معذرت خواستن از دیگران در صورت انجام دادن کار اشتباه, امری بسیار پسندیده و اخلاقی هست که امروز درمورد آن بحث می کنیم. “معذرت میخوام.” یک جمله دو کلمهاي بسیار ساده هست که بیان کردنش برای اغلب ما یکی از سختترین کارهای دنیاست. خیلی از ما آماده هستیم,
ساعتها و حتی روزها برای کار اشتباهی که مرتکب شدهایم, توجیه و علت بیاوریم; توجیههایي که خیلی وقتها خندهدار هم به نظر میرسند اما تحت هیچ شرایطی آماده نیستیم که بگوییم; “معذرت میخوام.”
چرا معذرتخواهی برای ایرانیها سخت هست؟
عذرخواهی کردن برای سلبریتیها سخت هست. مسئولان کشور هم اغلب علاقه چندانی به بازگو کردن این جمله ندارند. این موضوع تا جایی پیش رفته که اگر مسئول یا فرد معروفی بابت کار اشتباهش عذرخواهی کند, شاد میشویم و تا مدتها فیلم عذرخواهیکردنش را در شبکههاي اجتماعی منتشر میکنیم. هرچند که تا به حال مسئول متعهد هم کم نداشتهایم که اشتباهش را پذیرفته و حتی از سمت خود هم استعفا کرده هست.
از تازهترین همانندهاي آن, می توانیم استعفای محمود غیبی مدیر سازمان دانشآموزی هرمزگان در پی پیشامد واژگونی مرگبار اتوبوس حامل دانشآموزان هرمزگان در شهرستان داراب یا حتی همین عذرخواهی جدید محمدرضا حیاتی گوینده خبر به دلیل آن گاف سرشناس “به سفر, قطر کرد” را به یاد بیاوریم.
احتمالا مهمترین همانند هم اقدام محسن پورسیدآقایی مدیرعامل پیشین شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران بود که با حضور در بخش خبری ساعت ۲۱ شبکه اول سیما و در برابر چشم همۀ مخاطبان روی آنتن زنده, ضمن عذرخواهی بابت برخورد مرگبار دو قطار مسافربری در ایستگاه هفتخوان سمنان
و جان باختن بیش از ۴۰ تن از هموطنانمان, استعفا کرد و وزیر راه و شهرسازی نیز در جواب به استعفای او ضمن پذیرش استعفا, این اقدام را نشاندهنده “حس مسئولیت اجتماعی در برابر افکار عمومی” خواند و در اتمام نامه خود نیز به مدیر مستعفیاش اطمینان داد که “یاد و خاطره نیک شما همواره در اذهان همکاران محترم و من باقی خواهد ماند”.
نکته دیدنی اینجاست که همین اقدام کمیاب نیز با برخی واکنشهاي منفی مواجه شد; تا آنجا که امام جمعه موقت شهر تهران در خطبههاي نمازجمعه گفت; استعفای مدیرعامل راهآهن جای تعجب دارد.
اگر وی گناهکار هست باید محاکمه و عزل شود و اگر گناهکار نیست چرا به تقلید از بیگانگان در هنگام پیشامد استعفا میدهد؟
حال بیایید چند همانند نزدیک از عذرخواهی نکردنها را با هم بازبینی کنیم;
ـ یک بانو مجری تلویزیون که حجاب ظاهریاش را رعایت می کند, در سفری به اروپا و در یک پارک عمومی آگاهانه یا ناآگاهانه تصمیم میگیرد بدون حجاب باشد اما وقتی علیرغم میلش, فیلمی از پوشش نامتعارف او در شبکه های مجازی منتشر می شود, دست به واکنشی عجیب میزند. بانو مجری نه درمورد علت بیحجاب شدنش توضیح می دهد و نه کارش را اشتباه می داند که بخواهد از بابت آن عذرخواهی کند.
بانو مجری به جای این که مسئول انتخابش باشد و بابت رفتار دوگانهاش عذرخواهی کند, بی درنگ فیلمی را از خود منتشر می کند و همۀ افراد را غیر از خودش گناهکار میداند و به شدت هم معتقد هست که کسی نباید وارد حریم شخصی او «پارک عمومی» میشده هست.
