذیری میخواهد که این نیز الزامی دیگر برای کارآفرینیست.
شک نکنید که ایران فرصتهای بیشماری برای کارآفرینی دارد.تنوع جغرافیای،موقعیت مکانی،منابع عظیم انرژی،معادن غنی و متنوع،زیرساختهای حمل و نقل ریلی و جاده ایی،دسترسی دریایی از شمال و جنوب،بازارهای متنوع و نیازهای مختلف داخلی و خارجی،کارخانجات متعدد صنعتی،پتانسیل ها و جاذبه گردشگری،دستیابی به فناوریهای جدید در حوزه های گوناگون و از همه مهمتر سرمایه انسانی باهوش و خلّاق و تحصیل کرده و بسیاری دیگر از مزایای متعدد،همگی زمینه مناسبی برای هرگونه کارآفرینی است.
ذکر مصادیق کارآفرینی در ایران آنقدر زیاد است که فعلاً مجال آن نیست و فرصت جداگانه ایی میطلبد.توجه بفرمایید؛سرمایه فقط پول نیست بلکه تک تک این موارد،سرمایه های ارزشمندی بمنظور خلق ثروت محسوب میشوند.
این سخن را از سر احساس عرض نمیکنم و آن را به حساب عشق و علاقه ای که به ایران دارم نگذارید،بلکه از زاویه حرفه ایی و بعنوان کسی که بدلیل فعالیتهای صنعتی ناگزیر از سفر به کشورهای مختلف پیشرفته و صنعتی بوده و امکانات آنها را دیده ام عرض میکنم.به هر حال امیدوارم با تغییر رویکرد به مقوله مهم کارآفرینی،موجب ارزش آفرینی بیشتر در فعالیتهای اقتصادی شد تا مسیر رشد و توسعه اقتصادی هموارتر گردد.