ـ یک آقای بازیگر جوان, شبی تصویر نامتعارفی از یک لباس زنانه را در بخش استوری صفحه اینستاگرام شخصی خود که توسط خودش اداره می شود را به اشتراک می گذارد و حدود یک دقیقه بعد متوجه اشتباهش شده و تصویر را حذف می کند اما فردای آن روز به جای این که به علت اشتباهش از کاربران عذرخواهی کند,
ویدئویی تند منتشر میکند و برای همه ي خط و نشان می کشد; بدون این که بخواهد مسئولیت اشتباه آگاهانه یا ناآگاهانه و یا احتمالاً حتی اضطراب تلفن همراهش را بپذیرد.
ـ دی ماه سال ۹۵ آسمانخراش نوین ایران با بلندی 42 متر دچار آتشسوزی میشود و فرو میریزد. پیشامد برای مردم تلخ و دردناک هست. عملیات نجات و آواربرداری 9 روز زمان می برد و 16 آتشنشان فداکار طی این پیشامد به شهادت میرسند. 560 واحد تجاری از بین رفتهاند و در نهایت هیچ مسئولی خود را مسئول پیشامد پلاسکو نمی داند و کسی هم از این بابت از مردم عذرخواهی نمی کند.
فرهنگ عذرخواهی نه فقط بین مسئولان و افراد سرشناس بلکه بین مردم عادی هم رواج چندانی ندارد. فرض کنید در یک روز بارانی مشغول راه رفتن در پیادهرو هستید. اتومبیلی با سرعت از کنار شما رد میشود و حجم زیادی از آب جمعشده در خیابان را به شما میپاشد اما راننده طوری که انگار شما اشتباه کردید که در پیادهرو راه رفتید, نگاهی به شما میاندازد و به مسیرش ادامه می دهد; طوری که اصلا وظیفه خود نمیداند که از شما عذرخواهی کند.
یا این که مثلاً در قطار مترو ایستادهاید, ناگهان مسافری می آید و پایش را به روی پای شما میگذارد و بدون این که به روی خودش بیاورد و از این رفتار معذرت خواهی کند, راهش را می کشد و میرود.
قطعا همۀ ما شاهد چنین رفتارهایی بودهایم و هستیم اما واقعا چرا گفتن جمله دو کلمهاي “معذرت میخوام” انقدر برای ما ایرانیها سخت شده هست؟
پزشک سید یعقوب موسوی – جامعهشناس و استاد دانشگاه – در این خصوص به ایسنا میگوید; “اعتراف به اشتباه, یک موضوع شخصی هست که الزامات خاص خودش را دارد. یعنی فرد باید در درجه اول مسئولیت اعمال و کنشهاي خود را بپذیرد. افراد باید صادقانه پذیرای تبعات و نتایج اعمال خود باشند و در صورتی که میدانند, اشتباه کردهاند به آن اعتراف کنند.”
این جامعهشناس پیشکسوت معتقد هست; “مقوله عذرخواهی نکردن در جامعه به نظام ارزشی ما برمیگردد که بنا به دلایلی پیشینه طولانی دارد. در ناخودآگاه ما این موضوع جا افتاده هست که اگر کسی به اشتباه خود اعتراف کند یعنی در واقع شکست را پذیرفته هست. این موضوع از خودخواهی و اعتماد به نفس بیش اندازه نشات می گیرد. چنین افرادی معمولاً دارای این خصوصیت اخلاقی میباشند که به جز خودشان, کسی را به رسمیت نمیشناسند.”
پزشک موسوی همین طور میگوید; “اگر در جامعه صمیمیت عمومی وجود داشته باشد و افراد پس از قبول مسئولیت و عذرخواهی از جامعه حقوق دریافت کنند, صادقانهتر و بدون ترس به اشتباه خود اذعان میکنند. فرهنگ عمومی باید صدمهشناسی شود. ما باید معذرتخواهی را جدی بگیریم و به جای ویرانی فردی که عذرخواه هست, وی را تحسین کنیم. این خصوصیت یک جامعه تندرست هست. یعنی اعتراف به اشتباه یک خصلت اخلاقی هست
ما باید بدانیم فردی که عذرخواهی می کند, آدم بزرگ دارای حرمتی هست. گرچه عذرخواهی شرایط خودش را دارد و ما داریم درمورد شرایط کلی حرف می زنیم و استثناها را در نظر نمیگیریم.”
او ادامه میدهد; “تصدیق این موضوع که من مرتکب خطا شدهام, بار حقوقی و اجتماعی مسائل را کاهش می دهد و نتیجهاش یک جامعه لطیف و اخلاقی هست. جامعه اخلاقی یعنی جامعهاي که آدمهایش با یکدیگر رک و صریح میباشند و اعمال یکدیگر را بدون پیچیدگی نقادی می کنند.”